کد خبر 493091
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۹

شکل گیری ساواک و سازمان ضد اطلاعات در ارتش برای مقابله با کمونیست ها توسط آمریکایی ها و انگلیسی ها برنامه ریزی می شود و حتی نخست وزیرهای دربار توسط این دو سفارتخانه انتخاب می شوند و هر کس قرار باش در دربار پهلوی پستی بگیرد به این دو سفارتخانه باید نزدیک باشد.

به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ شاید شما هم همچون میلیون ها یا میلیاردها انسان دیگر بر روی کره خاکی فکر کنید که کارکرد سفارتخانه ها به صدور روادید و پرداختن به امور مهاجرت، مسائل دیپلماتیک بین دو کشور و مسائل صادرات و واردات محدود می شود اما اگر چنین فکر می کنید کاملا در اشتباهید چرا که سفارتخانه ها کارهای مهم تری هم دارند که احتمالا شما از آنها بی اطلاعید.

یکی از کارهایی که ماموران سفارتخانه ها باید انجام دهند کسب اطلاعات از کشور هدف است تا کشور هدف برای دولتمردان و سیاست مداران کشور اولیه ناشناخته باقی نماند اما گاهی این کسب اطلاعات عمیق تر اتفاق می افتد و سفارتخانه ها سعی می کنند در دستگاه های دولتی و حکومتی نفوذ پیدا کنند و حتی با افراد بومی آن کشور ارتباط بگیرند و آنها را مامور خود کنند که به این کار جاسوسی دیپلماتیک می گویند.

اما برخی از سفارتخانه ها علاوه بر جاسوسی دیپلماتیک کارهای دیگری نیز انجام می دهند و پا به فراتر از این مساله دراز می کنند و سعی می کنند در اداره امور داخلی کشور هدف هم دخالت کنند این موضوع پیش از انقلاب اسلامی در دوره های مختلف حکومت های پادشاهی در ایران بسیار شایع بوده و بارها اتفاق افتاده که می توان به دخالت های سفارت های روسیه، انگلیس و فرانسه در دربار قاجار اشاره نمود و یا به نقش سفارت انگلیس در دوران مشروطه خواهی که برخی از روشنفکران به آن پناهنده شده بودند از این دست مثال ها بسیار است.

اما آخرین مثال ها مربوط به حکومت پهلوی ها می شود اینکه چگونه رضاخان میرپنج توسط انگلیسی ها و سفارتشان در ایران به حکومت می رسد خود قد یک کتاب داستان دارد و اینکه چگونه محمد علی فروغی استعفای رضاخان را به شرط سلطنت محمد رضا از سفارت انگلیس درخواست می کند و رایزنی ها با مستر ترات نیروی MI6 در ایران آغاز می شود و سلطنت  رضا قلدر به پسر بیست ساله اش میسپارند هم خود مساله ای جالب است.

اما در دوران سلطنت محمدرضا دیگر فقط انگلیسی ها نیستند که در ایران قدرتمندند بلکه آمریکایی ها پایشان به دربار شاهنشاهی باز می شود، آنها کم کم جای انگلیسی ها را هم می گیرند و به یک قدرت در دربار پهلوی تبدیل می شوند که هرکاری بخواهند انجام می دهند.

شکل گیری ساواک و سازمان ضد اطلاعات در ارتش برای مقابله با کمونیست ها توسط آمریکایی ها و انگلیسی ها برنامه ریزی می شود و حتی نخست وزیرهای دربار توسط این دو سفارتخانه انتخاب می شوند و هر کس قرار باش در دربار پهلوی پستی بگیرد به این دو سفارتخانه باید نزدیک باشد و هر چه جلوتر می رود این سهم آمریکایی هاست که افزایش می یابد و همه باید سرسپرده به آنها باشند.

اما نقش سفارتخانه آمریکا جایی پر رنگ می شود که قرار است در اوج زمستان 57 بهار اتفاق بیافتد و انقلاب اسلامی رقم بخورد، سولیوان سفیر آمریکا در ایران هر روز به واشنگتن از اوضاع ایران گزارش می دهد و به شاه امید که ماندنی هستی و واشنگتن ژنرال هایزر را به کمک شاه می فرستد اما وقتی که دیگر امیدی نمی بینند شاه را از ایران خارج می کنند و بختیار را به نخست وزیری می گمارند تا بلکه بتوانند همچون 28 مرداد 32 کودتا کنند و شاه را به ایران برگردانند اما نه مردم و نه مبارزین اینبار به دستور امام خمینی هیچ کدام صحنه را ترک نمی کنند تا رژیم شاهنشاهی کاملا سرنگون شود.

