گر چه به نظر می‌رسد سینما دولتی است ولی سینما در شکل محتوایی و موضوعی در موارد زیادی در جهت منافع نهاد نگهدارنده‌اش گام برنمی‌دارد.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - طی چند هفته اخیر موضوع طرح جایگزینی اکران فیلم خارجی، به جای فیلم‌های سخیف و نازل ایرانی به صورت جدی مطرح شد  (اینجا) و (اینجا) . پس از انتشار این مقالات تکاپویی رسانه‌ای خاصی برای محدود کردن سینمای ایران در حال شکل گیری است. بسیاری از سینماگران سینمای ضد ملی و ضد مردمی در بازار سینمای بدون آلترناتیو تک تازی می‌کنند و توهم عجیبی به آنان دست داده که متولی واقعیهنر این سرزمین هستند. فریدون جیرانی در گفتگویی با روزنامه همشهری، موضوعات مطرح شده در مقالات و گزارش‌های مشرق نیوز را به صورت دیگری تصدیق کرده است و با مرور این گفتگو درخواهیم یافت، اصرار به محدود کردن سینمای ایران با ورود فیلم خارجی مطلوب و همسو با فرهنگ ایرانی، گامی اساسی برای پایان دادن به حیات سینمایی است که با حمایت حاکمیت حیات دارد اما معکوس خواست حاکمیت، محصول تولید می‌کند. با گذشت سی و هشت سال از تاریخ انقلاب، سینما نه در خدمت انقلاب است و نه در خدمت سرگرمی؛ خدمات سینمای ایران محدود به جشنواره‌های خارجی است . آنچه در پی خواهد آمد تصدیق یکی از اهالی سینماست که اعتراف می‌کند حمایت دولت‌های  از سینمایی است که تنها سه و نیم میلیون  مخاطب دارد و خلاف خواست حاکمیت گام برمی‌دارد، خطاست.

فریدون جیرانی در  گفتگو اشاره می‌کند:  سینما در ایران پس از انقلاب را دولت سر پا نگه داشت. دولت با ممنوع‌کردن ورود فیلم خارجی توسط بخش خصوصی و در اختیارگرفتن اکران فیلم خارجی توسط خودش و بعد تسلط بر گلوگاه های اقتصادی که بتواند تولید را کنترل کند، سینما را سرپا نگه داشت.

کارگردان خفه‌گی اشاره می‌کند: اگر در واقع دولت وارد میدان نمی‌شد و جلوی ورود فیلم خارجی را نمی‌گرفت سینما در همان سال‌های اولیه پیروزی انقلاب تقریبا از بین می‌رفت. در سال‌های 58 تا 62 که ما شاهد مدیریت منسجم و با برنامه‌ای نبودیم و سینما در حالت بلاتکلیفی به سر می‌برد، با ورود گسترده فیلم خارجی و تسلط انجمن واردکنندگان فیلم، سینمای ایران نمی‌توانست به تولید کمی برسد. گرچه امکان داشت بعدها یک سینمایی از دل رقابت با فیلم خارجی به وجود بیاید ولی این سینمایی که الان شاهدش هستیم نمی‌توانست حیات بیابد.این سینما با ریل‌گذاری دولت‌دهه60 تشکیل شد. سینمایی که با حمایت دولت بین سال‌های 62 تا 71 روی پا ماند. با تغییرات مدیریتی سال‌های 71 به بعد هم با وجود برخی تحولات در سیاستگذاری‌ها، اهالی سینما همچنان به ریل‌گذاری قبلی وفادار ماندند. در واقع سینما در این سال‌ها توسط دولت نگه داشته شد.

کارگردان مرگ تدریجی یک رویا افزود: این یکی از پارادوکس‌های عجیب سینمای ایران است؛ گر چه به نظر می‌رسد سینما دولتی است ولی سینما در شکل محتوایی و موضوعی در موارد زیادی در جهت منافع نهاد نگهدارنده‌اش( بخوانید حاکمیت جمهوری اسلامی) گام برنمی‌دارد. در این سال‌ها نیز همچنان دولت است که با تغییراتی در روش‌ها و رویکردها، سینمای ایران را سرپا نگه‌داشته است. سینمای ایران شبیه سینمای اروپای شرقی نیست که در دلش سینمای معترض هم وجود داشت ولی 80‌درصد تولیداتش هدایت شده بود.در حالی که در ایران 80 درصد تولیدات سینمایی غیرهدایت‌شده است. سینمای ایران، سینمای عجیب و غریبی است که در دل شرایط پر از تناقض فعالیت می‌کند. برخلاف آنچه معمولا ما سینمایی‌ها می‌گوییم که دولت باید پایش را از سینما کنار بکشد و بگذارد شرایط طبیعی حاکم شود اعتقاد دارم اگر این اتفاق بیفتد سینمای ایران با مشکلات بسیار جدی مواجه می‌شود چون این سینما را تا این لحظه دولت سرپا نگه داشته است.

برچسب‌ها