پایگاه خبری "مرکز خبرنگاری تحقیقی" طی گزارشی توضیح می‌دهد که چگونه نیروهای پلیس آمریکایی برای برخورد با مردم این کشور و سرکوب هر گونه تظاهرات و اعتراضی، از سوی نیروهای اسرائیلی آموزش می‌بینند تا بتوانند با مردم آمریکا مثل تروریست‌ها برخورد کنند.

گروه بین‌الملل مشرق- "الی وینستون" کارشناس مسائل قضایی و قانونی در گزارشی می‌نویسد که چگونه پلیس آمریکا برای سرکوب مردم خود تحت آموزش نیروهای سرکوب‌گر اسرائیلی قرار گرفته است. رابطه آمریکا و اسرائیل به هیچ عنوان یک‌سویه نیست. درست است که بخش اعظم حمایت‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی آمریکا متمرکز بر اسرائیل است، اما در صورت درگیری دولت آمریکا با مردمش، این ارتش اسرائیل است که به کمک پلیس آمریکا می‌آید.

مدتی پیش و طی درگیری‌ها بین پلیس و مردم در شهر فرگوسن ایالت میسوری، ابرهایی از گاز اشک‌آور، باران نارنجک‌ها و گازهای اشک‌آور و تصاویری از افسران پلیس که مجهز به لوازم ارتشی بودند، موج می‌زد. این اقدامات، نگرانی‌ها درخصوص ارتشی‌شدن نیروی پلیس آمریکا را دوباره زنده کرده است.

بااین‌حال، یک تغییر دیگر که کم‌تر راجع‌به آن بحث شده، این بود که نیروی پلیس آمریکا پس از حملات یازده سپتامبر تحت آموزش‌های خاصی قرار گرفت: دست‌کم 300 افسر و پلیس عالی‌رتبه از آژانس‌های امنیتی ریز و درشت به اسرائیل سفر کردند تا در سمینارهایی که به ابتکار شرکت‌های خصوصی برگزار شده، شرکت کنند. موضوع سمینارها آموزش تکنیک‌های ضدتروریسم بوده است.

به نظر عده‌ای، این اقدام پلیس آمریکا در رفتن و تحت تعلیم قرار گرفتن در منطقه‌ای که دهه‌هاست صحنه نبرد و درگیری بوده، این نکته را می‌رساند که بازوی اجرایی قانون در آمریکا پس از گذشت 13 سال از حملات "هواپیماربایان القاعده" دستخوش تغییروتحولات عمده‌ای شده است. در بسیاری از نقاط آمریکا، دیگر آن چهره دوستانه از پلیسی که مشغول انجام وظیفه است وجود ندارد؛ این تصویر جای خود را به سربازان نظامی تادندان‌مسلح و هراسناک داده است. و این اسرائیل بوده که در این فعل‌وانفعالات دخالت داشته است.

همچنان‌که این سفرها به اسرائیل بیش‌تر و بیش‌تر باب می‌شدند، روند نظامی‌شدن پلیس آمریکا نیز سرعت می‌گرفت و موجب تصویب لوایح مربوط به امنیت ملی شده و میلیاردها دلار از تجهیزات مازاد ارتش با استناد به "برنامه 1033" به ادارات امنیتی محلی و دفاتر پلیس داخلی سرازیر شد.

"شکیل سید" سرپرست اجرایی شورای اسلامی کالیفرنیای جنوبی، شگردهای به‌کاررفته از سوی پلیس آمریکا را "تقریباً همان شگردهای" همتایان اسرائیلی‌شان می‌داند. "سید" این‌گونه شرح می‌دهد: "چه در فرگوسن و چه در لس‌آنجلس، همان واکنش مشابه را می‌بینیم؛ شمار بی‌تناسبی از پلیس‌های آماده به رزم با تجهیزات ارتشی در هرلحظه، حاضر به استفاده از گاز اشک‌آور هستند. 50 نفر که دور هم گرد می‌آیند، سروکله "پلیس ویژه سوات" پیدا می‌شود."

