شرکت‌های "ریتون" و "بوئینگ" پیمانکاران نظامی آمریکا به تازگی قراردادی امضا کرده‌اند که به موجب آن سیستم‌های پیشرفته تسلیحاتی را خواهند ساخت که قرار است در "عملیات اراده درونی" (عنوان رسمی اقدامات آمریکا علیه داعش هم در عراق و هم در سوریه) استفاده شود.

گروه بین‌الملل مشرق- دولت اوباما طی زمان باقی‌مانده خود در قدرت تمام تلاشش را می‌کند تا صحنه را برای نامزد بعدی حزب دموکرات در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2016 آماده کند و همچنین آبرویی هم برای کارنامه خود به دست آورد. از سوی دیگر، جمهوری‌خواهان در همین مدت تلاش خواهند کرد تا سیاست‌های خود را که عمدتاً با سیاست‌های اوباما در تضاد است پیاده کنند. کنگره تلاش می‌کند تا روابط آمریکا را با متحدین قدیمی مانند مصر، ترکیه، و کشورهای عربی خلیج فارس تقویت کند و اگر بتواند حتی وارد یک درگیری نظامی علنی با دولت سوریه شود.

اوباما در سال 2008 کمپین تبلیغاتی خود را بر ارتباط با ایران و پایان دادن به جنگ عراق متمرکز کرد. بخش بزرگی از این کار نیازمند استفاده از سیاست خارجی برای ایجاد صورتی ظاهری از موفقیت و برقراری دوباره تعادل ژئوپلتیک در خاورمیانه و به خصوص اخیراً در سوریه است. با این حال، تا به امروز، سناتورهای جمهوری‌خواه، از جمله "جان مک‌کین"، "باب کورکر" و "لیندزی گراهام" سردمداران انتقاد از واکنش اوباما به بحران سوریه و سنگ‌اندازی در سیاست‌های رئیس‌جمهور آمریکا بوده‌اند.

از آن‌جا که پس از انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره در آمریکا، جمهوری‌خواهان هستند که تسلط از دست رفته خود بر کنگره را دوباره به دست آورده‌اند، تعیین بسیاری از سیاست‌های آمریکا و حتی سرنوشت دولت اوباما به دست این حزب افتاده است. برای شناخت بهتر مک‌کین، کورکر و گراهام که از جمهوری‌خواهان کلیدی و تعیین‌کننده در کنگره آمریکا هستند، اشاره به بخشی از سابقه جنگ‌طلبی این افراد ضرورت دارد.

درباره جان مک‌کین شاید ذکر یک نکته کافی باشد: برخی نظرسنجی‌ها درون آمریکا نشان می‌دهد که وی منفورترین سناتور حال حاضر آمریکاست. بنابر تحقیقی که مرکز "نظرسنجی سیاست عمومی" منتشر کرده است، تنها 30 درصد از رأی‌دهندگان ساکن ایالت آریزونا، موافق عملکرد مک‌کین بوده‌اند، در حالی که 54 درصد مخالف فعالیت‌های وی هستند. این درصد، پایین‌ترین میزان مقبولیت در بین سناتورهای آمریکایی بوده است. حتی در میان جمهوری‌خواهان یعنی هم‌حزبی‌های خودش هم تنها 35 درصد مک‌کین را تأیید کرده‌اند و 55 درصد از عملکرد وی راضی نیستند. اما باید دید آیا این نفرت از مک‌کین بی دلیل است یا خیر. علت را می‌توان در موضع‌گیری‌های وی در حوزه‌های مختلف به ویژه طی بحران سوریه جستجو کرد.

با آغاز بحران تکفیری‌ها در سوریه، مک‌کین که با شورشیان مستقر در سوریه نیز دیدار داشت، بارها به دولت اوباما گفته بود که آمریکا باید به شورشیان سوری کمک کند. وی در گفتگو با شبکه خبری "سی‌بی‌اس" این استدلال را برای کمک به مخالفان دولت اسد آورد که تنها در صورت کمک ما به مخالفان اسد است که بحران سوریه به یک جنگ منطقه‌ای تبدیل نمی‌شود. مک‌کین در همان زمان، آینده سوریه را بدون بشار اسد نیز تصور کرده و می‌گوید: "رفتن اسد، هم به سود منافع استراتژیک آمریکاست و هم به ایران ضربه می‌زند و روابط این کشور با حزب‌الله را قطع می‌کند." وی همچنین مدعی شده بود که برای برقراری دموکراسی در سوریه کمک به مخالفان بشار اسد ضرورت دارد.


