گروه بین الملل مشرق- صحنه مبارزات داخلی در سوریه تا حدّ زیادی به این سمت و سو پیش رفته که مسائل تا حدود زیادی نظامی شده اند. این شرایط نظامی با تأسّی از پدیده های محیطی- اجتماعی سوریه مدّت ها بود، که در وضعیت یک «جنگ فرسایشی» تثبیت شده بود؛ بدین معنا که در صحنه جنگ به لحاظ نظامی و راهبُردی، نهایتاً یک برنده واقعی و یک بازنده واقعی دیده نمی شد. درست است که نظام توانست، بخصوص بعد از ورود جدّی «حزب ا... لبنان» و برخی سازمان های شبه نظامی عراقی مانند «جیش بدر» و قدرت گرفتن بیشتر «جیش الشّعبی سوریه» و نیروهای میلیشیای موسوم به «شبیحه»؛ در نبردهایی مانند «القُصیر» کفه ترازوی اقتدار نظامی را به شکلی ملموستر به سمت خود سنگین نماید امّا همچنان ارتش و حامیان سوریه نتوانستند به موقعیتی با ثبات دست یابند.
بدین ترتیب دست به دست شدن مواضع و زمین، با الگویی تسلسلی ادامه داشته و این بازی تا حدّ زیادی به یک «ماز بینهایت» (زمین بازی تو در تو با یک ورود و یک خروجی) تبدیل شده است. «بشّار اسد» در تشریح این پدیده به روزنامه روسی «ایز وِستیا» می گوید: «مسئله این نیست که چه مناطقی تحت کنترل ترورویستها قرار داشته و چه مناطقی تحت کنترل «ارتش سوریه» است. هیچ دشمنی وجود ندارد که سرزمین ما را اشغال کرده باشد... ارتش، ساختارهای نظامی و پلیس در تلاشند تا آنها (تروریستها) را از نقاط مسکونی خارج کرده و نابود سازند. کسانی که از این عملیات جان سالم به درمیبرند، به مناطق دیگر رفته و به باندهای تروریستی دیگر مُلحق میشوند. اصلیترین علّت ادامه اقدامات نظامی، تعداد بسیار زیاد تروریستهایی است که دائماً از خارج از مرزها به کشور نفوذ میکنند. بطور مرتّب، ماهانه دهها هزار نفر به خاک سوریه وارد میشوند.» (4/6/1392).
این، حقیقتاً یک جنگ شهری- پارتیزانی تمامعیار شده و معارضان در قالب سازمانهای تروریستی «القاعده» و نوسلفیها، نمود یافتهاند. آنها از اینکه ارتش نمیتواند در آن واحد؛ سطح آمادگی رزمی خویش را در تمام نقاط کشور حفظ کند؛ سوء استفاده می کنند. ظاهراً، این یک بازی «موش- گربه» است که بسیاری از تحلیلگران واقعاً نمیدانند، کی قرار است به پایان برسد؟
فرسایشیشدن جنگ باعث شده در چند ماهه اخیر، بخصوص بعد از عملیات موفّق ارتش در «حلب» (مرداد و شهریورماه 1391)، هم برای استراتژیستهای آمریکا و هم برای کارشناسان داخلی؛ این سؤال مطرح شود که: کابوس شبانهروزی سوریه کی و چطور به یک بُرد واقعی منتج خواهد شد؟ البتّه باید معترف بود که برای ما ایرانیان و مجموعه «محور مقاومت»، میدان نبرد تا مرز بیشتری از روشنایی رسید و با این حال، امیدها در حال افزایش بود.
با این وجود به نظر نمیرسید که عوامل اصلی فرسایشیشدن جنگ، به خودی خود رفع شوند و مقدّمات «موازنه قوا» به نفع یک طرف، فراهم آید. به همین خاطر بود که «ایالات متّحده» کوشید، با اضافه کردن یک الِمان جدید به معادله؛ توازن قوا را به سمت اهرُم های نیابتی خود متمایل کند.
آمریکا ابتدا تلاش زیادی کرد که پای «ارتش جمهوری ترکیه» بطور رسمی به معادله باز شود، آن زمان - مهرماه 1391 ه.ش- مشاجره دیپلماتیک و نظامی بین ترکیه و محور مقاومت؛ به بهانه شلّیک چندین گلوله از خاک سوریه به روستایی مرزی در ترکیه بالا گرفت که بدلایلی در حدّ منازعه غیرنظامی باقی ماند و پروژه عقیم ماند.
بار دیگر طیّ اردیبهشت ماه امسال بود که آمریکا و اسرائیل شانس خود را آزمودند، بدین ترتیب «نیروی هوایی اسرائیل» (IDF) علیه سه هدف راهبُردی در «حومه دمشق» وارد عمل شد تا بمنظور تسهیل راه «دمشق» برای تروریست ها؛ ضربات سنگینی به «ارتش سوریه» وارد آورد.
شاید اگر روسیه، ایران و اهرُم های نیابتی اش مانند «حزب ا...» و ... بر سر این حمله «رژیم صهیونیستی» کوتاه می آمدند؛ معادله به نفع غرب تغییر کرده بود. ولی جبهه حامیان سوریه در آن بُرهه چنگ و دندان محکمی به «نتانیاهو» نشان داد (اینجا). آن، وقتی بود که محور مقاومت برای جبران اثر اِلمان تحمیلی آمریکا، یک مؤلّفه پدافندی پُرقدرت در سوریه کار گذاشت. در این راستا «حزب ا... لبنان»، «جیش بدر عراق»، «لواء اباالفضل العبّاس» (گردان مبارزان حرم از شیعیان منطقه) و ... به شکلی رسمی تر و قدرتمندتر وارد کارزار شدند و «اسد» به «نتانیاهو» نشان داد که تا باز کردن «جبهه جولان» و تأسیس «حزب ا... جولان»، صرفاً یک گام فاصله دارد. لذا همچنان شاهد فرسایشی بودن مبارزات داخلی در سوریه بودیم، هر چند میدان نبرد تا حدودی به نفع مقاومت در جریان بود.
