سرویس جهان مشرق – رژیم صهیونیستی پس از یک سال جنگ و جنایت در منطقه، از فلسطین اشغالی گرفته تا لبنان و سوریه و یمن، نهتنها به اهداف خود دست پیدا نکرده، بلکه روبهروز به نابودی نزدیکتر میشود. این رژیم بهرغم دستیابی به پیروزیهای نظامی، در حوزههای داخلی، سیاسی، اقتصادی، و بینالمللی شکست خورده و آیندهای بهمراتب تیرهتر پیش رو دارد. اینها واقعیاتی است که مجلهی آمریکایی «فارنافرز» طی گزارشی مفصل تحت عنوان «تناقضِ شکستِ اسرائیل[۱]» آنها را تشریح کرده است. «آلوف بن» سردبیر روزنامهی اسرائیلی «هاآرتص» و نویسندهی گزارش، توضیح میدهد که چگونه ساکنان فلسطین اشغالی پس از یک سال زندگی در سایهی جنگ، اکنون ناامید و سرخورده هستند. «بن» همچنین با اشاره به موشکباران رژیم صهیونیستی توسط ایران خاطرنشان میکند که این عملیات سرمستی اسرائیلیها از شهادت «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان، را نیز به کام آنها تلخ کرد. گزارش مذکور در مجلهی بسیار شناختهشدهی فارنافرز در انتها تصریح میکند تنها راه برقراری صلح در منطقه و فلسطین اشغالی، تشکیل کشور مستقل فلسطینی در نوار غزه و کرانهی باختری است. آنچه در ادامه میخوانید، گزیدهای از گزارش فارنافرز است.
فلسطینیها پس از آغاز عملیات «طوفانالاقصی» با اهتزاز پرچم ملیشان روی یک تانک اسرائیلی نزدیک حصار مرزی نوار غزه در شرق شهر «خان یونس» در جنوب این باریکه ابراز خوشحالی میکنند. در این عملیات غافلگیرکننده، که ۷ اکتبر ۲۰۲۳ اتفاق افتاد، نیروهای فلسطینی تحت پوشش هزاران خمپاره به صورت همزمان از چندین نقطهی مرز به درون سرزمینهای اشغالی نفوذ کردند و دهها صهیونیست را به اسارت گرفتند. (+)
«حاج ابوسالم» ۷۵ ساله، پس از پایان جنگ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه در سال ۲۰۰۹، به جای آنکه از دردهای خود بگوید، از عشق زندگیاش تعریف میکند: «سالها از آینه استفاده نمیکردم؛ به خودم زحمت نمیدادم در آینه نگاه کنم؛ از وقتی با همسرم ازدواج کردم، هر روز او لباسهایم را نگاه میکرد و میگفت تیپم خوب است یا نه. به چشمهای او بیشتر از چشمان خودم اعتماد داشتم. از وقتی او از دنیا رفت، از آینهاش استفاده میکنم؛ اما مثل چشمهای او نیست. دلم برایش تنگ شده.» ابوسالم متولد «بئر السبع» (اکنون در فلسطین اشغالی) است و از پناهندگان فلسطینیای ساکن نوار غزه است. [جزئیات بیشتر] (+)
در همینباره بخوانید:
›› «وعده صادق» از بزرگترین موفقیتهای نظامی تاریخ معاصر ایران بود
›› عملیات ایران نبوغآمیز بود/ نتانیاهو معادل هیتلر است
›› روایت خواندنی خبرنگار فلسطینی-آمریکایی از معنای «تونل» و «گروگان» در نوار غزه
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
۷ اکتبر سال قبل، حماس سازمانهای نظامی و اطلاعاتی مشهور [به قدرتِ] اسرائیل را غافلگیر کرد. هر دوی این تشکیلات از سالها قبل میدانستند این گروه مسلح فلسطینی دارد خودش را برای حمله به اسرائیل و کشتن و ربودن سربازان و شهروندان آن آماده میکند. با این حال، باور نمیکردند حماس جرأت یا توان اجرای موفقیتآمیز چنین عملیات بیسابقهای را داشته باشد. ارتش و سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، و عموم مردم اسرائیل همگی اعتقاد داشتند مرزهای مستحکمسازیشدهی جنوبی کشورشان آنقدر غیرقابلنفوذ و توازن قوا آنقدر به نفع اسرائیل است که حماس هرگز وضعیت موجود را به چالش نخواهد کشید. اما حماس دقیقاً همین کار را کرد. طی روزها و هفتههای پس از آغاز حملهی ویرانگر این گروه، یکی از اظهارات رایج در میان اسرائیلیها این بود: «همهچیز عوض شده.» و ازقضا، برای مدتی به نظر میرسید همینطور است: حملهی حماس، اعتمادبهنفس بنیادین اسرائیلیها را از بین برد و باورهای دیرینه دربارهی امنیت، سیاست و هنجارهای اجتماعی کشور را متزلزل کرد. همزمان با انتشار جزئیات دربارهی ناتوانی در جلوگیری از حملهی حماس و همچنین دیر رسیدن برای نجات ساکنان مناطق مرزی و پاسگاههای نظامی، رهبران ارتش اسرائیل عملاً یکشبه اعتبارشان را از دست دادند.