سناتور "جان مک‌کین"

این عضو مجلس سنا قرار است ژانویه سال آینده یعنی کمی بیش‌تر از یک ماه دیگر، ریاست "کمیته خدمات مسلحانه" مجلس سنا را به عهده بگیرد و این یعنی موج جدیدی از فشارها برای اعلام منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه. مک‌کین پیش‌تر با بیان این‌که آمریکا باید منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه برقرار کند تا به شورشیان کمک شود، گفته بود که اسرائیل ثابت کرده است سوری‌ها را می‌توان از راه دور هدف قرار داد.

"راشا تودی" در یکی از گزارش‌های خود در همین‌باره می‌نویسد: "در حالی که مک‌کین خود را برای تصاحب کرسی ریاست بر کمیته خدمات مسلحانه سنای آمریکا آماده می‌کند، تحلیلگران بر این باورند که وی از این فرصت برای اعزام نظامیان آمریکایی به عراق و سوریه به بهانه نبرد زمینی با داعش استفاده خواهد کرد. این سناتور آمریکایی پیش از این بارها سیاست اوباما در حمله هوایی به داعش را به باد انتقاد گرفته و آن را بی‌نتیجه خوانده است." نماینده ایالت آریزونا در مجلس سنای آمریکا یک کنفرانس بین‌المللی گفته بود: "من هیچ کارشناس نظامی را سراغ ندارم که معتقد باشد ما با راهبرد کنونی می‌توانیم در مقابله با داعش کاری از پیش ببریم."

همزمان با ریاست مک‌کین بر کمیته خدمات مسلحانه، قرار است باب کورکر دیگر سناتور جنگ‌طلب آمریکایی، رئیس نهاد دیگری به نام "کمیته روابط خارجی" در مجلس سنا شود. بدون شک از لحظه‌ای که کورکر پست خود را تحویل بگیرد، کنگره به تکاپو خواهد افتاد تا لایحه 5.6 میلیارد دلاری "مجوز استفاده از نیروی نظامی" را که سه روز پس از حوادث 11 سپتامبر و در مقدمه‌چینی برای حمله به عراق تصویب شده بود، بار دیگر تمدید کند.

سناتور باب کورکر نیز در سیاست‌های آمریکا در قبال تحولات سوریه نقش مهمی ایفا کرده است. وی طی نامه‌ای که به اوباما داده بود، اصرار کرده بود که چون تلاش‌ها برای رسیدن به راه‌حل سیاسی در قبال بحران سوریه به بن‌بست رسیده است، آمریکا باید اقدام عملی کرده و کمک‌های مستقیم نظامی به متحدانش در میان مخالفان سوری ارائه دهد، چرا که این کار، جریان جنگ را به نفع شورشیان تغییر می‌دهد.


سناتور "باب کورکر"

المانیتور در خبری پیرامون مواضع این سناتور آمریکایی در خصوص مذاکرات هسته‌ای آمریکا با ایران نیز می‌نویسد: "باب کورکر مدعی شده است که در صورت شکست مذاکرات با ایران، باید تحریم‌های جدید علیه این کشور وضع شود. وی اعلام کرد که معتقد است توافق "خوب" با ایران از دید او به معنای توافقی است که توان هسته‌ای ایران برای تولید سلاح اتمی را به طور کامل نابود کند."

لیندزی گراهام سناتور دیگر جمهوری‌خواه، بارها از برخورد اوباما با سران رژیم صهیونیستی انتقاد و سیاست‌های دولت وی درباره ایران را ناکارامد توصیف کرده است. خبرگزاری رویترز در مطلبی به نقل از گراهام و در خصوص برنامه هسته‌ای ایران نوشته است: "این‌جا آخر بازی برای ماست. من خواستار "برچیده شدن" راکتور اراک هستم و نه صرفاً توقف فعالیت در آن. ما خواستار آن هستیم که توانایی‌های غنی‌سازی ایران به صفر برسد." مذاکرات هسته‌ای بین 5+1 و ایران یکی از زمینه‌هایی است که به نظر می‌رسد نومحافظه‌کاران تمرکز خود را بر فرافکنی و متشنج کردن فضای آن گذاشته‌اند. طبیعتاً جنگ‌طلبانی مثل گراهام، کورکر و بسیاری از جمهوری‌خواهان دیگر در آمریکا نیز این روزها فشار زیادی به روند مذاکرات وارد می‌کنند.

