سعد حریری بزرگترین سیلی تاریخ خود را دریافت کرد. حریری دیگر نمی تواند از انحصار نمایندگی خود بر جریان اهل تسنن سخن بگوید و اینگونه وانمود کند که انحصار نمایندگی پارلمانی شهرهای بزرگ را در اختیار دارد.

سرویس جهان مشرق - ابراهیم امین سردبیر روزنامه لبنانی الاخبار در مقاله‌ای  به بررسی معادله‌های به وجود آمده در نتیجه برگزاری انتخابات پارلمانی لبنان اشاره کرده و نوشته که نتایج این انتخابات صفحه جدیدی از زندگی سیاسی مبتنی بر ائتلاف های متفاوت از نظر وزن را رقم می‌زند که پیش از انتخابات اینچنین نبوده است. 

با وجود عادتی که سیاستمداران لبنانی در انکار واقعیت‌ها دارند اما چهره کلی تحولات انتخابات پارلمانی و نتایج اولیه آن معادله‌هایی را نشان می‌دهد که می‌توان آنها را در موارد زیر خلاصه کرد: 

** اول: سعد حریری و جریان المستقبل بزرگترین سیلی تاریخ خود را دریافت کردند. حریری دیگر نمی تواند از انحصار نمایندگی خود بر جریان اهل تسنن در کشور سخن بگوید و اینگونه وانمود کند که انحصار نمایندگی پارلمانی شهرهای بزرگ را در اختیار خود دارد. او حتی نمی‌تواند از رهبری جریان سیاسی وابسته به محور آمریکایی - سعودی در لبنان سخن بگوید.

شکست‌های حریری از العرقوب گرفته تا صیدا و جبل لبنان و بیروت و طرابلس تا زحلة و بقاع غربی طوری نیست که نتایج حوزه انتخاباتی عکار بتواند آن را جبران کند. 

انتخابات لبنان

شکست حریری نقطه عطفی در این انتخابات بود که می‌تواند پیامدهای گسترده ای در روند  تشکیل دولت جدید داشته باشد. به ویژه در شرایطی که برندگان انتخابات در بخش‌های مختلف از شخصیت‌های مطرح ملی و منطقه‌ای هستند که در  تقابل با وی قرار دارند. از جمله این افراد می‌توان به اسامه سعد و فیصل کرامی و نجیب میقاتی و عبدالرحیم مراد اشاره کرد. 

بیشتر بخوانید:

نتایج اولیه انتخابات لبنان مشخص شد/ حزب الله پیروز انتخابات شد +جدول

به این ترتیب می‌توان گفت هجمه طایفه ای و مذهبی که رهبران جریان المستقبل در طی دو روز گذشته به راه انداخته بودند، نتوانست واقعیت‌های موجود را تغییر دهد. حریری تنها یک کار می‌تواند انجام دهد و آن اذعان به نتایج  انتخابات و تعامل با این واقعیت است که اوضاع لبنان نسبت به گذشته بسیار تغییر کرده است. 

** دوم: جریان آزاد ملی و میشل عون رئیس جمهور این کشور در نتیجه این انتخابات شکستی را متقبل شدند. 

عون نتوانست آن‌گونه که انتظار داشت نفوذ خود را در شمال کشور تقویت کنند و رقبای سنتی و جدید وی از حزب نیروهای لبنانی گرفته تا جریان المرده توانستند بر وی پیروز شوند.  این موضوع را می توان در حوزه‌های انتخاباتی زحله و بقاع غربی مشاهده کرد. برتری عون در الشوف و عالیه نیز نمی‌تواند چیزی از واقعیت را تغییر دهد. 

عقب‌نشینی جریان آزاد ملی به نفع  پیروزی قابل‌ توجه حزب نیروهای لبنانی و تقویت موقعیت جریان المرده و حزب قومی اجتماعی سوریه در میان مسیحیان است. این روند معادله جدیدی را تحمیل کرده که می‌گوید جریان آزاد ملی دیگر نفوذ استثنایی در این مناطق ندارد، حتی اگر شخصیتی نظیر میشل عون رئیس جمهور کشور باشد، در این شرایط این جریان رقابتی مساوی با سایر جریان‌ها در شمال دارد و نمی‌تواند ادعای نماینده قدرتمند این مناطق را داشته باشد. 

سعد حریری

اگر جریان آزاد ملی بخواهد مناقشه‌هایی داخلی در این خصوص انجام دهد، این روند می‌تواند به خروج یا اخراج برخی از عناصر اضافی این جریان منجر شود که اشتباهات بزرگی را در زمینه ائتلاف‌ها و رقابت‌های انتخاباتی و حزبی انجام دادند. اتفاقاتی که در منطقه جزین و کسروان رخ داد، باب  بالا گرفتن درگیری‌ها در رابطه با رهبری جریان آزاد ملی را باز کرد، حتی اگر بپذیریم که شخصیتی نظیر جبران باسیل با قدرت بالا و تایید شخصی میشل عون رهبری این جریان را بر عهده داشته باشد. 

اگر جریان آزاد ملی و به ویژه شخص باسیل بخواهد اینگونه وانمود کند که پیروز انتخابات شده است، این بدان معنا است که ما در برابر مشکل بزرگی قرار داریم. جریان آزاد ملی باید با واقعیتها روبه‌رو شود، نه اینکه دیدگاه های خود را منطبق با آن تغییر دهد. حق وتویی که این جریان در نتیجه قدرت بالای خود و حضور در کنار حزب الله لبنان در اختیار داشت، از دست رفته یا لااقل می‌توان گفت دیگران نیز چنین حقی به دست آورده‌اند. 

