در این میان خبر درخواست مکدونالد برای تأسیس شعبههایش در ایران نیز منتشر شد؛ مکدونالد فرم درخواست اعطای نمایندگی در ایران را پس از پایان مذاکرات وین، در وبسایتش قرار داد. اقدامی که در داخل کشور نیز با استقبال و ذوقزدگیِ جریانهای سیاسی تندرو و عجولِ برقراری ارتباط با غرب به هر قیمت و در هر سطحی، همراه شد.
فرم ثبت درخواست نمایندگی مکدونالد در ایران در سایت این شرکت
روزنامه کیهان به تلاشهای داخلی برای بازکردن پای مک دونالد به ایران واکنش نشان داد
اینجا تنها نگاهی به اولین مشتری دست به نقد ورود به بازار ایران داریم. ببینیم مکدونالد معروف کیست و بزرگترین رستوران زنجیرهای جهان با بیش از شصتسال سابقه، 35هزار و اندی شعبه و درآمدی بیشتر از 22 میلیارد دلار در سال، چگونه و به چه بهایی به جایگاه کنونی رسیده است.
شروع برادران مکدونالد
شرکت مکدونالد دارای بزرگترین زنجیره رستورانهای فست فود در سراسر دنیا است. این شرکت با فعالیت در 119 کشور روزانه دارای 68 میلیون مشتری است. تاریخ آغاز به کار این شرکت به 1940 باز میگردد، وقتی که برادران ریچارد و موریس مک دونالد در کالیفرنیا اولین رستوران خود را راهاندازی کردند. برادران مکدونالد، کار خود را با یک دستگاه تولید نوشیدنیهای «میلک شیک» شروع کردند و آنچه آنان را از سایر اغذیه فروشیها متمایز میکرد، الهام گرفتن از خط تولید کارخانجات بود. آنها با استفاده از چنین ویژگیای، میتوانستند در سالهای پرمشغله جنگ جهانی دوم، سفارشات را هر چه سریعتر در اختیار مشتریان خود قرار دهند و البته افزایش نرخ اشتغال زنان نیز روز به روز بر تعداد طرفداران این نوع تغذیه میافزود.
برادران مکدونالد
اولین فست فود مکدونالد - 1955
دفتر مرکزی این شرکت در ایالت ایلینویس ایالات متحده واقع شده است. بر اساس آمار موسسه اینتربرند در سال 2011 مکدونالد با ارزش سهامی معادل 35,593 میلیون دلار و 6% رشد نسبت به سال 2010 به عنوان ششمین برند تجاری برتر در دنیا شناخته شد.
در سال 1961 مکدونالد برای اولین بار نام و لوگوی تجاری خود که به شکل قوسهای طلایی (Golden Arches) بود و به نوعی حرف M از ابتدای نام مکدونالد را تداعی میکرد، را ثبت کرد. به عقیده کارشناسان شکل خاص و ترکیب رنگ زرد و قرمز استفاده شده در لوگوی مکدونالد خود یکی از دلایل جذب کودکان به سمت این رستوران است. کارشناسان مکدونالد را تنها یک پدیده اقتصادی نمیدانند بلکه این زنجیره قدرتمند را یک پدیده اجتماعی و فرهنگی تلقی میکنند که حامل ارزشهای جامعه آمریکایی است؛ ترویج فرهنگ فستفودگرایی که خود فرهنگ فردگرایی را بدنبال دارد.
مکدونالد طراحیهای جذابی برای ترغیب کودکان دارد
برادران مکدونالد اولین شعبه رستورانهای زنجیرهای خود را با کمک ری کراک (Ray Kroc) در اوریل 1955 در ایالت ایلینویس امریکا افتتاح کردند و این آغازی بود برای گسترش رستورانهای زنجیرهای مکدونالد در سراسر دنیا. البته کراک و برادران مکدونالد برای توسعه فعالیت تجاری خود همواره با یکدیگر مشکل داشتند، اما از نقش کراک در موفقیت این نام تجاری در دنیا نمیتوان به سادگی گذشت.
مکدونالد دارای بیش از 35هزار شعبه و یک و نیم میلیون کارمند در سراسر دنیاست. این شرکت که به عنوان نماد کاپیتالیسم آمریکایی در جهان شناخته میشود که با صرف هزینه های سنگین تبلیغاتی در صدد حفظ موقعیت خود به عنوان رتبه اول در حوزه مواد غذایی است.
