تمام کشورها بر آن هستند تا از طریق رسانه ها به بسط سیاست های خود و انتقاد از سیاست های دیگر ملت ها بپردازند، و با اتخاذ راهبردهای رسانه ای، مدام در پی زیبا جلوه دادن چهره و ظاهر خود هستند. در این گزارش به بررسی دکترین رسانه‌ای ترکیه در جنگ نرم می‌پردازیم.

گروه گزارش ویژه مشرق - با پایان جنگ دوم جهانی و شروع جنگ سرد، دنیا دوران جدیدی به خود دید، دورانی که دیگر در آن فقط رهبران و نظامیان نقش آفرین نبودند، دنیایی که داشت با واژگانی همچون انقلاب، خیزش مردمی و ... آشنا می‌شد.

جنگ سرد و رقابت شوروی با آمریکا بر سر صدور تفکر خود باعث به راه افتادن جنگی بزرگ و ناجوانمردانه با عنوان جنگ تبلیغانی یا همان جنگ نرم شد.

در این جنگ دو طرف نبرد بدنبال این بودند که خود را قدرتمندتر و کامل‌تر معرفی نمایند تا مخاطبان و مشتاقان بیشتری را به خود جذب کنند. این امر موجب شد تا کشورها، تلاش‌هایی گسترده برای ایجاد تصویری مثبت و قدرتمند از خود نزد دیگر ملت‌ها انجام دهند، تلاشی که بعدها دیپلماسی رسانه‌ای نام گرفت، نوعی از دیپلماسی که در آن روزنامه‌نگاران بیش از پیش و با شدت بیشتری درگیر رویدادها و روند‌های دیپلماتیک شده‌اند. 

با سقوط شوروی و تک قطبی شدن معادلات سیاسی، به نظر می‌‌رسید که جنگ نرم نیز دیگر فایده ندارد اما پایدار ماندن نظام‌های سیاسی مستقلی همچون ایران و چین که از طوفان‌های برنامه‌ریزی شده جان سالم به در برده بودند، باعث شد تا قدرت نرم نه تنها کم اهمیت نشود، بلکه توجه بیشتری نیز به خود جلب کند؛ جلب توجهی که امروز نشان داده نه تنها بی‌دلیل نبوده بلکه کمتر از میزان نیاز هم بوده است.

بیداری اسلامی و اعتراضات خیابانی، مدنی و حتی مسلحانه در جای جای جهان ثابت کرده است که اعمال قدرت نرم را از طرق مختلف می‌توان دنبال کرد و در این میان، رسانه‌ها بی‌شک مهم‌ترین ابزارهای این قدرت به شمار می‌آیند.

در جهان امروز رسانه به ابزار سیاسی کارآمد و نیز به ابزاری برای دفاع ملی تبدیل گشته است. تمام کشورها بر آن هستند تا از طریق رسانه‌ها به بسط سیاست‌های خود و انتقاد از سیاست‌های دیگر ملت‌ها بپردازند، و با اتخاذ راهبردهای رسانه‌ای، مدام در پی زیبا جلوه دادن چهره خود و همچنین دفاع از آن تلاش کنند، و از اینجاست که پی به نقش مهم رسانه‌‌ها در معرفی اعتبار کشورها می‌بریم. در این بین کشورهای خاورمیانه از جهت این که دارای موقعیت ویژه‌ای هستند، بیشتر از سایر کشورها مورد توجه قدرت‌ها و رسانه‌های بزرگ قرار گرفته‌اند.

ترکیه یکی از کشورهای شاخص منطقه است که طی دو دهه اخیر مسیر توسعه سیاسی - اقتصادی را پیگیری کرده و همزمان توانسته از پتانسیل رسانه و دیپلماسی عمومی، طی چند سال به یکی از کشورهای صاحب جایگاه در این حوزه تبدیل شد. در ادامه دکترین رسانه‌ای و دیپلماسی عمومی ترکیه را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
 

ترکیه و قدرت نرم

با گذر زمان و پیشرفت فناوری و توسعه کشورها، قدرت‌های منطقه‌ای نیز از یک سو برای مقابله با قدرت نرم قدرت‌های جهانی و از سوی دیگر برای افزایش نقش‌آفرینی خود در عرصه بین‌المللی رو به استفاده از رسانه‌ها و قدرت نرم آوردند. در این مصاف دولت ترکیه سرمایه‌گذاری کلانی در حوزه رسانه کرده است بطوریکه امروز نفوذ این کشور در عرصه رسانه‌ای بسیار قابل توجه بوده و پیش‌بینی می‌شود این کشور به غول رسانه‌ای منطقه تبدیل گردد.

در سال‌های اخیر تغییرات عمده‌ای (مانند گسترش شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی) در عرصه رسانه‌ای کشور ترکیه رخ داده به گونه‌ای که این تغییرات موجب شده است تا این کشور بتواند نظر کارشناسان تراز اول رسانه‌ای را نیز به خود جلب کند. حوزه توجه رسانه‌ای ترکیه بیشتر کشورهای قفقاز، آسیای مرکزی، ایران و کشورهای عرب زبان است.

رسانه‌های داخلی این کشور از یک طرف به سیاست داخلی می‌پردازند و از طرف دیگر رویدادهای منطقه‌ای را مورد کنکاش قرار می‌دهند. در رسانه‌های این کشور تمرکز ویژه‌ای بر روی موضوعات کشورهای آسیای جنوب غربی، آسیای مرکزی و کشورهای اروپایی همسایه مانند یونان، بلغارستان، روسیه و گرجستان وجود دارد و البته ایران جایگاه مخصوص به خود را در این میان داراست؛ نوعی فازبندی که در آن هم طرح "مدل ترکی" دنبال و هم پروسه "جذب مخاطب" طی می‌شود.
 


ترکیه علاوه بر راه‌اندازی شبکه‌های ترک زبان ویژه‌ کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز، و یک شبکه به زبان عربی برای حوزه خاورمیانه، شبکه تلویزیونی کردی تی. آر. تی6 (TRT6)، را با شعار "ارائه غنا و رنگ‌های مختلف ترکیه" در سال 2009 میلادی تاسیس نمود.

این شبکه به طور 24 ساعته به زبان کردی برنامه پخش می‌کند و عمده مخاطبان برنامه‌های این شبکه کودکان و زنان کرد هستند.
     
 
 
علاوه بر آن وبگاه رادیو و تلویزیون ترکیه (تي. آر. تي، TRT) در اواخر سال ۲۰۰۸ میلادی به 31 زبان دنیا تاسیس شده بود؛ وبگاهی که در مراسم افتتاح آن مقامات رسمی ایران از جمله معاون سفیر ایران در ترکیه نیز حضور داشتند.