سفارت آمریکا اگر چه نقشه هایش برای حفظ حکومت پهلوی با شکست مواجه شده است اما خیلی سریع با یک تغییر تاکنیکی انقلاب را به رسمیت می شناسد اما رد پایش در تمام حوادثی که قصد آشوب در انقلاب و سرنگونی نظام را داشتند پیداست که کودتای نوژه، کودتای کورتاژ، ارتباط با درگیری ها ترکمن صحرا و دموکرات های کردستان و حتی خلق عرب و بلوچ تنها و ترور سران انقلاب بخشی از تلاش های آنهاست و همین موضوعات است که منجر به تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام می شود و امام خمینی (ره) آن را انقلاب دوم می خوانند و اسناد جاسوسی آمریکا منتشر می شود ابعاد پنهان این جاسوسی ها و دخالت ها و براندازی ها برای مردم روشن می شود.

جاسوسی های آمریکا در امور ایران تمامی نداشته و ندارد اما این باعث نمی شود از نقش دیگر سفارتخانه هایی که جاسوسی می کنند غافل شد بی شک ابر قدرت ها ایران برایشان خیلی مهم است مخصوصا برای انگلیسی ها که در جاسوسی و دخالت هایی که برای براندازی حکومت ها انجام داده اند ید طولایی دارند.

فتنه 88 یکی از رویدادهای فراموش ناشدنی در تاریخ انقلاب اسلامی است. هرچند عده‌ای از عناصر میدان‌دار فتنه در جامعه ما به «سران فتنه» معروف شدند، اما واقعیت آن بود که این‌ها، کارگزار اجرایی‌ای بیش نبوده و رئوس اصلی فتنه ایالات‌متحده آمریکا، بریتانیا و رژیم جعلی صهیونیستی بودند.

نقش برجسته دولت انگلستان در این فتنه بر کسی پوشیده نیست، خصوصاً نقش محوری رسانه سلطنتی این دولت یعنی بی‌بی‌سی و نیز نمایندگی رسمی این دولت در تهران. در شماره 198 خیابان فردوسی تهران، باغی قرار دارد که ساختمان مرکزی واقع‌شده در آن در طول یک سده اخیر کانون دخالت‌های آشکار و پنهان دولت انگلیس و فتنه‌انگیزی در صفوف ملت ایران بوده است.

هرچند بسترهای روابط دو کشور به نسبت قبل از انقلاب به‌طور بنیادی متحول شده است، اما انگلیسی‌ها همچنان در تلاش برای حضور و نفوذ در ارکان و سطوح مختلف در جمهوری اسلامی ایران، به‌عنوان کشوری مهم و تأثیرگذار در منطقه خاورمیانه و تعقیب منافع سیاسی و فرهنگی و اقتصادی خود هستند.

شورای فرهنگی، پوششی برای دخالت سیاسی
شورای فرهنگی آموزشی بریتانیا که به‌عنوان بخش فرهنگی سفارت انگلیس در ایران فعالیت می‌کرد، سابقه حضور در کشور از زمان قبل از انقلاب اسلامی (تحت عنوان انجمن ایران و انگلیس) را دارا بود و در دوره جدید از سال 2001-2000 میلادی با نام شورای فرهنگی و آموزشی انگلیس آغاز به‌کار کرد. شورای فرهنگی انگلیس سازمانی مستقل و در بیش از 100 کشور دنیا دارای شعبه بوده و مرکز آن در لندن مستقر است؛ اما در ایران بخش فرهنگی سفارت انگلیس محسوب می‌گردد.

از جمله فعالیت‌های متعدد بریتیش کانسیل (CB) می‌توان به: برگزاری آزمون‌های عمومی و تخصصی زبان انگلیسی، مشاوره‌های آموزشی، اعطای بورسیه در مقاطع مختلف تحصیلات تکمیلی، و نیز به نخبگان، محققان، اساتید دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی، مسئولین و کارمندان دستگاه‌های مختلف، روزنامه‌نگاران و نظایر این‌ها اشاره کرد. از سوی دیگر هدایت پروژه‌های علمی، آموزشی، پژوهشی و هنری با مشارکت مراکز ایرانی و انگلیسی، پروژه‌های مشترک دانشگاهی و موارد متعدد دیگر در زمره امور محوله این مرکز قرار دارند.

