بعد از انتشار این گزارش، شورای آتلانتیک جلسهای نیز برای تحلیل و تفسیر آن برگزار کرد که در این جلسه «الن لایپسن» نویسنده گزارش، «امیر هندجانی» عضو هیأت مدیره شورای آتلانتیک، و «مایکل کانل» مدیر برنامه مطالعات ایران در «مرکز تحلیلهای نیروی دریایی» حضور داشتند[1]. در این جلسه، که گزارش آن را «آشیش کومار سن» معاون مدیر ارتباطات شورای آتلانتیک نوشته، نکات مهمی بیان شد که توجه به آنها در کنار محتوای گزارش اهمیت زیادی دارد. در این گزارش نیز مانند گزارش قبلی مشرق، عبارتهای مهم در اظهارات شرکتکنندگان در جلسه و گزارش شورای آتلانتیک، با رنگ بنفش مشخص شدهاند.
توافق هستهای؛ فرصت آمریکا برای عادیسازی روابط با ایران
در ابتدای گزارش شورای آتلانتیک درباره نشست بررسی استراتژی پیشنهادی لایپسن برای برخورد با ایران طی ده سال آینده، نویسنده مقاله بر موضع خود درباره عادیسازی روابط با جمهوری اسلامی تأکید کرد و گفت که رئیسجمهور بعدی آمریکا باید فرصتی که توافق هستهای برای عادیسازی روابط با ایران به وجود آورده را غنیمت بشمارد. لایپسن به زعم خود تصریح کرد: «ایران یک مخالف [و دشمن مطلق و] خالصِ آمریکا نیست. ما باید بتوانیم چالش ایران را به گونهای زیرکانهتر و سازندهتر از دهههای گذشته مدیریت کنیم.»
نویسنده گزارش ضمن تأکید بر اینکه توجه به اولویتهای امنیتی آمریکا و متحدانش در خاورمیانه مهم است، گفت: «من میخواهم ببینم [و توصیه میکنم] که ما [آمریکا] برای تعمیق کانالهای تعامل [با ایران] کمی بیشتر ریسک کنیم ... دوست دارم توافق هستهای را یک حقیقت واقعی جدید ببینم که به رئیسجمهور بعدی امکان خواهد داد تا درباره یک روند دهساله برای آغاز حرکت به سوی عادیسازی روابط فکر کند.» لایپسن بهرغم اشاره به اینکه عادیسازی روابط به سیاستهای داخلی ایران و منافع امنیت ملی آمریکا بستگی خواهد داشت، ادامه داد که این عادیسازی روابط باید «هدف بلندمدت آمریکا» باشد.
پرونده «نمازی»ها نشاندهنده ضعف دولت دیپلماتیک آمریکا
نویسنده گزارش اندیشکده شورای آتلانتیک در ادامه گزارش توضیحاتی کلی درباره توافق هستهای با ایران میدهد و آن را «پنجرهای رو به فرصتها» توصیف میکند. «سن» سپس توضیح میدهد که اگرچه ایران به بندهای برجام پایبند بوده، اما همچنان چالشهای دیگری را ایجاد میکند، از جمله با «حمایت از بشار اسد رئیسجمهور سوریه، گروههای حزبالله و حماس، و شورشیهای حوثی در یمن. روابط ایران با عربستان سعودی هم به شکل فزایندهای متشنج شده است.»
شورای آتلانتیک در این بخش از گزارش به پرونده «باقر» و «سیامک نمازی» نیز اشاره میکند و مینویسد: «به علاوه، سابقه حقوق بشری ایران هم ضعیف بوده است، چنانکه 18 اکتبر [27 مهر 95] وقتی یک دادگاه ایرانی، دو ایرانی-آمریکایی («باقر نمازی» و پسرش «سیامک») را به خاطر «همکاری با دشمنان ایران» به 10 سال زندان محکوم کرد، به وضوح این مسئله را دیدیم.»
