به گزارش مشرق، روزنامه «حمایت» در یادداشتی به قلم «حسین کنعانی مقدم» نوشت:
امروزه دیگر بر کسی پوشیده نیست که حقوق بشر غربی و مباحث مرتبط با آن، عمدتاً بهعنوان ابزاری برای بسط و توسعه غرب در سراسر جهان به ویژه در غرب آسیا مورد استفاده قرار میگیرند.
به لحاظ مبنایی، آنچه بیش از همه نگاه غرب را به حقوق انسانی دگرگون نموده، منافع بلند مدت و کوتاه مدت کشورهای مذکور در منطقه و جهان است، به گونهای که رژیمهای کودککش منطقه، به دلیل همردیف بودن در مدار منافع آمریکا و غرب از مصونیت و حمایت بینالمللی منطقهای برخوردار هستند اما دولتهای مستقل و مخالف هژمونی نظام سلطه با وجود کارنامهای شفاف در این زمینه، در گروه ناقضان حقوق بشر قرار میگیرند.
کلیشههای حقوق بشری غرب آنچنان تکراری و نخنما شده است که برای تشخیص استانداردهای دوگانه لیبرال دموکراسی در این خصوص، حتی گاهی به واکاوی از دریچه فلسفی و فکری آنان هم نیاز نیست و با نگاهی منصفانه میتوان این دوگانگیهای دردآور را به سادگی تشخیص داد.
بحث ما در این نوشته، اشارهای مختصر به برخی مفاد کارنامه حقوق بشری غرب در منطقه به خصوص طی دو سال گذشته است. حقیقت این است که طی چندین سال اخیر، هیچ زمانی به تلخی سالهای 2015 و بعد از آن 2016، در زمینه ننگین بودن حقوق بشر وجود نداشته است.
به دلایلی که در ادامه به آنها اشاره میشود سال جاری را بیتردید، باید ننگینترین سال برای کارنامه نهادهای به اصطلاح حقوق بشری بینالمللی در منطقه قلمداد کرد.
موضوعی که چندی پیش، ریاست محترم قوه قضائیه نیز در جلسه مسئولان عالی قضایی، از آنها به عنوان «آثار و رشحات حقوق بشر غربی در منطقه» یاد کردند.
1- رابرت فیسک، تحلیل مشهور انگلیسی، به تازگی طی یادداشتی از ریاکاری غرب در مورد نبرد حلب در سوریه انتقاد کرده و از آمریکا و متحدان اروپاییاش خواسته است که از دروغپردازی در اینباره دست بردارند. وی رسانههای غربی را به ریاکاری در پوشش اخبار سوریه متهم نموده و به حمله خمپارهای و راکتی سه سال پیش تروریستها به مناطق مسکونی غرب حلب اشاره کرده که در آن زمان، با واکنش سرد کانالهای ماهوارهای وابسته به آمریکا روبهرو شده بود.
فیسک به درستی، ریاکاری غرب در پوشش اخبار صحیح حقوق بشری را به آنان یادآور شده است اما جدای از مسائل رسانهای که سیاست آنان را به خوبی نشان میدهد، حمایت آنان از تروریستهای به اصطلاح میانهرو که حتی در ذبح کودک دوازده ساله نیز تردید نمیکنند، یکی از نقاط ننگین کارنامه حقوق بشر غربیهاست. علاوه بر این، اصرار آمریکا و متحدانش بر مداخله در امور داخلی سوریه و تکرار خواسته نامشروع برکناری رئیس جمهور قانونی این کشور، در حالی است که در تمام منشورهای حقوق بشری بر حق ملتها برای تعیین سرنوشتشان تأکید شده و این رویکرد، حتی ناقض آرمانهای حقوق بشری غربی به شمار میآید.
2- یکی دیگر از مصادیق رویکردهای متناقض غرب در اینباره، تحولات نیجریه است. سکوت کرکننده غرب در خصوص فاجعه کشتار صدها نفر در این کشور، آن هم به دلیلی مضحک، مسئلهای تأمل برانگیز است که حتی صدای برخی محافل به اصطلاح حقوق بشری را در آورده است. اخیراً دیدهبان حقوق بشر اعلام کرده که گزارش کمیته قضایی تحقیقات ایالت کادونا نشان میدهد که 349 عضو جنبش اسلامی نیجریه، بر اثر حمله سنگین ارتش کشته شده شدهاند.
