با ورود بحران سوریه به مرحله به دست گرفتن سلاح و آغاز فعالیت گروه های مسلح تروریستی، جماعت اخوان المسلمین این کشور نیز اقدام به تشکیل گروه هایی مسلح و وابسته به خود نمود و پای به عرصه مبارزه مسلحانه علیه نظام سوریه گذاشت.

گروه بین‌الملل مشرق - با آغاز با بحران سوریه در 15 مارس 2011 میلادی تغییر و تحولات متعدد و مهمی در گروه جماعت اخوان المسلمین سوریه روی داد، جماعتی که به دلیل ممنوع الفعالیت بودن در این کشور، اغلب رهبران آن حدود سه دهه است که در خارج از سوریه به سر می برند و با کلید خوردن بحران تلاش کرد، از شرایط پیش آمده برای تحقق اهداف و منافع خود بهره برداری کند، به همین دلیل از همان ابتدا به یکی از بازیگران مهم عرصه سوریه و فعالیت علیه نظام در این کشور تبدیل شد.

با ورود بحران سوریه به مرحله به دست گرفتن سلاح و آغاز فعالیت گروه های مسلح تروریستی، جماعت اخوان المسلمین این کشور نیز اقدام به تشکیل گروه هایی مسلح و وابسته به خود نمود و پای به عرصه مبارزه مسلحانه علیه نظام سوریه با هدف براندازی آن و به دست گرفتن قدرت در این کشور گذاشت.

پیش از ورود به بحث، لازم به یادآوری است که منع جماعت اخوان المسلمین از فعالیت در سوریه به سال 1982 میلادی باز می گردد و این مطلب تلاش دارد، مهمترین تغییر و تحولات رخ داده در این جماعت با آغاز بحران سوریه و عمده فعالیت هایی که در طول این مدت داشته را بررسی کند.

ظهور زنان در جماعت اخوان المسلمین سوریه
مدتی پیش از آغاز بحران سوریه یکی از مهمترین تحولاتی که جماعت اخوان المسلمین این کشور شاهد آن گردید، فعالیت زنان در این جماعت بود. این فعالیت زمانی اهمیت می یابد که هرچه می گذشت، نقش این زنان در جماعت پر رنگ تر و مهمتر می شد. به گونه ای که پس از مدتی مناصب حساس و مهمی را در این جماعت و تصمیم گیری های آن برعهده گرفتند.

در این راستا بود که مشاهده کردیم، طی انتخابات برگزار شده در سال 2014 میلادی در جماعت، 6 زن به مجلس شورای اخوان المسلمین راه یافتند و 2 نفر از آنها مناصب رهبری را در جماعت تصدی کردند و انتظار می رود، شمار تصدی این مناصب توسط زنان بیش از پیش افزایش یابد.

از دیگر تحولات رخ داده در جماعت، اقدام برخی از اعضای زن آن در فوریه 2013 میلادی به انتشار نشریه ای به نام «العهد» و توزیع آن در مناطق تحت تصرف این جماعت کردند.





همچنین این زنان گروه های مردمی و جمعیت هایی تحت عنوان جمعیت های خیریه برای کمک به معارضان از جمله نظامیانی کردند که از صفوف ارتش سوریه فرار می کردند و یا خانواده های معارضان مسلح و غیر مسلح تحت پیگرد دستگاه های امنیتی به شمار می آمدند.

اغلب زنانی که در این برهه زمانی به جماعت ملحق شده یا فعالیت خود را آغاز کرده و از سر گرفتند، در دهه سنی 20 تا 35 سال بودند، به گونه ای که 10 درصد اعضای جماعت در دایره جوانان را این زنان تشکیل می دادند.

تشکیل گروه های مسلح و پیوستن به اقدامات مسلحانه
در مارس 2012 میلادی جماعت اخوان مسلمین تلاش کرد با پیوستن به اقدامات مسلحانه و تشکیل گروه های مسلح وارد عرصه مبارزه با نظام سوریه از یک سو و دیگر گروه های مسلح تروریستی فعال در این کشور از جمله داعش شود که داعیه براندازی نظام در سوریه و سیطره بر این کشور و حاکمیت بر آن را داشتند، اگرچه در این راه با برخی گروه های مسلح تروریستی نیز ائتلاف ها و اتحادهایی را تشکیل داد.