جلد شمارهی ۲۳ اکتبر ۲۰۲۳ نشریهی آمریکایی «تایم» دربارهی حملهی ۷ اکتبر حماس علیه اسرائیل با عنوان «ما در جنگ هستیم» و این توضیح: «یک حملهی غافلگیرکننده، اسرائیل و خاورمیانه را واژگون کرد.» (+)
یک سال جنگ
نتانیاهو یک «کابینهی جنگ وحدت» تشکیل داد که جناحهای سیاسی مختلف (و معمولاً تشنه به خون یکدیگر) در آن نماینده داشتند؛ و ظرف چند روز، حدود ۲۵۰,۰۰۰ نیروی ذخیره را برای آغاز ضدحمله علیه غزه فراخواند. ارتش اسرائیل، پس از غلبه بر شوک اولیهاش، با کینه دست به مبارزهی متقابل زد؛ و برای انجام وظیفهای که به عهدهاش گذاشته شده بود، یعنی متلاشی کردن ظرفیتهای نظامی و حکومتی حماس، بخشهای زیادی از غزه را با خاک یکسان کرد، حدود دو میلیون غزه را درون این باریکه آواره نمود، و بیش از ۴۰,۰۰۰ فلسطینی را کشت. با این حال، و بهرغم اشغال حدود یکسوم از اراضی غزه توسط ارتش اسرائیل، بسیاری از اسرائیلیها، وضعیت فعلی را مصداق شکست میبینند. با وجود بسیج کامل و حمایت تقریباً تزلزلناپذیر دولت آمریکا، ارتش اسرائیل نتوانسته پیروز شود؛ یحیی سنوار، رهبر حماس، تسلیم نشده؛ و حدود ۱۰۰ گروگان اسرائیلی در غزه مفقود هستند که، طبق اظهارات عمومی نتانیاهو، حدود نیمی از آنها هنوز زندهاند.
«بنیامین نتانیاهو» (مرکز تصویر) نخستوزیر رژیم صهیونیستی، ۲۵ دسامبر ۲۰۲۳، با جمعی از نیروهای نظامی این رژیم در شمال نوار غزه دیدار میکند. نتانیاهو بقای سیاسی خود را وابسته به تداوم و گسترش جنگ با فلسطین و لبنان میداند و از اینکه جان اسرا و سربازان اسرائیلی را فدای حفظ قدرت خود کند، ابایی ندارد. (+)
این بنبست فاجعهبار، همراه با انزوای جهانی فزایندهی اسرائیل و چشماندازِ روزبهروز تیرهتر اقتصادی، به احساس ناامیدی و استیصال ملی در این کشور منجر شده. واقعیت این است که، جنبههای مهم سیاسی و اجتماعی در اسرائیل، از روزِ بعد از حملهی حماس تا امروز، به طرز شگفتآوری، تقریباً بدونتغییر ماندهاند: شهروندان مناطق مرزی در شمال و جنوب، همچنان نمیتوانند به خانههایشان بازگردند. نبرد چندجانبهی اسرائیل علیه دشمنان خارجیاش، به جای متحد کردن یهودیان اسرائیل علیه یک دشمن خارجی مشترک، صرفاً شکافهای اجتماعی و سیاسی موجود بین مخالفان و حامیان نتانیاهو را عمیقتر کرده. نتانیاهو بر خلاف انتظارِ هم دشمنان و هم دوستانش، همچنان مرکز ثقل سیاست در اسرائیل است. و ائتلاف جناح راستیای که او را در قدرت نگه داشته، تلاشش را برای سرکوب جنبش حامی تشکیل کشور فلسطین و «جایگزینی نخبگان اسرائیل» (حسنتعبیری برای اشاره به نابود کردن نهادهای دموکراتیک و لیبرال اسرائیل) تشدید کرده.