البته از برخی جنبه‌ها، سمینارهایی که در اسرائیل برای پلیس آمریکا گذاشته می‌شود با دیگر سفرها به اسرائیل شباهت دارد. این سفرها را باید با جوانان یهودی و سیاستمداران، مدرسان و دیگر حرفه‌ای‌های اسرائیل مرتبط دانست. توقف‌گاه‌های آموزشی این تورهای آموزشی شامل موارد زیر می‌شود: دیوار ندبه (بیت‌المقدس)، ایست‌بازرسی‌های مرز کرانه باختری، تأسیسات نظامی و مراقبتی.

شرکت‌کنندگان در این طرح از تجارب ارزشمندی که کسب کرده‌اند سخن می‌گویند. "ترنس گینر" رئیس‌پلیس سابق کنگره، اسرائیل را "دانشگاه هاروارد ضدتروریسم می‌داند." اظهارات وی پس از بازگشت از سفر سال 2005ش به مناطق اشغالی و به هزینه مؤسسه یهودی "امور امنیت ملی" عنوان شد. "برد ویرگو" سرکلانتر بخش "آرنج کانتی" ایالت کالیفرنیا، نشست سال 2013 را که در آن شرکت جسته بود "سرشار از تجربه" خواند. وی نمونه‌هایی نیز از این تجربه ذکر کرد: ایست‌بازرسی‌های "ایلات" در مرز مصر و اسرائیل و همچنین کرانه باختری نزدیک "بیت‌لحم."

از سال 2002 "اتحادیه ضد افترا"، طرح مبادله "کمیته یهودی‌های آمریکا" و مؤسسه یهودی امور امنیت ملی، تمام هزینه‌های سفر رئیس‌پلیس‌ها، معاونان‌شان و سرکلانترها به سرزمین‌های اشغالی را برای مشاهده عملیات‌های پلیس ملی، نیروهای دفاعی، گشت مرزی و سرویس مخفی اسرائیل، پرداخت کرده است. اسناد مالیاتی این مؤسسات یهودی حاکی از این است که تنها در سال 2012، 36.857 دلار خرج این سفرها شده است.

در کم‌تر از یک سال پس از یازده سپتامبر، مؤسسات یهودی، 9 افسر عالی‌رتبه پلیس آمریکا را نزد "یوزی لندو" وزیر امنیت داخلی وقت اسرائیل بردند. شرکت‌کنندگان از این بخش‌ها بودند: مراکز پلیس نیویورک، لس‌آنجلس، اتحادیه کلانتران "میجر کانتی"، سازمان بنادر نیویورک و نیوجرسی، و پلیس سازمان حمل‌ونقل نیویورک. این اواخر با درگیری‌هایی که در شهر فرگوسن پیش‌آمد، باز هم توجهات به این سمینارها جلب شد. رئیس‌پلیس پیشین اداره پلیس "سنت لوئیس" در یکی از سفرهای سال 2011 با تامین مالی اتحادیه ضد افترا به اسرائیل رفته بود.

البته پیشینه تعلیم تاکتیک‌های ضدشورش به نیروهای پلیس کشورهای دیگر از سوی اسرائیل، از آن تاریخ عقب‌تر می‌رود. در سال 1994، مقامات ارتش اسرائیل، پلیس و ارتش مکزیک را برای مقابله با قیام "زاپاتیستا" در ایالت چیاپاس این کشور آموزش دادند. البته این قضیه پایان نپذیرفته و در ماه مه 2013 نیز آخرین مأموریت آموزشی اسرائیلی‌ها در چیاپاس ثبت شد.

عناوینی که در این سمینارها مورد بحث قرار می‌گیرد چیست؟ جلوگیری و واکنش نشان دادن به حملات تروریستی و بمب‌گذاری‌های انتحاری، تاکتیک‌های عملیات ترور، امنیت زیرساخت‌های حمل و نقل، به اشتراک‌گذاری منابع اطلاعاتی، ایجاد تعادل در مبارزه علیه جرم و جنایت و تروریسم. افزون‌براین، در این رشته تعلیمات و شیوه‌های بهره‌گیری از شگردهای ضدشورش اسرائیلی برای کنترل تظاهرات نیز بررسی می‌شود.

