علیاکبر پس از ورود به جبهه در تابستان ۱۳۶۰ و شرکت در پاکسازی اورامانات به فرماندهی برادر حاج احمد متوسلیان تا موقع شهادت ۲۸شهریور ۱۳۶۴(سوم محرمالحرام ۱۴۰۶) به جز یکی دو ماه حضور در گشت ثارالله سپاه همدان، همه عمرش را در جبهه بود.
از سر تیمهای واحد اطلاعات و عملیات تیپ نبیاکرم(ص) کرمانشاه بود. مداومت بر نماز شب داشت و ۴سال جنگ را وقتی مرخصی میآمد، روزه بود و کسی ناهار خوردن او را بیاد ندارد.
او حتی در مراسم عروسی دوستش شهید علی شرکایی از فعالان پذیرایی کننده مراسم بود، در حالی که روزه بود!
دو سه سال بود که یک دختری را در اسدآباد همدان می خواست و خانوادهاش قبول نمیکردند. شب قبل از رویت هلال محرم خبر آوردند که قبول کردهاند. قرار گذاشتیم برویم خواستگاری.
شبی که قرار بود به خواستگاری برویم از طرف تیپ پیک آمد و گفت در محدودهی او دشمن تحرکاتی داشته است. پیک وقتی از مراسم خواستگاری باخبر شد از دادن این پیغام پشیمان شد ولی علیاکبر فیالفور سوار بر تویوتای پبک شد و رفت و سه روز بعد در ارتفاعات خرمال عراق در حین شناسایی و گشت به شهادت رسید.
با رفتن علیاکبر به جبهه مراسم خواستگاری به هم خورد.
*راوی : علی رستمی