برخی آمارهای نهادهای بین‌المللی از این حکایت می‌کند که در حال حاضر "تي. آر. تي" پنجمین گروه رسانه‌ای بزرگ جهان بعد از رادیو صدای آمریکا، رادیو چین، رادیو روسیه و بی‌بی‌سی انگلیس از جهت گستردگی برنامه تلویزیونی اینترنتی است. 

    

وبگاه رادیو و تلویزیون ترکیه با زبان‌های مختلف جهان فعالیت می‌کند

در وب سایت اینترنتی جدید "تي. آر. تي" اخبار در بخش‌های مختلف سياسي، اقتصادي، اجتماعي، ورزشي، هنري و همچنین تفسيرهاي خبري تقسيم‌بندي شده‌اند و اخبار هر کشور متناسب با نیاز مخاطبین قرار گرفته است. عزم دولت ترکیه در این راه به حدی جدی است که حتی می‌خواهد به زبان دشمنان قسم خورده خود یعنی کردها و ارامنه نیز برنامه رادیویی آغاز کند.

     

شبکه تلویزیونی"‌تي.آر.تي آواز" نیز در نوروز سال 2009 میلادی شروع به فعالیت کرده است.

این شبکه‌ به زبان‌های هشت کشور, یعنی ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان، آذربایجان، بوسنی هرزگوین، آلبانی و در راس آن ترکیه و توسط مجریان همان کشورها برنامه پخش می‌کند.

سریال‌ها و فیلم‌های ساخت این کشورها نیز در این شبکه پخش می‌شوند و مدیریت این شبکه از افتتاح بخش فارسی آن در آینده نزدیک خبر می‌دهد.
     

     
در حال حاضر رسانه‌های ترکیه سعی می‌کنند به شکل چراغ خاموش حرکت کنند. آنها سعی می‌کنند به امور داخلی کشورهای باثبات یا دارای منافع اقتصادی قابل توجه، کاری نداشته باشند و به همین خاطر نیز برنامه‌های مختلف رادیو و تلویزیونی این کشور به راحتی موافقت بیشتر کشورها را جهت فعالیت کسب کرده‌اند.

در نتیجه فعالیت‌های رسانه ای انجام شده از پیشرفت ترکیه، این کشور تبدیل به الگوی پیشرفت برخی جوامع نیز شده است، بطوری که نمی‌توان از تاثیر این کشور بر کشورهای ترک و بالاتر از آن جهان ترک، شامل اقوام ترک از قزاقستان گرفته تا ازبک‌های افغانستان، از ترکستان شرقی(اویغور یورد) تا بالکان، از تاتارستان تا ترک‌های قشقائی در جنوب ایران و ... چشم‌پوشی کرد.

این کشورها ترکیه را به عنوان "پیشرو ترک" پذیرا و در صدد آن هستند تا الگوی دموکراتیک ترکیه را در جوامع خود پیاده کنند.

رجب طیب اردوغان فعالیت‌های سازمان رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه، که می‌خواهد بین ترکیه و دنیای ترک ارتباط، وحدت زبانی و اندیشه برقرار سازد را، موفقیتی بزرگ محسوب کرده است.

در این میان غربی‌ها نیز، ظاهراً مخالفتی ندارند و حتی به نظر می‌رسد که بی‌تمایل به افزایش نقش‌آفرینی ترکیه نیستند، زیرا آن‌ها از حکام عرب حاشیه خلیج فارس در رقابت با ایران ناامید شده و اکنون در حال گذاشتن تخم مرغ‌های خود در سبد عثمانی نوین‌اند.
 

رسانه‌های ترکیه خطوط قرمز سیاسی این کشور را رعایت می کنند.
برخی کلماتی که استفاده از آن‌ها در رسانه‌های کرد زبان ترکیه ممنوع است.
در حالیکه اغلب این کلمات عمومی هستند، اما به علت استفاده در شبکه مستقل کردی Roj-TV ،
در رسانه‌های ترکیه استفاده نمی شوند.


دکترین رسانه‌ای ترکیه

قدرمسلم این است که دکترین رسانه‌ای ترکیه حول محور توسعه نفوذ خود با یک برنامه سیاسی می‌چرخد، و همانطور که در عمل معلوم است ترک‌ها سعی می‌کنند طرحی جایگزین اسلام سیاسی بوجود آورند که هم غربی‌ها سد راه آنان نشوند و هم با این عنوان، محبوب قلوب مردم منطقه نیز معرفی شوند.

از آنجا ترکیه تلاش می‌کند میان اسرائیل و کشورهای عربی، صلح و سازش برقرار  نماید و همچنین مدل ترکی و قدرت نرم آن نیز مشکلی با استعمار غرب ندارد، در نتیجه کشورهای غربی با بلند پروازی‌های نرم این کشور مخالفتی نداشته فلذا طبیعی است در این راه ترکیه را یاری هم کنند.
     


راهبرد رسانه‌های ترکیه این است که تجارب خود را به عنوان یک جایگزین قابل قبول برای نظام‌های سیاسی عنوان نماید.

به عنوان نمونه‌ای از اثرگذاری این راهبرد می‌توان به کنفرانس حزب عدالت و توسعه ترکیه که در میانه سال گذشته برگزار شد، اشاره کرد؛ نخست وزیر ترکیه در این کنفرانس بیان کرد: «حزب عدالت و توسعه اکنون بصورت نمونه‌ای برای دیگران در کشورهای اسلامی درآمده است»؛ در پی آن خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین- حماس- درباره این کنفرانس چنین گفت: «حزب عدالت ترکیه چهره درخشان اسلام را نمایان گرداند» وی همچنین خطاب به نخست وزیر ترکیه افزود: «آقای اردوغان شما در جهان اسلام نیز یک رهبر به  شمار می‌آیید».
     

رجب طیب اردوغان                                           خالد مشعل

این فقط خالد مشعل نیست که از گاهی در رویارویی با غرب تردید پیدا کرده است، بلکه بسیاری از رهبران سیاسی کشورهای منطقه نیز اظهار می‌دارند که برنامه‌های سیاسی آنان همانند طرح ترکیه است؛ اظهار‌نظری که می‌توان چرایی آن را در راضی نگهداشتن غرب دید.

از سوی دیگر این رهبران ریاکار در پشت چنین اظهاراتی، رسمی شناختن رژیم صهیونیستی و برقراری روابط دیپلماتیک با آن را در نظر دارند و این برای کشورهای غربی دستاورد مهمی است. بدین ترتیب آن‌ها می‌توانند نیروهای به زعم خود افراط‌گرا، که از شناسائی کشور مجعول اسرائیل و همچنین از قبول دستورات غرب خودداری می‌کنند، را به محاصره خود در آورند. گروه‌هائی که تلاش می‌کنند در حوزه روابط خارجی، عملکرد مستقلی از خود داشته باشند.
 