قسمت اول مصاحبهی مشرق با خاخام «ییسروئل داوید وایس» سخنگوی سازمان یهودی «ناتوری کارتا»، دربارهی جنگ اخیر اسرائیل علیه نوار غزه [دانلود با حجم ~ ۱۳۰ مگابایت]
در مصاحبهی مشرق با خاخام یهودی بخوانید:
جبههی شمالی
سپس، ۱۷ سپتامبر، ارتش اسرائیل شروع به انجام زنجیرهای از ضدحملات جسورانه علیه مهیبترین دشمنش در همسایگی خود کرد: حزبالله لبنان، که یک روز پس از حملهی حماس به جنوب اسرائیل، جبههی دومی را در شمال این کشور گشوده بود. اسرائیل حسن نصرالله، رهبر دیرینهی حزبالله، را ترور کرد و دست به حملهی زمینی به جنوب لبنان زد. بخش عمدهای از تفسیرهای رسانهای جریان اصلی در اسرائیل، گسترش خصومتها در مرزهای شمالی اسرائیل را به عنوان یک فرصت معرفی کردهاند: فرصتی برای اسرائیل تا نهتنها حزبالله را درهم بکوبد، بلکه به خودش ثابت کند که بالأخره بعد از یک سال ضربهی روحی و تزلزلِ هولناک، در مسیر درست افتاده؛ اثبات کند دوباره به هویتِ باهوش، قدرتمند، الهامبخش در حوزهی فناوری، و موردِ تحسینِ جهانیِ خود برگشته. اما همانطور که جنگ غزه، بر خلاف پیشبینی اسرائیلیها، بسیاری از واقعیتهای تهدیدآمیز اساسی علیه اسرائیل را تغییر نداد، این جبههی جدید هم تغییری در آنها به وجود نخواهد آورد؛ مگر اینکه اسرائیل با تغییرات عمیقتری رودررو شود که باید در سیاستهای خود در قبال فلسطینیها و در حوزهی سیاست داخلی ایجاد کند.
شهید «سید حسن نصرالله» به خاطر مبارزهی موفق با رژیم صهیونیستی و دفاع از آرمان فلسطین، میان ملتهای عربی فوقالعاده محبوب بود. روزنامهی آمریکایی نیویورکتایمز سال ۲۰۰۶ طی گزارشی تحت عنوان «جهان عرب اسطورهی خود را در رهبر حزبالله پیدا کرده» (لینک) به نقل از معاون نخستوزیر یک کشور عربی (که نامی از او برده نشده) شهید نصرالله را «قویترین فرد خاورمیانه» توصیف میکند و مینویسد: «او تنها رهبر عربیای است که واقعاً به حرفی که میزند، عمل میکند.» (+)
در همینباره بخوانید:
›› گزارش اطلاعاتی محرمانه آمریکا: اسرائیل در جنگ با حزبالله پیروز نخواهد شد
آمریکا و کشورهای بزرگ اروپایی در برابر اقدامات اسرائیل در غزه صرفاً مقاومت [و مخالفت] نمادین از خود نشان دادهاند. غرب عملاً دست اسرائیل را در عملیاتهایش در غزه باز گذاشته و تا کنون هیچ تلاش واقعیای برای احیای روند صلح اسرائیل و فلسطین انجام نداده و تسلیم اظهارات نتانیاهو شده که میگوید الآن زمان مناسبی برای این کار نیست. با این حال، بهرغم حمایت دولتهای غربی از کارزار جنگی اسرائیل، اسرائیلیها به طور فزایندهای احساس میکنند در میان مردم سایر نقاط جهان منزوی شدهاند. بخشی از این احساس انزوا موجه است: بیشتر خطوط هوایی خارجی پروازهایشان به تلآویو را متوقف کردهاند. و رتبهی اعتباری اسرائیل به پایینترین حد خود در تاریخ رسیده. اما بخشی از این حس انزوا خودتحمیلشده است: رسانههای عبری جریان اصلی، اعتراضات در دانشگاههای غربی و مکانهای عمومی در حمایت از فلسطین را برجسته میکنند، اگرچه تا حد زیادی ادعای نتانیاهو را میپذیرند که این اقدامات تجسم قدیمیترین و غیرمنطقیترین اَشکال نفرت از یهودیان است. به همین ترتیب، ادعاها دربارهی ارتکاب جنایات جنگی یا تلاش اسرائیل برای نسلکشی در غزه (پروندههایی که در حال حاضر در دو دادگاه بینالمللی در دست رسیدگی هستند) نیز بازتاب داده میشود، هرچند این اخبار نیز در اسرائیل، به طور کلی، به عنوان پروپاگاندای شرورانه توصیف میشوند.