اکنون «اوباما» و «نتانیاهو» فکر می کنند، باید سریعاً یک تکانی به سوریه بدهند زیرا سوریه به «جمهوری اسلامی» گره خورده و پروژه ای از طرح های کلان تر ایران است. «جان کری» وقتی برای دفاع از لایحه جنگی «اوباما» در «کمیته روابط خارجی سنا» آماده شده بود، گفت: «اگر آمریکا دست به اقدامی نظامی در سوریه نزند؛ «جعبه پاندورایی» را باز می کند (روایت افسانه ای از جعبه ای با بلاهای ناعلاج) که عواقب خطرناکی برای کشور خواهد داشت.» (13/6/1392).بر این مبنا است که آمریکا تصمیم گرفته رأساً و مستقیماً وارد گود شود، چرا که بعید می داند این وضع فرسایشی به خودی خود متحوّل شود.
باید منتظر باشیم تا جنگ محدودی که «اوباما» از آن سخن می گوید، ضمن تضعیف نقاط قوّت «ارتش سوریه» به جبران نقاط ضعف تروریست ها بینجامد. انتظار می رود این "جنگ محدود" با "مُدل کوزوویی" و عُمدتاً علیه قدرت موشکی، تسلیحات توپخانه ای، نیروی هوایی و شبکه حمل و نقل ارتش سوریه و همچنین علیه پشتیبانی دریایی- هوایی ایران و روسیه به کار گرفته شود. استراتژیست های آمریکا فقط امیدوارند که این ضربه بزرگ، شرایطی برای تسهیل نفوذ تروریست ها به حاکمیت سوریه؛ ایجاد نماید. این دستِ برتر تروریست ها در برابر «اسد»، طیّ مذاکراتی آتی «ژنو 2» به کمک «کری» خواهد شتافت.
لیکن همه ماجرا این نیست، چرا که طرف درگیر یعنی ایران و دیگر حامیان سوریه ساکت نخواهند نشست؟ آنها تلاش دارند که مشخّص کنند، این "جنگ محدود" به مثابه "یک لیوان آب خوردن" برای آمریکا و اسرائیل نشود. «رئیس مرکز مطالعات استراتژیک بیروت»، نقشه ای از 80 هدف احتمالی موشک های سوری در «سرزمین های اشغالی فلسطین» را رسانه ای کرد که مورد بازتاب وسیعی قرار گرفت (6/6/1392). «زرّادخانه اتمی دیمونا»، «پایگاه نظامی زالیم» در جنوب «نوار غزّه»، «پایگاه پرتاب موشکی اریحا» در جنوب «تل آویو»، «پایگاه نظامی زیروین» در جنوب «تل آویو» و «مجتمع ساخت موشک مهیم» در غرب «یاونه» (شمال بندر بزرگ تجاری اِشدود)؛ پنج هدف استراتژیک تر این نقشه بودند. ادّعا می شد که این اطّلاعاتِ محرمانه از سوی منابع مطّلعی در بین حامیان «اسد» نشت کرده است.
«شبکه خبری العالم» نیز طیّ گزارشی برخی از اهداف احتمالی در سرزمین های اشغالی را رسانه ای نمود. طبق این گزارش، «کارخانه پتروشیمی حیفا» و بندر این شهر در مجاورت «دریای مدیترانه»، مرکز «شین بت» (سازمان امنیت داخلی اسرائیل) در شمال فلسطین اشغالی و «مجتمع راداری و تجسّس حیفا» از جمله اهداف سوریه؛ می توانستند باشند (7/6/1392). در همین راستا برخی از کارشناسان داخلی معتقد بودند که نشر این بانک اهداف باعث شده، مقامات اسرائیل و آمریکا برای افزایش قدرت «گنبد آهنین اسرائیل» در نقاط مذکور؛ در عملیات علیه سوریه تأخیر بیندازند.
چیزی بعد از اینکه بحث ها در رابطه با جنگ به سوریه بالا گرفت، «ارتش سوریه» برخی از موشک های دوربُرد و هدف دقیق روسی و ایرانی خود را به سمت اهدافی نشانه رفت؛ اهدافی که به وضوح در خاک «رژیم اشغالگر قُدس» قرار داشتند. این تحرّک «ارتش سوریه» که بدون هیچ اقدام حفاظتی و مخفی کارانه ای صورت گرفته بود؛ از تیررس آمریکا دور نماند. فردای آن روز آمریکایی ها، دست پاچه، تمرکز «گنبد آهنین اسرائیل» را به اهداف احتمالی این موشک های برآمده؛ منتقل کردند.
روز ششم شهریورماه گزارشگر «کانال 10 دولتی رژیم صهیونیستی» گزارشی از اقدامات پدافندی اسرائیل را بدین ترتیب ارسال می کند: «ساکنان «گوشدان» [منطقه ای عمومی در جبهه داخلی اسرائیل- راهبُردی ترین منطقه صهیونیست ها] پس از بیداری با سامانه «گنبد آهنین» روبرو شدند. ارتش علاوه بر «گنبد آهنین»، سامانه های «پاتریوت» و «هیدس» را در مناطق همجوار با سوریه مستقر کرد. یکی از ساکنان «تل آویو» گفت: اعلام حالت آماده باش ما را نگران کرده است؛ من تا به حال این سامانه را نزدیک منزلم ندیده بودم. «بنی گانیتس» (رئیس ستاد ارتش) بمنظور اطّلاع از وضعیت نیروهای مستقر در "جولان"، از «گردان 890 چتر باز» بازدید و عملکرد «توپخانه میلرس» را بررسی کرد.». این پاسخی بود که فرماندهان غرب به آماده باش سیلوهای پرتاب موشکی «دمشق» داده بودند.