در کنار تلاش دولت ترکیه جهت بسیج تمام توان رسانه‌ای خود، دولتمردان آنکارا از تسلیحات نرم متنوعی بهره می‌برند، که در این میان مهمترین سلاح آنان محصولات فرهنگی در قالب فیلم و بالاخص سریال است.

اغلب سریال‌ها توسط شبکه‌های تلویزیونی ساخته می‌شوند و هم اکنون تقریباً 300 شبکه تلویزیونی در ترکیه فعالیت می‌کنند. خصوصی‌سازی شبکه‌های تلویزیونی موجب شده است که این شبکه‌ها سرمایه‌های عظیمی را به دست بیاورند تا بتوانند سریال‌های جذاب و مخاطب پسندی را تولید نمایند.

امروزه در اقصی نقاط جهان سریال‌های تلویزیونی به ابزار کارا و مؤثری در جنگ رسانه‌ای تبدیل گشته‌اند و هنگامی که مخاطبان در مقابل چنین آثاری قرار می‌گیرند، زمینه ی نفوذ بیشتری برای جذب فرهنگ کشور مبدأ در آن‌ها ایجاد خواهد شد. این روند با دقت ویژه‌ای در کشور ترکیه پیگیری می‌شود و سازندگان سريال‌های ترکیه با رعايت حداقل معيارهاي بین‌المللي موفق به عرضه جهاني اين سريال‌ها شده‌اند.
 


سریال‌هایی در ترکیه ساخته می‌شوند که غرب‌گرايي، همجنس‌بازي، اهانت به خانواده، خیانت به همسر، روابط بی‌ضابطه جنسی و ... در آنها به نمایش در می‌آید و همچنین ترويج مُد، لباس، مبلمان و بطور کلی تجمل‌گرایی نیز از جمله اهداف تجاري و سودمحور نهفته در پس ساخت اين آثار است. همچنین درآمد حاصل از صادرات سریال‌های تلویزیونی ترکیه در سال 2011 میلادی، بالغ بر ۱۵۰ میلیون دلار و در سال 2012 میلادی، حدود ۴۰۰ میلیون دلار بوده است. 


سریال‌ها تصاویری خاص از کشور ترکیه ارائه می‌دهند و به واسطه افرادی ساخته می‌شوند که در پی پیاده کردن مبانی غربگرائی و لائیسیته هستند. این افراد قصد دارند با نمایش دادن این مسائل، خود را به عنوان چهره‌های روشنفکر و آزاداندیش معرفی کنند.

با وجود اینکه محصولات و آثار شبکه‌های این کشور در مقایسه با کشورهای مطرح، از جهت بار فنی و محتوایی قابل رقابت نیستند، توانسته‌اند محبوبیت زیادی در بین مردم خاورمیانه به دست بیاورند.
 


در این مصاف بزرگترین گروه مخاطبان سریال‌های ترکیه ، جوامع  عرب هستند. این جوامع در گذشته به دلیل تعصبات قومی و نژادی سعی در استفاده از تولیدات خود در سطح کشورهای عرب زبان داشتند و از سوی دیگر از موسیقی گرفته تا فیلم و سریال، خود را به محصولات عربی محدود می‌کردند. به دلیل نبود زیرساخت‌های کافی پس از مدتی تولید آثار به مصر و سوریه محدود شد، این دو کشور نیز در گذر زمان با کاهش ساخت فیلم و مجموعه‌های تلویزیونی روبرو شدند و به همین دلیل به استفاده از تولیدات دیگر کشور‌ها روی آوردند.

در ابتدا صدا و سیمای ایران با دوبله عربی برخی از محصولاتش که بیشتر با مضامبن قرآنی و اسلامی تولید شده بودند، نظر جوامع عرب را به خود متوجه کرد. با گذشت زمان، احساس ترس وهابیون باعث شد تلاش کنند تا پخش فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی محدود شود تا از مسئله‌ای به نام "نفوذ تشیع در قالب سریال‌های ایرانی در کشور‌های عربی" جلوگیری کنند.
     


با محدود شدن پوشش رسانه‌ای ایران، کشور ترکیه توانست با عرضه آثارش نظر این جوامع را به خود جلب کند. سازندگان آثار این کشور برعکس ایران، مسائل دینی و اخلاقی مدنظرشان نبوده و توانسته‌اند به سرعت جایگاه خود را در میان مخاطبان عرب کسب کنند.

محصولات فرهنگی ترکیه فیلم و سریال‌هایی است با مضمون عاشقانه که در آن روابط عاطفی مجاز و غیر مجاز به نمایش در می‌آید و شبکه‌های عربی با پشتیبانی دولت‌هایشان، این آثار را در جوامع خود نشان می‌دهند. در این مسیر موج گسترده‌ای از مردم عرب، علاقه‌مند به نمایش اینگونه فیلم و سریال‌ها شدند، در حالی که همین آثار منجر به مشکلات زیادی در بین خانواده‌ها مانند جدایی زنان از همسرانشان شد. مفتی اعظم یکی از کشورهای عربی در فتوایی تماشای اینگونه فیلم و سریال‌ها را حرام اعلام کرد ولی مردم به علت همان علاقه ایجاد شده علیه وی به مخالفت برخاستند.
 


شاید بتوان صحنه دیگری از قدرت‌نمایی فرهنگی ترکیه را در زمانی دید که بسیاری از مردم کشورهای درگیر بیداری اسلامی با وجود علم به شجاعت ایران در دفاع از مقاوت اسلامی، و سابقه آشکار و طولانی مدت ایران در مبارزه با غرب و خصومت علنی غرب با ایران، همچون کودکان فریاد می‌زدند: «ما دوست داريم شبيه تركيه شويم!».

ممکن است در دید اول به نظر برسد شنیدن سخنان دولت مردان این کشور یا بعضاً تماشای تصاویر کشته شدن ترک‌ها در کشتی آزادی به دست صهیونیست‌ها، منجر به علاقه‌مندی مردم کشوری همچون تونس به ترکیه شده است ولی پر واضح هست که آن‌ها صرفاً به علت تماشای محصولات ترک خواستار سیستمی حکومتی شبیه این كشور هستند.
 
در واقع کشور ترکیه مدل زندگی و سیاست مورد نظر خود که بر اساس سكولاريسم، تسأهل و تسامح در رفتارهاي اجتماعي، اولويت اقتصاد بر مسائل ديني و ... است را، به واسطه محصولاتش به ذهن و قلب جوامع دیگر به خصوص جوامع عرب تزریق می‌کند. یکی دیگر از اهداف ترکیه که اصرار به نمایش فیلم و سریال‌های خود در کشورهای همسایه دارد این است، که میخواهد خود را در عرصه سیاسی نیز خیرخواه مردم منطقه معرفی کند.
 


