انتقام جدید اصلاحطلبان از عارف
ناجوانمردی است که کاسه و کوزه حضور ویژه خواران در لیست امید نیز بر سر عارف شکسته شود.
ماشین فشل کشورداری دولت این بار در ماهشهر
مهدی محمدی در کانال تلگرامیاش نوشت: فاجعه پتروشيمي بوعلي نمونه خوبي است كه حقيقت را درباره ماشين فشل كشورداري دولت آشكار مي كند. سه روز طول كشيده تا آقاي وزير راهي ماهشهر شود، وقتي هم كه رسيده تازه كشف كرده اطفاء حريق فرمانده ندارد! خوشبختانه هنوز موضوع را به دولت قبل ربط نداده اند - شايد هم فرصتش پيش نيامده- اما ربط آن به مديريت اشرافي، خصوصي سازي بي ضابطه، سودگرايي افراطي و بي كفايتي مديريتي را نخواهند توانست انكار كنند.
روایت ضرغامی از کارگردان باشخصیت
مهندس عزت الله ضرغامی در کانال تلگرامیاش نوشت: درگذشت هنرمند برجسته و چهره بینالمللی سینمای ایران، آقای عباس کیارستمی را تسلیت میگویم.
آنچه از جلسات حضوری؛ گفتگوهای تلفنی و برنامههای جمعی مانند بازدید از مترو در سال 76 در ذهن دارم؛ شخصیت قابل احترام ایشان است.
هنرمندان را به دو دسته تقسیم میکنم. هنرمندان باشخصیت و هنرمندان باشخصیت کمتر!!
این تقسیم بندی، مسلمان و غیرمسلمان، انقلابی و غیرانقلابی، خودی و غیرخودی نمیشناسد.
بعضیها برای خود کلاس و شخصیت و احترام خاص خلق میکنند که دیگران مجبورند در مراودات خود با آنها حریمداری کنند. آقای کیارستمی یکی از آنهاست.
آخرین باری که به من زنگ زد؛ تصور کردم به دلیل عدم پرداخت حق رایت فیلم طعم گیلاس است که بدون مجوز ایشان از سیما پخش شده بود. آماده بودم تا عذرخواهی کنم.
ولی مثل همیشه در کمال ادب، دوستانه و محترمانه گفت، از اینکه فیلم من را در سیما پخش کردهاید تشکر میکنم و گفت که به هیچ وجه از این بابت پولی دریافت نخواهد کرد.
شخصاً به جز یکی دو فیلم، با بقیه آثار ایشان رابطهای برقرار نکردهام ولی شخصیت ایشان همیشه برای من قابل احترام بود. چندی پیش خاطرهای از ایشان در مورد فیلم «منهتن» آقای امیر نادری نقل کردم.
شاید در آینده برخی حرفهای خوب دیگر از ایشان را بنویسم. برایش فاتحه بخوانیم.
هراس بنيادين هاشمی رفسنجانی
حذف نشدن از معادلات، ارايه قرايتي واگرا نسبت به وضع موجود (مانند نگاه ايشان و رهبري نسبت به عملکرد وزير ارشاد)و تاثير گذاري بر روندها موضوعيت دارد اما آنچه هراس بنيادين است عدم اطميان ايشان نسبت به استمرار وضع نيمچه مطلوب فعلي و اطمينان نسبت به تکرار گذشته اي است که وي را در معادلات کم رنگ مي کند. تحليل محتواي بيانات ايشان نشان مي دهد که حداقل 50 در صد کلام در نفي دولت قبل است و احساس مي کند با اين حجم ملاقات هاي تريبون ساز مي تواند گذشته را در آينده نبيند.
چرایی عملیات تروریستی در عربستان
دکتر رضا سراج در کانال تلگرامیاش نوشت: پیرامون عملیات تروریستی در عربستان فرضیههای متعددی مطرح است. اما دو فرضیه از شواهد و قرائن بیشتری برای اثبات برخوردار است.
فرضیه اول، تقابل داخلی در عربستان
اقدام پیشدستانه جریان وهابیت (هیئت کبار العلماء) در مقابل سیاست محمد بن سلمان، فرضیه اول چرایی عملیات تروریستی در عربستان است. در این ارتباط گفته می شود؛ محمد بن سلمان در راستای جلب رضایت آمریکا و رسیدن به سلطنت، سعی دارد فعالیت « هیئت کبار العلماء » بزرگترین هیئت دینی (وهابی) عربستان را متوقف کند. از این منظر، اقدام تروریستی اخیر در چارچوب تقابل وهابیت-حکومت در عربستان تحلیل می گردد. پایگاه انگلیسی « میدل ایست آی » اخیرا از اقدام محمد بن سلمان برای ایجاد محدودیت علیه جریان « هیئت کبار العلماء » پرده برداری نمود.
