همزمان با اغتشاشات و ناامنی‌های به وجود آمده در برخی شهرهای کشور، جریان آشوب و ترور در استان سیستان و بلوچستان به دنبال راه انداختن جنگ قومی و مذهبی است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم. در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز یکشنبه ۲۰ آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که واکنش‌ها به بیانیه چین و کشورهای عربی؛ اهداف تاسیس تلویزوین تروریستی توسط خاندان آل سعود و تحلیل اغتشاشات در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

سفر شی جین‌پینگ، رییس‌جمهور چین به عربستان سعودی و دیدار با مقام‌های کشور میزبان به علاوه شرکت در نشست شورای همکاری خلیج‌فارس مورد توجه بسیاری از روزنامه‌ها قرار گرفته است، روزنامه دنیای اقتصاد در این‌باره نوشته است:

درحالی‌که اعتراضات اخیر در چین به سیاست‌های کووید صفر توجهات زیادی را به خود جلب کرد، به نظر می‌رسد که کاهش این سیاست‌ها خبر خوبی برای اقتصادهای درگیر تورم غربی به‌شمار نمی‌رود. به نظر می‌رسد با کاهش فشارها برای اجرای سیاست کووید صفر و قرنطینه شهرهای بزرگ در چین، تقاضای اقتصاد داخلی چین افزایش چشمگیری خواهد یافت و با افزایش مخارج موجب شعله‌ور شدن تورم در خاک این کشور می‌شود. رشد تقاضا در اقتصاد چین علاوه بر اثرات تورمی که در این کشور بر جا می‌گذارد، در تنور تورم جهانی نیز می‌دمد. گزارش‌ها حاکی از آن است که بازگشایی اقتصاد چین می‌تواند در سال آتی میلادی تا ۲۰درصد بر قیمت انرژی در جهان بیفزاید. درحالی‌که سیاست‌های سختگیرانه دولت چین در مواجهه با بحران کرونا با کاهش تقاضا در این کشور به کمک سیاست‌های ضدتورمی دولت‌های غربی آمده بود به نظر می‌رسد این کمک به شکل شمشیری دولبه در آمده است که در سال آینده میلادی به ضرر اقتصادهای غربی عمل خواهد کرد و نرخ تورم در این کشورها را افزایش خواهد داد.

روزنامه اعتماد نیز با طرح این سوال که چین‌درخاورمیانه‌چه برنامه ای دارد؟ نوشته است:

چین در شرایطی پای این بیانیه را امضا کرده است که جمهوری اسلامی ایران جزایر سه‌گانه را جزو جدایی‌ناپذیر از خاک ایران و ادعاهای امارات در مورد این سه جزیره را مردود و غیرقابل مذاکره می‌داند. سیاست معمول چین این بود که از ورود به موضوعات مناقشه‌انگیز بین سایر کشورها خودداری می‌کرد و این همراهی صریح با مواضع ضدایرانی کشورهای جنوب خلیج فارس یک خرق عادت خطرناک محسوب می‌شود.

در ادامه گزارش اعتماد آمده است:

وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران تا شامگاه شنبه برخلاف رویه معمول اقدام به محکومیت بیانیه‌های صادر شده از سوی شورای همکاری خلیج فارس نکرده و این مساله بر حساسیت افکار عمومی در برخورد متفاوت با چین و سایر کشورها افزود. در نهایت حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه دولت سیزدهم ساعت ۲۰ شامگاه شنبه با انتشار یک توییت بدون اشاره به نام چین یا بیانیه مشترک این کشور با شورای همکاری خلیج فارس نوشت: «جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ در خلیج فارس، اجزای جدایی‌ناپذیر خاک پاک ایران است و به این مام میهن تعلق ابدی دارد. در ضرورت احترام به تمامیت ارضی ایران با هیچ طرفی تعارف نداریم.