البته این شرکت دارای برندهای دیگری مانند Piles café نیز است. این شرکت با توجه به تعداد زیاد مشتریان خود، برای کسب سود بیشتر و با تقلید از استارباکس (Starbucks) دیگر برند معروف کافیشاب زنجیرهای، به معرفی کافیشاپ مککافی (McCafe) پرداخت.
ریچارد مکدونالد
کافیشاپ مک کافی که بعضا در خود رستورانهای مکدونالد واقع شدهاند
این شرکت برای افزایش مشتریان خود به ایدههای بسیاری مانند ایجاد فضای بازی برای کودکان در کنار رستوران و یا تغییر دکوراسیون دست زد. مکدونالد از مدل تجاری جالبی استفاده میکند. این شرکت با خرید و افتتاح رستورانهای خود در نقاط مهم شهرها به نوعی در حوزه املاک نیز فعال میباشد. البته این سیاست با توجه به متفاوت بودن شرایط در کشورهای مختلف تغییر میکند.
با وجود اینکه مکدونالد به عنوان یکی از شرکتهای بزرگ و به ظاهر موفق دنیا شناخته میشود اما تعداد افرادی که نسبت به نوع فعالیتها و محصولات این شرکت انتقاد دارند کم نیست. توسعه شرکتها و محصولاتشان در سطح جهانی اگرچه سود زیادی را برای صاحبان این نوع شرکها همراه دارد اما از طرف دیگر داشتن مشتریان و مخاطبان بیشتر مسلما انتظارات زیادی را نیز به همراه دارد، مسألهای که عمدتا تحت تاثیر سود مالی قرار گرفته و زیاد به آن توجه نمیشود و همین موضوع باعث بوجود آمدن و گاها تشدید انتقادات از این شرکتها میشود. شرکت مکدونالد نیز از این قاعده مستثنی نیست.
روز جهانی ضد مک دونالد
پس از توسعه مکدونالد در سطح جهانی، رفته رفته برخی مسائل و مشکلات اخلاقی شهرت این شرکت را تحت تأثیر قرار داد و رفته رفته به تعداد معترضان ضد مکدونالد افزود. معترضین حتی روز 16 اکتبر را "روز ضد مکدونالد" نامگذاری کردند. این اعتراضات آنجا خود را نشان داد که در شورشهای ضد سرمایهداری در انگلیس، رستورانهای مکدونالد اولین جایی بود که مورد حمله قرار گرفت. البته بیشترین آسیبی که به شهرت مکدونالد وارد شد در خصوص دادگاه مکلیبل (McLibel) بود. در این پرونده شرکت مکدونالد از فعالانی که به توزیع دستنوشتههایی با موضوع "مشکل مکدونالد چیست" کرده بودند شکایت کرد و انتظار داشت که دادگاه به سرعت حکمی سنگین برای متهمان صادر کند. در عوض این پرونده نزدیک به دو سال و نیم در جریان بود و به یکی از طولانیترین پروندههای تاریخ قضایی انگلیس تبدیل شد.
تجمع مخالفان در مقابل یکی از رستورانهای مکدونالد
مکدونالد، دشمن سلامت انسان
یکی از بیشترین انتقاداتی که مکدونالد طی 30 سال اخیر با آن مواجه بوده مربوط به غذایی است که در رستورانهای آن به مشتریان عرضه میشود. منتقدین معتقدند که غذاهای عرضه شده در مکدونالد یکی از عوامل اصلی شیوع چاقی در میان مردم آمریکا و دیگر کشورهای پیشرفته است. مطالعات پزشکی نشان میدهد که میزان افزایش وزن در میان افراد انگلیسی بیش از دیگر کشورهای اروپا در حال بالا رفتن است و یک پنجم از مردم انگلیس به شکل خطرناکی از افزایش وزن رنج میبرند ( و این در حالی است که مکدونالد در انگلیس دارای بیش از 1200 شعبه است).