همچنین این کشور توانسته است با گسترش دادن شبکه‌های تلویزیونی خصوصی، میزان تولید این قبیل سریال‌ها را بالا ببرد. شبکه‌های اسلام‌گرا با تولید آثاری مبتنی بر مدل ترکیه‌ای مذهبی و پایبند به اصول اخلاقی و شبکه‌های لائیک با نشان دادن ترکیه‌ای سکولار و مدرن توانسته‌اند نظر طیف‌های مختلفی از مخاطبان را متوجه خود کنند و در جوامع منطقه از جهت متنوع بودن آثار غالب شوند.


راهبرد رسانه‌ای ترکیه در قبال ایران

در حالی که افکار عمومی داخل ایران با امواج تلویزیونی ده‌ها شبکه فارسی‌زبان ایرانیان خارج از کشور مواجه هستند (لس آنجلسی‌ها) و قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای نیز اقدام به راه‌اندازی شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی فارسی‌زبانی چون شبکه تلویزیونی صدای آمریکا(VOA)، بی‌بی‌سی انگلیس و ام بی سی عربستان (MBC) برای بمباران روانی ملت ایران کرده‌اند.

کشورهای تازه پا گرفته نیز ندای راه‌اندازی شبکه‌های فارسی زبان می‌دهند، ندایی که واضح‌ترین آن از سوی ترکیه، کویت و حتی اسراییل می‌آید. ترکیه که در نخست اولویت را به کشورهای آسیای مرکزی داده‌ بود، از سال 2010 فعالیت‌های رسانه‌ای خود به زبان‌های فارسی و عربی نیز گسترش داد. شبکه‌های فارسی ترکیه حوزه عملکردشان را بیشتر بر روی برنامه‌های ورزشی، فرهنگی و سرگرم‌کننده قرار داده‌اند و کمتر به برنامه‌های سیاسی توجه دارند.

با وجود دوری رسانه‌های ترکیه از دخالت در امور ایران به نظر می‌رسد اغراق رسانه‌های ترک با همراهی شبکه‌های فارسی‌زبان غرب در پیشرفت ترکیه باعث شده است که در داخل ایران هم بعضاً بخشی از اصلاح‌طلبان و ملی – مذهبی‌ها خواستار مدل ترکیه‌ای شوند.
 


برای نمونه محمد قوچانی در سرمقاله‌ای در روزنامه شرق، عملکرد حزب عدالت و توسعه را مورد تحسین قرار داده و به اصلاح‌طلبان توصیه می‌کند تا "دموکراسی در ترکیه" را به جد دنبال کنند، چرا که ایران همیشه تحت تأثیر اتفاقات ترکیه بوده است و انقلاب مشروطیت هم در ایران ملهم از "تنظیمات” امپراطوری عثمانی بوده است و حتی شعر نو و ادبیات نو هم از ترکیه وارد ایران شده است.

در هر حال رسانه‌های ترکیه به طور جدی به دخالت در امور داخلی ایران نمی‌پردازند و بیشتر سعی در دخالت‌های فرهنگی و ارائه سبک زندگی جدید به ایرانیان کرده و در بیشتر مواقع اهداف فرهنگی خود را به واسطه شبکه‌های فارسی‌زبان به ذهن جامعه ایرانی تزریق می‌کنند. در حال حاضر رسانه‌های این کشور برنامه‌های خود را بر دو محور زندگی اجتماعی و تاریخ عثمانی گذاشته‌اند، هدف‌گذاری که احتمال می‌رود از محور اول بدنبال معرفی مدل ترکی به ایرانیان و در محور دوم خواهان اثرگذاری بر اقلیت قومی بویژه آذری‌های ایران باشند.
 


در این میان شبکه ماهواره‌ای "جم تی وی" (GEM TV) یکی از دلایل جذب مخاطبان ایرانی به سریال‌های ترکیه‌ای است. این شبکه فارسی‌زبان ماهواره‌ای که با نمایش فیلم‌های ایرانی پیش از انقلاب نتوانست نظر مخاطبان چندانی را به خود جلب کند، به فکر پخش متعدد سریال‌های ترک افتاد و آن‌ها را با دوبله از ترکی به فارسی به مخاطبان خود ارائه داد. از این شبکه تاکنون برخی از سریال‌های ترکیه‌ای همچون: «عشق ممنوع»، «عشق و جزا»، «عاصي»، «نور»، و ... پخش شده است. بدین ترتیب بدون در نظر گرفتن تفاوت‌های فرهنگی میان مردم ایران و ترکیه و اعمال ملاحظات اخلاقی، سریال‌های ترک در بین مخاطبان ایرانی جای پای خود را باز کرده و به سرعت در شبکه‌های قارچ‌گونه فارسی زبان پخش شدند.

     
     
از سوی دیگر شبکه فرهنگی ترکیه توانست با تولید محصولات پر هزینه‌ای همچون "فاتح۱۴۵۳" و سریال پر سر و صدای "صدسال محتشم" یا "حریم سلطان" احساسات قوم‌گرایانه ترکی را تحریک کرده و برای خود نوعی رهبری تاریخی برای مسلمانان قائل شود، و بدین وسیله آن را به اذهان مسلمین تزریق کند.

در ادامه به بررسی اجمالی یکی از محصولات فرهنگی ترکیه، سریال "حریم سلطان"، می‌پردازیم که علاوه بر 44 کشور جهان، توسط شبکه جم تی‌وی وابسته به سرمایه‌دار صهیونیست مشهور به زبان فارسی نیز پخش می‌شود.

داستان سریال حریم سلطان(Muhteşem Yüzyıl به معنای سده باشکوه) بر پایه زندگی سلطان سلیمان قانونی، مشهورترین سلطان امپراتوری عثمانی و خرم سلطان (روکسلانا)، کنیز و برده‌ای که ملکه شد، نوشته شده‌است.
 
**گزارش ویژه مشرق درباره سریال حریم سلطان که مدتی قبل از شبکه‌های فارسی‌زبان ترکیه پخش می‌شد.

از آنجا که همواره دشمنان اسلام در تلاشند با استفاده از قدرت نرم، بر جوامع اسلامی مسلط شده و افکار عمومی این جوامع را به دست گیرند، دست به الگوسازی زده و با نمایشی از گذشته کشور ترکیه، این کشور را به عنوان الگویی مناسب برای کشورهای اسلامی معرفی می‌کنند.

در حال حاضر بین انقلاب اسلامی ایران به عنوان الگویی مناسب برای کشورهای بحران زده و در حال انقلاب و از سوی دیگر کشور سکولار ترکیه، به عنوان جامعه مد نظر غرب به عنوان الگوی مناسبی برای کشور های عربی، کشمکش‌های متعددی وجود دارد که پخش سریال حریم سلطان به عنوان نمادی از تمدن قدرتمند دوران عثمانی و مورد تایید جهان غرب در راستای این هدف تعریف شده است.
 


سوق دادن افکار عمومی کشور‌های عربی و اسلامی به سمت تمدن مد‌نظر جهان غرب به خوبی در این سریال به تصویر کشیده می‌شود.

