گروه جهاد و مقاومت مشرق - حالا که این گزارش را میخوانید آنها هم مراسم بیستوسومین سالگرد نسلکشی مسلمانان شهر سربرنیتسا را برگزار کردهاند هم پیادهروی صلحشان را که به مارش میرا معروف است؛ این داغ، برای اهالی بوسنی و هرزگووین با گذشت سالها هنوز تازه است. این روزها قبرستان پوتوچاری پایتخت جهان اسلام است؛ جغرافیایی که 6750 شهید آن نسلکشی را در خود جای داده و البته هنوز آغوشش برای حدود 1500 شهید دیگر که هنوز پیکرشان پیدا نشده باز است. امسال هم مثل 15 سال اخیر، ایرانیان در این راهپیمایی شرکت کردهاند تا سارایوو، سربرنیتسا، نزوک، لیپلی، براوینتسی و دیگر شهرها و روستاهای بوسنی در یادبود عزیزانشان تنها نباشند. اما همراهی ایرانیها با بوسنی، تنها به شرکت در مارش میرای آنها محدود نمانده است؛ چند سالی است برخی ناشران از جمله «کتابستان معرفت» بر ادبیات مکتوب این کشور تمرکز کرده و آثاری را به فارسی برگردانده و منتشر کردهاند. در اهمیت استراتژیک بوسنی برای جهان اسلام همین بس که رهبر انقلاب آنجا را دروازه ورود اسلام به اروپا دانسته است.
متغیر مهمی که اغلب در انتخاب کتابی برای خواندن آن را نادیده میگیریم مسائل استراتژیک فرهنگی است. ما در مسائل سیاسی و نظامی درباره عمق استراتژیک خودمان با خیالی آسوده سخن میگوییم. بیآنکه ترسی از دیگر بازیگران سیاسی منطقه داشته باشیم؛ اما در حوزه فرهنگی آیا به همین مقدار جلو آمدهایم؟ ما از دادن پاسخ مثبت در این زمینه تا حد بسیار زیادی ناتوان هستیم. در تمام کشورهایی که در زمینه رسانهای و فرهنگی قوی هستند، علاوه بر اینکه از نویسندگان خود به صورت اصولی حمایت میکنند سعی میکنند در زمینه واردات محصولات فرهنگی نیز دست روی نویسندگان و آثاری بگذارند که عمق استراتژیک آنها را تأمین کند.
نمونه آشکار این وضعیت ادبیات بوسنی است. بوسنی کشوری کوچک در شبهجزیره بالکان است که تا قبل از قرن نوزدهم بخشی از امپراتوری عثمانی بود و بعدها جزئی از کشور یوگوسلاوی. اکنون نیز سالهای مستقل بودنش به 30 سال هم نمیرسد اما در طی این 30 سال، وضعیتی پرفراز و نشیب را طی کرده است. آخرین نسلکشی قرن بیستم در این کشور کوچک رخ داده است.
از دوره مغول به بعد تا روزگار مردم بوسنی در سربرنیتسا و سارایوو و... مسلمانان هیچگاه اینگونه و به این راحتی توسط نیرویی خارجی قتلعام نشدند. ده هزار نفر طی هفت روز!
ترجمه و چاپ کتابهایی که در حوزه ادبیات مقاومت بوسنی است یکی از بهترین نقاط استراتژیک فرهنگی امروز است. بوسنی کشوری مسلماننشین است. به همراه آلبانی تنها کشورهای اروپایی هستند که اکثریت مردمش مسلمان هستند؛ اما آنچه حقوق بشر غربی بر سر مسلمانان بوسنیایی آورد کمتر گوشی آن را شنید. وظیفه فرهنگی ما ایجاب میکند آنچه را که مردم بوسنی در این زمینه نوشتهاند برای دیگران بازگو کنیم.
از سوی دیگر، ترجمه ادبیات مقاومت بوسنی فضای مثبتی است تا تفاوتهایمان را در زمینه نگرشهای مذهبی به کمترین حد ممکن برسانیم و از اختلافات فرقهای جلوگیری کنیم. جنگی که مردم بوسنی بر سر آن مقاومت میکردند کم از هشت سال دفاع مقدس ما نداشت. آنها نیز در پی استقلال و آزادی و شرف خود بودند. نمیخواستند بهزور تحت سلطه دیگران باشند. ادبیات بوسنی کمک فراوانی میکند تا ما دریابیم که در این روزگار تلختر از زهر تنها نبودهایم و کسانی که پای اعتقاداتشان و حفظ وطن و خانواده جان دادند کم نبودند.
