کد خبر 575098
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴:۱۰

طبق برنامه ای که داشتم، برای هرکاری مسؤول تأیین کرده بودم. مسؤول ارتباط اسکندری بود. چون جناب محمودی مسؤول طبقه پایین درخواست قرآن کرده بود، یک نسخه از جزء سی ام نوشتیم و به پایین فرستادیم.

گروه جهاد و مقاومت مشرق: چند روز از دومین هواخوری گذشته بود که متوجه شدیم کارگرها تو حیاط زندان کار می کنند و زمین را می کنند. با پرس و جو فهمیدیم می خواهند برای زندان تهویه بگذارند.

سه چهار روزه از آسایشگاه ما به پایین و بقیه جاهای ساختمان کانال کشیدند و موتورخانه ساختند. ما چیزی از موتور و دستگاه تهویه تا موقعی که آنجا بودیم ندیدیم. در عوض کانال شده بود یک راه ارتباطی خیلی خوب که حتی برای رد و بدل کردن چیزهایی از آن استفاده می کردیم.

طبق برنامه ای که داشتم، برای هرکاری مسؤول تأیین کرده بودم. مسؤول ارتباط اسکندری بود. چون جناب محمودی مسؤول طبقه پایین درخواست قرآن کرده بود، یک نسخه از جزء سی ام نوشتیم و به پایین فرستادیم. بعدها فهمیدیم خط اسکندری به قدری زیباست که بدون اغراق از خط قرآن زیباتر می نمود. کنار این کارها عمونوروز برنامۀ خودش را می گذراند.

از آخرین اخبار کشورمان مطلع بودیم. در ساعت های بی کاری کاردستی درست می کردیم. هر کس با سهم مقواش چیزی می ساخت. هرکس خودش را به نحوی مشغول می کرد. یکی از بچه ها خیاطی و گلدوزی می کرد که این باعث مصرف بیشتر نخ نسبت به بقیه می شد. علیرضایی هنرمندی خاصی در ساخت وسایل مختلف با مقوا داشت. مبتکر ابداع تسبیح با هسته خرما صیاد بورانی بود،  که اولین سوزن دست ساز، دوختن لباس و پالتو از پتو و کارهای بنایی و خیلی هنرهای دیگر از کارهای او بود.

کم کم مصرف بیش از حد یک کالا از طرف یک یا چند نفر، از طرف بقیه مورد اعتراض قرار می گرفت. برای رفع اشکال، برای همه چیز مقرارت و قوانینی تدوین کردیم که همه وسایل هم مسؤول داشت، هم به تساوی تقسیم می شد.

راوی: آزاده هوشنگ شروین /سایت جامع آزادگان