"ویرگو" به "مرکز گزارش‌های پژوهشی" گفت که وی و همتایان اسرائیلی‌اش به‌دفعات، روش‌های تحت اختیار گرفتن جمعیت و تظاهرات را مورد بحث و گفتگو قرار می‌دادند. وی عنوان کرد: "سراسر بیت‌لحم، کار هر روزشان همین است. افرادی که با سنگ به نیروهای اسرائیلی حمله می‌کنند، همیشه هستند و این‌ها بلدند چطور با آن برخورد کنند. بلدند چطور در یک لحظه خیل جمعیت را تحت تسلط خود بیاورند." ویرگو هم‌چنین گذری به کارآیی پلیس داخلی اسرائیل در کنترل صدها هزار "یهودی سفادری" می‌زند که برای مراسم ختم خاخام "اوادیا یوسف" به خیابان‌های اورشلیم ریختند.

در اوایل سال 2013، سرهنگ "رابرت ویلیامز" رئیس‌پلیس ایالت "ماین" به یکی از این سفرهای آموزشی تحت حمایت اتحادیه ضد افترا پیوست. وی پس از بازگشت، به روزنامه "دیلی نیوز" گفت که متوجه سال‌ها تجربه اسرائیلی‌ها در برخورد با تظاهرات شده و از توانایی آن‌ها در سرکوب مردم، به شگفت آمده است. وی به این روزنامه گفت: "آن‌چه آن‌ها "شورش" می‌نامند، از نظر ما صرفاً "ناآرامی مدنی" است، نه چیزی بیش‌تر."

"والت واسکوئز" معاون رئیس‌پلیس "سن‌دیگو" نیز در سفر ماه اکتبر 2013 همراه "ویرگو" بود. آن‌ها ملاقات‌هایی با پلیس ملی، نیروهای دفاعی و مقامات اطلاعاتی اسرائیل داشتند. واسکوئز نیز از "بحث‌های متعدد در خصوص شگردهای کنترل تظاهرات" می‌گوید. چیزی که وی را به شگفت آورده بود، بازدید از شبکه وسیع دوربین‌های مراقبتی در جای‌جای اورشلیم بود.

آموزش دادن شیوه‌های کنترل تظاهرات از سوی اسرائیلی‌ها، به مذاق "بیل فان اسولد" پژوهش‌گر مسائل حقوق بشری نیز که در حیطه مسائل فلسطین و اسرائیل تخصص دارد، خوش نیامده است. وی می‌گوید: "در اکثر قریب‌به‌اتفاق موارد، تظاهرات با پرتاب سنگ آغاز می‌شود و به گاز اشک‌آور، گلوله‌های پلاستیکی و گاهی‌اوقات گلوله‌های جنگی ختم می‌شود."

"فان اسولد" می‌افزاید: "خطراتی که نیروهای پلیس آمریکا را تهدید می‌کند به بزرگی خطری نیست که نیروهای امنیتی اسرائیل با آن مواجه هستند. در اسرائیل، افسران و سربازان مرتباً از دستورات سرپیچی کرده و به شیوه‌های مرگ‌بار در برخورد با مردم متوسل می‌شوند که البته در قبال این نافرمانی نیز مورد مؤاخذه قرار نمی‌گیرند. خیلی کم اتفاق می‌افتد که یک سرباز یا مأمور پلیس به خاطر مجروح کردن یا قتل یک انسان به زندان بیفتد. درعمل، این جنایات پشت گوش انداخته می‌شود."

سال 2009 کاربرد مهمات به‌اصطلاح "کم‌تر مرگ‌آور" از سوی اسرائیل برای کنترل تظاهرات در کانون توجه بین‌المللی قرار گرفت. در آن سال حین تظاهراتی در کرانه باختری، یک قوطی حاوی گاز اشک‌آور با سرعت زیاد به صورت "تریستان اندرسون" از فعالین حقوق بشری آمریکا برخورد کرد و استخوان سرش را تکه‌تکه کرده و او را ماه‌ها به کما فرستاد. اندرسون الآن هم برای جابه‌جایی مجبور است از ویلچر استفاده کند.

"رشید خالدی" استاد مطالعات عرب دانشگاه کلمبیا بر این باور است که این سمینارها نشان‌دهنده عادات فکری "نظامی‌شده"ای است که در تقابل مستقیم با وجهه پلیس در آمریکاست. خالدی که از منتقدان اشغالگری اسرائیل است در ادامه می‌گوید: "درصورتی‌که کادر پلیس و کلانتری شهرهای "ایست هارلم" و فرگوسن، خود را در فضای اشغال و اشغالگری مثل اسرائیل تصور کنند، این تعلیمات به کارشان می‌آید؛ واقعیت این است که در این آموزش‌ها به آن‌ها شیوه‌های سرکوبگری، زیر پا گذاشتن حقوق انسان‌ها و مسلط شدن بر مردم تعلیم داده می‌شود."


