در یک دموکراسی پیشرفته؛ مردم در هنگامه مشاهده مشکلات با عزمی بیشتر در انتخابات شرکت می‌کنند تا با "رأی خوب"؛ مشکلات را در کانال رفع شدن قرار دهند.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

"مرگ عقل" در سرطان سیاسی تحریم انتخابات

یک حزب چپ موسوم به "توسعه ملی" اخیراً در بیانیه‌ای پیرامون انتخابات ادعا کرده است: سقوط سرمایه اجتماعی در ایران هرروز شتاب بیشتری میگیرد و بحران بی اعتمادی به نظام سیاسی، هر لحظه مشارکت سازنده آحاد ملت برای رسیدن به آمال و آرزوهای ملی را ناممکن تر می کند.

به گزارش کانال تلگرامی امتداد، در ادامه این بیانیه همچنین اینطور تأکید شده است که:

"وقتی بحران امید و افول سرمایه اجتماعی به این حد می رسد امری چون دعوت به مشارکت در انتخابات به شوخی شبیه است و قطعاً بر ضد خود عمل می کند. " +

*تصور عمومی چنین است که در سیاست‌ورزی یک کشور، ارگان‌هایی مثل احزاب طبعا محل تحلیل صحیح هستند.

این تصور عمومی اما در حالی است که برخی از این احزاب در ایران دچار کژکارکردی شده‌اند و بر خلاف مسیر عقلانیت حرکت می‌کنند.

شاهد مثال اینکه اساسا یکی از انگیزه‌های اصلی حضور مردم در انتخابات؛ ظهور و بروز مشکلات اقتصادی و اجتماعی و... است. یعنی حتی فرض بر صحیح بودن مدعای حزب توسعه؛ در یک دموکراسی پیشرفته، مردم در هنگامه مشاهده مشکلات اتفاقا با عزمی بیشتر در انتخابات شرکت می‌کنند تا با "رأی خوب"؛ مشکلات را در کانال رفع شدن قرار دهند و موجب بسط امیدشان در حرکت جمعی "رأی به نامزد اصلح و صاحب کارنامه" شوند.

لکن مشاهده می‌کنیم که همین اصل ساده‌ توسط یک حزب اصلاح‌طلب لگدمال شده و حتی به سخره گرفته می‌شود!

باید دانست که عزم کسانی از اصلاح‌طلبان بر ترور یگانه مأمن مردم برای حل مشکلات یعنی "انتخابات" است.

فلذا از همین رو شاهد بیان اینهمه حرف‌های غلطی هستیم که هیچ بنیاد عقلانی در آنها یافت نمی‌شود و بدتر آنکه برخی از این بهانه‌ها حتی از علل موجده و مبقیه انتخابات و صندوق رأی هستند.

قرار است در این پروژه منجر به قیام مسلحانه‌ی اصلاح‌طلبان تحریمی؛ از "مردم" به مثابه پله استفاده شود.

***

واکنش اسلامی و مدنی یک نماینده درباره احتمال ردّ صلاحیت

جلیل رحیمی جهان آبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با جماران پیرامون حضور خود در انتخابات مجلس دوازدهم؛ ضمن اشاره به اینکه برای نامزدی ثبت نام کرده است، گفت: چشم من آب نمی‌خورد که تأیید صلاحیت شوم.

او می‌افزاید: من از مجلس هفتم تا به حال هر دوره ثبت‌نام کرده‌ام و تایید نیز شدم. باید بپذیریم هر دولتی حق دارد کارگزاران خود را انتخاب کند. اگر شورای نگهبان و دولت جمهوری اسلامی ما را لایق خدمت به مردم نداند؛ علی‌رغم اینکه رأی داریم و فضای مردمی بد نیست...ولی این حق را برای جمهوری اسلامی قائل هستیم که به ما بگوید شما خدمتگزار خوبی برای این مردم نیستید.

رحیمی جهان آبادی تصریح می‌کند: همانطور که از مجلس هفتم حضور داشتم و تایید شدم اگر رد هم شوم گلایه‌ای ندارم و برای حاکمیت این حق را قائل بوده که کارگزاران خود را انتخاب کند و اگر مردم به ما رأی ندهند این احترام را برایشان قائل هستیم که ما را لایق خدمت به خود ندانستند.[1]

*این رفتار اسلامی و مدنی نماینده محترم تربت جام در مجلس انقلابی یازدهم؛ نماد و نمایه‌ای از پیشرفتگی سیاسی است.

رفتاری که هر روز و هر لحظه به بسط آن و تجلیل از متخلقین به آن نیاز داریم.

در این زمینه البته نیم‌نگاهی به ناله‌های بی‌مبنای کسانی از اصلاح‌طلبان و حتی برخی مدعیان انقلابی‌گری که نظر نظارتی شورای محترم نگهبان درباره خود را "توهین به اسلام" و یا "ظالمانه" توصیف می‌کردند نیز ضروریست. تا بدانیم که چرا موضع اسلامی و پیشرفته نماینده محترم تربت جام در مجلس یازدهم شایسته تحسین و در خور احترام ویژه است.