درباره‌ این سریال در رسانه‌های فارسی و همینطور گزارش‌های پیشین مشرق، صحبت‌های بسیاری شده و قریب به اکثر آن‌ها از ضد‌ایرانی بودن فیلم و نکات توهین‌آمیز موجود در آن اعلام انزجار کرده‌اند. بدون شک ساخت و پخش این سریال در سطح جهانی و به رخ کشیدن امپراطوری عثمانی که درست هم زمان با دوران صفویه و حکومت شاه طهماسب است، تحقیر ایران دوران صفویه (که به گواه تاریخ از بهترین دوران‌های تاریخ کشور ایران بوده است) در لوای فیلم، و به نوعی تقابل بین دو جبهه شرق و غرب است.
 


تأثیرات راهبرد رسانه‌ای- فرهنگی ترکیه بر ایران

مسلم است که هدف ترکیه از به راه انداختن چنین شبکه وسیع رسانه‌ای- فرهنگی، اعمالی نوعی از تأثیرگذاری‌های مطلوب آنکارا در کشورهای هدف است. از این رو به بخشی از آن‌ها که درباره ایران است، اشاره می‌شود.

1- جذب سرمایه از ایران(خروج سرمایه ایرانی)

یکی از سیاست‌های ترکیه در سال‌های اخیر، جذب سرمایه خارجی با تبلیغ «اهدای اقامت و تابعیت در این کشور با سرمایه‌گذاری یا خرید ملک»، است و نوع تعریفی که از این کشور در رسانه‌ها می‌شود و همچنین نشان دادن ترکیه  به عنوان کشوری صنعتی، مدرن و مرفه، موجب جذب سرمایه خارجی شده است.

برخی از خبرنگاران ایرانی ساکن ترکیه بیان می‌کنند که بر اساس برآوردها حدود ۵۰۰ خانواده ایرانی در هر ماه درخواست اقامت در ترکیه یا خرید ملک یا سرمایه‌گذاری در ایجاد یک شرکت را می‌دهند. حال اگر هر خانواده حدود 500 تا یک میلیون دلار سرمایه از ایران به این کشور وارد ‌کند، نتیجه آن می‌شود که سالانه بین 2 تا 3 میلیارد دلار سرمایه ایرانی خارج می‌شود، و از اینجاست که می‌توان به موفقیت روش تبلیغاتی کشور ترکیه پی برد.
     


 2- قومیت گرایی

کشور ترکیه علاوه بر این که به طور آشکار در مسائل داخلی سوریه دخالت می‌کند و سیاستش پیرامون این کشور اجرای طرح آمریکاست، در شمال عراق و کشور آذربایجان نیز به فکر افزایش نفوذ خود می‌باشد و تا حدودی سیاست‌های دولتش در راستای این هدف نیز متمرکز شده  و توانسته‌اند آذربایجان را به حیاط خلوت خود تبدیل کنند؛ همچنین درباره تبلیغات پنهان و آشکار قوم‌گرایی و ناسیونالیسم مبتنی بر نژاد این کشور در استان‌های شمال غرب ایران هم تقریباً وضعیت بر همگان محرز است.

در واقع سریال‌های ترک به تبلیغی برای این کشور و امکاناتش تبدیل شده است. بالاخص در دوران اخیر که شاهد هستیم شبکه فرهنگی ترکیه به دنبال مشروعیت‌بخشی برای سلسله عثمانی و اسطوره‌سازی از این امپراطوری است.
     


در حالی که عثمانی‌ها بارها با لشکرکشی به ایران و اشغال برخی از شهرهای کشور، دشمنی آشکار خود را با حکومت و مذهب ایرانیان اعلام کرده‌اند. بردن زنان ایرانی به کنیزی و گذراندن مردانشان از دم تیغ، ویران کردن مسجدی در تبریز و همچنین کشته شدن بسیاری از شیعیان در شهرهای ابهر و سلطانیه، به دست این جنایتکاران، انجام شده است اما رسانه‌های ترکیه نه تنها به هیچ کدام از این موارد اشاره نمی‌کنند، بلکه فقط در تلاشند تا چهره‌ای اسطوره‌گونه از این جباران ارائه دهند و به نوعی سلسله عثمانی را سلسله متعلق به تمام ترک‌ها (اعم از ترک ترکیه یا ترک ایران) نشان دهند.
     


3- تضعیف بنیان‌های اخلاقی جامعه

اکثر شخصیت‌های سریال‌های ترکیه دارای حالات سرخوردگی و کینه‌توزی هستند و رفتار و ارتباطات این شخصیت‌ها با یکدیگر به هیچ وجه "سالم" نبوده و بی‌شک رابطه افراد یک خانواده نیز با یکدیگر، "سالم" نیست.

عقده دست یابی به ثروت و قدرت، حس انتقام جویی و خشونت و سوء زن‌های افراطی و ... در این سریال ها به حدی است که اثری از مهربانی و محبت وجود ندارد یا اگر هم باشد، مصنوعی و غیرواقعی است و فرد با محبت "احمق و ساده لوح" به نظر می‌رسد. مخاطب این سریال‌ها در طول زمان و به شکل ناخودآگاه این صفات مذموم را پیدا خواهد کرد.

هدف از تولید این آثار در وهله ی اول تبلیغ و ترویج "سبک زندگی مدرن" است، سبکی  که عامل اصلی طلاق در بین جوامع به شمار می‌رود. در آیات و روایات از طلاق به عنوان منفورترین حلال خداوند یاد شده است ولی در این سریال‌ها نه تنها به طور نظام‌مند قبح طلاق ریخته می‌شود بلکه زندگی بعد از طلاق را بهتر و شیرین‌تر نیز جلوه می‌دهد.

همچنین در مواردی خیانت همسران به یکدیگر، در مقابل دیدگان مخاطب امری پسندیده و عادی نمایش داده می‌شود. همچنین این آثار ترویج فرهنگ و ارزش‌های  مادی‌گرایانه را دنبال می‌کنند، مانند: انحرافات جنسی، خشونت، خرافه‌پرستی، جادوگری، گرایش داشتن به زندگی بی بندو بار، رابطه آزاد با چند نفر، گسترش فمینیسم و ... . می‌توان گفت این سریال‌ها هدف از زندگی را فقط در خوشگذرانی‌هایی شامل همین موارد توصیف می‌کنند و به آن می‌پردازند.
 


زمانی که افراد یک خانواده به تماشای سریال‌هایی که در آن موضوعاتی همچون خیانت، روابط آزاد زن و مرد و حتی کمرنگ کردن نقش والدین و دوری فرزندان از والدین و ... پرداخته می‌شود، می‌نشینند، و ناخودآگاه این احساس به آن‌ها دست می‌دهد که تمام کاراکترهای سریال موررد علاقه‌شان شخصیت‌های موفقی هستند که در زندگی خود هیچ مشکلی ندارند، در نتیجه به آن سمت و سو گرایش پیدا می‌کنند که این خود پوسیدگی و از هم پاشیدن آن خانواده را به دنبال خواهد داشت.