میزان مرگ و میر ناشی از چاقی مفرط در آمریکا بیش از 300 هزار نفر در سال است که درصد بالایی از چاقی افراد ناشی از مصرف فستفود است. حال اینکه میزان مرگومیر ناشی از مصرف سیگار در همین کشور حدود 400 هزار نفر است. اینجاست که سهم و نقش مکدونالد به عنوان بزرگترین رستوران فستفود در آمریکا و جهان نمود بیشتری پیدا میکند. پس از بررسی ارزش غذایی محصولات مکدونالد مشخص شد که غذایی مانند بیگ مک (Big Mac ) و یا مرغ سرخ کرده دارای 910 کالری، 46 گرم چربی (که 13 گرم آن چربی اشباع شده است) است و این بدان معناست که این شرکت استانداردهای رژیم غذایی آمریکا را رعایت نمیکند. علاوه بر چاقی مفرط، دیابت، فشار خون، بیماریهای قلبی و سرطان نتایج استفاده از چربی زیاد، شکر و نمک است ( موادی که به شکل یکجا و به میزان بالا در محصولات مکدونالد وجود دارند).
تاثیر استفاده از رژیم غذایی مکدونالد در فیلم انتقادی مورگان اسپورلاگ (Morgan Spurlock) به وضوح دیده میشود، جایی که او چیزی جز مکدونالد را در وعدههای غذایی خود استفاده نمیکند و در نتیجه با 11 کیلو اضافه وزن، افزایش 60 واحدی کلسترول و از دست دادن کبد خود مواجه میشود. وی دچار سردرد و افسردگی شده و در نهایت به مصرف مکدونالد اعتیاد پیدا میکند.
افزایش اعتراضات از سوی حامیان حیوانات
جبهه دیگری از اعتراضات از سوی افرادی است که معتقدند که حیوانات نیز همانند انسانها به عنوان یک موجود زنده بوده شایسته احترام هستند. مکدونالد به دلیل نحوه رفتار با حیوانات قبل از کشتن و با هدف لذیذتر شدن غذا، به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است. این شرکت بزرگترین ترویجکننده غذاهای گوشتی و بزرگترین مصرفکننده گوشت گاو، دومین مصرفکننده گوشت مرغ در دنیا برای محصولات خود میباشد. هجمه انتقادات مربوط به نحوه برخورد با حیوانات در محلهای نگهداری و کشتارگاههای مکدونالد است. بر اساس مطالب ارائه شده در دادگاه مکلیبل، در مرغداریهای مکدونالد در فضایی کمتر از یک متر و بدون نور تعداد زیادی از این حیوانات نگهداری میشود که نتیجه آن 44 درصد ناهنجاری و مشکلات دیگر بهداشتی برای این حیوانات است. در محلهای دیگر نگهداری حیوانات متعلق به مکدونالد نیز همین شیوه رفتار اعمال میشود. علاوه بر شرایط نگهداری، مکدونالد برای نحوه کشتن حیوانات در کشتارگاهها نیز با هجمه انتقادات مواجه شده است.
اعتراض به نحوه برخورد مکدونالد با حیوانات
خوراک Foie Gras برای اشراف و ثروتمندان
یکی دیگر از مواردی که باعث افزایش اعتراض مخالفان مکدونالد شده است مربوط به یکی از غذاهای عرضه شده در این رستوران به نام Foie Gras است.
این غذای گرانقیمت که علاوه بر مکدونالد در رستورانهای KFC نیز عرضه میشود از جگر پرندگان تهیه می شود. برای تهیه این غذا، جگر پرنده باید از چربی زیاد و حجم بالایی برخوردار باشد و از آنجا که در حالت طبیعی امکان وقوع این امر وجود ندارد، حجم بالایی از غذای چرب و دارای روغن بالا به وسیله دستگاه و به زور به پرنده خورانده میشود.
سپس پرنده در قفسی کوچک بدون حرکت قرار داده میشود تا چربی بیشتری در بدن او ایجاد شود. این شیوه رفتار با حیوانات که به شکل بیرحمانهای صورت میگیرد اعتراضات بسیاری را در پی داشته است.