***

"خیابان"؛ راهی که علوی‌تبار و حجاریان پیش پای مردم می‌گذارند

علیرضا علوی‌تبار، تئوریسین چپ در مصاحبه با انصاف‌نیوز گفته است: "انتخابات الآن مشکلاتی پیدا کرده است یعنی بهبودخواهی حکومتی در این زمینه به بن‌بست خورده است. شما وقتی می‌توانید از انتخابات برای اعمال تغییر استفاده کنید که چند ویژگی داشته باشد و اول از همه رقابتی باشد. گزینه‌هایی که قرار است انتخاب کنید باید با هم تفاوت معناداری داشته باشند یعنی درست برخلاف شرایط انتخابات ۱۴۰۰ و نیز اشخاص باید بتوانند حداقل ویژگی‌های مورد نظرشان را در این افراد پیدا کنند. هر نیرویی نمی‌تواند حامل هر شعار و خواسته‌ای باشد؛ این نیرو باید ویژگی‌هایی داشته باشد و حتی لازم هم نیست حداکثری باشد حداقلی هم باشد کافی‌ست. مثلا در انتخابات سال ۹۲ بسیاری (از جمله من) با شخص آقای روحانی موافق نبودند اما به این نتیجه رسیدم ایشان برای گذر از بحران بهترین انتخاب است. این یک انتخاب حداقلی‌ست."

او می‌افزاید: نکته‌ی بعدی این است که حکومت علائمی به شما نشان دهد که می‌خواهد نتایج را بپذیرد. نمی‌شود یک کاندیدایی بیاید وعده‌ی رفع حصر بدهد بعد شما به او رای بدهی ولی هیچ امکانی برای این امر از آن سمت به وجود نیاید. در انتخابات خبرگان یک کاندیدایی نفر آخر می‌شود ولی بعد رئیس آن مجلس می‌شود. این چه پیامی به شما داده است؟! اینکه انتخابات نمی‌تواند چیزی را تغییر دهد.

علوی‌تبار اظهار می‌کند: وقتی انتخابات به چنین بن‌بست‌هایی برخورد می‌کند خب مسیرهای دیگری را باید انتخاب کنید چون انتخابات که مناسک نیست که فقط صورتش مهم باشد. الآن مشکل ما در حیطه‌ی انتخابات این است انتخاباتی می‌خواهیم که معنادار، رقابتی و منجر به تغییر باشد. این شرایط حداقلی فعلا فراهم نیست ولی اگر در آستانه‌ی انتخابات چنین شرایطی فراهم شد خب آن زمان باید مجددا تصمیم‌گیری کنیم. جبهه اصلاحات به نظر من بسیار سنجیده در این مورد بحث کردند و به نتیجه رسیدند.[2]

*مخاطبان محترم باید اطلاعاتی را درباره متن و فرامتن اظهارات علوی‌تبار بدانند.

تحلیل بخش متنی اظهارات فوق آنست که علوی‌تبار در واقع مشغول تئوریزه کردن پروژه "تحریم انتخابات" و موجّه جلوه دادن یک خیانت است.

این در حالی است که فرض بر نبود یک نامزد مطلوب در انتخابات؛ حتما کسی هست که بعنوان "نامزد نزدیک" بتوان به او رأی داد. (نظیر حمایت اصلاح‌طلبان از روحانی در انتخابات سال 92 که علوی‌تبار هم به آن اشاره دارد)

و یا مثلا رئیس مجلس شدن فردی که آرای کمی در انتخابات به دست آورده؛ یک رفتار دموکراتیک است که علوی‌تبار منطقا نمی‌تواند با آن مخالف باشد. زیرا رأی مردم به نمایندگان به معنای "وکالت تام دادن" است و هنگامی که یک نماینده به ریاست کسی بر یک پارلمان رأی می‌دهد؛ جدای از درست و غلط انتخابش اما این رأی؛ حق اوست که به پشتیبانی رأی دهندگان به او اعطا شده است.

مشاهده می‌شود که هیچ منطق درخوری برای رد صندوق رأی از جانب اصلاح‌طلبان و رجال تئوریسین آنها ارائه نمی‌شود که البته این نبود منطق به دلیل خیانت‌بار بودن پروژه تحریم انتخابات و رذیلت نهفته در آن است.

و اما فرا متن اظهارات علوی‌تبار...

فرا متن این اظهارات یک جمله بیشتر نیست و آن اینکه "کسی که صندوق رأی را بر زمین بگذارد؛ اسلحه را برمی‌دارد"!

کما اینکه علوی‌تبار در بخش دیگری از همین مصاحبه اظهار می‌دارد:

"اگر مضمون اصلاحات را دموکراسی بیشتر و بهبود حکمرانی در نظر بگیریم برای این کار استراتژی‌های مختلفی وجود دارد. یک استراتژی این است که شما داخل حکومت بروید و ترکیب نهادهای انتخاباتی را به نفع نیروهای طالب دموکراسی تغییر بدهید. من این را بهبودخواهی حکومتی می‌گویم. ابزار این کار انتخابات است. راه دیگر این است که شما جنبشی اجتماعی ایجاد کنید؛ آن را تقویت کنید و از طریق اعتراض پیش بروید."

بله! کسی که صندوق رأی را نخواهد یعنی پا به "خیابان" خواهد گذاشت و اگرچه علوی‌تبار اصرار دارد که این اعتراض خیابانی باید از خشونت دور باشد اما هیچ ذهن آگاهی مفتون لفاظی و نمایش او نخواهد شد. زیرا اقدام خیابانی در ذات خود به معنای خشونت و اسلحه است و هیچ شخصی نیست که از خیابان حرف بزند و بتواند منکر امکان حضور اوباش و منافقین و تروریست‌ها و حرکات هیجانی در میان متجمعین خیابانی شود.

اکنون این مردم عزیز ایران و این متن و فرامتن اظهارات کسانی مثل علوی‌تبار و حجاریان و جبهه اصلاحات که از یکسو تنها امکان بهبود حل مشکلات مردم یعنی صندوق رأی و رأی خوب را ترور می‌کنند و از سوی دیگر برای خیابان، سرباز استخدام می‌کنند!

***

1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1613049

2_ http://www.ensafnews.com/455166

برچسب‌ها