کد خبر 620544
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۸

«ركود بزرگ» جمله‌اي هوشمندانه كه پيام اصلي فيلم را در خود جاي مي‌دهد: نظام سرمايه‌داري امريكا چنان به كارآمدي سيستم بيمارش يقين داشت، كه اشتباهات مهلكش را نديد و نهايتاً در سال‌هاي 2007 تا 2008 دچار فروپاشي شد و بحران اقتصادي جهاني را رقم زد.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق- فیلم ركود بزرگ (The Big Short) محصول سال 2015 و به کارگردانی اَدَم مك كِي براساس كتابي غير داستاني نوشته مايكل لوييس درباره بحران اقتصادي 2007-2008ساخته شده و بازیگرانی ازجمله كريستين بيل، استيو كَرِل، رايان گاسلينگ، برد پيت در آن ایفای نقش کرده اند.
 
 
 
«ركود بزرگ» با اين نقل قول از مارك تواين آغاز مي‌شود: آنچه شما را به دردسر مي‌ ‌اندازد، چيزهايي نيست كه نمي‌دانيد؛ چيزهايي است كه يقين میدانيد امّا به اشتباه!

جمله‌اي هوشمندانه كه پيام اصلي فيلم را در خود جاي مي‌دهد: نظام سرمايه‌داري امريكا چنان به كارآمدي سيستم بيمارش يقين داشت، كه اشتباهات مهلكش را نديد (يا نخواست كه ببيند) و نهايتاً در سال‌هاي 2007 تا 2008 دچار فروپاشي شد و بحران اقتصادي جهاني را رقم زد.

آخرين ساخته ادم مك‌كي داستان معدود آدم‌هايي است كه درست در اوج بازار مسكن در امريكا، سقوط قيمت مسكن و مستقلات را پيش‌بيني كردند و روي آن شرط بستند. فيلم مي‌كوشد كه دلايل بحران اقتصادي 2007-2008 را – كه از امريكا شروع شد و تبعاتش دامن اروپا و ديگر نقاط جهان را نيز گرفت – به زبان ساده براي مخاطب عام توضيح دهد.
 
 
 
البتّه نبايد انتظار داشته باشيد كه همه‌چيز را خيلي راحت و بي‌دغدغه متوجّه شويد! به‌هرحال مسائل اقتصادي و بانكي و بازار بورس براي من و شمايي كه تخصّصي در اين زمينه نداريم، از پيچيده‌ترين مباحث است. پيچيدگي ماجرا براي مخاطبان فارسي‌زبان كه مجبورند اصطلاحات انگليسي را به فارسي ترجمه كنند تا بفهمند بيشتر هم مي‌شود. (براي مثال «ركود بزرگ» به هيچ‌وجه ترجمه اسم انگليسي فيلم نيست و شايد «سَلَف‌خري بزرگ» ترجمه دقيق‌تري باشد). به همين خاطر اگر به زبان انگليسي تسلّط كافي نداريد، داشتن يك زيرنويس فارسي خوب براي ديدن اين فيلم از نان شب هم واجب تر است.

امّا نگران نباشيد. فيلم از هر حربه‌اي استفاده مي‌كند تا سخت‌ترين مفاهيم مالي و بانكي را به مخاطبش آموزش دهد و در عين حال هنر اصلي‌اش اينجاست كه به هيچ‌وجه يكنواخت و خسته‌كننده نمي‌شود. اساساً ساخت يك فيلم سينمايي داستاني با اقتباس از يك كتاب غيرداستاني كه به تحليل مسائل پيچيده مالي و اقتصادي مي‌پردازد، كار عجيب و جسورانه‌اي است. امّا مك‌كي و رندولف به خوبي از عهده اين كار برآمده و فيلمنامه‌اي نوشتند كه نهايتاً با كارگرداني كم‌نقص مك‌كي به فيلمي تبديل شد كه هم آموزنده است، هم جذاب؛ و البتّه برايشان اسكار بهترين فيلمنامه اقتباسي را هم به ارمغان آورد.
 

 
 
«ركود بزرگ» ريتم بسيار تندي دارد. ريتمي تند و البته به‌ظاهر آشفته كه مديون دكوپاژ و تدوين خاصي است كه اشفتگي شخصيت‌ها و شرايط را به خوبي القا مي‌كند. كات‌هاي تند و ناگهاني به همراه گنجاندن تصاوير آرشيوي و اخبار تلويزيوني لابلاي صحنه‌هاي مختلف فيلم و فيلمبرداري با دوربين روي دست، باعث شده از طرفي ريتم تند و فضاي تنش‌زاي فيلم تا آخر حفظ شود و از طرف ديگر فيلم حال و هوايي مستندگونه به خود بگيرد و تماشاگر فراموش نكند كه با ماجرايي واقعي سر و كار دارد. از سويي ديگر، شخصيت‌پردازي‌هاي قوي كه با بازي‌هاي درخشان تكميل شده، باعث مي‌شود با تك تك كاراكترهاي متعدّد فيلم همراه شويم و حتّي با آن‌ها همذات‌پنداري كنيم و نگرانشان باشيم. جالب اينجاست مك‌كي براي چنين فيلمي كه به بحران اقتصادي‌اي مي‌پردازد كه ميليون‌ها نفر را بيكار و بي‌خانمان كرد، لحني طنزگونه انتخاب كرده است؛ طنزي سياه كه ممكن است پوزخندي تلخ بر چهره‌تان بنشاند.

درباره بحران اقتصادي جهاني 2007-2008 فيلم‌هاي زيادي ساخته شده، امّا به جرأت مي‌توان گفت هيچ‌يك از فيلم‌هاي قبلي به اين خوبي و با اين جزييات دلايل وقوع اين فاجعه اقتصادي را تحليل نكردند (البتّه اكثراً چنين قصدي هم نداشتند). پس از ديدن «ركود بزرگ» به خوبي متوجّه خواهيم شد كه چرا غول‌هاي وال‌استريت و بانك‌هاي قدرتمند امريكايي نتوانستند اين بحران را پيش‌بيني كنند. و البتّه در پايان با اين سؤال مواجه مي‌شويم كه آيا از اشتباهاتشان درس گرفته‌اند يا نظام سرمايه‌داري مغرور غرب كه هنوز از تركش‌هاي بحران قبلي رنج مي‌برد، باز دارد اشتباهات مشابهي را مرتكب مي‌شود؟
 
**پدرام عبهر