جو بایدن (چپ) رئیسجمهور آمریکا، در جریان سفرش به فلسطین اشغالی در اکتبر ۲۰۲۳، در تلآویو با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، دربارهی جنگ غزه صحبت میکند. اگرچه بایدن گاهاً دربارهی نسلکشی فلسطینیان توسط اسرائیل اظهار ناخشنودی کرده، اما تضاد میان این انتقادات ظاهری و تأمین همهجانبهی مالی و تسلیحاتی رژیم صهیونیستی با هدف تداوم این جنایات، نشان میدهد، رئیسجمهور آمریکا مخالفتی با قتلعام و جنایت جنگی در نوار غزه ندارد. (+)
در همینباره بخوانید:
›› سیل حمایت از فلسطین در دانشگاههای آمریکا
›› «دیوانه نسلکش»؛ آیا نتانیاهو به آرزوی «جنگ ایران و آمریکا» میرسد؟
ورود ایران به معادله
اعتمادبهنفس اسرائیلیها در ماه سپتامبر، پس از تشدید حملات دولت علیه حزبالله، تقویت شد. حزبالله پس از ۷ اکتبر نشان داده بود قادر است شهرها، فرودگاهها، و نیروگاههای اسرائیل را در حمایت از حماس، نابود کند؛ و ارتش اسرائیل را مجبور کرده بود نیروهای زمینیاش را بین دو جبههی جنوب و شمال اسرائیل تقسیم کند. از نظر اسرائیلیها (که از ۷ اکتبر تا آن زمان لگدکوب و سرخورده بودند) ضدحملهی ارتش اسرائیل یادآور جنگ ششروزهی ۱۹۶۷ بود که اسرائیل در آن هم به لطف برخورداری از نیروی هوایی برتر بهسرعت پیروز شد. نتانیاهو اعلام کرد که اسرائیل در حال «پیروز شدن» در جنگ است و ایران، حامی حزبالله، را نیز به حملات مشابه تهدید کرد. وزارت آموزش اسرائیل دستور داد در مدارس مذهبی دولتی رقص شادی انجام شود. یهودیان سکولار و لیبرال اسرائیل هم، اگرچه در ملأعام پایکوبی نمیکردند، اما آنها هم شاد بودند و خلبانان شجاع و مأموران اطلاعاتی باهوش خود را، که موجب ایجاد این حس پیروزی شده بودند، تحسین میکردند.
مردی با پرچمهای فلسطین (راست) و «حزبالله» لبنان در حاشیهی تجمع حامیان حزبالله برای ابراز همبستگی با فلسطینیان ساکن غزه در اواخر ماه اکتبر سال ۲۰۲۳ در بیروت، پایتخت لبنان. از ابتدای آغاز جنگ در نوار غزه، حزبالله با انجام عملیاتهای ایذایی علیه رژیم صهیونیستی، اقدام به دفاع از حماس و سایر گروههای مقاومت در فلسطین کرده است. (+)
با این حال، این سرخوشی بهسرعت از بین رفت. ایران با شلیک تعداد زیادی موشک [به ترور اسماعیل هنیه و سید حسن نصرالله و سردار نیلفروشان] واکنش نشان داد و تروریستها [افراد شهادتطلب] شش نفر را در ایستگاه قطار شهری تلآویو کشتند. عملیات زمینی نوپای اسرائیل در لبنان پیشاپیش از نظر تلفات نظامی پرهزینهتر از حملات هوایی و عملیاتهای ویژهی قبلی نشان داده. بدیهی است که یک جنگ منطقهای گستردهتر با حضور ایران، دست اسرائیل را از رسیدن به پیروزیهای سریع و پایدار کوتاه خواهد کرد. و احساس شکست اسرائیلیها بزرگتر از آن است که مأموریتهای موفقیتآمیز علیه حزبالله و حتی ایران، بتوانند آن را تغییر دهند. برای اسرائیلیها ضروری است که بپذیرند واقعیتهای گستردهتر پیرامون آنها واقعاً از ۷ اکتبر به این سو تغییر کرده و راهبرد آنها نیز باید به همین نسبت تغییر کند.