دولت اوباما اکنون با دو مشکل اساسی مواجه است: اول این‌که اکثریت در کنگره و افرادی تأثیرگذار مثل سناتورهای جمهوری‌خواه که درباره آن‌ها توضیح داده شد، با وی مخالف هستند، دوم این‌که معضلات سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه یکی و دوتا نیست. اشتباهاتی که دولت اوباما در این منطقه حساس مرتکب شده است، مردابی را به وجود آورده‌اند که آمریکا هر لحظه بیش‌تر و بیش‌تر در آن فرو می‌رود.

واشنگتن همزمان با ادامه تهاجمات هوایی خود علیه داعش در سوریه، رفته‌رفته تمایزی میان دولت سوریه و این گروهک تروریستی قائل نمی‌شود. این رویکرد، همراه با تلاش برای جلب رضایت ترکیه، می‌تواند نوعی از به اصطلاح "درگیری نظامی محدود" را علیه دولت اسد در سوریه به وجود آورد. این در حالی است که بشار اسد نشان داده که علاقه‌مند است تا در زمینه صلح با سازمان ملل متحد توافقات جدیدی انجام دهد.


سناتور "لیندزی گراهام"

دولت اوباما علاوه بر استقرار نیروهای نظامی جدید در عراق، ممکن است در مذاکرات برای گرفتن بودجه دفاعی با رهبران مجلس سنا روند قبلی خود را کاملاً معکوس کند. اوباما که تا کنون از کاهش تأکید بر قدرت نظامی و در همین راستا، بر کاهش بودجه نظامی تأکید می‌کرد، اکنون راهی نمی‌بیند جز این‌که بودجه نظامی بیش‌تری از کنگره تقاضا کند، به این امید که افزایش بودجه، به صنایع دفاعی آمریکا کمک نماید. شرکت‌های "ریتون" و "بوئینگ" پیمانکاران نظامی آمریکا به تازگی قراردادی امضا کرده‌اند که به موجب آن سیستم‌های پیشرفته تسلیحاتی را خواهند ساخت که قرار است در "عملیات اراده درونی" (عنوان رسمی اقدامات آمریکا علیه داعش هم در عراق و هم در سوریه) استفاده شود. اوباما در همین راستا، حدود دو هفته پیش، اجازه اعزام 1500 نیروی آمریکایی به عراق را صادر کرده است.

بدون شک بزرگ‌ترین چالشی که اوباما در خاورمیانه با آن مواجه است، موضوع ایران است. در پی مذاکرات هسته‌ای، اوباما تلاش می‌کند تا روابط بین دو کشور را بهبود بخشد. مسئله برقراری یک کانال مستقیم بانکی، یکی از پیشنهادات آمریکا بوده که همچنان مقابل تهران قرار دارد. این امر، تراکنش‌های شخصی را آسان می‌کند، مسیری برای انجام معاملات تجاری با ایران باز می‌کند و چراغ سبزی هم به بانک‌های اروپایی محسوب می‌شود. اوباما می‌داند که همکاری با ایران برای برقراری ثبات در عراق و سوریه کاملاً حیاتی است. وی همچنین می‌خواهد برای پایان دادن به بن‌بست هسته‌ای و کنار گذاشتن هر نوع تقابل نظامی احتمالی با ایران در آینده، کار را برای باقی‌ماندن سیطره دموکرات‌ها بر مسند ریاست‌جمهوری آمریکا پس از انتخابات سال 2016 راحت‌تر کند. با این حال، کنگره جدید با اکثریت جمهوری‌خواه فشار بسیار زیادی را برای تصویب تحریم‌های جدید علیه ایران خواهد آورد که ممکن است آخرین تلاش‌های اوباما به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا را بی‌نتیجه بگذارد.