مراحل تولید Foie Gras
مکدونالد و محیط زیست
شرکتها در قبال محیط زیست نیز مسؤول هستند و نباید به آنها به عنوان یک ابزار سودآور بنگرند. این مسأله از اهمیت بسیاری برخوردار است زیرا منعکسکننده تصویر شرکت و احساس و ادراک مشتریان آن شرکت است. برای مثال طی یک نظرسنجی از سوی وال استریت ژورنال 53 درصد از مردم به دلیل مسائل و مشکلات محیطی مربوط به محصول یا تولید کننده از خرید آن محصول امتناع میکنند. جدیترین نگرانی محیطی نسبت به مکدونالد این است که این شرکت برای ایجاد یک چراگاه وسیع در برزیل به تخریب جنگلهای بارانی آن منطقه اقدام کرده است. این اقدام نه تنها موجب از بین رفتن منابع طبیعی میشود بلکه بر گرم شدن کره زمین نیز تاثیرگذار است، زیرا جنگلهای بارانی نقش مهمی در مکانیزم جذب دی اکسد کربن هوا دارند.
تخریب جنگلهای آمازون برای ایجاد چراگاههای مکدونالد
نقض حقوق کارگران
یکی دیگر از انتقاداتی که همواره مکدونالد با آن مواجه بوده مربوط به شرایط کار و سیاستهای این شرکت در قبال کارکنانش است. این شرکت دارای بیش از یک و نیم میلیون نفر کارمند در سراسر دنیاست که بیش از نیمی از آنها افراد زیر 21 سال هستند. سیاست شرکت در استخدام افرادی با این محدوده سنی به این معناست که بیش از نیمی از کارکنان مکدونالد از حداقل حقوق برخوردار هستند. وارد شدن عبارت McJOB در سال 2003 در فرهنگ لغت وبستر که به معنی نوعی از کار با حقوق پایین است نیز بیانگر این موضوع است.
یکی دیگر از مشکلاتی که کارکنان این شرکت با آن مواجه هستند کار در شرایط نامناسب،تبیض نژادی، بالا بودن غیر قانونی ساعت کار و پایین بودن شرایط بهداشتی و ایمنی در محیط کار است. البته به دلیل عدم وجود اتحادیههای کارگری در درون مکدونالد، اقدامی در خصوص تغییر شرایط کارکنان این شرکت صورت نگرفته است. بر اساس نظریه سهامداران میلتون فریمن، نیازها و انتظارات کارکنان به اندازه انتظارات مشتریان از اهمیت بالایی برخوردار است.
کودکان قربانی سیاستهای بازاریابی مکدونالد
اریک اسکلوسر (Eric Schlosser) در کتاب خود با نام ملت "وابسته به فستفود" که در سال 2001 به چاپ رسید به انتقاد از سیاستهای بازاریابی مکدونالد پرداخت. به عقیده وی این شرکت با ایجاد سیاستهای بازریابی به تقلید از شرکت والت دیزنی و ایجاد شخصیتهایی مانند دلقک رونالد مکدونالد و همراهش برای جذب بازار کودکان تمرکز ویژهای کرده است. به عقیده کارشناسان بازاریابی این اقدام نه تنها موجب جذب کودکان، بلکه خانوادههای آنها نیز میشود. از همه مهمتر این تاکتیک موجب حفظ محبوبیت این برند در دوره بزرگسالی و ایجاد نوعی حس نوستالژی در میان افراد خواهد بود.
به عقیده اسکلوسر، مکدونالد با نفوذ در میان مدارس از طریق اسپانسرشیپ موفق به کاهش مالیاتهای خود شده است. بر اساس منابع وی 80% کتابهایی که از سوی فرد یا موسسهای مورد حمایت مالی قرار میگیرند حاوی مطالبی به سود حمایتکننده کتاب هستند و مسلما مکدونالد نیز از این قاعده مستثنی نیست.
به عقیده نویسنده بی احترامی به حامیان مالی در مدارس با مجازات همراه خواهد بود. یکی از این موارد مربوط به دانش آموزی به نام مایک کامرون بود که به دلیل پوشیدن لباسی به رنگ آبی (که نماد شرکت پپسی، رقیب کوکاکولا است) در روز کوکاکولا (Coke Day) و هماهنگ نبودن با لباس مشکی و قرمز دیگر دانشآموزان، از تحصیل معلق شد.