همین چند روز پیش بود که «بروجردی» (رئیس کمیسیون امنیت ملّی و سیاست خارجی مجلس) بطور سرزده به «دمشق» رفت و دیدار مهمّی با «اسد» برگزار کرد. «اسد» به فرستاده عالی مجلس جمهوری اسلامی گفت: علّت تعویق حمله آمریکا به سوریه؛ مواضع اصولی ایران بود. می دانیم که سیاستمداران درست وسط یک میدان پُرتنش و بحرانی آن هم پُشت پرده، جایی برای تعارف یا غلوّ باز نمی کنند؛ آنچه «اسد» گفته احیاناً گزارشی بوده از جریان حقیقی وقایع در منطقه و فرامنطقه.
اینکه نقشه منتشر شده مذکور و تظاهر نظامی فوق، مشقی بوده یا واقعی مهم نیست امّا یک نکته تکان دهنده وجود دارد، از این سناریوها یکی یا دو تا وجود ندارد. کسی که سعی دارد حمله احتمالی علیه سوریه پیش از آغاز، جنگ سناریوها و فرض های نامعلوم و جنگ اراده ها باشد؛ بی تردید تعداد زیادی سناریوی جنگیِ متناسب با سناریوهای فرضی آمریکا ترسیم کرده است. اینکه آمریکا و اسرائیل نمی توانند در برابر سناریوی های پدافندی و نامتعیّن حامیان سوریه چتر امنیتی بگسترند، حقیقتاً به "دستگاه تولید وحشت" تبدیل شده است.
همین ترس از سناریوی نامتعیّن پدافندی ایران و بازوهای نیابتی آن است که هرج و مرج را به شهرهای اشغالی فلسطین باز گردانده است. اینکه پاسخ احتمالی ایران و شرکایش علیه اسرائیل چه می تواند باشد و اینکه فرماندهان اسرائیل و آمریکا تا چه حدّ می توانند، جلوی سناریوی پدافندی محور مقاومت را بگیرند؛ وحشت را به ساکنان فلسطین اشغالی بازگردانده است. آنها واقعاً از پالس های مقامات در ایران و سوریه سخت شوکّه شده اند.
وحشت در اسرائیل رو به صعود گذاشته و آنها از مسئولین خود و «اوباما» می پرسند: آیا وعده های «ارتش اسد» مثل وعده های محقّق شده «سیّدحسن نصرا...»؛ کابوس خواهد بود؟ گزارش ها تصدیق کردند که طیّ همان روزی که رهبری دینی- سیاسی در «تهران» به «رئیس جمهور روحانی» گفتند: «آتش افروزی [در سوریه] "جرقّه ای در انبار باروت" است»؛ اسرائیلی های برآشفته، شهرها را به آشوب کشانده اند.
آنها که مجبورند تمامی عُمرشان را از کودکی در خدمت «لشگر احتیاط ارتش صهیونیستی» بگذرانند، وقتی با صف های طویل دریافت ماسک ضدّشیمیایی و درب های بسته آن در بعد از ظهر روبرو شدند؛ از فرط عصبانیت چاره ای جز هرج و مرج نداشتند. «کانال 10 اسرائیل» تصویری از این هرج و مرج را گزارش کرد: «یکی از ساکنان «حیفا» در اینباره (کمبود ماسک) گفت: هیچ کس این جا نیست و به نیاز ما پاسخی داده نمی شود؛ این مایه ننگ است. یکی از ساکنان «گوشدان» که موفّق به تهیه ماسک نشده، اظهار داشت: شرم آور است که (تنها) مرکز توزیع ماسک ضدّشیمیایی (در منظقه) تعطیل است. یکی از شهرک نشینان «بیت المقدس» تأکید کرد: مراکز توزیع ماسک نباید به این سرعت تعطیل شوند.» (به نقل از «شبکه خبری العالم»).
«شبکه خبری المیادین» نیز در رابطه با افزایش ناآرامی در اسرائیل گزارش داد: « شبکه المیادین گزارش داد: «بر اساس یک پژوهش آکادمیک، 66 درصد از ساکنین «کریات شمونه» نگران نابودی رژیم اسرائیل هستند.» (به نقل از «خبرگزاری مهر»- 7/6/1392). «روزنامه صهیونیستی معاریو» نوشت: «ارتش اسرائیل وضعیت فوق العاده در همه شهرها و مکان های امن اعلام کرده است. مدارس و مؤسّسات دولتی واقع در شهرک های نزدیک به «جولان» نیز تعطیل خواهد شد.» (6/6/1392). بدین ترتیب نگرانی نظامی صهیونیست ها در نزدیکی «خط آبی حاصبیا» همجوار با مرز «لبنان» و خطوط مقدّم در کنار مناطق آزاد شده «جنوب لبنان»، مشهود بود.
همچنین «شبکه خبری دویچه وله» در گزارشی اعلام کرد که در روزهای منتهی به جنگ احتمالی سوریه، تقاضا برای دریافت ماسک ضدّگاز در سرزمین های اشغالی به چهار برابر رسیده است. با این حال، رشد تقاضا در مناطق هم مرز با «لبنان» و «غزّه» بیشتر بوده است. «دویچه وله»: «کارشناسان امنیتی و نظامی اسرائیل تلاش می کنند، شهروندان این رژیم را آرام کنند. به گمان آنان، احتمال حمله سوریه به اسرائیل بسیار ضعیف است! به اعتقاد «ایال زیسر»: حزب ا... چگونه می تواند، درگیری در یک جنگ منطقه ای جدید را برای مردم «لبنان» توجیه کند؟ یکی از نمایندگان «کنست» نیز معتقد است که آمریکا، انهدام سکوهای پرتاب موشک سوریه را در اولویت قرار خواهد داد و سوریه اگر هم بخواهد؛ توان انجام حمله گسترده تلافی جویانه علیه اسرائیل را نخواهد داشت.» (4/6/1392). شاید به همین خاطر باشد که جدیداً، شبکه های جهانی مانند «B.B.C» از پوشش اخباری که وحشت را در اسرائیل پمپاژ می کنند؛ چشم می پوشند.