روزنامه هم‌میهن نیز به سراغ سوژه چینی رفته و می‌نویسد:

سوال اساسی این است که در روابط ایران و چین چه اتفاقی رخ داده که شی جین‌پینگ حاضر شده پای چنین بیانیه‌ای را که از سوی شورایی که عموما مواضع خصمانه‌ای علیه ایران دارد، امضا کند. آیا به سرانجام نرسیدن برجام در کنار سرعت بسیار تند تحولات جهانی موجب شده که چین حداقل برای میان‌مدت از منافعی که ممکن است در ایران داشته باشد صرف‌نظر کند و اولویت خود را در جای دیگری جست‌وجو کند؟ چین در حال حاضر در شرایطی نیست که بخواهد با دور زدن تحریم‌های آمریکا و سرمایه‌گذاری‌های معنادار در ایران، خود را در حوزه‌ای جدید با آمریکا سرشاخ کند. به نظر می‌رسد تا زمانی‌که برجام به امضا نرسیده است و تحریم‌های ایران لغو نشده است، کشورهایی نظیر چین از دردسر دوری کرده و سعی کنند فرصت‌ها را در نقاطی دیگر جست‌وجو کنند. البته در این میان این روسیه است که به‌عنوان کشوری که تحت شدیدترین تحریم‌ها آمریکا و اروپا قرا ر دارد، به ایران نزدیک خواهد شد.

روزنامه آرمان ملی از زاویه‌ ای دیگر به مسئله حضور چین در خاورمیانه پرداخته و نوشته است:

هرچند عربستان قراردادی با چین امضا کرده است اما واقعیت آن است که عربستان در نظر دارد در روابط دیپلماتیک خود با جهان تحولاتی را ایجاد کند. عربستان توافقات اوپک پلاس را با روسیه‌ای منعقد کرد که با جبهه غرب در اوکراین درگیر بود که نفعی برای متحد عربستان یعنی آمریکا نداشت و برخی اعتراضات نیز از این مسیر و از سوی مقامات آمریکا علیه عربستان را همراه داشت. از سوی دیگر برای اینکه به آمریکا و اروپا نشان دهد که حداقل در حرف نیز وابسته با آنها نیست با چین قرارداد امضا کرده است. نکته پر اهمیت آن است که بلافاصله بعد از انعقاد قرارداد با چین وزیر خارجه آنها از لزوم برقراری رابطه با تهران سخن به میان آورده است. فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان با تاکید بر این‌که «ایران همسایه ماست» افزود که حرف‌های مثبتی از ایران می‌شنویم و امیدواریم که این حرف‌ها به روابط مثبت تبدیل شود. ما به دراز کردن دست خود به سوی همسایگان‌مان در ایران ادامه می‌دهیم.»

در ادامه این گزارش آمده است:

عربستان سعودی هرچند اختلاف نظراتی در مدیریت منطقه با تهران دارد اما می‌داند بدون در نظرگرفتن نقش تهران در ایجاد ثبات در منطقه نمی‌تواند به راهبردهایی که برای توسعه خود در آینده در نظر دارد که از یک سو برای رسیدن به آن با آمریکا رابطه خود را توسعه، از سوی دیگر با چین قرارداد امضا کرده و از سوی دیگر با مسکو توافقی در بخش انرژی انعقاد می‌کند، نمی‌تواند نقش تهران را نادیده بگیرد. از این منظر در تلاش است با تهران رابطه عادی دیپلماتیک برقرار کند و دیگر ایران را در برابر خود تعریف نکند زیرا هم در زمین بازی سوریه، هم در زمین استراتژیک عراق و هم در جنگ یمن دقت قدرت تهران را در نفوذ بین ملت‌ها و حتی در بعد نظامی چشیده است. از این منظر تلاش دارد دیگر تهران را در برابر خود ندیده و با ایران وارد دوره‌ای از تعامل و رابطه مثبت دیپلماتیک شود.

روزنامه شرق نیز نگاهی به سیاست‌های عربستان برای شکل دادن به رویکردهای تقابلی علیه ایران و همزمان فضاسازی های مثبت دیپلماتیک پرداخته و می‌نویسد:

‌با درنظرگرفتن شرایط کنونی در منطقه غرب آسیا و نیز اقتضائات داخلی ایران بدون‌شک عربستان سعودی «یک پروژه چندجانبه» را در قبال ایران پی گرفته است؛ مبنی بر اینکه از یک سو ذیل تجربه جنگ یمن و تداوم هزینه‌های آن از رودررویی مستقیم با تهران حذر دارد و در سایه آن به دنبال دادن پالس مثبت دیپلماتیک است، اما نکته اینجاست که ریاض در این با توجه به مسائل مربوط به تعلیق دوباره برجام و همچنین ذهنیتی که برای خود نسبت به مسائل داخلی ایران پرداخته‌اند ظاهرا به‌هیچ‌وجه تمایلی به احیای روابط با تهران ندارد؛ چراکه سعودی‌ها گمان می‌برند با با توجه به مسائلی داخلی و خارجی ایران، تهران در موضع ضعف قرار گرفته است و نباید با احیای روابط فرصت و فضایی را برای تنفس منطقه‌ای تهران ایجاد کرد. بر همین اساس ریاض در خفا با ادامه کمک‌های مالی به شبکه‌های رسانه‌ای ضدایرانی و فاقد هویت مشخص رسانه‌ای و نیز تقویت جریان‌های تجریه‌طلب و ناسیونالیستی شرایط را تا زمان برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۴ به امید بازگشت ترامپ یا رئیس‌جمهوری از حزب جموری‌خواه به‌صورت کج‌دارومریز ادامه می‌دهد.

