گروه فرهنگی مشرق - روزنامه ورایتی اخیرا در خبری اعلام نموده است که کمپانی انگلیسی gateway با نگارش فیلمنامه ای توسط ملیسا والاک (نامزد امریکایی اسکار بهترین فیلمنامه) قصد دارد تا درباه آخرین روزهای سلطنت پهلوی و زندگی محمد رضا شاه فیلمی بسازد با نام "شاه شاهان"، در اخبار آمده است که رابطه پنهانی امریکا با شاه و اشتباهاتی که وی انجام داده است و آنچه موجب پدید آمدن زمینه های انقلاب اسلامی شده از مضامین اصلی این فیلم خواهد بود. تهیه کننده این فیلم ری استون و کریس هوارد می باشد و کارگردان آن هنوز مشخص نیست. جالب اینجاست که کمپانی گیت وی سابقه کمی در عرصه فیلم سازی دارد و از طرفی این کمپانی پیوند های مستقمی با کانون های رسانه ای امریکا نیز دارد.
مسلم است که نمی توان در خصوص فیلمی که هنوز ساخته نشده است نظر داد اما تحرکات رسانه ای اخیر انگلیس به عنوان مثال مستندی که با نام "انقلاب 57" از شبکه انگلیسی و فارسی زبان "من و تو" پخش شد خود عیان کننده سمت و سوی کانون های رسانه ای انگلیس در خصوص وقایع انقلاب اسلامی می باشد.
حال پرسش اینجاست که انگلیس با ساخت چنین آثاری چه اهدافی را دنبال می کند؟ چرا اصرار به بر شماردن اشتباهات رژیم پهلوی دارد؟ و بازخوانی پرونده روزهای سرنگونی آخرین شاه ایران چه وجه ایجابی در پی خواهد داشت؟ پیام آن برای مخاطب ایرانی چه خواهد بود؟
پاسخ دادن به این پرسش ها آنچنان دشوار نیست اهداف اصلی کانون های رسانه ای انگلیس در به تصویر کشیدن عوامل اصلی وقوع انقلاب اسلامی عمدتا معطوف خواهد شد به دخالت امریکا در برخی از سیاست های اصلاحی مانند "اصلاحات ارضی و انقلاب سفید" که به وسیله کابینه امینی (که مورد اعتماد امریکا بود) و به پیشنهاد دولت روزولت انجام شد (انقلاب سفید عمدتا برای دفع خطر شوروی انجام شد و قرار بود که زمینداری و اشرافیت را تا حدودی از بین ببرد اما به دلیل عدم استحکام آن به شکست انجامید)، زیرا بسیاری از تحلیل گران وابسته انگلیس معتقد هستند که انقلاب سفید موجب پدید آمدن طبقات متوسط شهرنشین گردید که سرانجام همین طبقه زمینه های فروپاشی رژیم پهلوی را فراهم آوردند. انگلیس قصد آن دارد که بگوید این دخالت امریکا بود که کودتای 28 مرداد را طراحی کرد و زمینه های استبداد شاه را پس از سال 1332 فراهم آورد و اگر نه چه اشکالی داشت که امتیاز شرکت نفت جنوب در انحصار انگلیس باشد؟!
کانون های رسانه ای انگلیس قصد آن دارند تا بگویند اگر رژیم پهلوی از ابتدای امر آزادی عمل کاملی به عوامل ام آی سیکس در سفارت بریتانیا در ایران می داد نطفه های آغازین انقلاب سرکوب می شد و لذا خطر سرنگونی شاه نیز دفع می شد این در حالی ست که در عین فعالیت های علنی عوامل اطلاعاتی امریکا و انگلیس در ایران ناتوانی آنان در سرکوب نمودن انقلاب اسلامی کاملا آشکار بود.