اگر چه فعالیت‌های مذکور فی‌نفسه اموری عادی به نظر می‌رسند؛ اما نکته مهم آن است که این مرکز انگلیسی در پوشش این پروژه‌ها اهداف و مقاصدی نظیر شناسایی و جذب نخبگان علمی و دانشگاهی، طرح‌ها و پروژه‌های مراکز آموزش عالی و تحقیقاتی کشور، جمع‌آوری اطلاعات در زمینه‌های مختلف در قالب نظرسنجی از مراجعین حضوری، برگزاری جلسات مشاوره عمومی و خصوصی برای افرادی که قصد تحصیل و یا مهاجرت به خارج از کشور دارند؛ و موارد متعدد دیگری را دنبال می‌نمود.

شورای فرهنگی و آموزشی انگلیس تلاش وافر داشت تا با تمامی افرادی که تحت عناوین مختلف به انگلیس اعزام می‌نماید، پس از بازگشت به کشور همچنان ارتباط خود را حفظ نموده و از آن‌ها در مقاطع مختلف در جهت تأمین منافع انگلستان استفاده کند. به‌عبارت‌دیگر این قبیل افراد در زمره مرتبطین شورای فرهنگی در سازمان‌های مختلف داخلی قرار می‌گیرند؛ و حتی از این افراد به بهانه‌های مختلف برای شرکت در مراسم و مناسبت‌های سفارت انگلیس و شورای فرهنگی دعوت به عمل می‌آید که طی برگزاری این قبیل مراسم‌ها دیپلمات‌های ارشد و مظنون به فعالیت‌های اطلاعاتی انگلیس با طرح موضوعات مورد علاقه؛ اطلاعات کاملی از این افراد، و همچنین مشاغل و جایگاه‌های آن‌ها در مراکز دولتی را کسب می‌کنند.

*پیش‌بینی مشکوک!


سایت وزارت امور خارجه انگلیس در (16/12/87) به کسانی که قصد سفر به ایران را داشتند در ارتباط با مسئله انتخابات ریاست جمهوری دهم هشدار داده بود: «امکان برگزاری تظاهرات ناگهانی خشونت‌آمیز و حتی شورش‌های عمومی در ایران به‌طور قابل ‌ملاحظه‌ای وجود دارد.» توجه مجدد به واژگان تأکیدی این سایت،اولین مطلبی را که به ذهن متبادر می‌سازد، چیزی جز دخالت روشمند و برنامه‌ریزی‌شده روباه پیر سیاست در انتخابات 88 نیست. کارشناسان وزارت خارجه انگلیس نه غیب‌گو هستند و نه آن‌قدر باهوش‌اند که با یک‌فاصله زمانی چهارماهه بتوانند موضوعی غیرمتعارف در سی انتخابات ایران را پیش‌بینی کنند. لازمه چنین پیش‌بینی دقیقی، قرار داشتن در متن یک برنامه را اقتضا می‌کند. آنچه شبکه بی‌بی‌سی بعدها در ارتباط با آشوب‌ها انجام داد همان برنامه‌ای است که کارشناسان وزارت خارجه انگلیس از آن مطلع بودند.

اما اقدامات انگلیس در مورد فتنه 88 چند ماه پیش از انتخابات آغاز می شود. سفارت انگلیس چند ماه قبل از انتخابات با تشکیل کارگروهی جهت بررسی تحولات روزانه کشور مبادرت به رصد نمودن اخبار خبرگزاری‌ها، وب‌سایت‌ها، وبلاگ‌ها، نظرات مردمی، دانشجویان، روحانیون، مقامات صدا و سیما، سپاه و بسیج نموده و با نزدیک شدن به ایام انتخابات؛ سفرهای استانی دیپلمات‌ها و کارمندان محلی آغاز گردید که در این راستا بررسی نظرات برخی اقوام مختلف ایرانی نسبت به هر کاندیدا موردتوجه آن‌ها بوده است.

