به گزارش مشرق، چهاردهمین نشست هفتگی «راه گفتگو» این هفته با موضوع «واکاوی تحولات روابط دو جانبه منطقهای ایران و عربستان» برگزار شد. در این نشست سفیر اسبق ایران در عربستان و جمعی از کارشناسان، روزنامهنگاران و خبرنگاران درباره فرصتها و تهدیدات روابط دوجانبه ایران و عربستان به گفتگو و تبادل نظر پرداختند.
محمد خدادی، دبیر جلسه
خدادی: تمام شاخصهای مناسبات بینالمللی در روابط ایران عربستان وجود دارد
در ابتدای این نشست که صبح سهشنبه ۴ بهمنماه، در موسسه اطلاعات برگزار شد، محمد خدادی دبیر جلسه و معاون سابق مطبوعاتی با طرح موضوع گفت: روابط میان ایران و عربستان، از چند سال گذشته فراز و نشیبهای زیادی داشته است. گذشته از موضوع همسایگی با عربستان ما موضوعات مشترکی با این کشور داریم که میتواند در جهت تعریف فرصت و ایجاد تهدید موثر باشد. شاید تمام شاخصهایی را که میتواند در مناسبات بینالمللی مطرح باشد، در روابط ایران و عربستان وجود دارد. از مسائل مرزی تا موضوعات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی.
وی افزود:بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اتفاقات عجیب و غریبی در روابط میان ایران و عربستان افتاده است. از فاجعه منا و کشتار حج -در سال ۶۶- تا اتفاقاتی که در ایران درباره سفارت عربستان در تهران و کنسولگری آن، در مشهد رخ داد. این موضوعات در روابط میان دو کشور اثر عمیقی داشته است. نمیتوان روابط میان ایران و عربستان را بدون در نظر گرفتن این موضوعات بررسی کرد. اینها موضوعات اولیه میان دو کشور هستند. اما موضوعات ثانویه مانند موضوعات مربوط به طالبان و القاعده و یمن هم وجود دارد.
صباح زنگنه: تحمل داشتن انتخابات و صندوق رأی در ایران برای عربستان سنگین بود
در ادامه این نشست، صباح زنگنه، پژوهشگر و کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه با بررسی روابط تاریخی میان ایران و عربستان، گفت: روابط ایران و عربستان از ۲۰۰ تا ۲۵۰ سال اخیر با یک خط ملایم ادامه داشته است. مکاتبات میان پادشاهان این دو کشور نشان از روابط -تاریخی- ایران و عربستان دارد. البته موضوعات در آن دوران بیشتر مربوط به حج بود. زمانی که عربستان توسعه پیدا کرد و نفت در آنجا کشف شد، ارتباطات بینالمللی آن گسترش پیدا کرد. روابط این کشور با ایران به تدریج به سمت قانونمند شدن و مسائل دو جانبه پیش رفت. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تمام مسائل مرزی میان ما حل شده بود. تنها کشوری که تقسیمات مرزی آن توافق با ایران توافق شده است، عربستان است. در موضوعات نفتی هم توافقاتی میان دو کشور به وجود آمد.
صباح زنگنه، کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه
وی افزود: با بروز و ظهور انقلاب اسلامی ایران عملا رفتارهای عربستان متفاوت شد. این کشور با ایران حالت احتیاط و در مواردی هم حالت تخاصم پیدا کرد. بروز انقلاب اسلامی به معنای سقوط یک حاکمیت پادشاهی در جناح شمالی خلیج فارس و به هم خوردن معادلات میان ایران و کشورهای جنوبی خلیج فارس بود. این کشورها حاکمیتهای پادشاهی و امیری و شیخی داشتند. همچنین اعلام جمهوریت در ایران که به دنبال آن انتخابات صورت گرفت و مردم در حاکمیت ایفای نقش کردند، با رویههای حاکم در عربستان و سایر کشورهای جنوب خلیج فارس، تفاوت عمده و جوهری داشت. تحمل داشتن حکومتی منتخت و داشتن انتخابات و صندوق رأی برای عربستان بسیار سنگین بود. در فرهنگ راکد کشورهای جنوب خلیج فارس (به غیر از کویت در حد کم)، این موضوعات غیر قابل هضم بود.