تصویری که سرویس اطلاعاتی MI6 در سینما از خود ارائه می دهد عمدتا معطوف به ایجاد چهره ای قدرتمند و غیر قابل نفوذ از خود است این تصویر کاملا دروغ است و خاطرات پیتر رایت (کتاب "شناسایی و شکار جاسوس" ) از کارمندان ارشد MI6 در خصوص نفوذ حیرت انگیز عوامل ک.گ.ب در این دستگاه مبین ضعف این سرویس اطلاعاتی می باشد.
مسلما رجوع به سالهای انقلاب اسلامی و بر شماردن اشتباهات شاه یک وجه ایجابی برای مخاطبان ایرانی در بر خواهد داشت و آن این است که این فیلم بگوید ما قبول داریم که چنین اشتباهات انجام داده ایم و لذا دیگر آن را تکرار نخواهیم کرد در نتیجه یک فرصت دیگر به ما بدهید!
مستند "انقلاب 57" نیز در ادامه همین نگرش صراحتا تحریف وقایع انقلاب اسلامی بود در این مستند رژیم پهلوی شامل سیاستمداران وطن پرست و صالح هستند که حتی آن زمان که دیدند قدرتشان در حال فروپاشی ست دست به سرکوب نهضت اسلامی نزدند. و این سخن کاملا دروغ است.
سخن گفتن در خصوص وابستگی پهلوی به عوامل استعمار و سیاست های لیبرالی آن خود فرصتی دیگر می طلبد. در خصوص وابستگی عوامل و عناصر رژیم پهلوی به قدرت های خارجی کتاب "ظهور و سقوط سلطنت پهلوی" خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست (ویراسته دکتر عبدالله شهبازی) روایتی تکان دهنده و سندی افشاگر است، اما باید توجه نمود فرصتی که کانون های رسانه ای انگلیس برای تبلیغ رژیم دست نشانده خود پیدا نموده اند از طریق سیاست های عمدتا اقتصادی اشتباهی ست که قصد بازسازی اقتصاد وابسته و غیر مولد رژیم پهلوی دارد سیاست های که توسط دولت کارگزاران سازندگی با اجرای نئولیبرالیسم دفرمه ای عملا ساخت اقتصاد بیمار رژیم پهلوی را بازسازی نمود و منجر به ادامه حیات وی تا کنون گردید.
کانون های رسانه ای انگلیس با تصمیم به تصویر کشیدن وقایع انقلاب اسلامی قصد آن دارند تا بگویند این انقلاب شکست خورده است بیایید به دنبال راه دیگری باشیم، راهی که در نهایت به سلطه دست نشانده های استعمار غرب خواهد رسید.
مسلم است که نمی توان در خصوص فیلمی که هنوز ساخته نشده است نظر داد اما تحرکات رسانه ای اخیر انگلیس به عنوان مثال مستندی که با نام "انقلاب 57" از شبکه انگلیسی و فارسی زبان "من و تو" پخش شد خود عیان کننده سمت و سوی کانون های رسانه ای انگلیس در خصوص وقایع انقلاب اسلامی می باشد.
حال پرسش اینجاست که انگلیس با ساخت چنین آثاری چه اهدافی را دنبال می کند؟ چرا اصرار به بر شماردن اشتباهات رژیم پهلوی دارد؟ و بازخوانی پرونده روزهای سرنگونی آخرین شاه ایران چه وجه ایجابی در پی خواهد داشت؟ پیام آن برای مخاطب ایرانی چه خواهد بود؟
پاسخ دادن به این پرسش ها آنچنان دشوار نیست اهداف اصلی کانون های رسانه ای انگلیس در به تصویر کشیدن عوامل اصلی وقوع انقلاب اسلامی عمدتا معطوف خواهد شد به دخالت امریکا در برخی از سیاست های اصلاحی مانند "اصلاحات ارضی و انقلاب سفید" که به وسیله کابینه امینی (که مورد اعتماد امریکا بود) و به پیشنهاد دولت روزولت انجام شد (انقلاب سفید عمدتا برای دفع خطر شوروی انجام شد و قرار بود که زمینداری و اشرافیت را تا حدودی از بین ببرد اما به دلیل عدم استحکام آن به شکست انجامید)، زیرا بسیاری از تحلیل گران وابسته انگلیس معتقد هستند که انقلاب سفید موجب پدید آمدن طبقات متوسط شهرنشین گردید که سرانجام همین طبقه زمینه های فروپاشی رژیم پهلوی را فراهم آوردند. انگلیس قصد آن دارد که بگوید این دخالت امریکا بود که کودتای 28 مرداد را طراحی کرد و زمینه های استبداد شاه را پس از سال 1332 فراهم آورد و اگر نه چه اشکالی داشت که امتیاز شرکت نفت جنوب در انحصار انگلیس باشد؟!