سربازان اسرائیلی، ماه فوریهی سال ۲۰۱۶، در جریان مانور مشترک «جونیپر کبرا» میان آمریکا و رژیم صهیونیستی در پایگاه هوایی «ختسور» متعلق به نیروی هوایی این رژیم در مرکز فلسطین اشغالی، از کنار یک پدافند هوایی اسرائیلی «گنبد آهنین» (چپ)، یک پدافند موشکی آمریکایی «امآیام-۱۰۴ پاتریوت» (وسط)، و چند فروند موشک ضدبالستیک آمریکایی-اسرائیلی «پیکان ۳» (راست) رد میشوند. مانور جونیپر کبرا هر دو سال یک بار با هدف تقویت آمادگی اسرائیل برای مقابله با حملات بالستیک احتمالی از سوی ایران و ایجاد هماهنگی بیشتر میان ارتشهای آمریکا و رژیم صهیونیستی برگزار میشود. با این وجود، در صورت وقوع یک درگیری گسترده و واقعی، هیچکدام از این پدافندها در مقابل موشکهای فراصوت و قابلیتهای «حملهی فوجی» ایران کاری از پیش نخواهند برد. جهت اطلاع مخاطبان محترم مشرق لازم به ذکر است که اگرچه سامانهی «گنبد آهنین» مشهورترین لایه از پدافند هوایی رژیم صهیونیستی محسوب میشود، اما وظیفهی این پدافند دفاع در مقابل خمپاره و راکت (عمدتاً تهدیدات کوتاهبرد و سادهتر از سوی نوار غزه و لبنان) است. اسرائیل برای دفاع در برابر تهدیدات پیشرفتهتر، از جمله پهپاد و موشکهای بالستیک و کروز، لایههای پدافندی دیگری شامل «فلاخن داوود»، «پیکان» (یا «اَرُو»)، و سامانهی آمریکایی «پاتریوت» را در اختیار دارد. به عبارت دیگر، این سامانهها بودند که در جریان عملیات «وعدهی صادق ۲» برابر موشکهای ایرانی شکست خوردند. (+)
در همینباره بخوانید:
›› اندیشکده آمریکایی: ترور هنیه به ضرر اسرائیل و به نفع ایران بود
ضرورت آتشبس
یک سال پس از حملهی حماس، اسرائیل همچنان در سوگ خسارات آن است و صحنههای آن روز مدام در رسانهها پخش میشود. اسرائیل دارد موقعیت اقتصادیاش را از دست میدهد و نخبگان لیبرال این کشور به شکل چشمگیری دارند اسرائیل را ترک میکنند. دولت نتوانسته هیچگونه احساس وحدتی را دوباره در میان شهروندانش برقرار کند و اتفاقاً بهعکس، به سیاستهای تفرقهافکنانهاش پایبند است. نیروهای نظامی اسرائیل، و بهویژه نیروهای رزمی ذخیرهاش، در طولانیترین و ناقاطعانهترین جنگ تاریخ این کشور به سوی فرسودگی میروند. و حتی اگر دادگاههای بینالمللی هم هیچوقت حکم بازداشت رهبران اسرائیل را صادر نکنند، این کشور باز هم باید، در خاورمیانه و سراسر جهان، با عواقب اخلاقی و آبروی از دست رفتهاش به خاطر مرگ و ویرانیای که در غزه به بار آورده، زندگی کند.