در این حادثه هیچ واکنش قابل توجهی از ناحیه مدعیان حقوق بشر دیده نشد و حتی یک بیانیه نیز در محکومیت آن قرائت نگردید. اقدام جنایتکارانه ارتش نیجریه علیه مسلمانان شیعه این کشور بسیار فجیعتر از اقدامات تروریستی است که در فرانسه روی داد.
در آنجا همه کشورهای دنیا به محکوم کردن آن حادثه تروریستی پرداختند، با بازماندگان جانباختگان ابراز همدردی کردند و سران کشورهای اروپایی همگی یکصدا شدند تا عاملین اقدام تروریستی پاریس را به سزای اعمال خود برسانند، اما در مقابل، وقتی صدها نفر از مسلمانان نیجریه به شهادت رسیدند، نه تنها صدایی در اینباره شنیده نشد، بلکه سران مرتجع منطقه از جمله دولت عربستان، اقدام دولت و ارتش نیجریه را تائید کردند! در حادثه تروریستی الکراده بغداد که قریب به 300 نفر اعم از زن و کودک به شهادت رسیدند نیز دقیقاً همین سناریو تکرار شد !!
3- ماجرای خارج کردن نام عربستان از لیست ناقضان حقوق کودکان در یمن، نمره ننگآور دیگری در کارنامه حقوق بشری مدعیان دروغین آن به شمار میآید. گزارشهای متعدد درباره استفاده آل سعود از بمبهای خوشهای، بمباران پارکها، مدارس و قتل عام کودکان در یمن، موجب ثبت نام عربستان در این سیاهه بود اما اندکی بعد، دبیر کل سازمان ملل در اقدامی تعجببرانگیز اظهار داشت که به علت تهدید عربستان به قطع کمکهای مالی به این سازمان و نهادهای ذیربط، نام این کشور را از این لیست حذف کرده است !
عربستان با وجود حمایتهای مالی گسترده از تروریسم در عراق، سوریه، بحرین، یمن، لبنان، افغانستان، پاکستان و حتی آمریکا در ارتباط با واقعه 11 سپتامبر، به دلیل منافع کوتاهمدت و بلندمدتی که با غرب دارد، میتواند به مدد دلارهای نفتی، گزارشگران حقوق بشری را بخرد اما اگر رزمندگان مقاومت اسلامی در لبنان، با کودککشان صهیونیسم در خاک لبنان مبارزه کنند و به دفاع از دولت قانونی سوریه بپردازند، در لیست تروریستی آمریکا، غرب و اتحادیه عرب قرار میگیرند.
این واقعیتها بارها بر زبان مسئولین آمریکایی جاری شده و مطلب تازه و جدیدی نیست. اذعان وزیر امور خارجه پیشین آمریکا به نقش وهابیت سعودی در شکلگیری داعش، تنها یک نمونه از حمایت عربستان از تروریسم را نشان میدهد و مواردی از این دست، فراواناند.
از این رو باید گفت که حقوق بشر، ابزاری همانند دیگر ابزارهای نظام سلطه برای فشار بر کشورهای غیرهمسو، مستقل و مقتدر در راستای تأمین منافع راهبردی آنان است و «حقوق» انسانها، بدیهیترین مسئلهای است که در مبانی حقوقی غرب دیده نمیشود.
تصریح رهبر بصیر انقلاب در خصوص چشمپوشی غرب از جنایتها علیه حقوق بشر و استانداردهای دوگانه آنان، روشنترین تعبیر در اینباره است: «دنیای (غرب) که چشم را بر این جنایتهای وقیحانه میبندد، نمیتواند ادعا کند که طرفدار حقوق بشر است و نمیتواند امیدوار باشد که خواهد توانست با تروریسم روبهرشد در دنیا مقابله کند؛ اینها مشوق تروریسماند.»