به علاوه تماشای این آثار تبعات منفی  دیگری نیز در جوامع دارد که به عنوان نمونه به از بین رفتن حریم اعضای خانواده و همچنین الگوپذیری‌های نادرست نوجوانان و جوانان که موجب مشکلات شخصیتی که شایع‌ترین آن بلوغ زودرس است، در آن‌ها می‌شود.

به جهت اینکه پیاده‌سازی مبانی فرهنگی در هر جامعه‌ای، به زمان زیادی احتیاج دارد تا میزان اثرگذاری آن عمیق‌تر و غیرقابل بازگشت‌تر باشد، در سریال‌های ساخت این کشور، سعی شده تا فرهنگ مورد نظر آرام آرام به مخاطب تزریق شود و همچنین تاثیرگذاری این قبیل سریال‌ها در حوزه خانواده بسیار جدی تلقی می‌شود.

4- ناکارآمد نشان دادن نظام اسلامی

محرز است که غرب و ایادی منطقه‌ای اش مي‌خواهند در ایران تغيرات سياسي به‌وجود بياورند. آنان با به تصویر کشیدن ترکیه سکولار و دوست با اسرائیل در قامت کشوری مرفه، صنعتی و باشکوه سعی می‌کنند این گونه وانمود کنند که نظام اسلامی ایران ناکارآمد بوده و با وجود اینکه ایران کشوری غنی است؛ جمهوری اسلامی از ترکیه جامانده است.

سازندگان این سریال‌ها با ارائه تصاویری متنوع مانند دکوراسیون‌ و خانه‌های لوکس، برداشت صحنه‌های مختلف در مکان‌های زیبایی از این کشور و پوشش‌های تجملاتی بازیگران و ... تلاش کرده‌اند تا فرهنگ و مفاهیم غیراخلاقی مورد نظر خود را در قالب سبک زندگی ترکی، به بیننده انتقال دهند و  به این ترتیب این آثار می‌تواند باعث دلسردی جامعه ایرانی از خود و نظام اسلامی شود، بالاخص در بین نسلی که ترکیه سابق را طوری دیگر دیده بودند.
 


تاثیرات منطقه‌ای رسانه‌های ترکیه و محصولات تولیدی آن‌ها


1-    سنی گرایی

رسانه‌های ترکیه و محصولات فرهنگی آن با به قدرت رسیدن دولت اردوغان تحولاتی نوین به خود دیدند. یکی از این تحولات گرایش هر چه بیشتر رسانه‌ها و محصولات فرهنگی ترکیه، به اسلام دارای قرائت سنی است. رسانه‌های ترک در محصولات و برنامه‌های خود همواره دیدی منحصراً سنی گونه از اسلام ارائه می‌دهند. در حقیقت این رسانه‌ها در برنامه‌های خود به جنبه سنی اسلام تأکید دارند و هرگاه هم بخواهند در مورد اختلاف نظر بین جوامع اسلامی برنامه ای ارائه دهند، بیشتر به محدود کردن اختلاف نظرات بین فرق درون مذهب سنی(حنفی، شافعی و ...) گرایش دارند.

با نگاه به محصولات فرهنگی ترکیه درباره تاریخ اسلام، با بزرگنمایی نقش سه خلیفه اول اهل تسنن روبرو می‌شویم، برای مثال رسانه‌های ترکیه ماجرای پناه بردن پیامبر(صلی الله علیه و آله) به غار ثور را طوری نشان می‌دهند که ابوبکر منجی حیات پیامبر(صلی الله علیه و آله) بوده است، و حتی اشاره‌ای نمی‌کنند که بسیاری معتقدند پیامبر(صلی الله علیه و آله) ابوبکر را بخاطر عدم اطمینان به راز داری او با خود برده است. و همچنین کوچکترین اشاره‌ای نیز به حضرت علی(علیه السلام) به عنوان اولین مردی که مسلمان شد و فداکاری ایشان با خوابیدن در بستر پیامبر(صلی الله علیه و آله)، نمی‌کنند؛ در حقیقت رسانه‌های ترک نقش سه خلیفه را طوری نشان می‌دهند و آنچنان برای آنان قهرمان‌سازی می‌کنند که ذهن مخاطب ناآگاه، اسلام را فقط محدود به نگاه اهل سنت می‌کند.

از سوی دیگر این رسانه‌‌ها در محصولات خود هنگام نشان دادن تاریخ صدر اسلام به بسیاری از وقایع مهم دیگری مانند واقعه غدیر، ضربت خوردن حضرت علی(علیه السلام)، شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، واقعه عاشورا،  و ... اشاره نمی‌کنند و با معرفی گزینشی اسلام، شیعه را یک حاشیه نشان می‌دهند و توجه و تمرکز مخاطب را فقط به مذهب سنی هدایت می‌کنند. و حتی طوری به تصویر آفرینی از زندگی خلفای اموی و عباسی می‌پردازند که گویی اسلام عزت و گستردگی خود را مدیون اینان است و اینان نبودند که فرزندان فاطمه(سلام الله علیها) دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را یکی پس از دیگری به شهادت رسانند. در حقیقت آن‌ها سعی می‌کنند با تمرکز و تخصیص محصولات خود به مذهب سنی و متعلقات آن موجب قدرت گرفتن موج سنی مآبی می شوند و مخاطب ناآگاه را نسبت به حقانیت تشیع مهجور سازند و در نهایت شکاف بین سنی و شیعه را دامن بزنند.

2-    پان ترکیسم

با وجود اینکه دولت فعلی ترکیه در دست سنی‌ها معتقد است و گرایشات سنی‌ در این کشور شدت یافته است، اما نباید این گونه نتیجه گرفت که با ظهور مذهب‌گرایی در نخبگان و رهبران ترکیه، رسانه‌های ترکیه قومیت گرایی(ترک مداری) را فراموش کرده اند. بلکه عنصر قومیت‌گرایی همچنان باب طبع این اقشار است، تمایلی که وجه سیاسی آن را می توان ثابت قدم ماندن دولت فعلی ترکیه در گسترش نفوذ سازمان اتحادیه کشورهای ترک زبان دید و در وجه فرهنگی و رسانه‌ای‌اش به فعالیت‌های فرهنگی و هنری ترک‌ها اشاره کرد.
     


ترک‌ها در رسانه‌ها و محصولات فرهنگی خود دیدی خاص به امپراطوری عثمانی دارند، و در تعریف امپراطوری عثمانی تصویری داخلی و درون مرزی ارائه نمی‌دهند بلکه به هویت سازی قومی -  نژادی می‌پردازند.