شماری از قربانیان حملهی هوایی به بیمارستان «المعمدانی» در نوار غزه، از جمله کودکی که در این جنایت جنگی صهیونیستها جان خود را از دست داده است. «بنیامین نتانیاهو» چند روز پیش از حملهی رژیم متبوعش به بیمارستان المعمدانی گفته بود جنگ فلسطینیان و اسرائیلیها «نبرد میان فرزندان نور و فرزندان ظلمت» است. جنایت رژیم صهیونیستی در بیمارستان المعمدانی بهخوبی نشان داد که چهکسانی فرزندان نور هستند و جه کسانی فرزندان ظلمت. (+)
پاهای یکی از کودکان قربانی بمباران بیمارستان «المعمدانی» (کودکی که در تصویر قبل نیز پیکرش دیده میشود). اسرائیل نهتنها با حمله به بیمارستانهای غزه مرتکب جنایت جنگی میشود، بلکه با کشتار کور غیرنظامیان، از جمله زنان و کودکان، عملاً به قوانین جنگ دهنکجی میکند. این در حالی است که آمریکا در عین ادعای تلاش برای دستیابی به آتشبس، قطعنامههای خواهان برقراری آتشبس در غزه را در سازمان ملل وتو میکند. (+)
اسرائیل به جای تن دادن به سرمستی ناشی از کشتن نصرالله و وارد شدن به یک جنگ منطقهای تمامعیار و ویرانگر علیه ایران، باید از برتری فعلیاش در میدان نبرد و وضعیت تضعیفشدهی حکومت حماس و حزبالله استفاده کند. باید با میانجیگری آمریکا آتشبس در هر دو جبههی جنوبی و شمالی خود را نهایی کند؛ گروگانهایش را پس بگیرد؛ فرآیند بازسازی غزهی جنگزده را تسهیل کند؛ و روند التیام ملی را آغاز کند. طولانیتر کردنِ جنگ در تلاشی بیهوده برای دستیابی به «پیروزی کامل» صرفاً تلفات و خسارات اقتصادی بیشتری را به دنبال خواهد داشت؛ حتی اگر چنانکه نتانیاهو امیدوار است، دونالد ترامپ در ماه نوامبر پیروز انتخابات ریاستجمهوری آمریکا شود. غزه و لبنان دهها سال است باتلاق اسرائیل بودهاند. اسرائیل نباید اشتباهات قدیمی را تکرار کند؛ بلکه باید جلوی ضررهای بیشتر را بگیرد و معامله کند.
شماری از نیروهای حزبالله زیر بنری با تصویر «سید حسن نصرالله» دبیرکل فقید این حزب لبنانی، و نوشتهای که میگوید: «اگر میدانستید [ظرفیت نظامی امروز ما چیست]... جنگ تموز [که در عرض ۳۳ روز در آن شکست خوردید] به نظرتان پیکنیک میآمد.» (+)
در همینباره بخوانید:
›› شهید سید حسن نصرالله؛ روایت جالب از حقوق ماهیانه «سید مقاومت»
›› نشریه روسی: «خاورمیانه جدید» شکل میگیرد؛ اما بدون اسرائیل
تشکیل کشور فلسطین
اگر یک دولت مسئولیتپذیر در اسرائیل روی کار بود، که منافع راهبردی بلندمدت این کشور را در نظر میگرفت، پیشاپیش فرصت را برای راهاندازی مجدد فرآیند صلح اسرائیل و فلسطین و پیشبرد توافق «دو کشوری» غنیمت شمرده بود. ایجاد مسیری معتبر به سوی تشکیل یک کشور فلسطینی در کرانهی باختری و غزه، تنها بنیانی است که میتواند زیربنای امنیت و پذیرش بلندمدت اسرائیل در منطقه و تضمین عادیسازی روابط این کشور با عربستان باشد. اما تراژدی اسرائیل این است که دولت فعلیاش دارد این کشور را در جهت مخالف هدایت میکند. نتانیاهو مأموریت مادامالعمرش را شکست جنبش ملی فلسطین و اجتناب از دستیابی به مصالحهی ارضی یا دیپلماتیک با آن تعریف کرده. هدف اعلامشدهی ائتلاف او عبارت است از ایجاد یک کشور یهودی از رود تا دریا، و اعطای حقوق سیاسی حداقلی، در صورت ضرورت، و ترجیحاً هیچ حقوق سیاسیای به افراد غیریهودی؛ حتی آنهایی که تابعیت اسرائیل دارند.
اسرائیلیها به جای نگاه به معنای عمیقترِ ۷ اکتبر، درک ناپایداریِ وضعیت حتی پیش از جنگ غزه، اذعان به خودفریبی در سیاستِ «مدیریتِ» مسئلهی فلسطین در عینِ سوار شدن بر موجِ رشد اقتصادی، و درکِ خطراتِ تظاهر به عدم وجود فلسطینیها، دارند به سوی پذیرش آپارتایدِ نهادینهشدهی عمیقتر در کرانهی باختری، اشغال دائمی غزه و چهبسا جنوب لبنان، و خودکامگی و دینسالاریِ روبهرشد در داخل کشور سوق داده میشوند. متأسفانه، پس از یک سال جنگ، تهدیدات درازمدت علیه دموکراسی و ارزشهای لیبرال در اسرائیل صرفاً خطیرتر شدهاند.
در همینباره بخوانید:
[۱] Israel’s Paradox of Defeat Link