علیرغم این ادّعاها و بر عکس لفّاظی های مقامات اسرائیل، ما فکر می کنیم که اگر قرار بود، حملات پیش دستانه آمریکا یا اسرائیل مثمر ثمر باشد؛ باید نتیجه بخشی خود را برای مثال در جریان «جنگ 8 روزه غزّه» اثبات می کردند. آن زمان اسرائیل قبل از حمله به «باریکه غزّه»، حملاتی علیه لنگرگاه های دریایی و «کارخانه تسلیحاتی یرموک» در «سودان» و همچنین علیه تونل های زیرزمینی در «سینا» انجام داده بود. حتّی حملات علیه لُجستیک مقاومت، طیّ حدّاقل چندین هفته و توسّط «پلیس مصر» در «سینا» انجام گرفته بودند.
بر این اساس فرماندهان در «شاباک» - متولّی جاسوسی نظامی اسرائیل- خیال می کردند، تمامی سیلوهای پرتاب موشک و انبارهای تسلیحاتی «غزّه» را کشف کرده اند و در ساعات اوّلیه توان رزمی مقاومت را زمین گیر خواهند کرد. البتّه درست بود زیرا آنها در روز اوّل جنگ بخش قابل توجّهی از توان موشکی "مقاومت غزّه" را مورد اصابت قرار دادند امّا آنچه آنها را مانند «جنگ 33 روزه لبنان» غافلگیر کرد، سربر آوردن ذخایر مخفی و راهبُردی تری بود؛ که جاسوس های اسرائیل نتوانسته بودند موقعیت آن را به فرماندهان گزارش دهند. این ذخایر مخفی و بهشتی در روزهای بعدی جنگ باعث شدند، «نتانیاهو» جلسات امنیتی کابینه را در زیرزمین برگزار کند و آژیر خطر در تمامی منطقه استراتژیک «گوشدان» در «جبهه داخلی اسرائیل» به صدا در آید. این فرض قابل تأمّل است که توان «ارتش سوریه» و حضور مستشاران ایرانی و روسی در سوریه بیش از «غزّه» است.
علاوه بر اینکه قدرت بازدارنده آمریکا در برابر موشک های سوریه در ابهام است، قدرت پدافندی اسرائیل هم چنانچه بزرگنمایی می شود، واقعی نیست. «گنبد آهنینی» که مقامات اسرائیل آن را علیه موشک های سوریه تقویت می کنند، از نظر روانی شهروندان جعلی اسرائیل را ارضاء نمی کند. گنبدی که از نظر کارشناسان نظامی- راهبُردی پیش از آنکه چتری حمایتی باشد تنها یک سوراخ بزرگ حمایتی است، زیرا در جریان «جنگ 8 روزه غزّه» این ناکارآمدی را کاملاً به نمایش گذاشته بود.
«یوآف مردخای»، (سخنگوی وقت ارتش اسرائیل) طیّ روز پنجم جنگ گفته بود: «گنبد آهنین دو سوم موشک های فلسطینی را مهار نکرده است!». «یوزی روبین» (بنیانگذار دفاع موشکی اسرائیل) نیز اعلام کرد: «با وجود چنین گنبد آهنینی، هیچ جای اسرائیل امن نیست!». این عدد، چیزی معادل 2300 موشک مقاومت می شد که به خاک فلسطین اشغالی نشسته بود و بنابر این مقامات اسرائیل نمی توانستند؛ ادّعا کنند که «گنبد» امنیت جبهه داخلی را حفظ کرده است. این در حالی بود که اغلب موشک های مقاومت اسلامی فلسطین شامل سیستم های کاملاً تکنولوژیک و پیشرفته نمی شدند.
سامانه راداری اسرائیل، نتوانست نفوذ «پهباد ایّوب حزب ا... لبنان» به عُمق استراتژیک سرزمین های اشغالی را به موقع اطّلاع دهد، صهیونیست ها فقط وقتی «ایّوب» را رهگیری کردند که بالای «زرّادخانه دیمونا» قرار داشت؛ عملیاتی که افتضاح بزرگی برای فرماندهان ارشد نظامی اسرائیل به شمار آمد. در حال حاضر مردم اسرائیل چطور می توانند به حمایت های چنین سامانه معیوبی آن هم نه در برابر موشک های دم دستی مقاومت که در برابر مشوک های فوق پیشرفته روسی- ایرانی سوریه دل خوش کنند.
بنابراین، آقای «نتانیاهو» چند روز دیگر لازم دارید تا سناریوهای پاسخی سوریه را بیشتر و بیشتر بررسی کنید و به تقویت استحکامات داخلی بپردازید؟ «کمیته های تخصّصی سنای آمریکا» چقدر وقت لازم دارند تا سناریویی جنگی در برابر سناریویی که هفته پیش «جان کری» آن را قرائت کرد؛ پیدا کنند؟ سناریو نویسان مقاومت حاضرند این وقت را به آنها اهداء کنند.
«فَهَلْ يَنتَظِرُونَ إِلاَّ مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِهِمْ؛ قُلْ فَانتَظِرُواْ، إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ» (سوره مبارکه یونس- 102)، پس آیا جز ایّام (عذابی) را انتظار می کشند، که پیشینیان قبل از آنها انتظار بردند؟ بگو: منتظر باشید، همانا من هم با شما از منتظرانم.