روزنامه ایران از منظر مدل سیاسی و دیپلماتیک به سفر مقامات چینی به عربستان به ماجرا نگریسته و نوشته است:

چین به دنبال بیشینه‌سازی منافع خود در غرب آسیاست. این منطقه در راهبرد کلان کمربند و جاده پکن نقشی اساسی دارد. از همین رو مقامات چین تلاش دارند تا ضمن همکاری با همه کشورهای این منطقه پروژه‌های مشترک را به اجرا بگذارند. سفر به عربستان و روابط استراتژیک پکن و ریاض در کنار همکاری گسترده مانند سند همکاری جامع ایران و چین قرار دارد و نمی‌توان بین این دو تقابلی فرض کرد. به بیان دیگر چین سبد دیپلماسی دارد که همه کشورها در آنجا حضور دارند و همکاری با یک کشور به معنای نفی رابطه با کشور دیگر نیست.

در ادامه گزارش روزنامه ایران آمده است:

روابط عمیق تهران و پکن نیاز به توصیف چندانی ندارد. چین در بدترین شرایط تحریم‌های یک‌جانبه امریکا سطحی از همکاری‌های سیاسی و اقتصادی را در نظر گرفته است. آمار فروش نفت ایران و همچنین تحریم‌های متعدد امریکا علیه شرکت‌های چینی به بهانه همکاری با ایران که هر بار توسط وزارت خارجه و خزانه‌داری امریکا اعلام می‌شود خود گواهی واضح بر این مدعاست. همچنین این کشور در رأی‌گیری اخیر ضدایرانی به بهانه حقوق بشر که چندی قبل انجام شد به‌طور قاطعانه رأی منفی داد. این مسأله و رأی‌های منفی پکن به قطعنامه‌های سیاسی آژانس انرژی اتمی در دو سال گذشته نیز خود را نشان داده است. همه اینها گویای آن است که روابط راهبردی تهران و پکن در شرایط مختلف و پایدار باقی مانده است. جالب آنکه عضویت کامل ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای که هنوز عربستان سعودی علی‌رغم تلاش‌ها نتوانسته جایگاه عضویت ناظر را در آن کسب کند تنها در یک و نیم سال گذشته رخ داده است. استقبال ویژه چین در کنار روسیه از عضویت ایران در کشورهای بریکس پلاس که قدرت‌های نوظهور اقتصادی در آن حاضرند نیز به‌خوبی گویای سطح عالی روابط است.

روزنامه فرهیختگان اما به ماجرای بیانیه ضد ایرانی در سفر چینی‌ها به ریاض پرداخته و می‌نویسد:

غرب آسیا و شمال آفریقا «منطقه نفوذ» شده است، جایی که چین نسبتا دیر به آن وارد شده است. درحالی‌که ایالات متحده، علی‌رغم هدف اعلام شده خود مبنی‌بر رویگردانی از منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا و توجه کمتر به آن نمی‌تواند از آن جدا شود، سایر بازیگران خارجی، ازجمله چین، روسیه، اتحادیه اروپا و به‌طور بالقوه دیگران نیز به‌طور فزاینده‌ای درحال فعالیت در این مناطق هستند. بنابراین در چنین شرایطی چین باید منافع خود را نه‌تنها در برابر ایالات متحده، بلکه علیه -‌یا درنهایت با همکاری‌- سایر بازیگران خارجی بیان کند. برای استقرار در منطقه، چینی‌ها نیاز به همراهی دارند. یکی از ابزارهای ورود به حاشیه جنوبی خلیج‌فارس، همسویی حداقل لفظی با آنها علیه ایران است. چینی‌ها از این همسویی اهداف دیگری را نیز دنبال می‌کنند.