این اندیشکده آمریکایی بعد از اشاره به موضوع «نمازی»ها، با لحنی انتقادی نسبت به دولت اوباما مینویسد: «مقامات آمریکایی [تا الآن] برای ارتباط دادن موفقیت دیپلماتیک در توافق هستهای با ایجاد تحول در رفتار ایران، چه در داخل و چه در همسایگی، بیمیل بودهاند. [این در حالی است که] جان کری وزیر خارجه آمریکا که طی روند مذاکرات هستهای، پیوند شخصی نزدیکی با محمدجواد ظریف همتای ایرانی خود ایجاد کرد، درباره آزمودن این موضوع صحبت کرده که توافق ممکن است زمینه را برای همکاری بیشتر در روابط دوجانبه آماده کرده باشد.»
لایپسن یادآور میشود که روابط گرم شخصی، مثلاً میان کری و ظریف، میتواند برای حل مشکلات کوچک مانند آزادی سریع ملوانهای آمریکایی دستگیرشده در آبهای ایران، بسیار مؤثر باشد، اما «واقعیت غیرقابلانکار این است که هم در آمریکا و هم در ایران، بعد از توافق هستهای یک «اصلاح مسیر» صورت گرفت تا اطمینان حاصل شود که پاندول بیش از اندازه به یک سو متمایل نمیشود. در هر دو کشور به وضوح بخشهایی بودند که بسیار مردد بودند و نمیخواستند ببینند که ما [دو کشور] سریعاً به سوی عادیسازی کامل روابط پیش برویم.»
استفاده آمریکا از برجامی که ایران هنوز از آن راضی نیست
در بخشی از نشست شورای آتلانتیک، امیر هندجانی دیگر کارشناس حاضر در جلسه درباره تأثیر برجام بر اقتصاد ایران و انتقادهایی توضیح داد که به نحوه عمل دولت آمریکا به تعهداتش در توافق هستهای وارد است. شرکتهای اروپایی در ورود دوباره به ایران بعد از برداشته شدن تحریمها، گامهای متزلزلی برداشتهاند. علاوه بر این، هندجانی اذعان میکند که شهروندان ایرانی هم هنوز تأثیر توافق هستهای در زندگیشان را ندیدهاند. همچنین سرمایهگذاری مستقیم در ایران از سوی نهادهای اروپایی بسیار ناچیز بوده است.
این کارشناس ایرانیالاصل میگوید از آن جایی که تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران، از جمله تحریم مبادله تجاری با ارز دلار، همچنان باقی است، بانکهای اروپایی نیز از ورود به ایران «میترسند.» از دید نویسنده گزارش شورای آتلانتیک، دلیل دیگری که موجب میشود تا برجام در ایران تأثیر مدنظر را نداشته باشد این است که سپاه پاسداران ایران همچنان در لیست تحریمهای وزارت خزانهداری آمریکا قرار دارد.
شرکتهای اروپایی از ترس اینکه ندانسته با شرکتی تجارت کنند که زیرمجموعه سپاه پاسداران ایران باشد و به همین خاطر توسط دولت آمریکا جریمه شوند، ترجیح میدهند ریسک نکنند و با ایران وارد تجارت نشوند. بنابراین اگرچه جان کری اعلام میکند که ایران «آماده تجارت» است، اما اروپاییها همچنان درباره بازگشت به ایران نگران هستند.
بیش از 70 درصد ایرانیها از برجام شاکیاند
شورای آتلانتیک در ادامه گزارش خود به قراردادهای چندین میلیارد دلاریای اشاره میکند که ایران اخیراً با شرکتهای هواپیماسازی بوئینگ آمریکا و ایرباس فرانسه امضا کرده است. گزارش سپس اقدام مجلس نمایندگان آمریکا در تصویب قانونی برای جلوگیری از فروش هواپیمای مسافربری توسط بوئینگ به ایران را از جمله اقداماتی میداند که سنگاندازی در مسیر اجرای تعهدات دولت آمریکا در برجام محسوب میشود و خشم عمومی ایرانیها علیه آمریکا را به دنبال داشته است.