بدین ترتیب دست به دست شدن مواضع و زمین، با الگویی تسلسلی ادامه داشته و این بازی تا حدّ زیادی به یک «ماز بینهایت» (زمین بازی تو در تو با یک ورود و یک خروجی) تبدیل شده است. «بشّار اسد» در تشریح این پدیده به روزنامه روسی «ایز وِستیا» می گوید: «مسئله این نیست که چه مناطقی تحت کنترل ترورویستها قرار داشته و چه مناطقی تحت کنترل «ارتش سوریه» است. هیچ دشمنی وجود ندارد که سرزمین ما را اشغال کرده باشد... ارتش، ساختارهای نظامی و پلیس در تلاشند تا آنها (تروریستها) را از نقاط مسکونی خارج کرده و نابود سازند. کسانی که از این عملیات جان سالم به درمیبرند، به مناطق دیگر رفته و به باندهای تروریستی دیگر مُلحق میشوند. اصلیترین علّت ادامه اقدامات نظامی، تعداد بسیار زیاد تروریستهایی است که دائماً از خارج از مرزها به کشور نفوذ میکنند. بطور مرتّب، ماهانه دهها هزار نفر به خاک سوریه وارد میشوند.» (4/6/1392).
این، حقیقتاً یک جنگ شهری- پارتیزانی تمامعیار شده و معارضان در قالب سازمانهای تروریستی «القاعده» و نوسلفیها، نمود یافتهاند. آنها از اینکه ارتش نمیتواند در آن واحد؛ سطح آمادگی رزمی خویش را در تمام نقاط کشور حفظ کند؛ سوء استفاده می کنند. ظاهراً، این یک بازی «موش- گربه» است که بسیاری از تحلیلگران واقعاً نمیدانند، کی قرار است به پایان برسد؟
فرسایشیشدن جنگ باعث شده در چند ماهه اخیر، بخصوص بعد از عملیات موفّق ارتش در «حلب» (مرداد و شهریورماه 1391)، هم برای استراتژیستهای آمریکا و هم برای کارشناسان داخلی؛ این سؤال مطرح شود که: کابوس شبانهروزی سوریه کی و چطور به یک بُرد واقعی منتج خواهد شد؟ البتّه باید معترف بود که برای ما ایرانیان و مجموعه «محور مقاومت»، میدان نبرد تا مرز بیشتری از روشنایی رسید و با این حال، امیدها در حال افزایش بود.
با این وجود به نظر نمیرسید که عوامل اصلی فرسایشیشدن جنگ، به خودی خود رفع شوند و مقدّمات «موازنه قوا» به نفع یک طرف، فراهم آید. به همین خاطر بود که «ایالات متّحده» کوشید، با اضافه کردن یک الِمان جدید به معادله؛ توازن قوا را به سمت اهرُم های نیابتی خود متمایل کند.
آمریکا ابتدا تلاش زیادی کرد که پای «ارتش جمهوری ترکیه» بطور رسمی به معادله باز شود، آن زمان - مهرماه 1391 ه.ش- مشاجره دیپلماتیک و نظامی بین ترکیه و محور مقاومت؛ به بهانه شلّیک چندین گلوله از خاک سوریه به روستایی مرزی در ترکیه بالا گرفت که بدلایلی در حدّ منازعه غیرنظامی باقی ماند و پروژه عقیم ماند.
رأی گیری در پارلمان ترکیه درباره مجوز اقدام نظامی اردوغان علیه سوریه برای یکسال- 13/7/1391
بار دیگر طیّ اردیبهشت ماه امسال بود که آمریکا و اسرائیل شانس خود را آزمودند، بدین ترتیب «نیروی هوایی اسرائیل» (IDF) علیه سه هدف راهبُردی در «حومه دمشق» وارد عمل شد تا بمنظور تسهیل راه «دمشق» برای تروریست ها؛ ضربات سنگینی به «ارتش سوریه» وارد آورد.
حمله «نیروی هوایی اسرائیل» به اهداف نظامی در سوریه- 15/2/1391
شاید اگر روسیه، ایران و اهرُم های نیابتی اش مانند «حزب ا...» و ... بر سر این حمله «رژیم صهیونیستی» کوتاه می آمدند؛ معادله به نفع غرب تغییر کرده بود. ولی جبهه حامیان سوریه در آن بُرهه چنگ و دندان محکمی به «نتانیاهو» نشان داد (اینجا). آن، وقتی بود که محور مقاومت برای جبران اثر اِلمان تحمیلی آمریکا، یک مؤلّفه پدافندی پُرقدرت در سوریه کار گذاشت. در این راستا «حزب ا... لبنان»، «جیش بدر عراق»، «لواء اباالفضل العبّاس» (گردان مبارزان حرم از شیعیان منطقه) و ... به شکلی رسمی تر و قدرتمندتر وارد کارزار شدند و «اسد» به «نتانیاهو» نشان داد که تا باز کردن «جبهه جولان» و تأسیس «حزب ا... جولان»، صرفاً یک گام فاصله دارد. لذا همچنان شاهد فرسایشی بودن مبارزات داخلی در سوریه بودیم، هر چند میدان نبرد تا حدودی به نفع مقاومت در جریان بود.
نمایی از نیروهای تیپ «لواء اباالفضل العبّاس» در سوریه- بخش قابل توجّهی از این ساماندهی از شیعیان عراق است
از نظر آمریکایی ها ادامه یافتن، روش های فعلی شان دیگر به صلاح نیست، آنان می دانند که حفظ شرایط راهبُردی موجود در سوریه که لمِ ملایمی به سمت ایران و روسیه یافته بود؛ تنها و تنها بدین معنی است که ایران در انجام طرح های منطقه ای و فرامنطقه ایش، مجاز است. از دید اتاق فکرهای آمریکا این امر که ایران، احساس کند در برابر «سیاست های انقلابی اش» هیچ مانع واقعی وجود ندارد؛ ضرر بزرگی است که به مرزهای سوریه ختم نخواهد شد.