‌ تأسیس اینترنشنال هم تقصیر جمهوری اسلامی است!

روزنامه جوان در ستون اخبار ویژه خود به آخرین اظهارات دبیرکل حزب کارگزاران پاسخ داده و نوشته است:

حسین مرعشی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و دبیر کل حزب کارگزاران در گفتگو با خبرآنلاین، تأسیس و تجهیز اینترنشنال از سوی دربار سعودی را به این دلیل دانسته که متحدان ایران، تأسیسات نفتی عربستان را زده‌اند!
مرعشی گفته که «در سیاست خارجی درگیری دائم با اسرائیل را رقم می‌زنید، آقای سیستانی در عراق را برای دستگیری روح الله زم می‌رنجانید و رابطه‌تان را با او به هم می‌زنید. با عربستان سعودی هم به ته خط می‌رسید، در حدی که متحدان شما تأسیسات نفتی او را می‌زنند، و او هم ایران اینترنشنال را برای شما تجهیز می‌کند تا در خیابان‌های خودتان جنگ شود، با اروپا هم تمام عیار درگیر می‌شوید و خودتان را نفر دوم جنگ اوکراین می‌کنید و با امریکا هم تکلیف معلوم است؛ چه کسی گفته اتخاذ چنین سیاست‌هایی عاقلانه است؟»
عجیب است که اصلاح‌طلبان آن قدر در نقش اپوزیسیونی خود فرو رفته‌اند که خودشان هم باورشان شده است. مثلاً تجهیز اینترنشنال را کاری علیه نظام یا جریان سیاسی داخلی مقابل خود می‌دانند، گویی اگر اوباش رسانه‌ای اینترنشنال حرفی می‌زنند، اصلاح‌طلبان را جدا کرده‌اند یا مثلاً اگر روزی جمهوری اسلامی نباشد، براندازان با اصلاح‌طلبان مصالحه می‌کنند و فقط اصولگرایان را دار می‌زنند!

ترور وحدت در سیستان و بلوچستان

روزنامه وطن امروز به ماجرای یک ترور در جنوب شرق کشور پرداخته و با طرح این سوال که ترور مولوی عبدالواحد ریگی، روحانی مردمی و وحدت‌گرای بلوچستان چه اهدافی را دنبال می‌کند؟ نوشته است:

همزمان با اغتشاشات و ناامنی‌های به وجود آمده در برخی شهرهای کشور، جریان آشوب و ترور در استان سیستان و بلوچستان نیز در چند نوبت با تحریک مردم و حمله به مراکز حساس و نظامی استان از قبیل کلانتری، سعی در پیشبرد اهداف خود در این منطقه داشت. به راه انداختن جنگ قومی و مذهبی در استان سیستان و بلوچستان هدفی است که همواره از سوی جریان تکفیر و آشوب دنبال شده است. در اتفاقات اخیر استان نیز شاهد بودیم یک جریان خاص با پیش کشیدن مسائل مذهبی و قومیتی، سعی کرد اهداف ضدوحدت خود را دنبال کند و طبیعتاً در نظر این جریان تکفیری، هر شخصی که منادی وحدت باشد و علیه جنگ مذهبی موضع‌گیری کند، محکوم به قتل است. شهادت مولوی عبدالواحد ریگی از علمای شاخص استان سیستان‌وبلوچستان و امام جمعه مسجد امام حسین(ع) خاش که پنجشنبه هفته گذشته توسط گروهک تروریستی ناشناس ربوده شده و با ۳ گلوله در سر به شهادت رسید، این گزاره را تایید می‌کند.

وطن امروز در ادامه گزارش خود نوشته است:

با نگاهی به مواضع انقلابی مولوی عبدالواحد؛ همچنین اعلام برائت وی از جریان نفاق و آشوب در سیستان‌وبلوچستان و اقداماتش در راستای تقویت وحدت مذهبی در منطقه جنوب شرق کشور، می‌توان دریافت حقد و کینه جریان آشوب نسبت به وی، از کجا نشأت گرفته است. وی از جمله علمای اهل‌ سنت استان سیستان‌وبلوچستان بود که بارها درباره ایجاد ناامنی و اغتشاش در منطقه جنوب ‌شرق کشور سخنرانی و از جریان آشوب در آن منطقه اعلام برائت کرده بود.

برچسب‌ها