این اندیشکده آمریکایی با استناد به نتایج یک نظرسنجی[2] انجامشده در دانشگاه مریلند آمریکا، مینویسد از میان شرکتکنندگان در این نظرسنجی که اغلب، ایرانیهای طرفدار آمریکا بودند، 72.6 درصد دیدی منفی نسبت به دولت آمریکا داشتند. هندجانی نیز در اینباره میگوید: «وضعیت هیچگاه اینگونه نبوده است. این [دید منفی] به این خاطر است که [مردم ایران] از برخی جهات، آمریکا را به این خاطر که نتوانستهاند از فواید توافق هستهای بهرمند شوند، مقصر میدانند.»
راهکارهای نفوذ در ایران بعد از برجام
در گزارش قبلی مشرق، محورهای استراتژی جدید و پیشنهادی لایپسن بررسی شد، در اینجا نیز سه عدد از مهمترین راهکارهایی که لایپسن برای نفوذ در ایران در دوران پسابرجام ارائه میدهد، آورده شده است.
توجه داشته باشید که از نظر لایپسن، توافق هستهای به دلیل ماهیتی که دارد، امکان «نفوذ نرم» در ایران را فراهم آورده است و بیش از همه، رئیسجمهور آینده آمریکا باید از این فرصت برای شکلدهی محاسبات جمهوری اسلامی و تغییر رفتار تهران به سود واشینگتن استفاده نماید. اصلیترین راههای نفوذ در ایران با استفاده از برجام از دید لایپسن موارد زیر است:
همکاری با جامعه مدنی: اکنون که تابوها درباره ارتباط میان ایرانیها و آمریکاییها شکسته شدهاند، این نوع همکاری میتواند گسترش یابد. همکاری میان اشخاص و نهادهای غیردولتی در زمینه نگرانیهای مشترک (بخشی از گزارشهای مشرق در اینباره را از اینجا، اینجا، اینجا و اینجا بخوانید)، مانند محیطزیست، سلامت عمومی و توسعه شهرنشینی، نوید بازسازی شبکهای متنوعتر از روابط [با ایران] را میدهد. دولت آمریکا باید منابع بیشتری را به بهبود روند صدور ویزا برای آن دسته از ایرانیهایی اختصاص دهد که به دنبال کسب اجازه برای سفر به آمریکا برای تبادل آکادمیک و دیگر انواع تبادل باشد (گزارش و مصاحبههای مشرق را از اینجا، اینجا، و اینجا بخوانید).
بهبود درک متقابل: دولت بعدی همچنان با برخی چالشهای طولانیمدت از جانب ایران مواجه خواهد بود، به خصوص دشواری در درک مقاصد مقامات این کشور و تداوم رویکرد ایدئولوژیک ایران نسبت به مسائل منطقهای (حمایت از شبهنظامیان شیعه و گروههای دیگری که تهدیدی برای رژیمهای فعلی [در منطقه] هستند). گسترش ارتباط بین آمریکاییها و ایرانیها چه در کانالهای دولتی و چه در جامعه مدنی، یک راه مهم برای بهبود درک متقابل است، حتی زمانی که اختلافات رسمی درباره مسائل کلیدی همچنان باقی هستند. همچنین مهم است که با ارسال پیامهایی به شهروندان در سراسر طیف سیاسی [و حامیان جناحهای مختلف]، عموم را از روابط در حال تحول [میان دو کشور] آگاه کنیم.
برای اطلاعات از جزئیات این راهکارها و توضیحات بیشتر درباره برنامههای نفوذ آمریکا در ایران در سایه برجام، گزارش مفصلتر مشرق را از اینجا بخوانید.
[1] Building on the Iran Nuclear Deal Link
[2] New poll of the Iranian people on the anniversary of nuclear deal (JCPOA) Link