فرضیه دوم، فاز جدید اقدامات تروریستی
فرضیه دوم به فاز جدیدی از اقدامات تروریستی اشاره دارد و بر این انگاره استوار است که جریان تروریستی دست آموز، بر اساس طراحی صهیونیستها، محیط عملیاتی خود را فراتر از عراق و سوریه قرار داده و در چارچوب سناریوی روز قیامت (رستاخیز) که قبلا رسانههای انگلیسی اخبار آن را منتشر کرده بودند؛ دامنه اقدامتشان از منطقه تا اروپا و آمریکا گسترش می یابد. در فرضیه دوم اقدام تروریستی در عربستان، قطعهای از پازل صهیونیستها برای تغییر و تجزیه هندسه منطقه تحلیل می گردد که می بایست از طریق اجماع و مشارکت منطقهای-بین المللی و به بهانه مبارزه با تروریسم عملیاتی گردد.
نتیجه
در چارچوب هر دو فرضیه می توان متصور بود که جریان تروریستی-به بهانه بقاء- دامنه اقدامات خود را گسترش داده و روزهای خونینی را در منطقه و فرامنطقه رقم خواهد زد.
همه برکنار شدند بجز حسين فريدون!
به عمل کار برآید آقای رئیس جمهور
محمد ایمانی در کانال تلگرامیاش نوشت: هر چند ارزیابی عملی بیانیه آقای روحانی زمان می برد، اما راستی آزمایی آن دشوار نیست .در حقیقت اکنون زمان بیانیه و اعلامیه نیست بلکه هنگام عمل است. ایشان اگر چنان که بیانیه می گویند با کسی عقد اخوت نبسته اند و در مبارزه با فساد وحقوق های نجومی جدی هستند ،باید قبل از قوه قضائیه گریبان برادر و دستیار ارشدشان حسین فریدون، معاون اولشان اسحاق جهانگیری، وزرای اقتصاد و رفاه و احتمالا معاون مدیریت و برنامه ریزی را به خاطر سببیت و آمریت، قصور یا تقصیر، آلودگی، و یا تعلل در ساماندهی آیین نامه ها و مجوز ها بگیرند، عذر متخلفان را بخواهند و آنها را به قوه قضائیه معرفی کنند . و البته مسئولیت از سازمان بازرسی و قوه قضائیه ساقط نیست.
آقای روحانی و تیم ایشان هنوز تکلیف خود را با حقوق های کلان نجومی معلوم نکردهاند؛ با انکار و حمله به منتقدان شروع کردند، سپس مجبور به عذر خواهی در سیما شدند، همزمان گردن دولتی که 3سال پیش پایان یافته انداختند، آنگاه دستور عزل صادر کردند، بعد دلشان به رحم آمد و به استعفای 7- 8 متخلف بسنده کردند و معاون وزیر اقتصاد درباره دست کم 940 متخلف دیگر گفت دیگر کسی برکنار نخواهد شد، پس از آن سعی کردند حقوقهای نجومی را به کل نظام تسری دهند و ماجرا را به سکوت بکشانند و سرانجام آقای روحانی گفتند ممکن است این حقوق ها قانونی باشد، هرچند که غیرمنصفانه و نامتعارف است(!) سؤال این است که اگر این حقوق و پاداش های نجومی قانونی است، پس دستور عزل و پیگیری فسادتا آخر برای چه ؟! واگر نامشروع و غیر قانونی است که هست ،چرا انکار و اطلاق عنوان «نامتعارف » و دو ماه تاخیر در برخورد؟! حقوق و پاداش متعارف چه قدر است ؟10 ،20، 40، 60 ، 80، 200 ،500 یا 800 میلیون و یا فوق میلیارد؟
حالا هم مسئله روشن است. اگر این حقوق و پاداش های ده ها و صد ها میلیونی وبعضا بالای میلیارد نامشروع است و در قبال متخلفان عقد اخوتی در میان نیست، با اعمال نفوذ های شوم حسین فریدون و پاداش چند صد میلیونی جهانگیری و قصور و تقصیر باقی اعضای ستاد اقتصادی دولت برخورد کنید و به مردم گزارش دهید.این گونه مردم باور میکنند که فقط دل در گرو آنان دارید و بس.