گروه جهاد و مقاومت مشرق: اسرای ایرانی از اقشار مختلف جامعه تشکیل شده بودند و چون لشکریان آقا اباعبدالله الحسین (ع) از نوجوان چهارده ساله تا پیرمرد شصت ساله را که غالب آنها جوانان غیور و متعهد به اسلام و تابع بی چون و چرای فرامین حضرت امام بودند، در بر می گرفت. هر چه بخواهم از خصوصیت های معنوی و روحیه پر صلابت و آهنین آنها بگویم، نمی توانم حق کلام را ادا کنم، چرا که خویشتن را وقف خداوند منان کرده بودند و خودی نمی دیدند و همه چیز را به طور یقین از او می دانستند.
مزدوران عراقی در شگفت مانده بودند که چطور اسرای ایرانی این قدر صبور و مقاومند و علی رغم آن همه فشارها، محدودیت های همه جانبه و شکنجه های مختلف، متبسم و بشاش اند! نمونه این ادعا، نوجوانی چهارده ساله به نام مهدی طحانیان بود؛ اهل یکی از روستاهای اصفهان. در یکی از صبح های دوران اسارت در اردوگاه ۸ عنبر، قاطع ۳، تازه درهای آسایشگاه ها را باز کرده بودند که برویم دستشویی و هواخوری. یکی از درجه داران عراقی به نام یاسین ـ که مسئول بخش عقیدتی ـ سیاسی اردوگاه بودـ مهدی را صدا زد. پیرمردی با قد خمیده، پشت سیم های خاردار مشغول جمع کردن نان خشک بود. وقتی مهدی چون شیرمردی رو به روی یاسین قرار گرفت، یاسین گفت: مهدی! آن پیرمرد را می بینی؟
مهدی قاطع و سریع گفت: بله می بینم!
یاسین که از لحن مهدی خوشش نیامده بود، گفت: تو این قدر در این اردوگاه می مانی تا کمرت مثل آن پیرمرد خمیده شود.
مهدی هم بدون درنگ و با لحنی مردانه گفت: وقتی که من مثل او بشوم، تو دیگر نیستی.
این گونه جواب دادن به دشمنان اسلام ـ آن هم در چنگال آنها ـ شجاعت و توکل واقعی به خداوند منان را می طلبید. مهدی در اردوگاه ۷ به بین القفصین شهره شده بود؛ به معنی بین دو اردوگاه. عراقی ها به زعم باطل خود، اسرای کم سن را در اردوگاه ۷ جمع کرده بودند تا از نظر فرهنگی رویشان تاثیر بگذارند و آنان را از اعتقاد راسخشان منحرف سازند. حتی مدرسه ای در آنجا ساخته بودند.
یک روز، یک خبرنگار زن هندی به این اردوگاه و به اتاقی که مهدی و دوستانش بودند، می رود. به محض اینکه این عزیزان، چشمشان به او می افتد، سرهایشان را پایین می اندازند. خبرنگار از مهدی می خواهد تا با او مصاحبه کند. مهدی می گوید:
ای زن از فاطمه به تو این گونه خطاب است
ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است
و خبرنگار مجبور می شود حجابش را درست کند تا بتواند با مهدی گفتگویی داشته باشد. مهدی از این جهت به بین القفصین ملقب شده بود که سنش اقتضای می کرد در اردوگاه ۷ باشد، اما عقلش اقتضای اردوگاه ۸ را داشت.
راوی: آزاده احمد قاسمی
*سایت جامع آزادگان
مزدوران عراقی در شگفت مانده بودند که چطور اسرای ایرانی این قدر صبور و مقاومند و علی رغم آن همه فشارها، محدودیت های همه جانبه و شکنجه های مختلف، متبسم و بشاش اند!