در این مدت شمال سوریه از استان «ادلب» که در شمال غربی این کشور قرار دارد، مهمترین منطقه ای بود که جماعت اخوان المسلمین و اعضا و عناصر وابسته به آن در آنجا فعالیت داشتند.
به همین دلیل جماعت اخوان المسلمین تلاش کرد، روابط خود را با دوستان و خاندان ها و شبکه های دوست و هم پیمان خود در این مناطق حفظ کند.

طی سال 2013 میلادی که دیگر بحران سوریه وارد مرحله نظامی شده بود، جماعت اخوان المسلمین کمیته ای به نام «هیات سپرها» را تشکیل داد که به نوعی مسئولیت فعالیت های مسلحانه این جماعت را برعهده داشت.



در این راستا «هیات سپرها» در طول سال 2013 میلادی سلاح های پیشرفته ای مانند سیستم های پدافند هوایی قابل حمل، توپ، تانک و انواع سلاح های سبک را از کشورهای نفت خیر عربی حوزه خلیج فارس دریافت کرد و عملیات های مسلحانه و تروریستی خود را در سوریه آغاز کرد.
ریف ادلب و ریف حمص مهمترین مناطق فعالیت مسلحانه و تروریستی جماعت اخوان المسلمین طی سال 2013 میلادی بودند و به میزانی کمتر و به صورت پراکنده مناطقی از استان های حلب، حماه و ریف دمشق نیز شاهد عملیات هایی توسط گروه های وابسته به این جماعت بود.

آغاز اختلاف بین گروه های مسلح وابسته به جماعت
تشدید درگیری های مسلحانه و توسعه دامنه آنها، از جمله مناطقی که داعش به تصرف خود درمی آورد، جرقه اختلاف بین دو جناح از گروه های مسلح وابسته به جماعت اخوان المسلمین را روشن کرد.

این اختلافات بین گروه های مسلح وابسته به جماعت در استان حماه و گروه های مسلح دیگر وابسته به اخوانی ها در استان حلب بروز کرد و اساس اختلاف نیز به دست گرفتن قدرت در جماعت بود و بهانه این اختلاف نیز مخالفت گروه های مسلح فعال در حلب از وابستگی به هیات سپرها بود که نام خود را به «هیات سپر انقلاب» تغییر داده و توسط «ریاض الشقفه»، از اخوانی های شهر «حماه» و رهبر سابق این جماعت تشکیل شده بود.



با پیوستن گروه های تندرو و افراط گرای مسلح به هیات سپر انقلاب و افزایش نفوذ گروه های مسلح تروریستی در مناطق تحت تصرف جماعت اخوان المسلمین، جناح حلب جماعت اخوان المسلمین تصمیم گرفت، از گروه های مسلحی حمایت کند که آنها را گروه های میانه رو می خواند و گروه هایی مانند «لواء التوحيد» را در بر می گرفت.

برای مدتی نیز این جناح اخوان المسلمین با رد هرگونه اقدام نظامی بر فعالیت های حزبی مانند فعالیت های رسانه ای و سیاسی و تبلیغاتی تمرکز کرد.
این درحالی است که بروز این اختلاف سیاسی بین دو جناح اخوان المسلمین نقش بسزایی را در ناکامی و شکست فعالیت های هیات سپر انقلاب بازی کرد تا در مقابل داعش از شرایط پیش آمده به سود خود بهره برداری کند و مناطق تحت نفوذ این جماعت را تصرف کند.

اما این پایان کار نبود، بلکه با ادامه شکست ها و ناکامی های گروه های مسلح وابسته به جماعت اخوان المسلمین، این گروه ها به تدریج حمایت مالی و نظامی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را نیز از دست دادند.