کانون های رسانه ای انگلیس قصد آن دارند تا بگویند اگر رژیم پهلوی از ابتدای امر آزادی عمل کاملی به عوامل ام آی سیکس در سفارت بریتانیا در ایران می داد نطفه های آغازین انقلاب سرکوب می شد و لذا خطر سرنگونی شاه نیز دفع می شد این در حالی ست که در عین فعالیت های علنی عوامل اطلاعاتی امریکا و انگلیس در ایران ناتوانی آنان در سرکوب نمودن انقلاب اسلامی کاملا آشکار بود.
تصویری که سرویس اطلاعاتی MI6 در سینما از خود ارائه می دهد عمدتا معطوف به ایجاد چهره ای قدرتمند و غیر قابل نفوذ از خود است این تصویر کاملا دروغ است و خاطرات پیتر رایت (کتاب "شناسایی و شکار جاسوس" ) از کارمندان ارشد MI6 در خصوص نفوذ حیرت انگیز عوامل ک.گ.ب در این دستگاه مبین ضعف این سرویس اطلاعاتی می باشد.
مسلما رجوع به سالهای انقلاب اسلامی و بر شماردن اشتباهات شاه یک وجه ایجابی برای مخاطبان ایرانی در بر خواهد داشت و آن این است که این فیلم بگوید ما قبول داریم که چنین اشتباهات انجام داده ایم و لذا دیگر آن را تکرار نخواهیم کرد در نتیجه یک فرصت دیگر به ما بدهید!
مستند "انقلاب 57" نیز در ادامه همین نگرش صراحتا تحریف وقایع انقلاب اسلامی بود در این مستند رژیم پهلوی شامل سیاستمداران وطن پرست و صالح هستند که حتی آن زمان که دیدند قدرتشان در حال فروپاشی ست دست به سرکوب نهضت اسلامی نزدند. و این سخن کاملا دروغ است.
سخن گفتن در خصوص وابستگی پهلوی به عوامل استعمار و سیاست های لیبرالی آن خود فرصتی دیگر می طلبد. در خصوص وابستگی عوامل و عناصر رژیم پهلوی به قدرت های خارجی کتاب "ظهور و سقوط سلطنت پهلوی" خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست (ویراسته دکتر عبدالله شهبازی) روایتی تکان دهنده و سندی افشاگر است، اما باید توجه نمود فرصتی که کانون های رسانه ای انگلیس برای تبلیغ رژیم دست نشانده خود پیدا نموده اند از طریق سیاست های عمدتا اقتصادی اشتباهی ست که قصد بازسازی اقتصاد وابسته و غیر مولد رژیم پهلوی دارد سیاست های که توسط دولت کارگزاران سازندگی با اجرای نئولیبرالیسم دفرمه ای عملا ساخت اقتصاد بیمار رژیم پهلوی را بازسازی نمود و منجر به ادامه حیات وی تا کنون گردید.
کانون های رسانه ای انگلیس با تصمیم به تصویر کشیدن وقایع انقلاب اسلامی قصد آن دارند تا بگویند این انقلاب شکست خورده است بیایید به دنبال راه دیگری باشیم، راهی که در نهایت به سلطه دست نشانده های استعمار غرب خواهد رسید.
مسعود قدیمی