سوی دیگر ماجرا در وضعیت نشر است. ادبیات کشورهای کمتر شناختهشده که دوران پرتلاطمی داشتهاند همیشه برای مخاطب جذاب بوده است. باز کردن پنجره آنها به روی مخاطب ایرانی کمک فراوانی میکند تا او وضعیت متکثر جهان پیرامون خود را بهتر بشناسد. به چند نمونه از این کتابها در بازار نشر ایران نگاهی انداختهایم.
جنایتکارها چطور آدمهایی هستند؟
«آزارشان به مورچه هم نمیرسید»؛
نشر ستاک اثر تازه اسلاونکا دراکولیچ را با عنوان «آزارشان به مورچه هم نمیرسید» با ترجمه نازیلا محبی منتشر کرده است. دراکولیچ که در سالهای اخیر از نویسندگان محبوب اروپای شرقی در ایران بوده است، پیش از این با آثاری چون «کافه اروپا»، «کمونیسم رفت و ما ماندیم و حتی خندیدیم»، «بالکان اکسپرس» و «گشتی در موزه کمونیسم» شناخته شده بود. نویسنده در این کتاب بر مبنای پژوهش و اسنادی که به دست آورده به بررسی ابعاد جنایات فجیع رخ داده در کشور صربستان بویژه در دوره زمامداری اسلوبودان میلوشوویچ پرداخته است. نویسنده کتاب پیش از این با خبرگزاری مهر به گفتوگو نشسته و درباره «آزارشان به مورچه هم نمیرسید» گفته: من به اتفاقاتی که در اطرافمان رخ میدهد اهمیت میدهم و میخواهم مردم از طریق مطالعه تجربیات سایرین از آنها مطلع شوند. من مدت زمانی را در دادگاههای جنایی بینالمللی یوگسلاوی سابق در لاهه سپری کردم. بعد از نوشتن دو کتاب درباره رنجهای قربانیان، میخواستم بدانم جنایتکاران چه جور آدمهایی هستند. نتیجه گرفتم آنها مثل من و شما انسانهایی عادی هستند و در بسیاری از موارد این موقعیتها هستند که اقدامات و انتخابهای ما را تعیین میکنند.
جنگ چه بلایی سر آدمها میآورد؟
«خداحافظ سارایوو»؛
این یکی از کتابهای پروژهای است که انتشارات «کتابستان معرفت» درباره بوسنی آغاز و تاکنون سه جلد آن را منتشر کرده است.
با آنکه که کتاب خداحافظ سارایوو دو راوی اصلی دارد که هرکدام با دیگری فاصله زیادی دارند، اما خاطرات آتکا رید و هانا اسکوفیلد که دو خواهر از یک خانواده شلوغ 11نفره هستند کتابی سرراست برای ما به ارمغان آورده است. دغدغه خداحافظ سارایوو زندگی توأمان بوسنیاییهای محصور در کشورشان است و آنها که بهناچار به کشور دیگری پناهنده شدهاند. آتکا از تلخیها و کمبودها و از دستدادن نزدیکان و دوستان در میان محاصره و تلاش برای زنده ماندن میگوید. هانا نیز روایت پناهجویی نوجوانی است که دور از خانه و خانواده سعی میکند زنده بماند، خواهر گمشدهاش را پیدا کند، برادر فراریاش را ببیند و به مادرش که در اتریش مانده است نزدیک شود. خداحافظ سارایوو نمونه کاملی است از اینکه جنگ چه بر سر انسانها میآورد و چگونه آنها را تغییر میدهد.
لحن راویان قصهگوست، اما داستانی نیست. خداحافظ سارایوو به خاطر همین سادگی در روایت و متن یک اثر خوب برای مخاطب عام است. کتاب «خداحافظ سارایوو» در نشر کتابستان معرفت به قلم آنکا رید و هانا اسکارفیلد و ترجمه عابده میرزایی منتشر شده است.
ماجراهای مسلمانان بالکان
«نبرد برای سارایوو»؛
این کتاب خاطرات کریم لوچارویچ، فرمانده پلیس سارایوو از سال اول محاصره این شهر در جنگ بالکان است. نبرد برای سارایوو از پرفروشترین کتابهای موضوع جنگ بوسنی است و ماجراهای سختترین و پیچیدهترین سال محاصره پایتخت بوسنی را مرور میکند.
سعید عابدپور آن را از زبان بوسنیایی ترجمه و مهدی قزلی هم آن را بازنویسی کرده است.