اکنون «اوباما» و «نتانیاهو» فکر می کنند، باید سریعاً یک تکانی به سوریه بدهند زیرا سوریه به «جمهوری اسلامی» گره خورده و پروژه ای از طرح های کلان تر ایران است. «جان کری» وقتی برای دفاع از لایحه جنگی «اوباما» در «کمیته روابط خارجی سنا» آماده شده بود، گفت: «اگر آمریکا دست به اقدامی نظامی در سوریه نزند؛ «جعبه پاندورایی» را باز می کند (روایت افسانه ای از جعبه ای با بلاهای ناعلاج) که عواقب خطرناکی برای کشور خواهد داشت.» (13/6/1392).بر این مبنا است که آمریکا تصمیم گرفته رأساً و مستقیماً وارد گود شود، چرا که بعید می داند این وضع فرسایشی به خودی خود متحوّل شود.
باید منتظر باشیم تا جنگ محدودی که «اوباما» از آن سخن می گوید، ضمن تضعیف نقاط قوّت «ارتش سوریه» به جبران نقاط ضعف تروریست ها بینجامد. انتظار می رود این "جنگ محدود" با "مُدل کوزوویی" و عُمدتاً علیه قدرت موشکی، تسلیحات توپخانه ای، نیروی هوایی و شبکه حمل و نقل ارتش سوریه و همچنین علیه پشتیبانی دریایی- هوایی ایران و روسیه به کار گرفته شود. استراتژیست های آمریکا فقط امیدوارند که این ضربه بزرگ، شرایطی برای تسهیل نفوذ تروریست ها به حاکمیت سوریه؛ ایجاد نماید. این دستِ برتر تروریست ها در برابر «اسد»، طیّ مذاکراتی آتی «ژنو 2» به کمک «کری» خواهد شتافت.
لیکن همه ماجرا این نیست، چرا که طرف درگیر یعنی ایران و دیگر حامیان سوریه ساکت نخواهند نشست؟ آنها تلاش دارند که مشخّص کنند، این "جنگ محدود" به مثابه "یک لیوان آب خوردن" برای آمریکا و اسرائیل نشود. «رئیس مرکز مطالعات استراتژیک بیروت»، نقشه ای از 80 هدف احتمالی موشک های سوری در «سرزمین های اشغالی فلسطین» را رسانه ای کرد که مورد بازتاب وسیعی قرار گرفت (6/6/1392). «زرّادخانه اتمی دیمونا»، «پایگاه نظامی زالیم» در جنوب «نوار غزّه»، «پایگاه پرتاب موشکی اریحا» در جنوب «تل آویو»، «پایگاه نظامی زیروین» در جنوب «تل آویو» و «مجتمع ساخت موشک مهیم» در غرب «یاونه» (شمال بندر بزرگ تجاری اِشدود)؛ پنج هدف استراتژیک تر این نقشه بودند. ادّعا می شد که این اطّلاعاتِ محرمانه از سوی منابع مطّلعی در بین حامیان «اسد» نشت کرده است.
موقعیت جغرافیایی «پایگاه نظامی زالیم» در سرزمین های اشغالی هم مرز با جنوب «غزّه»
«شبکه خبری العالم» نیز طیّ گزارشی برخی از اهداف احتمالی در سرزمین های اشغالی را رسانه ای نمود. طبق این گزارش، «کارخانه پتروشیمی حیفا» و بندر این شهر در مجاورت «دریای مدیترانه»، مرکز «شین بت» (سازمان امنیت داخلی اسرائیل) در شمال فلسطین اشغالی و «مجتمع راداری و تجسّس حیفا» از جمله اهداف سوریه؛ می توانستند باشند (7/6/1392). در همین راستا برخی از کارشناسان داخلی معتقد بودند که نشر این بانک اهداف باعث شده، مقامات اسرائیل و آمریکا برای افزایش قدرت «گنبد آهنین اسرائیل» در نقاط مذکور؛ در عملیات علیه سوریه تأخیر بیندازند.
موقعیت جغرافیایی «بندر و پالایشگاه بزرگ حیفا»
چیزی بعد از اینکه بحث ها در رابطه با جنگ به سوریه بالا گرفت، «ارتش سوریه» برخی از موشک های دوربُرد و هدف دقیق روسی و ایرانی خود را به سمت اهدافی نشانه رفت؛ اهدافی که به وضوح در خاک «رژیم اشغالگر قُدس» قرار داشتند. این تحرّک «ارتش سوریه» که بدون هیچ اقدام حفاظتی و مخفی کارانه ای صورت گرفته بود؛ از تیررس آمریکا دور نماند. فردای آن روز آمریکایی ها، دست پاچه، تمرکز «گنبد آهنین اسرائیل» را به اهداف احتمالی این موشک های برآمده؛ منتقل کردند.
روز ششم شهریورماه گزارشگر «کانال 10 دولتی رژیم صهیونیستی» گزارشی از اقدامات پدافندی اسرائیل را بدین ترتیب ارسال می کند: «ساکنان «گوشدان» [منطقه ای عمومی در جبهه داخلی اسرائیل- راهبُردی ترین منطقه صهیونیست ها] پس از بیداری با سامانه «گنبد آهنین» روبرو شدند. ارتش علاوه بر «گنبد آهنین»، سامانه های «پاتریوت» و «هیدس» را در مناطق همجوار با سوریه مستقر کرد. یکی از ساکنان «تل آویو» گفت: اعلام حالت آماده باش ما را نگران کرده است؛ من تا به حال این سامانه را نزدیک منزلم ندیده بودم. «بنی گانیتس» (رئیس ستاد ارتش) بمنظور اطّلاع از وضعیت نیروهای مستقر در "جولان"، از «گردان 890 چتر باز» بازدید و عملکرد «توپخانه میلرس» را بررسی کرد.». این پاسخی بود که فرماندهان غرب به آماده باش سیلوهای پرتاب موشکی «دمشق» داده بودند.
