یک اندیشکده آمریکایی در مقاله‌ای آورده است که دشمنی‌ها بین قدرت‌های برجسته خاورمیانه تشدید شده، و سیاست آمریکا مبنی بر قدرت بخشیدن به ایران و واگذار کردن مسئولیت حفظ ثبات منطقه به این کشور، نیز موجب افزایش این دشمنی‌ها خواهد شد.

به گزارش مشرق، اندیشکده مرکز نشنال اینترست در مقاله‌ای به قلم داو اس. زاکیم نائب رئیس این اندیشکده آمریکایی و مؤسسه تحقیقات سیاست خارجی و همچنین معاون اسبق وزیر دفاع آمریکا در سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ می‌نویسد: در بخش اعظم یکصد سال گذشته، عربستان سعودی، ترکیه و ایران روابط مناسبی را با یکدیگر داشته‌اند. اختلافات بین هرکدام از این کشورها نسبتاً کوتاه بوده و هرگز به درگیری مسلحانه منتهی نشده است. این شرایط احتمالاً –حداقل در کوتاه‌مدت- دوام خواهد داشت.


• عربستان در مقابل ایران قرار گرفته است•

به هر حال، جنگ‌های داخلی در یمن و سوریه عربستان را در برابر ایران و عوامل نیابتی آن قرار داده است. ترکیه، عربستان و ایران هرکدام منابع مالی و تسلیحاتی را برای طرفین مختلف جنگ داخلی سوریه فراهم کرده‌اند. عربستان سعودی و متحدانش نقش مبارزاتی آشکارتری را در جنگ داخلی یمن داشته‌اند و حملات هوایی و نیروی زمینی بالقوه را علیه حوثی‌های تحت حمایت ایران گسیل داشته‌اند. تاکنون، تهران بر سر بمباران‌های رخ داده در یمن تنها وارد جنگ لفظی با یمن شده، که اگر ایرانیان تصمیم بگیرند حمایت نظامی مستقیم‌تری از هم‌مذهب‌های زیدی خود داشته باشند به سادگی ممکن است این جنگ لفظی تشدید شود.

• مداخله عربستان در یمن موجب نگرانی است •

رقابت سعودی-ایرانی موجب سخنان تندی شد که در حین بازدید نخست‌وزیر عراق، «العبادی» در آوریل ۲۰۱۵ از واشنگتن بیان گردید. «العبادی» ضمن تأکید بر اینکه مداخله عربستان در یمن «بیش از حد پیش رفته است»، به وضوح به نگرانی عراق از این مسئله اشاره کرد که عربستان در یمن «عملیات طوفان قاطعیت» را در پیش گرفته که یادآور نام جنگ ۱۹۹۱ علیه عراق است.


• اختلاف ترکیه با عربستان نیز بیشتر از گذشته عمق یافته است •

قابل توجه آنکه وقتی اتحادیه کشورهای عرب گزارش ۲۹ مارس ۲۰۱۵ خود را صادر کرد به مداخله قدرت‌های خارجی در درگیری‌های عربی اشاره کرد. «نبیل العربی»، دبیر کل اتحادیه عرب به وضوح بیان کرد که این ارجاع به ایران، اسرائیل و ترکیه است. در حالی که ایران هدف آشکار و اسرائیل هدف معمول است، لحاظ کردن ترکیه نشانگر بدبینی عمیقی است که عربستان و متحدان عربش نسبت به انگیزه‌ها و اهداف منطقه‌ای آنکارا دارند. وزارت خارجه ترکیه شدیداً این اظهارات را رد کرد، اما ضمن سرزنش مصر برای اظهارات «العربی»، به سادگی وسعت اختلافات بین آنکارا و نه تنها مصر، بلکه به ویژه اختلافش با دیکتاتوری‌های عربی خلیج فارس را نشان داد. شکاف بین ترکیه و عربستان سعودی به هیچ عنوان به شدت اختلاف بین ایران و ریاض نیست، اما به وضوح در حال افزایش است.

• سیاست آمریکا در قبال خاورمیانه تغییری اساسی داشته است •

در عین حال، تلاش ایران برای رسیدن به توانمندی هسته‌ای احتمالاً هم ترکیه، که روابطش با ایران هنوز صمیمی است، و هم عربستان را تشویق خواهد کرد که به دنبال توانمندی هسته‌ای مختص خود باشند، و یک مسابقه تسلیحات هسته‌ای را به راه می‌اندازد که تنها با دستیابی امارات و مصر به تسلیحات هسته‌ای پایان می‌یابد.

نکته مضحک نهفته در پس تمام این تغییرات آن است که مداخله آمریکا در عراق در سال ۲۰۰۳ قرار بود موجب خلق نظم دموکراتیک و باثباتی در منطقه شود. در عمل، این مداخله نتیجه‌ای کاملاً عکس داشته است. روی‌هم‌رفته، نادرست نیست اگر مدعی شویم که آمریکا در مقابل فروپاشی نظم خاورمیانه، نقشی غیرفعال دارد. به هر حال، مهم‌تر از غیرفعال بودن، چیزی است که به نظر می‌رسد تغییری بنیادین در رویکرد آمریکا در قبال خاورمیانه، حداقل تا زمان باقی ماندن دولت رئیس‌جمهور «باراک اوباما» در قدرت، باشد. به نظر می‌رسد که واشنگتن آماده است که به دکترین قدیمی «ریچارد نیکسون» مبتنی بر دادن نقش حفظ ثبات در منطقه به ایران روی بیاورد.

• آمریکا آماده کاهش روابط خود با متحدان قدیمی خود در منطقه است •

در عین حال، ظاهراً دولت آماده است که روابط خود با اسرائیل، عربستان سعودی و ترکیه را کاهش دهد. در مورد ترکیه، واشنگتن از تعهدات امنیتی خود، یا در واقع از روابط نسبتاً دوستانه‌اش فاصله نخواهد گرفت، درست همانطور که حتی اگرچه ایران را به عنوان یک قدرت مهم خلیج فارس ارتقاء داده، اما در عین حال روابط خوب خود با عربستان سعودی را حفظ کرده است. به هر روی، این روابط دیگر به اندازه گذشته صمیمی نیستند؛ همانطور که رئیس‌جمهور ترکیه، «رجب طیب اردوغان» دیگر مثل گذشته رابطه‌ای صمیمی با رئیس‌جمهور «اوباما» ندارد، و به زودی عربستان و اسرائیل هم متوجه می‌شوند که آغوش واشنگتن دیگر با گرمی و صمیمیت گذشته به روی آنها باز نیست.

• توافق اتمی باعث احیای نقش برجسته ایران در منطقه می‌شود •

البته اگر اوباما در اجرای طرح با تهران و برنامه هسته‌ای آن به نتیجه چشمگیری نرسد، دکترین «اوباما» دستاورد اندکی خواهد داشت. به هر حال، اگر توافقی که فعلاً حاصل شده واقعاً تصویب و اجرا شود، این خطر جدی وجود دارد که ایران بتواند موضع برجسته خود در منطقه را با چند محدودیت در رفتارها خود احیا کند، و بنابراین یک محرک جدید و خطرناک، نه تنها برای خاورمیانه بلکه برای تمام نظام بین‌المللی، رقم خواهد خورد.

منبع: اشراف