** سوم:  بقایای جریان ۱۴ مارس شامل شخصیت های مسیحی و احزاب کوچک از جنوب لبنان گرفته تا منطقه جبل و  شمار و بیروت و بقاع از مهمترین بازندگان این انتخابات بودند و ضربه سختی دریافت کردند.

مهم‌ترین نتیجه انتخابات این بود که شخصیت‌های مطرح در جریان ۱۴ مارس حمایت از آنها را کنار گذاشتند و حمایت‌های خارجی از آنها نیز نتوانست نتایج مطلوب خود را داشته باشد. 

** چهارم: حزب نیروهای لبنانی پیروزی بزرگی را در این انتخابات به دست آورد و خود را به فراکسیونی با 13 یا ۱۵ کرسی پارلمانی نزدیک کرد. به این ترتیب حضور این حزب در مرحله آینده در لبنان پررنگ تر نیز خواهد شد. 

این پیروزی در نتیجه دو اتفاق مهم به دست آمده است:  موضوع اول گفتمان فرقه‌گرایانه ای است که  رقبای حزب نیروهای لبنانی در تقابل با آن در پیش گرفته اند و نتیجه آن عاید این حزب شده و  موضوع دوم رویکرد آشتی این حزب با  جریان آزاد ملی است که آن را وارد رقابت‌های منطقه‌ای در بقاع شمالی و کسروان و جبیل و عکار کرد که پیش از این قدرت ورود به آن را نداشت. 

پیروزی حزب الله در انتخابات لبنان

به این ترتیب جریان آزاد ملی و سعد حریری رئیس جمهور لبنان نمی‌توانند قدرت نیروهای لبنانی را در زمان تشکیل دولت نادیده بگیرند. همچنین حزب نیروهای لبنانی نیز با توجه به این نتایج می‌تواند ائتلاف‌هایی را تشکیل دهد تا نفوذ خود را در مناطق جدید در کشور گسترش دهد. البته این موضوع نیازمند گفتمان و رویکرد سیاسی متفاوتی است. 

** پنجم:‌ولید جنبلاط از تهدیدهای مربوط به رهبری خود در جامعه دروزی لبنان فراتر رفت و ثبات و برتری خود در این عرصه را نشان داد. نتایج انتخابات نشان داد که رقبای سنتی و جدید جنبلاط نمی‌توانند جایگزینی تأثیرگذاری برای وی ارائه کنند. 

او همچنین نفوذ خود را در میان  سایر اقشار جامعه لبنان حفظ کرد و  نقش قابل توجهی از میان اهل تسنن و مسیحیان به دست آورد. او در برابر تقابلی که جریان آزاد ملی بر اساس رویکردهای فرقه‌ای ضد دروزی ها ایجاد کرده بود، موفق عمل کرد و فرصت تقویت ائتلاف‌های مهم وی با نبیه بری و حزب الله را افزایش داد که این روند می‌تواند تأثیرات گسترده ای بر ائتلاف‌های مرحله آینده لبنان داشته باشد. 

** ششم: رقبای حریری از میان رهبران اهل تسنن لبنان به فصلی از انزوای خود  پایان داده و توانستند موقعیت خود را  بدون ائتلاف‌های مبهم به عنوان نمایندگان واقعی مردم نشان دهند. 

در حوزه‌های انتخاباتی که این عناصر با سعد حریری وارد رقابت شده بودند، مشخص شد که آنها می‌توانند گامهای بزرگی را در مرحله آینده بردارند.  البته با این وجود همچنان سعد حریری به عنوان مهم‌ترین شانس تصدی پست نخست وزیری به شمار می‌رود، اما این افراد می‌توانند قدرت جدیدی را برای جذب متحدان بیشتر از احزاب سیاسی و طایفه های دیگر برای خود درست کنند. 

** هفتم: ائتلاف دوجانبه جنبش امل و حزب الله لبنان بار دیگر ماهیت نمایندگی فراگیر خود در عرصه شیعیان این کشور را  نشان داده و به رقبای خود در حوزه‌های انتخاباتی جنوب لبنان و بقاع و جبل لبنان نشان داد که نمی توانند معارضه جدی در تقابل با این ائتلاف داشته باشند.

 ائتلاف دوجانبه جنبش امل و حزب الله لبنان

این در حالی است که طی دو هفته های گذشته شانتاژ تبلیغاتی گسترده‌ای در این خصوص به راه افتاده بود. نتایج انتخابات استقلال و تاثیرگذاری رهبری نبیه بری و سید حسن نصرالله بر افکار عمومی شیعیان را نشان داد و ثابت کرد که آنها قدرت بالایی در تنظیم صفوف خود برای جلوگیری از شکست‌های احتمالی دارند.  آنها همچنین ثابت کردند که به تعهدات خود در قبال متحدانشان از میان سایر جریان‌ها و طوایف پایبند هستند. 

علاوه بر اینها میزان رایی که این ائتلاف در حوزه‌های بیروت به دست آورد، نشان دهنده قدرت بالای آن در پایتخت است که این موضوع  برخلاف ادعاهای دیگران از جمله جریان المستقبل است. 

اتفاقی که دیروز در لبنان رخ داد، نقطه عطف اساسی در مدیریت حیات سیاسی در لبنان خواهد بود.  درست است که تغییرات اساسی در میزان نمایندگی سیاسی پارلمان رخ نداد، اما موازنه‌ها به شکلی تغییر کرد که امکان تشکیل نوعی جدید از تقابل‌ها در آینده را فراهم کرد. این موضوع در آینده بویژه در روند تشکیل دولت و نحوه مدیریت پرونده‌های حیاتی کشور برای مردم روشن‌تر خواهد شد. 

برچسب‌ها