با توجه به انتقادات موجود و تلاشهای مکدونالد در جهت رفع کمبودها و بهبود شیوه عملکرد (بر اساس ادعای مدیران شرکت) واضح است که سیاستهای اخلاقی این شرکت تنها در حد شعار بوده و اقدامی تاثیرگذار در جهت تغییر و بهبود شرایط از سوی شرکت صورت نگرفته است. بیشتر تلاشها حالت توصیفی داشته و بر اساس اهداف آینده ترسیم شده است و نه آنچه تا کنون انجام شده است. به عبارت ساده تر تلاشهای این شرکت بیشتر در جهت امیدوار نگه داشتن مردم به بهبود شرایط در اینده است تا مطمئن ساختن آنها.
مکدونالد، یکی دیگر از حامیان اصلی رژیم صهیونیستی
افتتاح اولین شعبه مکدونالد در اسرائیل به سال 1993 در تلآویو بازمیگردد. این شرکت دارای 80 رستوران و 3000 کارمند اسرائیلی است. مکدونالد نیز همانند دیگر شرکتهای بزرگ آمریکایی یکی از حامیان بزرگ اسرائیل به شمار میرود. جک ام. گرینبرگ (Jack M. Greenberg) که ریاست این شرکت را بر عهده دارد مدیر افتخاری اتاق بازرگانی مشترک آمریکا-اسرائیل و موسسه Metropolitan Chicago است.بر اساس وبسایت صندوق سرمایهگذاری یهودیان شرکت Metropolitan Chicago شرکت مکدونالد یکی از حامیان اصلی این صندوق بهشمار میرود. این شرکت از طریق کمیته اسرائیلی خود در این صندوق در راستای حفظ و تقویت حمایت اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک آمریکا از اسرائیل در تلاش بوده و به مانیتورینگ و در صورت لزوم پاسخ به پوشش رسانهای اسرائیل مشغول است.
صندق سرمایهگذاری یهود مجری برنامه مسافرت تابستانی خانوادگی به اسرائیل است. در این برنامه خانوادهها به بازدید از پایگاههای نظامی اسرائیل و ملاقات با سربازان اسرائیلی میپردازند. این صندوق در راستای مشارکت در برنامه اسرائیل سالانه 1.3 میلیون دلار برای توسعه شهرک صهیونیستی Kiryat Gat و برنامه های عمرانی در آن کمک مالی اختصاص داده است.
منابع:
1 BurgerBusiness. 2012-01-25. http://www.burgerbusiness.com/?p=9168 McDonald's History". Aboutmcdonalds.com. Retrieved 2011-07-23.
2 http://www.interbrand.com/en/best-global-brands/best-global-brands-2008/best-global-brands-2011.aspx
3 McDonald's wants a digital-age makeover".
4 Sweney, Mark (2006-04-20). "Not bad for a McJob?". London: The Guardian. Retrieved 2009-03-30.
5 Allen, R.L. (2004) ‘Act Responsibly: Corporate good deeds help communities and build long term business’, Nation’s Restaurant News (Magazine) 38(36), 22. Purchased and retrieved PDF file from http://archives.lf.com/preview.cfm?ID=2004250169922&SC=Act+Responsibly&CFID=3442278&CFTOKEN=41845483 on 12/11/2005.
6 Baker, G. (2005). ‘From a pioneer to a pariah as Golden Arches celebrates 50 years’, Times Online April 16. Retrieved from http://www.timesonline.co.uk/article/0,,11069-1571623,00.html on 19/04/05.
7 Carroll, A.B. and Buchholtz, A.K. (2000) Business and Society: Ethics and Stakeholder Management. South Western College (Cincinnati).
8 Caterer-online.com (2004). ‘Company A-Z: McDonalds’. Retrieved from http://www.caterer-online.com/facts/companydetail.asp?lSiteSectionID=19&companyID=17 on 12/4/05. Cochran, P. (1994). ‘Reflections on stakeholder theory’, Business and Society (33) 1, 82-131. Elkington, J. Cannibals With Forks: The triple Bottom Line of 21st Century Business. Capstone (Oxford).
9 ‘Fast Food Pitfalls’ (2005). Retrieved from http://www.hendrickshosp.org/news.htm on 12/3/2005.
10 Freeman, R.E. (1984) Strategic Management: a stakeholder approach. Pitman (Boston).
11 Beauchamp, T. and Bowie, N. (2004). Ethical Theory and Business, Seventh Edition, New Jersey: Pearson Prentice Hall. (anything labelled Friedman)
12 Grarber, A. (2004) ‘Health initiatives catapult McDonald’s to top of corporate citizens list’, Nation’s Restaurant News 38(40). 140.