از سوی دیگر آنها در محصولات فرهنگی- هنری خود همواره نگاهی وسیع به قومیت ترک و چگونگی پدید آمدن آن دارند، و بر سمبل‌ها و نماد‌های قومیت ترک تمرکز ویژه‌ای دارند. قداست بخشیدن به گرگ(حیوان نماد اتراک)، درام سازی از پراکندگی ترک‌ها، قهرمان‌سازی از سازمان تروریستی"گرگ‌های خاکستری" و ... بخشی از برنامه آنان برای همبسته کردن اقوام ترک است.
     


رسانه‌های ترکیه پان ترکیسم و ناسیونالیسم ترکی را در دو فاز دنبال می‌کنند، یکی فاز کشوری که در آن  محوریت خود را بر کشورهای ترک زبان همچون آذربایجان، ترکمنستان و ازبکستان متمرکز کرده‌اند و دیگری فاز محلی مداری که به دنبال اهدافی در مناطق ترک نشین ایران، عراق(ترکمن‌های عراق)، افغانستان(ازبک‌های ترک زبان)، سوریه(ترکمنان) و ... هستند.

در فاز کشوری، تأثیری که این رسانه‌ها می‌گذارند، ائتلاف‌سازی برای آنکارا در قفقاز، ماورأالنهر و ... است، آنها با ترک گرایی سبب پیوند فرهنگی نوین و دارای پشتوانه خونی بین ترکیه با کشورهایی چون جمهوری آذربایجان و ترکمنستان و موجب نقش آفرینی هر چه بیشتر و توسعه نفوذ ترکیه در این کشورها می‌شوند. اما در فاز محلی، تاثیر این رسانه باعث می‌شود که ترکیه در تقابل احتمالی با کشورهای دارای اقلیت ترک همچون ایران، افغانستان و ... از ابزاری داخلی علیه این کشورها استفاده کند. در حقیقت ترکیه که خود سال‌ها از این مسئله رنج برده و رویارویی با اقلیت کرد کشور برایش معضلی شده است، حال بدنبال شبیه‌سازی این موقعیت برای کشورهای دارای اقلیت ترک است.

3-    تشدید نزاع شیعی- سنی

همان‌طور که گفته شد، رسانه‌های ترک اسلام را صرفاً با قرائت سنی معرفی می‌کنند و نقشی حاشیه‌ای و فرعی برای تشیع قائل‌اند. این رسانه‌ها ضمن جعل تاریخ و قهرمان‌سازی از سه خلیفه اول، در عمل شیعه را یک فرقه جعلی و خود ساخته نشان می‌دهند و با رهبر سازی از امپراطوری عثمانی و جهادی معرفی کردن نبرد عثمانی‌ها با غرب، شیعیان (ایران، عراق عرب، علوی‌های ترکیه، قزلباش‌ها و ...) را عامل و مانعی برای امپراطوری عثمانی معرفی و ادعاء می‌کنند نبرد با شیعیان مانع پیروزی عثمانی‌ها در غرب و تصرف وین توسط مسلمین شد.
 


همچنین این رسانه‌ها با اسطوره‌سازی از دوران عباسی و اموی (بالاخص عباسی) این ظالمین را عامل ترویج و شکوه اسلام معرفی می‌کنند، عاملین و بانیانی که شیعیان برای آنان همیشه دردسر ساز بودند. برای مثال ترک‌ها وقتی عصر هارون الرشید را به تصویر می‌کشند، عصری طلایی را نشان می‌دهند که خلیفه تمام تلاش خود را برای اوج و تعالی اسلام می‌کند اما شیعیان مانع اقتدار او و شکوه هرچه بیشتر اسلام می‌شوند.

رسانه‌های ترک حتی خون‌خواهی مختار را قیامی خشن و بی‌رحمانه معرفی می‌کنند و در برنامه‌های خود شیعیان را افرادی نشان می‌دهند که همواره دست به مبارزه مسلحانه می‌زنند و باعث خون ریزی و کشتار می‌شوند. از طرف دیگر این رسانه‌ها سلسله شیعه مذهب صفوی را سلسله‌ای جعلی معرفی می‌کنند که توسط غربی‌‌ها (براداران شارل و ...) مسلح شده بود تا جلوی پیشرفت عثمانی (به زعم آنان اسلام) را در اروپا بگیرد.


 
در نهایت باید متذکر شد که رسانه‌های ترک پروژه ضد شیعی خود را در چند محور جعلی معرفی کردن، عامل بیگانه و کفار دانستن و در نهایت متفرق و چند دسته بودن شیعه، دنبال می‌کنند و از این راه سعی در ایجاد دلسردی و دل زدگی نسبت به تشیع دارند.
 


4-    تبلیغ مدل ترکی

رسانه‌های ترکیه همواره در آثار و خروجی‌های خود نظیر محصولات فرهنگی اعم از مطبوعات، فیلم، آهنگ و ... تصاویری پر طمطراق از ترکیه ارائه می‌دهند. آنها ترکیه را کشوری صنعتی و ثروتمند معرفی می‌کنند که مردمش روز به روز در حال ثروتمندتر شدن و جهانی شدن‌ هستند. و با هرچه پر زرق و برق‌تر نشان دادن و مدرن معرفی کردن آن، سعی می‌کنند ترکیه معاصر را کشوری نشان دهند که با اتخاذ راه حلی جدید و الگوسازی نوین توانست از بحران، فقر و همه مصائب گذشته نجات پیدا کند.
 


در فیلم‌های ترکی، شهروندان ترکیه با سرعت تمام پیشرفت می‌کنند در صورتی که پدران آنان همگی کارگر و فقیر بودند، و نسل جدید ترک نسلی کارآمد هستند که از دل خانواده‌های فقیر و ضعیف بیرون آمدند.

در تعریف این رسانه‌ها، ترکیه صنعتیِ معاصر، مذهبی نیز هست. سخنان اردوغان در مورد اینکه «نوشیدنی ترک‌ها دوغ است نه الکل» را بزرگ می‌کنند، مساجد خود را به رخ می‌کشند و زنان محجبه دولتمردان را نشان می‌دهند تا بگویند ترکیه با وجود صنعتی شدن، ارزش‌های اسلامی را همچنان حفظ کرده است.

آنها در کنار پیشرفته و مرفه نمایش دادن ترکیه، تلاش می‌کنند آن را کشوری آزاد نیز نشان دهند، کشوری که جوانان تفریح خود را دارند، مردم در زندگی اجتماعی راحت اند، توریست‌ها با آسایش کامل می‌آیند و پول خرج می‌کنند و ... . ترکیه‌ای که رسانه‌های آن به تصویر می‌کشند، هم صنعتی و غربی (بی قید و بند) است و هم کشوری اسلامی و پایبند به ارزش‌های مذهبی.
 