بعد از انتخابات آنها کارمندان محلی خود را ملزم به شرکت در تمام اغتشاشات و تهیه گزارش کردند اما این موضوع فقط محدود به کارمندان محلی نبود چرا که بنا بر کیفرخواست دادستانی، یکی از مجرمین بازداشت‌شده فتنه؛ در بازجویی‌های انجام‌شده به حضور غیرقانونی در جمع طرفداران کروبی در سعادت‌آباد به همراه همسر خود، حضور در تجمعات غیرقانونی طرفداران میرحسین موسوی در سعادت‌آباد و گیشا اعتراف کرده و به حضور «الکس پینفیلد» دبیر اوّل سیاسی و توماس برن (دبیر دوم سیاسی که پس از حوادث اخیر از کشور اخراج گردید)؛ در مورخه 1388/3/24 در خیابان سنایی حین درگیری و آشوب حضور کاردار انگلیس در یکی از تجمعات غیرقانونی بعد از انتخابات، شرکت «ساموئل مورگان» دیپلمات بخش روابط عمومی در مورخه 1388/3/25 در حوالی خیابان مطهری و شریعتی حین آشوب و دستگیری برخی معترضین، حضور توماس برن در مورخه 1388/3/28 در خیابان انقلاب در راه‌پیمایی غیرقانونی، شرکت «پاول بلامی» معاون بخش ویزا (اخراجی از کشور) در تاریخ 1388/3/28 در میدان فردوسی و عکس‌برداری از تجمع آن روز، و حضور «ساموئل مورگان» در مورخه 88.3.27 در خیابان کریم‌خان در راهپیمایی غیرقانونی اعتراف نموده است. همچنین تعدادی از متهمین همچون آرش مؤمنیان، حسین رسام صراحتاً معترف هستند که در جریان تجمع غیرقانونی طرفداران آقای موسوی در بهارستان «الکس پینفیلد» دبیر اوّل سیاسی سفارت از آن‌ها درخواست داشته که به میدان بهارستان رفته و مشاهدات خود را گزارش کنند.

قبل از انتخابات نیز «الکس پینفیلد» و یکی از کارمندان محلی بخش سیاسی با چند نفر از اعضاء ستاد مرکزی یکی از سران فتنه ملاقات داشته، و با برخی نفرات وابسته به احزاب و مسئولین برخی NGO ها نیز ملاقات نموده است. بعد از انتخابات نیز در مورخه 1388/4/4 در قسمت VIP بخش کنسولی سفارت؛ آقای پینفیلد با یکی از افراد مطرح سیاسی اصلاح‌طلب (به هنگام اخذ ویزا) ملاقات نموده و پیرامون نامزدهای انتخابات و حوادث پس‌از آن و خطبه‌های تاریخی نماز جمعه مورخ 1388/3/29 مذاکره نموده است.

منوچهر متکی، وزیر امورخارجه وقت ایران، با اشاره به مداخلات انگلیسی‌ها در انتخابات ایران می گوید: «انگلیس در سه سطح رسانه‌ای،اطلاعاتی و امنیتی از مدت‌ها پیش انتخابات ایران را هدف گرفته بود. نخستین خطی که آن‌ها در پیش گرفتند، تحریم انتخابات و القای آن در داخل ایران بود تاکسی مشارکت نکند. اقدام دوم انگلیس اعزام مسافرانی بود که با اهداف خاص اطلاعاتی و امنیتی به ایران می‌آمدند، تعداد این مسافران به حدی افزایش یافت که پرواز معمولی و کوچک لندن به تهران به یک هواپیمای جیمبوجت بوئینگ 747 تبدیل شد. اقدام سوم ورود عملیاتی برخی از کارکنان رده‌بالای بومی و حتی کاردار انگلیسی سفارت‌خانه این کشور در تهران به اغتشاشات است.»

حسین رسام در دادگاه رسیدگی به کودتای مخملی با اشاره به سابقه 5 ساله خود در سفارت انگلیس، وظیفه اصلی‌اش را جمع‌آوری اطلاعات و اخبار مورد نیاز این کشور توسط مرتبطین سفارت در تهران و شهرستان‌ها و گروه‌های خاص اعلام می کند.

وی با تشریح نحوه ارتباط‌گیری با گروه‌ها و اشخاص مختلف، استخدام کارکنان ایرانی توسط این سفارت‌خانه را اقدامی برای پوشش دادن نحوه کسب خبر عنوان کرد و افزود: من در طول 5 سال اخیر 130 مرتبط با سفارت انگلیس و طی یک سال اخیر 50 نفر دیگر را جذب کرده‌ام و از طریق ملاقاتی که با آن‌ها در رستوران‌ها و کافی‌شاپ‌ها می‌گذاشتم، اطلاعات موردنیاز را کسب می‌کردم.

این دخالت ها و جاسوسی ها فقط بخشی از اطلاعاتی است که می توان به آنها اشاره نمود اما نکته جالب این است که گویی سفارتخانه های آمریکا و انگلیس نمایندگی سازمان های جاسوسی کشورشان هستند.

*خبرنامه دانشجویان ایران