همین چند روز پیش بود که «بروجردی» (رئیس کمیسیون امنیت ملّی و سیاست خارجی مجلس) بطور سرزده به «دمشق» رفت و دیدار مهمّی با «اسد» برگزار کرد. «اسد» به فرستاده عالی مجلس جمهوری اسلامی گفت: علّت تعویق حمله آمریکا به سوریه؛ مواضع اصولی ایران بود. می دانیم که سیاستمداران درست وسط یک میدان پُرتنش و بحرانی آن هم پُشت پرده، جایی برای تعارف یا غلوّ باز نمی کنند؛ آنچه «اسد» گفته احیاناً گزارشی بوده از جریان حقیقی وقایع در منطقه و فرامنطقه.
اینکه نقشه منتشر شده مذکور و تظاهر نظامی فوق، مشقی بوده یا واقعی مهم نیست امّا یک نکته تکان دهنده وجود دارد، از این سناریوها یکی یا دو تا وجود ندارد. کسی که سعی دارد حمله احتمالی علیه سوریه پیش از آغاز، جنگ سناریوها و فرض های نامعلوم و جنگ اراده ها باشد؛ بی تردید تعداد زیادی سناریوی جنگیِ متناسب با سناریوهای فرضی آمریکا ترسیم کرده است. اینکه آمریکا و اسرائیل نمی توانند در برابر سناریوی های پدافندی و نامتعیّن حامیان سوریه چتر امنیتی بگسترند، حقیقتاً به "دستگاه تولید وحشت" تبدیل شده است.
همین ترس از سناریوی نامتعیّن پدافندی ایران و بازوهای نیابتی آن است که هرج و مرج را به شهرهای اشغالی فلسطین باز گردانده است. اینکه پاسخ احتمالی ایران و شرکایش علیه اسرائیل چه می تواند باشد و اینکه فرماندهان اسرائیل و آمریکا تا چه حدّ می توانند، جلوی سناریوی پدافندی محور مقاومت را بگیرند؛ وحشت را به ساکنان فلسطین اشغالی بازگردانده است. آنها واقعاً از پالس های مقامات در ایران و سوریه سخت شوکّه شده اند.
وحشت در اسرائیل رو به صعود گذاشته و آنها از مسئولین خود و «اوباما» می پرسند: آیا وعده های «ارتش اسد» مثل وعده های محقّق شده «سیّدحسن نصرا...»؛ کابوس خواهد بود؟ گزارش ها تصدیق کردند که طیّ همان روزی که رهبری دینی- سیاسی در «تهران» به «رئیس جمهور روحانی» گفتند: «آتش افروزی [در سوریه] "جرقّه ای در انبار باروت" است»؛ اسرائیلی های برآشفته، شهرها را به آشوب کشانده اند.
آنها که مجبورند تمامی عُمرشان را از کودکی در خدمت «لشگر احتیاط ارتش صهیونیستی» بگذرانند، وقتی با صف های طویل دریافت ماسک ضدّشیمیایی و درب های بسته آن در بعد از ظهر روبرو شدند؛ از فرط عصبانیت چاره ای جز هرج و مرج نداشتند. «کانال 10 اسرائیل» تصویری از این هرج و مرج را گزارش کرد: «یکی از ساکنان «حیفا» در اینباره (کمبود ماسک) گفت: هیچ کس این جا نیست و به نیاز ما پاسخی داده نمی شود؛ این مایه ننگ است. یکی از ساکنان «گوشدان» که موفّق به تهیه ماسک نشده، اظهار داشت: شرم آور است که (تنها) مرکز توزیع ماسک ضدّشیمیایی (در منظقه) تعطیل است. یکی از شهرک نشینان «بیت المقدس» تأکید کرد: مراکز توزیع ماسک نباید به این سرعت تعطیل شوند.» (به نقل از «شبکه خبری العالم»).
«شبکه خبری المیادین» نیز در رابطه با افزایش ناآرامی در اسرائیل گزارش داد: « شبکه المیادین گزارش داد: «بر اساس یک پژوهش آکادمیک، 66 درصد از ساکنین «کریات شمونه» نگران نابودی رژیم اسرائیل هستند.» (به نقل از «خبرگزاری مهر»- 7/6/1392). «روزنامه صهیونیستی معاریو» نوشت: «ارتش اسرائیل وضعیت فوق العاده در همه شهرها و مکان های امن اعلام کرده است. مدارس و مؤسّسات دولتی واقع در شهرک های نزدیک به «جولان» نیز تعطیل خواهد شد.» (6/6/1392). بدین ترتیب نگرانی نظامی صهیونیست ها در نزدیکی «خط آبی حاصبیا» همجوار با مرز «لبنان» و خطوط مقدّم در کنار مناطق آزاد شده «جنوب لبنان»، مشهود بود.
همچنین «شبکه خبری دویچه وله» در گزارشی اعلام کرد که در روزهای منتهی به جنگ احتمالی سوریه، تقاضا برای دریافت ماسک ضدّگاز در سرزمین های اشغالی به چهار برابر رسیده است. با این حال، رشد تقاضا در مناطق هم مرز با «لبنان» و «غزّه» بیشتر بوده است. «دویچه وله»: «کارشناسان امنیتی و نظامی اسرائیل تلاش می کنند، شهروندان این رژیم را آرام کنند. به گمان آنان، احتمال حمله سوریه به اسرائیل بسیار ضعیف است! به اعتقاد «ایال زیسر»: حزب ا... چگونه می تواند، درگیری در یک جنگ منطقه ای جدید را برای مردم «لبنان» توجیه کند؟ یکی از نمایندگان «کنست» نیز معتقد است که آمریکا، انهدام سکوهای پرتاب موشک سوریه را در اولویت قرار خواهد داد و سوریه اگر هم بخواهد؛ توان انجام حمله گسترده تلافی جویانه علیه اسرائیل را نخواهد داشت.» (4/6/1392). شاید به همین خاطر باشد که جدیداً، شبکه های جهانی مانند «B.B.C» از پوشش اخباری که وحشت را در اسرائیل پمپاژ می کنند؛ چشم می پوشند.