رسانه‌های ترکیه این تصویرسازی را در کنار خبر رسانی لحظه به لحظه اخبار تلخ مربوط به افول اقتصادی و افزایش بیکاری و تورم در ایران نشان می‌دهند. آنها جامعه ایران را متعصب و خشک نشان می‌دهند و اینگونه وانمود می‌کنند که با انقلاب اسلامی، جوانان ایرانی برای تفریح مجبور به سفر به خارج از کشور هستند و دیگر توریستی به ایران سفر نمی‌کند.

ترک‌ها این نبرد ناجوانمردانه را در حالی پیش می‌برند که مردم در کشورهایی که بیداری اسلامی به آن‌ها رسیده است، به خاطر بی‌ثباتی سیاسی، در نبرد با فشار اقتصادی و مشکلات معیشتی اند و سخت بدنبال راه حل و الگویی می‌گردند. 
     
     

رسانه‌های ترکیه سعی می‌کنند با بهره بردن از موج ایران هراسی که غرب به راه انداخته است، ایران را کشوری نشان دهند که به خاطر نظام سیاسی و مدیریت کشوری اش دستخوش مصائب معیشتی است و از سوی دیگر مردمش به شدت تحت فشار و زیر ظلم و استبداد حکومت دینی قرار دارند. این در حالی است که ترکیه با وجود پایبندی به اسلام(به زعم آنها)، رو به رشد است و کشورهای غربی به آن اعتماد می‌کنند، و جوانانش دست به هر عمل خلاف اخلاقی که بخواهند می‌زنند و با این کار دغدغه‌های مردم منطقه را تحریک می‌کنند.

آنان با آزاد معرفی کردن و مطلوب بودن ترکیه برای توریست‌ها سعی می‌کنند مصری‌های در هراس نبود توریست (یکی از مهمترین منابع درآمد مصر)، و لیبیایی‌های در وحشت از استعمار و تحقیر و ... را به خود جلب کنند و مدل حکومتی خود را برای آنان تبدیل به الگو کنند.
 


5-    ترک سازی

رسانه‌های ترک در کنار تأثیر پان ترکیسم خود، باعث ترک سازی و جعل هویت برخی اقوام منطقه می‌شوند، و به طور گسترده ای سعی در همانند‌سازی اقوام ترک کشورهای هدف با ترک‌های ترکیه دارند. در این راستا آنان سعی می‌کنند در قالب ریشه شناسی قومیت به تمام ترک‌ها منشاء واحد بدهند. و با توجه به دامنه گسترده مخاطبان خود و بالاخص اشتراکات زبانی _ فرهنگی موجود بین خود و سایر اقوام همچون ترکمن‌ها، آذری‌های ایران و ... باعث نفوذ زبان ترکی استانبولی در زبان ترکمن ها و ترک‌های ایران و آذربایجان می‌شوند تا بتوانند با توجه به همسان‌سازی زبانی، نوعی همبستگی قومی پدید آوردند و پروژه ترک‌سازی خود را ادامه دهند.
 


6-    ایجاد احساسات ایران ستیزی

رسانه‌های ترک در راستای جعلی و انحرافی معرفی کردن تشیع، ایران را به عنوان کشوری نشان می‌دهند که این مذهب را ساخته و عامل تفرقه شده است. رسانه‌های ترک، صفویان را دست پروده خارجیان معرفی می‌کنند که ماموریت‌شان جلوگیری از پیشروی جهاد عثمانی‌ها در اروپا بوده است. آنها در فیلمی همچون "سرزمین عثمانی" ایرانی‌ها را مردمی تروریست و خشن نشان می‌دهند که شاه شان در حد یک رییس قبیله مشتی اوباش را به دور خود جمع کرده است تا حاکم عادل و حکیم عثمانی را بکشد، یا در فیلم "حریم سلطان" ایرانی‌ها، مردمانی گروگان گیر هستند و کشورشان را سلطان عثمانی تا قبل از هم بستر شدن با زنی ایرانی نمی‌شناخت.
 


از سوی دیگر خبرگزاری‌های ترکی بالاخص رسانه‌هایی همچون "تودی زمان" و "حریت" با تحریف وقایع سوریه، ایرانی‌ها را قاتلان مسلمانان سوری معرفی می‌کنند که اسد را مجبور به بمباران شیمیایی کرده‌اند، یا فرماندهان سپاه ایران به پ ک ک فشار می‌آورند تا به صلح با ترکیه تن در نداده و همچنان به شورش ادامه دهد.
     


بر این اساس رسانه‌های ترک در دو محور به ضدیت با ایران می‌پردازند. آنها در محور سریال و فیلم به تاریخ‌سازی علیه ایران مشغول‌اند و در فاز خبررسانی نیز سعی در معرفی کردن ایران به عنوان کشوری فرقه گرا و عامل مصائب منطقه دارند.

در مجموع همان طور که اشاره شد امروز بیشتر کشورهای اثرگذار در معادلات بین المللی برای پیشبرد اهداف منطقه‌ای و جهانی خود به استفاده گسترده از رسانه‌ها تحت قواعد دیپلماسی عمومی روی آورده‌اند. در این میان رویکردهای فرهنگی دولت ها با زیرکی و هوشمندی خاص و ویژه ای دنبال می‌شود.

رژیم‌های سیاسی مختلف از محصولات فرهنگی متنوعی که از رسانه‌‌های خود پخش می‌کنند، برای تغییر در مبانی عقیدتی، فکری و نیز المان‌ها و عناصر سازنده سبک زندگی کشورهای دیگر استفاده می‌کنند. در این میان ترکیه به عنوان رقیب منطقه‌ای جمهوری اسلامی نشان داده است به خوبی این ظرفیت را شناخته و از آن استفاده می‌کند.
     


با توجه به ضعف آشکاری که دستگاه های گوناگون فرهنگی و رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی دارند، روز به روز به تاثیرپذیری افراد جامعه از سریال‌ها، فیلم‌ها و سایر برنامههای رسانه‌های ترک بیشتر می‌شود که در دراز مدت صدمات جبران نشدنی و غیرقابل قبولی را بر سبک زندگی ایرانیان برجای خواهد گذاشت؛ چرا که می‌توان قبول کرد رسانه‌های غربی به لحاظ تفاوت پارادایمی قادر به ایجاد دگرگونی‌های گسترده در فرهنگ ایرانی – اسلامی نیستند، اما درباره رسانه‌های ترک وضع به گونه ی دیگری است. 

به علت قرابت فرهنگی میان دو ملت روند خزنده رسانه‌های ترکیه در دراز مدت می‌تواند باعث نفوذ مبانی سکولاریسم، اباحی گری و لائیسیته در سطوح مختلف زندگی ایرانیان شود. از این رو به نظر می‌رسد رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی دیگر زمانی برای از دست دادن نداشته و ضروری است هرچه زودتر خود را از یک رقیب ضعیف و دست بسته به یک ابر رسانه که در شأن جمهوری اسلامی است، تبدیل کنند.