ترکیه مامن جماعت اخوان المسلمین در تبعید
اغلب رهبران جماعت اخوان المسلمین سوریه هم اکنون در ترکیه به سر می برند و این کشور به مامن مناسبی برای رهبران این جماعت تبدیل شده و این موضوعی است که همواره مورد انتقاد معارضان دولت ترکیه است.

در این راستا جماعت اخوان المسلمین در ژوئن سال 2013 اقدام به تشکیل حزبی سیاسی کرد، اما تشدید انتقادها از دولت اردوغان به خاطر حمایت هایش از این جماعت، حزب حاکم عدالت و توسعه ترکیه را واداشت تا خواستار تعویق تشکیل این حزب توسط اخوانی های سوریه شود.
در این اواخر عربستان سعودی نیز به جمع حامیان منطقه ای جماعت اخوان المسلمین ملحق شده است، در حالی که در زمان زمامداری «عبد الله بن عبد العزیز»، پادشاه سابق عربستان، ریاض از جمله دشمنان سرسخت اخوانی های سوریه شمرده می شد.



منابع درآمد جماعت اخوان المسلمین
مهمترین منابع درآمد جماعت اخوان المسلمین سوریه را در این برهه صرف نظر از دریافت حق عضویت، کمک های مالی صورت گرفته به آن تشکیل می دهد که از سوی خاندان های ثروتمند و متمول عرب حاشیه خلیج فارس و همچنین حکومت های آنها به این جماعت انجام می شود.
اگرچه شقفه دریافت چنین کمک هایی را رد و ادعا کرده که جماعت از درآمدهای خاص خود نیازهای مخارجش را تامین می کند، اما مدارک مستندی وجود دارد که نشان می دهد، چنین کمک هایی از سوی جماعت دریافت شده است.

بهره بردن از شبکه گسترده جمعیت های خیریه و نفوذ در مساجد از دیگر منابع درآمد اخوان المسلمین شمرده می شود که اموالی را برای کمک به این جماعت جمع آوری می کند.

جماعت چگونه به فعالیت خود ادامه می دهد؟
سوالی که در اینجا مطرح می شود، این است، درحالی که اغلب رهبران جماعت اخوان المسلمین در خارج سوریه به سر می برند، این جماعت چگونه به فعالیت خود در این کشور ادامه می دهد؟
جماعت اخوان المسلمین برای فعال کردن اعضا و گروه هایش در سوریه از راهبردی استفاده می کند که بر 4 محور متمرکز است و طی آن تلاش می کند، صرف نظر از اعضا و هواداران خود، برای کسب هم پیمانان و مزدوران بیشتر در میان معارضان سوری و گروه های مسلح تروریستی از آنها حمایت مالی به عمل آورد.

گروه های تروریستی موسوم به كتيبة الفاروق فعال در حمص و «لواء التوحيد» فعال در حلب و «صقور الشام» فعال در منطقه جبل الزاوية، از توابع ادلب و «أحرار الشام» در ادلب از جمله گروه های مسلحی هستند که گفته می شود، در سوریه مورد حمایت مالی و نظامی جماعت اخوان المسلمین این کشور قرار دارند.



غیر از آن، این جماعت تلاش می کند، شبکه های قدیمی روابط خانوادگی و خاندانی را نیز جهت جذب اعضا و حامیان بیشتر فعال کند.
سومین اصل مورد اتکای این جماعت خرید وفاداری رهبران و شخصیت های محلی است و چهارمین اصل مورد تبعیت جماعت، استفاده از قدرت و نفوذ خود بین معارضان خارجی جهت سیطره بر گروه های داخلی است.

به گفته «علي صدر الدين البينانوني»، دبیرکل سابق جماعت اخوان المسلمین سوریه، هم اکنون در این کشور اعضای وابسته به جماعت به 3 گروه تقسیم می شوند:
یک: افرادی که در بازداشت دولت سوریه هستند
دو: کسانی که در خفا فعالیت می کنند
سه: اعضای جدید که اگرچه جماعت آنها را عضو خود می داند، اما ارتباط سازمانی با آنها ندارد که بزرگ ترین گروه در میان سه گروه فوق الذکر است.