حسینی: تعارضات ما با عربستان ذاتی نیست
سید محمد حسینی، سفیر اسبق ایران در عربستان هم در این نشست، با اشاره به رونمایی سندی قدیمی در وزارت امور خارجه گفت: دیروز (دوشنبه) نشستی در دفتر مطالعات وزارت امور خارجه برگزار شد. سندی رونمایی شد که نامهای از سعود فیصل آل سعود، به ناصرالدین شاه است که پادشاه عربستان در آن نامه، واژه خلیج فارس را به کار برده بود. در این نامه، حتی الف و لام هم برای واژه خلیج فارس به کار برده نشده بود.
حسینی، سفیر سابق ایران در عربستان
وی با بیان سابقهای از دوران فعالیتش در عربستان، با طرح سئوالی مبنی بر اینکه چرا روابط دو کشور همواره با تنش همراه بوده، افزود: چرا ما با امارات و کویت این سطح از تنش را نداریم؟ سوال بعدی اینکه اختلافات ما از نوع تعارض ذاتی است یا از نوع تقابل است؟
حسینی ادامه داد: برای پاسخ به این سوال باید گفت که گاهی تعارض، از نوع تعارض ذاتی است؛ به طور مثال تعارض ما با رژیم صهیونیستی از نوع تعارض ذاتی است. به این مفهوم که ما هیچ جغرافیای مشترکی نداریم. ما میخواهیم اسرائیل از صفحه روزگار محو شود. در این چهل و اندی سال هم که از انقلاب گذشته است، ما کوچکترین مماشاتی با رژیم صهیونیستی نداشتهایم و همیشه هم گفتیم که باید نابود شود. به طور قطع حتی رابطه تنش آمیز ما عربستان از نوع تعارض ذاتی نیست. ما با آنها بازی با حاصل جمع صفر نداریم. اما با آنها تقابل داریم. در این تقابل جغرافیای مشترک همکاری هم بسیار زیاد وجود دارد.
عربستان، یک جعبه سیاه ناشناخته است
سفیر اسبق ایران در عربستان افزود: این کشور، یک آشنای ناشناخته و یک جعبه سیاه است. ما امروز با عربستانی روبرو هستیم که کمتر به آن کشور دهه قبل و دهههای قبلتر شباهت دارد. در سالهای گذشته به ویژه با روی کار آمدن سلمان و با قدرتنمایی پسرش بن سلمان، عربستان در حال پوستاندازی جدی است. ما روندهای داخلی عربستان را هنوز با نگاه کلیشهای دهههای قبل میبینیم.
حسینی افزود: اصلاحات در عربستان، یک رفرم ظاهری نیست. عربستان در گذشته از دریچه امنیت به اقتصاد نگاه میکرد؛ یعنی اقتصاد آن امنیت محور بود. اما امروز، این کشور امنیت را هم از دریچه اقتصاد نگاه میکند. اکنون اقتصاد این کشور شتاب گرفته است.عربستان تصمیم دارد تا به «هاب منطقهای» تبدیل شود. نسل جوان این کشور روی کار آمدهاند. بیشتر آنها اکثرا تحصیل کرده آمریکا و غرب هستند. عربستان، معاون وزیر امور خارجه خود را از میان بانوان آن کشور، انتخاب کرده است. همچنین عبدالرحمن بن عبدالعزیز السدیس، رئیس کل اداره امور حرمین شریفین، ۳۴ نفر خانم را در مدیریتهای شئون حرمین گذاشت. در حالیکه وقتی چندسال پیش، زمانی که دختر ملک عبدالله تصمیم گرفته بود تا رانندگی کند، جدال فراوانی صورت گرفته بود.
خاطرات جالب سفیر اسبق از ادعاهای ولیعهد سعودی
سفیر سابق ایران در عربستان با اشاره به روابط ایران با این کشور، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اظهار داشت: عربستان در چند مقطع، نگرانی زائدالوصفی از بههم خوردن توازن قبا در منطقه پیدا کرد که یک مقطع از آن، زمان پیروزی انقلاب اسلامی بود.