علیرغم این ادّعاها و بر عکس لفّاظی های مقامات اسرائیل، ما فکر می کنیم که اگر قرار بود، حملات پیش دستانه آمریکا یا اسرائیل مثمر ثمر باشد؛ باید نتیجه بخشی خود را برای مثال در جریان «جنگ 8 روزه غزّه» اثبات می کردند. آن زمان اسرائیل قبل از حمله به «باریکه غزّه»، حملاتی علیه لنگرگاه های دریایی و «کارخانه تسلیحاتی یرموک» در «سودان» و همچنین علیه تونل های زیرزمینی در «سینا» انجام داده بود. حتّی حملات علیه لُجستیک مقاومت، طیّ حدّاقل چندین هفته و توسّط «پلیس مصر» در «سینا» انجام گرفته بودند.
بر این اساس فرماندهان در «شاباک» - متولّی جاسوسی نظامی اسرائیل- خیال می کردند، تمامی سیلوهای پرتاب موشک و انبارهای تسلیحاتی «غزّه» را کشف کرده اند و در ساعات اوّلیه توان رزمی مقاومت را زمین گیر خواهند کرد. البتّه درست بود زیرا آنها در روز اوّل جنگ بخش قابل توجّهی از توان موشکی "مقاومت غزّه" را مورد اصابت قرار دادند امّا آنچه آنها را مانند «جنگ 33 روزه لبنان» غافلگیر کرد، سربر آوردن ذخایر مخفی و راهبُردی تری بود؛ که جاسوس های اسرائیل نتوانسته بودند موقعیت آن را به فرماندهان گزارش دهند. این ذخایر مخفی و بهشتی در روزهای بعدی جنگ باعث شدند، «نتانیاهو» جلسات امنیتی کابینه را در زیرزمین برگزار کند و آژیر خطر در تمامی منطقه استراتژیک «گوشدان» در «جبهه داخلی اسرائیل» به صدا در آید. این فرض قابل تأمّل است که توان «ارتش سوریه» و حضور مستشاران ایرانی و روسی در سوریه بیش از «غزّه» است.
نمایی از شلّیک موشک های مقاومت اسلامی در «غزّه» حین «جنگ 8 روزه غزّه»- مقاومت در این جنگ از «فجر 3 و 5»، «گراد»و «قسّام» استفاده کرد
پرتابگر سیّار پرتاب موشک «اسکاد روسی»
پرتابگر سیّار پرتاب موشک «اسکندر روسی»- تحویل این سامانه به سوریه بین آمریکا و روسیه تنش های زیادی ایجاد کرد
پرتابگر سیّار پرتاب موشک «اسکاد روسی»
پرتابگر سیّار پرتاب موشک «اسکندر روسی»- تحویل این سامانه به سوریه بین آمریکا و روسیه تنش های زیادی ایجاد کرد
علاوه بر اینکه قدرت بازدارنده آمریکا در برابر موشک های سوریه در ابهام است، قدرت پدافندی اسرائیل هم چنانچه بزرگنمایی می شود، واقعی نیست. «گنبد آهنینی» که مقامات اسرائیل آن را علیه موشک های سوریه تقویت می کنند، از نظر روانی شهروندان جعلی اسرائیل را ارضاء نمی کند. گنبدی که از نظر کارشناسان نظامی- راهبُردی پیش از آنکه چتری حمایتی باشد تنها یک سوراخ بزرگ حمایتی است، زیرا در جریان «جنگ 8 روزه غزّه» این ناکارآمدی را کاملاً به نمایش گذاشته بود.
فرار صهیونیست ها به پناهگاه ها از ترس موشک های مقاومت اسلامی فلسطین
«یوآف مردخای»، (سخنگوی وقت ارتش اسرائیل) طیّ روز پنجم جنگ گفته بود: «گنبد آهنین دو سوم موشک های فلسطینی را مهار نکرده است!». «یوزی روبین» (بنیانگذار دفاع موشکی اسرائیل) نیز اعلام کرد: «با وجود چنین گنبد آهنینی، هیچ جای اسرائیل امن نیست!». این عدد، چیزی معادل 2300 موشک مقاومت می شد که به خاک فلسطین اشغالی نشسته بود و بنابر این مقامات اسرائیل نمی توانستند؛ ادّعا کنند که «گنبد» امنیت جبهه داخلی را حفظ کرده است. این در حالی بود که اغلب موشک های مقاومت اسلامی فلسطین شامل سیستم های کاملاً تکنولوژیک و پیشرفته نمی شدند.
سامانه راداری اسرائیل، نتوانست نفوذ «پهباد ایّوب حزب ا... لبنان» به عُمق استراتژیک سرزمین های اشغالی را به موقع اطّلاع دهد، صهیونیست ها فقط وقتی «ایّوب» را رهگیری کردند که بالای «زرّادخانه دیمونا» قرار داشت؛ عملیاتی که افتضاح بزرگی برای فرماندهان ارشد نظامی اسرائیل به شمار آمد. در حال حاضر مردم اسرائیل چطور می توانند به حمایت های چنین سامانه معیوبی آن هم نه در برابر موشک های دم دستی مقاومت که در برابر مشوک های فوق پیشرفته روسی- ایرانی سوریه دل خوش کنند.
«فَهَلْ يَنتَظِرُونَ إِلاَّ مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِهِمْ؛ قُلْ فَانتَظِرُواْ، إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ» (سوره مبارکه یونس- 102)، پس آیا جز ایّام (عذابی) را انتظار می کشند، که پیشینیان قبل از آنها انتظار بردند؟ بگو: منتظر باشید، همانا من هم با شما از منتظرانم.