عباس عبدی خطاب به اصلاح‌طلبان می‌گوید: از گرفتن مجوزها خوشحال نباشید زیرا اگر به شیوه گذشته عمل کنید این مجوزها کاغذ پاره‌ای بیش نیستند.

گروه سیاسی مشرق - شرایط خاص جناح اصلاح‌طلب برای بازگشت با سرعت هر چه تمام‌تر به فضای سیاسی کشور، تئوریسن‌های این جریان را واداشته تا در برخی از سیاست‌های افراط گونه‌ای که حال به یک عادت و رفتار سیاسی در این جناح بدل شده است، تجدید نظر کنند و با ایجاد تبصره در این رفتارها حتی به صورت مصلحتی و مقطعی این منش سیاسی را تغییر دهند.

اصلاح‌طلبان که همواره با سیاست «افراط کن و دیگران را افراطی بخوان» در فضای سیاسی فعالیت می‌کنند، حال دچار عادتی شده‌اند که این جریان سیاسی را به محاق برده است. خوراکی که به هر جهت شوری آن به مذاق افکار عمومی خوش نمی‌آید و پس زدن این مساله در ادامه به پس زدن جریان اصلاحات منجر می‌َشود.

عباس عبدی، یکی از افرادی است که به راهبرد و رفتاری که در جناح اصلاحات رسوخ کرده اعتراض دارد. وی با ترسیم راهبرد تازه برای جناح اصلاحات، سعی دارد فعالین این جناح را متوجه رفتارهای تندی کند که بلای جان اصلاحات شده و به جای دموکراسی بوی انحصارگرایی و دیکتاتوری روشنفکرانه می‌دهد.

حب و بغض‌های سیاسی بلان جان اصلاحات

وی در سرمقاله هفته نامه اصلاح‌طلب "صدا" با عنوان « چگونه به یک راهبرد مناسب می‌رسیم؟» با انتقاد به چنین رفتاری معترف شده است که دموکراسی در جریان اصلاحات مستلزم التزام به دموکراسی است و بایستی اصلاح‌طلبان به نقد خود بپردازد؛ موضوعی که در این جناح سیاسی متداول نیست.

عبدی که به بهانه گشایش سیاسی در جریان اصلاحات و اعطای مجوز به حزب «‌اتحاد ملت ایران» و فعال شدن یک تشکل دانشجویی دست به قلم شده است، تاکید می‌کند: « یکی ازبدترین ویژگی‌ها که موجب رکود فکری در میان اصلاح‌طلبان شده است، حب و بغض افراطی شکل گرفته میان آنان است. وقتی نسبت به یک چیز بغض یا حب پیدا کنیم چشم و گوشمان درباره فهم آن بسته می‌شود و قادر به درک واقعیت آن چیز نخواهیم بود، اینکه آنان با یک چیز، بد یا خود باشند و در نتیجه هر پدیده‌ای را حول محور بد و یا خوب بودن با آن تحلیل کنند، نتیجه‌ای جز جمود فکری و تحلیلی ندارد.»

اصلاحات در جریان سوریه ره به خطا رفت

این فعال اصلاح‌طلب در ادامه به موضع حب و بغضی اصلاح‌طلبان در ماجرای سوریه که آنها را در جبهه تروریست‌ها و حکومت‌های دیکتاتوری و مرتجع عربی منطقه قرار داد اشاره و بیان می‌کند: « یک نمونه کوچک آن تحلیلی است که بسیاری از آنان (اصلاح‌طلبان) پس از حوادث سوریه نسبت به مسایل این کشور و مواضع ایران در آنجا داشتند و بدون در نظر گرفتن واقعیت‌های سوریه و نیز منافع ملی کشور در کنار عربستان و ترکیه قرار گرفتند، بدون آنکه نقدی جدی بر آن رفتارها داشته باشند، در حالی که اکنون چیز دیگری را می‌گویند.»

سخنانی که به خوبی از مواضع افراطی اصلاح‌طلبان حکایت دارد که حتی برای منافع جناحی خود منافع ملی را نیز قربانی می‌کنند. موضوعی که این‌روزها نیز در حمایت‌های افراط گونه از تیم هسته‌ای کشورمان و «مصدق» و «امیر کبیر» نامیدن وزیر امور خارجه نیز نمایان است.

وی در ادامه بیان می‌کند: « حب و بغض نسبت به دیگران موجب شده که قدرت تحلیل از میان برود و به جای آن رفتار و تحلیل متوهمانه جانشین شود. بغض موجب شده که هیچ نقطه مثبت و مفیدی در طرف مغضوب دیده نشود، ضرر این دیده نشدن بیش از همه متوجه ناظر می‌شود که خود را از فهم واقعیت مغضوب محروم کرده است. حب بیش از حد موجب می‌شود که نقاط منفی و نادرست افراد محبوب دیده نشود و دود این اشتباه نیز به چشم خودمان خواهد رفت. و بدتر از همه آن فرد محبوب متضرر می‌َشود که کسی ایراداتش را به او گوشزد نمی‌کند و حتی بدترین رفتارها را که انجام می‌دهد، با تشویق و به به و هوراکشیدن دیگران مواجه می‌شود!»

عبدی در بخش دیگری از سخنان خود می‌گوید: « نادیده گرفتن بدیهیات اخلاق سیاسی مشکل دیگر ماست که، نمونه‌اش تبعیت از معیار دوگانه است. اگر یک رفتار نادرست را در طرف مقابل ببینم با شدت هر چه بیشتر آن را محکوم و برجسته می‌کنیم ولی وقتی به افراد این طرف می‌‌رسیم، بنابر مصلحت سکوت کرده و به قول معروف زیرسبیلی رد و حتی بدتر از آن توجیه می‌کنیم. یکی از مصادیق این بداخلاقی، تبعیت از منطقی است که آن را در حرف محکوم می‌کنیم ولی در عمل خودمان به آن عمل می‌کنیم.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در پایان خطاب به اصلاح‌طلبان به کنایه می‌گوید که از گرفتن مجوزها خوشحال نباشید زیرا اگر به شیوه گذشته عمل کنند این مجوزها کاغذ پاره‌ای بیش نیستند. وی در این زمینه می‌گوید:« اگر به این نکات توجه کنیم، آنگاه راه برای بحث و گفتگو درباره رسیدن به راهبرد سیاسی متناسب به شرایط فراهم می شود. راهبردی که بر اساس آن می‌توان از مجوزها به عنوان متمم حضور حقیقی استفاده کرد در غیر این صورت این مجوزها کاغذ پاره‌ای بیش نخواهد بود.»