حسینی افزود: یکبار با نایف، ولیعهد دوم ملک سلمان پادشاه عربستان حدود سه ساعت گفتوگو داشتم. در آن دیدار، مروری بر روند روابط دو جانبه صورت گرفت. موضوع القاعده هم مطرح شد. به او گفتم که شما ما را متهم به دروغ میکنید که به القاعده کمک میکنیم. این یک دروغ محض است. به او گفتم که شما اذغان کردید که به صدام با این همه جنایت، کمک کردید. صدام برادران و خواهران من را شهید کرد، او کشور من را نابود کرد. این روایتی که از او نقل میکنم به معنای درستی حرفهای او نیست؛ بلکه این روایت را انجام میدهم تا دغدغه آنها را بشناسیم. او گفت زمانی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، ابتدا خوشحال شدیم، اما بعد از آن اتفاقاتی افتاد که به روابط خدشه وارد شد. بنابراین، در نگاه سعودیها انقلاب اسلامی ظرفیتی بود که ممکن است ادامه آن نابودی رژیمهای پادشاهی منطقه را در داشته باشد.در زمان پیروزی انقلاب هم گاهی این شعار داده میشد که بعد از شاه ایران نوبت فهد است.
وی افزود:مقطع بعدی که سعودیها را نگران کرد، سقوط صدام بود. سقوط صدام؛ یعنی حاکمیت جمهوری اسلامی در عراق. زمانی نایف به من گفت که عربستان اگر لازم باشد در عراق با ایران جنگ خواهد کرد. چراکه عراق برای ما بسیار مهم است. بسیاری از منازعاتی که ایران در عراق با آن روبرو است، با حمایت عربستان صورت میگیرد. به عنوان مثال تسلیح عشایر. حکومتی که بعد از سقوط صدام روی کار آمد، حکومتی بود که به طور کامل به ایران علاقمند بود. عربستانیها هیچگاه فکر نمیکردند که رابطه ایران با عراق، بعد از هشت سال جنگ خونین به این سمت پیش رود. این موضوع سعودیها را ترساند. آنها با خود میگفتند که ابتدا پادشاه ایران سقوط کرد، سپس صدام و سومین کشور هم عربستان خواهد بود. یکی از خطوط قرمز عربستان این است که در هیچ کشور اسلامی اجازه حاکمیت شیعه را ندهد. به همین دلیل او در لبنان، سوریه و یمن تلاش میکند که این اتفاق نیافتد. آنها از این نگران هستند که یک حکومت شیعی یا حکومتی روی کار آید که با حکومت ایران ارتباط داشته باشد.
عربستان پشت خباثتهای علیه ایران است، حتی در اروپا
حسینی ادامه داد: انقلابهای شبه عربی یا بیداری اسلامی که سبب سقوط رژیمهای طرفدار عربستان در منطقه شد، سبب نگرانیهای بیشتر آنها شد. نکته مهم آنکه سعودیها در روابط دو جانبه با ایران مشکل چندانی ندارند. سعودیها نگران بهم خوردن توازن منطقه هستند. این توازن اکنون به هم خورده است. جمهوری اسلامی ایران اکنون از عقبه منطقهای برخوردار است. از شامات تا سوریه و عراق و یمن که حیات خلوت سعودیها بود. دغدغه سعودیها و نگرانی آنها به غلط یا درست بیشتر از تحولات ژئوپلتیک در منطقه است. بخش عمدهای از خباثتها و شیطنتهایی که علیه ایران میشود، حتی در اروپا از طرف عربستان صورت میگیرد. عربستان لابی، ثروت و آدم دارد. موضوع تحولات منطقهای باعث شد که این اتفاقات افتاد. ما اگر بخواهیم در رابطه با عربستان از الگوی تقابل به الگوی همکاری و رقابت برسیم، باید تحولات عربستان را در داخل و خارج بررسی کنیم.
نشست هفتگی راه گفتگو هرهفته با موضوعات مختلف سیاسی، در موسسه اطلاعات برگزار میشود.