13 Hawken, Paul. (2002) ‘On Corporate Responsibility: A Ronald McDonald Fantasy’, San Francisco Chronicle, June 2nd. Retrieved from http://www.sfgate.com/cgi-bin/article.cgi?f=/c/a/2002/06/02/ED72039.DTL&hw=Ronald+McDonald+Fantasy&sn=001&sc=1000 on 12/12/2005.
14 Heinrich, M. (2002). ‘Exposing McDonald’s to the law’, Ecologist 32(7).
15 ‘Inside the McLibel trial’ (1995). Earth Island Journal 10(1).
16 Lampe, J. and Finn, D. (1992) ‘A model of auditors' ethical decision processes’, Auditing: A Journal of Practice and Theory (Supplement) 11: 33-59.
17 McDonald’s Worldwide (2004). ‘Corporate Responsibility Report’.
18 McEwan, T. (2001) Managing Values and Beliefs in Organisations. Financial Times/Prentice Hall.
19 McMans Depression and Bipolar Weekly (2004). ‘Diet and Obesity’. Retrieved from http://www.mcmanweb.com/diet_obesity.htm on 12/10/2005.
20 McSpotlight.org (2005) ‘Environment’. Retrieved from http://www.mcspotlight.org/issues/environment/index.html on 12/10/05.
21 McSpotlight.org (2005) ‘McDonald’s and Animals’. Retrieved from http://www.mcspotlight.org/issues/rants/animals.html on 12/10/05.
22 McSpotlight.org (2005) ‘McDonald’s and Employment’. Retrieved from http://www.mcspotlight.org/issues/rants/employment.html on 12/10/05.
23 McSpotlight.org. (2005) ‘The McLibel Trial’. Retrieved from http://www.mcspotlight.org/case/index.html on 12/10/2005. Parker, M. (1998) Ethics & Organisations. Sage.
24 Prince, J.S. and Denion, R.A. (1992). ‘Launching a new business ethic’, Industrial Management 34(6). 15-19.
25 Schlosser, E. (2001). Fast Food Nation. Penguin.
26 Smith, S. (2003) ‘McDonald’s’, America’s Greatest Brands II, 80-81. Retrieved from http://www.americasgreatestbrands.com on 12/4/05.
27 Spurlock, M. (2004) ‘Super Size Me (DVD)’.
28 Strategic Direction (2002). ‘McDonalds jumps on the CSR bandwagon’, Strategic Direction 18(9). 8-11. Retrieved from http://www.emeraldinsight.com/Insight/ViewContentServlet?Filename=Published/EmeraldFullTextArticle/Articles/0560180902.html on 12/12/2005.
29 Svoboda, S. and Hart, S. (1995). ‘Case A: A McDonald’s Environmental Strategy’, Pollution Prevention in Corporate Strategy, March. Retrieved from http://www.p2pays.org/ref/12/11858.pdf on 12/10/2005.
30 Teather, D. (2004). ‘McDonald’s seeks to assuage critics’, The Guardian August 6.
31 Sweeney, M. (2004). ‘McDonald’s axes Golden Arches for health focus’, Marketing.
32 Transport and General Workers Union (2004). ‘Government lets McDonald’s get away with low pay shame’. Retrieved from http://www.tgwu.org.uk/Templates/News.asp?NodeID=90633&int1stParentNodeID=42438&int2ndParentNodeID=89397&Action=Display on 12/4/05.
33 Verschoor, C.C. (2001). ‘Why do unfortunate things happen to good corporate citizens?’, Strategic Finance 83(5). 20-21.
Walsh, C. (2003). ‘Big Problems for Big Food as courts reach bursting point’, The Observer, July 13th. Retrieved from http://observer.guardian.co.uk/business/ethics/story/0,12651,997084,00.html on 10/4/2005.
34 Wells, C. (1998) ‘Corporate Responsibility’, Encyclopedia of Applied Ethics, 653-660.
35 Wood, V. (2002). ‘McDonald’s Social Responsibility Report – A Review’, Business Respect, 20th April. Retrieved from http://www.mallenbaker.net/csr/nl/28.html#Anchor-McDonald's-12723 on 12/4/05.