یکی از تفاوتهای اصلی این کتاب با کتابهای دیگر این حوزه نقل رشادتها و مجاهدتهای رزمندگان مسلمان و تأثیر آنها در تغییر روند جنگ بوسنی به نفع تمامیت ارضی بوسنی و هرزگووین است. لوچارویچ علاوه بر نقل جنگ و گریزهای سال اول جنگ نگاهی تحلیلی و موشکافانه به اوضاع منطقه و اروپا و حتی تاریخ بالکان دارد و هویت مسلمانان این منطقه را در گذر زمان یادآوری میکند. این کتاب خاطرات رزمندگانی را مرور میکند که با دست خالی در برابر نصف اروپا ایستادند و طولانیترین محاصره نظامی تاریخ را با شکست مواجه کردند.
کتاب «نبرد برای سارایوو» پیش از این به هفت زبان ترجمه شده بود و ترجمه فارسی هشتمین برگردان از این کتاب موفق است که توسط انتشارات شهید کاظمی قابل تهیه است.
سادگیهای روزگار سیاه
«لبخند من انتقام من است»؛
جوا آودیچ، نویسنده این کتاب، یکی از قربانیان فاجعه بوسنی است که بهسلامت از این ماجرا بیرون آمده است. او در کتاب «لبخند من، انتقام من است» روایت خود را از این ماجرا برای ما بازگو میکند. جوا آودیچ، سال 1992 میلادی در زمانی که هنوز شش سال بیشتر ندارد به همراه خانواده، نزدیکان و تمام مسلمانان منطقه سربرنیتسا درگیر این مصیبت هولناک میشوند.
جوا در این کتاب علاوه بر شرح رنجی که مسلمانان بوسنیایی در غربت و بیتوجهی سازمانهای بینالمللی تحمل کردند، به زندگی و آوارگی بعد از جنگ نیز اشاره میکند. خانواده آنها، در فقر و نداری ناشی از جنگ داخلی و حمله صربها، هر بار که به مکان جدیدی میروند همهچیز را از صفر شروع میکنند. جوا نیز از این ماجرا جدا نیست. او نیز به همراه پدر، مادر، پدربزرگ و برادرش رنج تنهایی، فقر، بیکسی و غربت را تحمل میکند اما هیچگاه فراموش نمیکند که او یک مسلمان است و اوست که محیط را میسازد نه محیط او را.
خاطرات آودیچ ساده و بیآلایش است. ماجرا را پیچوتاب نمیدهد. خودش و نزدیکانش را قهرمان نمیداند. هر کس را که دوست دارد صمیمیت در آن موج میزند. علیرغم روزگار سیاهی که به همراه خانوادهاش از سر گذرانده است، اما دنیا را سیاه نمیبیند. سیدمیثم میرهادی کتاب را ترجمه و انتشارات کتابستان معرفت آن را منتشر کرده است.
داستانهای امیر
«کارتپستالهایی از گور»؛
این کتاب ادامه کتابهای بوسنیاییهای نشر کتابستان معرفت است. کتاب در همان عنوان گزندهاش ذهن خواننده را درگیر میکند. عنوانی طنز که تلخیاش را از همان ابتدا به رخ مخاطب میکشد و به او میگوید با مطلب خاصی روبهرو خواهد شد. کارتپستالهایی از گور، خاطرات امیر سولیاگیچ، جوان 17 بوسنیایی است که از خاطرت محاصره سهساله شهر سربرنیتسا تا پیش از قتلعام بزرگ آن در تابستان 1995 برای ما میگوید.
امیر ماجرا را از زمانی که ارتش صربها به روستایشان که در نزدیکی سربرنیتسا بوده است حمله کردهاند آغاز میکند. لحن طنز اما تند و گزنده سولیاگیچ که سرچشمهاش همان روزهای تلخ محاصره است و بعدها که روزنامهنگاری را پیشه کرد، قدرتمندتر شد، از احساسی کردن ماجرا و احساساتی شدن مخاطب جلوگیری میکند، اما در عوض او را وادار میکند تا در عمیقترین حالات و رفتارهای انسانی بیشتر دقت کند تا دریابد انسان در هنگام سختیها و مصیبتهای بزرگ، چگونه در بوته آزمایش قرار میگیرد و با پرسش اساسیتری روبهرو میشود: چه تعداد از انسانها از این آزمایش سهمگین و بزرگ موفق بیرون میآیند.
روایتهای کتاب کارتپستالهایی منسجم است. هر فصل کتاب، عکسی است که نویسنده آن را برای ما توضیح میدهد. روایتهایی که گاه زاویه دید آن نیز تغییر میکند تا بهصورت بهتری ماجرا را برای مخاطب روشن کند. این کتاب را هم سیدمیثم میرهادی ترجمه کرده است.
*روزنامه جام جم