موضوع بعدی که سیاست خارجی دولت اوباما در خاورمیانه را تحت تأثیر قرار می‌دهد، مسئله رژیم صهیونیستی است. این رژیم از تابستان گذشته و جنگی که در نوار غزه به راه انداخت تا به امروز درگیر مشکلات اقتصادی بوده است. همزمان، کشورهای بیش‌تری در اتحادیه اروپا اکنون "کشور فلسطین" را به رسمیت می‌شناسند که این روند طی سال‌‌های آینده نیز ادامه پیدا خواهد کرد. اوباما بر خلاف این روند، تلاش خود را خواهد کرد تا از راه‌های به اصطلاح دیپلماتیک حمایت خود از رژیم صهیونیستی را افزایش بدهد و در عین حال، به مقامات اسرائیل فشار آورد تا گسترش شهرک‌ها را متوقف کنند و به مذاکرات صلح بازگردند.


موشک‌های ساخت شرکت "ریتون" در نمایشگاه پاریس سال 2005

از جمله تلاش‌های آمریکا در این خصوص که شاید بیش‌تر جنبه نمادین داشته باشد، این بود که 106 ژنرال بازنشسته و مقام سابق اطلاعاتی آمریکا اخیراً از نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی خواستند تا وقت هست، از طرح صلح عربستان استقبال و استفاده کند. اوباما هم که به دنبال راهی برای کسب آبروی سیاسی است، ممکن است بار دیگر اقدام به پیچاندن گوش اسرائیل برای بازگشت به میز مذاکره بکند و یا دست‌کم، زمینه برگزاری مذاکرات صلح بین دو طرف را برای رئيس‌جمهور بعدی آمریکا آماده کند.

شمال آفریقا و کشورهای عربی حوزه خلیج نیز بخش دیگری از اقدامات اوباما در مدت زمان باقی‌مانده از ریاست‌جمهوری‌اش را به خود اختصاص می‌دهد. در حالی که جامعه جهانی هر روز بیش‌تر متوجه استبداد داخلی دولت جدید مصر می‌شود، دولت اوباما مجوز اعطای تقریباً نیمی از کمک سالانه خود به کشور مصر یعنی 575 میلیون دلار از 1.3 میلیارد دلار را صادر کرده است. در حالی که کشورهای دیگر، حتی هم‌پیمانان آمریکا با ترس و لرز این صحنه را نگاه می‌کنند، سنای تحت کنترل جمهوری‌خواه‌ها تمایل زیادی به گسترش روابط با مصر در زمینه‌های امنیتی خواهد داشت.

از طرف دیگر، امارات متحده عربی ظرفیت‌های نظامی خود را گسترش داده و در کنار افزایش شمار جنگنده‌های خود، معامله‌ای به ارزش 7 میلیارد دلار نیز با آمریکا امضا کرده و پدافندهای ضد موشکی از واشنگتن دریافت کرده است. در شرایطی که مصر و امارات در عملیات‌های نظامی علیه شبه‌نظامیان اسلام‌گرا در لیبی شرکت می‌کنند، آمریکا همچنان درگیر یک کار تکراری و کسل‌کننده است: بازسازی روابط از بین رفته با متحدان قدیمی در منطقه و در عین حال، فشار بر آن‌ها برای کاهش سرکوب گروه‌های اسلام‌گرای "میانه‌رو." البته طبق تعریفی که کمپین نظامی آمریکا در سوریه از "میانه‌روی" ارائه داده است، به نظر نمی‌رسد نتیجه تحولات جدید در خاورمیانه نیز جز گسترش و تقویت تروریست‌های تکفیری و سایر گروهک‌های تندرو در منطقه پرآشوب خاورمیانه باشد.

روی هم رفته، در نتیجه شرایطی که به وجود آمده، هیچ‌کس به اندازه مردم آمریکا متضرر نشده است. مردمی که از سیاست‌های جنگ‌طلبانه بوش خسته شده بودند، با روی کار آمدن اوباما امیدوار بودند شرایط تغییر کند. با این حال، اکنون و با گذشت شش سال از ریاست‌جمهوری باراک اوباما، همین مردم می‌بینند نه تنها شرایط بهتر نشده است، بلکه اشتباهاتی که اوباما در سیاست‌های خود به خصوص در خاورمیانه مرتکب شده و جنگ‌هایی که در این منطقه به راه انداخته است، اکنون با روی کار آمدن کنگره‌ای جمهوری‌خواه، ممکن است حتی وضعیتی وخیم‌تر از دولت بوش را به وجود بیاورند.