آمریکایی‌ها به آموزش نیروهای پلیس این کشور به دست اسرائیلی‌ها اعتراض می‌کنند

وی نکته دیگری را نیز خاطرنشان می‌کند: "اسرائیل برخوردی دو گانه دارد: ساکنین یهودی را با قوانین حقوق مدنی اسرائیل مجازات می‌کنند، اما فلسطینیان با سیستم قضایی ارتش اسرائیل روبه‌رو هستند. از طرف دیگر، آمریکایی‌ها در حال فراگیری شگردهای ضدشورش و شبه‌نظامی، گشت مرزی و سرویس اطلاعاتی از اسرائیل هستند."

گواه بهره‌گیری از این شگردها، استفاده هر دو کشور از تجهیزات عیناً مشابه برای سرکوب تظاهرات است. این را گزارش سال 2013 سازمان حقوق بشری "بتسلم" و عکس‌های گرفته‌شده در فرگوسن، "اوکلند" و "آناهایم" به خوبی نشان می‌دهد. نارنجک‌های اشک‌آور، نارنجک‌های بی‌حس‌کننده ساخت کمپانی‌های آمریکایی "کمباین سیستمز" و "تکنولوژی‌های دفاعی" در هر سه شهر آمریکایی و نیز توسط نیروهای امنیتی و واحدهای نظامی اسرائیل استفاده شده است.

تصاویر گرفته‌شده ماه گذشته در فرگوسن توسط "جیکوب کرافورد" فعال حقوق بشری، نشان داد چگونه مأموران پلیس از دستگاه‌های صوتی دوربرد برای متفرق کردن جمعیت بهره می‌گیرند. این دستگاه‌ها صداهای زیر با فرکانس بالا تولید می‌کند که درد شدیدی در ناحیه گوش‌ها به وجود می‌آورد. بنا به گزارش "بتسلم"، نیروهای اسرائیل برای نخستین‌بار در تظاهرات سال 2005 در کرانه باختری استفاده از این دستگاه‌ها را شروع کردند.

"دیوید فریدمن" مدیر منطقه‌ای اتحادیه ضد افترا در واشنگتن، چندین‌وچند سمینار اسرائیلی را سامان داد که میزبان پلیس‌های آمریکایی بود. وی گفت به دلایل لجستیکی تنها از "سطوح بالای نیروهای اجرایی" دعوت به عمل آمده بود. بااین‌حال، فریدمن تأیید کرد که اداره پلیس دانشگاه "ویسکانسین" نیز در این سمینارها حضور داشته است. افزون‌براین گزارش‌ها و تصاویر خبری تهیه شده از سازمان فریدمن نیز نشان می‌دهد که آژانس‌های کوچک و نیروهای امنیتی خصوصی نیز از سال 2005 به بعد در این جلسات حضور داشته‌اند. سال گذشته این اتحادیه برای اولین بار، دیداری بین پلیس‌های آمریکا و فلسطین در بیت‌لحم ترتیب داد.

فریدمن از اعلام هزینه‌ای که این سمینارها روی دستش گذاشته طفره رفت. وی می‌گوید که توجه اصلی روی استراتژی‌ها و تاکتیک‌هاست، اما مقامات اسرائیلی "دستورالعمل یا راه‌کار استفاده از آن‌ها را در اختیار پلیس آمریکا نمی‌گذارند." فریدمن تاکید داشت که اقدامات ضدتروریستی موضوع عمده این سمینار بوده است، بااین‌حال وی آموزش شیوه‌های کنترل تظاهرات را رد نکرد. بدین‌صورت‌که افسران اسرائیلی مطالب و تصاویر مخلتف از اعتراضات و تظاهراتی به پلیس آمریکا نشان می‌دهند که در آن از تجهیزات مربوطه استفاده شده است. گفتنی است که مؤسسه یهودی امور امنیت ملی و کمیته یهودی‌های آمریکا حاضر به مصاحبه در این‌باره نشدند.