ترامپ علاوه بر نیاز فوری به عکس دونفره با طرف ایرانی، به دنبال فعال کردن همان دوقطبی «طرفدار مذاکره/مخالف مذاکره» است که در سال ۹۲ منجر به «برجام» شد.

سرویس سیاست مشرق- دانلد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده، در کنفرانسی مطبوعاتی با نخست‌وزیر ایتالیا در شامگاه روز دوشنبه، درباره مذاکره با ایران و دیدار با مقامات کشورمان تصریح کرد که تمایل دارد با مقام‌های ایرانی ملاقات داشته باشد.

وی گفت:

"من به ملاقات کردن اعتقاد دارم. اگر آن‌ها بخواهند، من قطعاً با [مقام‌های] ایران ملاقات خواهم کرد. نمی‌دانم که آیا آن‌ها آماده این کار هستند. آن‌ها اکنون در حال پشت سر گذاشتن دوره سختی هستند."

در ادامه خبرنگاری پرسید که آیا ترامپ پیش‌شرطی برای چنین ملاقاتی دارد که رئیس‌جمهوری آمریکا پاسخ داد:

" هیچ پیش‌شرطی، نه. اگر آن‌ها بخواهند ملاقات کنند، من هم ملاقات خواهم کرد. هر زمان که آن‌ها بخواهند. هر زمان که آن‌ها بخواهند. این کار برای این کشور خوب است، برای آنها خوب است، برای ما خوب است و برای جهان خوب است."

این اظهارات رییس جمهور «قمارباز» ایالات متحده (به تعبیر سردار سلیمانی)، در حالی است که مقامات آمریکایی، کشور به کشور در سفر هستند تا مسیرهای تجارت با ایران را به هر شکل ممکن مسدود کنند و خود ترامپ در همین کنفرانس هم ادعاهای همیشگی خود را درباره اقدامات «شرورانه» ایران تکرار کرد. مضاف بر این که تنها ساعاتی بعد، وزیر خارجه ایالات متحده، مایک پامپئو، که چند هفته قبل ۱۲ شرط برای مذاکره با ایران (در واقع «تسلیم» همه مولفه‌های قدرت ایران) را خواستار شده بود، ادعای مذاکره بدون «پیش شرط» با ایران را نقض کرد و در مصاحبه با شبکه سی ان بی سی، باز «پیش شرط» های خود را علیه ایران مطرح کرد و گفت:

" ما پیش از این هم گفته‌ایم. رئیس جمهوری‌خواهان دیدار با افراد است تا مسائل را حل کند. اگر ایرانی‌ها از خود این تعهد را نشان دهند که تغییرات اساسی در نحوه برخورد با مردم خود ایجاد می‌کنند، رفتار خود را در منطقه تغییردهند، توافقی را بپذیرند که واقعا از گسترش تسلیحات هسته‌ای جلوگیری می‌کند، آنگاه رئیس جمهوری گفته، آماده است که با آنها بنشیند و گفتگو کند."

آگاهان و کارشناسان مسایل سیاست خارجی و روابط بین‌المل، به خوبی آگاهند که پشت پرده لفاظی‌های ترامپ (که همین چند روز پیش از تشکیل «ناتوی عربی» علیه ایران خبر داد)، هیچ قصدی برای دادن امتیاز به ایران وجود ندارد. مضاف بر این که، به لحاظ حقوقی و قانونی، ترامپ نه تنها حق ندارد هیچ «پیش شرطی» برای ایران تعیین کند، که باید به «پیش شرط» های ایران هم تن دهد، چرا که در این میان این ایالات متحده است که بر خلاف تمام اصول پذیرفته‌شده بین المللی از توافقی با امضای ۷ کشور که در شورای امنیت در تضمین آن قطعنامه صادر شده، خارج شد و به واقع اگر در این وسط «بدهکاری» وجود دارد، بر گردن ترامپ است.

اما بنا به دلایلی چند، این «ژست» مذاکره‌ی بدون پیش شرط ترامپ، چیزی بیش از یک بازی سیاسی برای داخل آمریکا نیست. در ادامه به این دلایل اشاره می کنیم.

عامل «مولر» و قبای لای در مانده‌ی ترامپ

مشاور ویژه، رابرت مولر، مسوول تحقیقات ویژه پرونده مداخلات روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ ریاست جمهوری آمریکا، که به عنوان یک چهره قضایی و اطلاعاتی (با سابقه‌ی سال‌های ریاست بر اف بی آی) سرسخت، سازش‌ناپذیر و قاطع در امریکا شناخته می شود، سایه به سایه ترامپ و تیم مشاوران و دستیاران او حرکت و حلقه‌ی محاصره را به گرد رییس جمهور آمریکا تنگ‌تر می کند.

مشاور ویژه رابرت مولر، سایه به سایه در تعقیب ترامپ است

مولر که اتفاق یک جمهوری‌خواه هم هست، در تحقیقات خود به نزدیک‌ترین و معتمدترین اعضای حلقه‌ی ترامپ رسیده که نمونه شاخص آن دستگیری مایکل کوهن، وکیل شخصی ترامپ بود. کوهن در همکاری کامل با تیم تحقیقاتی مولر، داستان‌های زیادی از فساد اخلاقی و مالی ترامپ را برای مولر افشاء کرده است و مولر همچون یک شکارچی زبردست، در حال تکمیل پرونده دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و انتخاب ترامپ به عنوان رییس جمهور است.

ترامپ از پروژه تحقیقاتی مولر به عنوان پروژه «شکار جادوگر» یاد می‌کند و به شدت از بابت تحقیقات مولر ناراحت، عصبی و تحت فشار است. بنا به اطلاعاتی که در کتاب «آتش و خشم» افشاء شده، مهم ترین دغدغه ذهنی ترامپ در طول شبانه‌روز، تحقیقات مولر است و ترامپ و تیم حقوقی او تاکنون همه ابزارهای خود را برای تطمیع، تهدید و محدود کردن مولر به کار گرفته‌اند که تاکنون کوچک‌ترین اثری بر کار این اطلاعاتی کم‌حرف و کاربلد نداشته است. یکی از آخرین خروجی‌های تیم مولر، صدور کیفرخواست علیه ۱۲ مامور اطلاعاتی روسیه توسط هیات منصفه عالی فدرال به اتهام تخلفات هکری مربوط به انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا  است. [۱]

رابرت مولر، کابوس بزرگ ترامپ

حقیقت این است که سایه «استیضاح» بر سر ترامپ، به واسطه نتایج تحقیقات تیم مولر، روز به روز پررنگ‌تر می شود و اگر جمهوری‌خواهان در انتخابات ماه نوامبر امسال اکثریت را به دمکرات‌ها واگذار کنند، احتمال به جریان افتادن استیضاح ترامپ تقریبا قطعی است. «لیندسی گراهام»، چهره ارشد جمهوری خواهان در سنا اخیرا هشدار داد که درصورت پیروزی دمکرات ها در انتخابات ۲۰۱۸ کنگره، تلاش خواهند کرد تا دانلد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا را استیضاح کنند.[۲]

از این رو، تمام تلاش ترامپ به طور خاص و حزب جمهوری‌خواه به طور عام، در حال حاضر بر این متمرکز است که اکثریت کنگره از دست جمهوری‌خواهان خارج نشود. به طوری که، مایک پنس، معاون ترامپ، عملا همه فعالیت‌های خود را متوقف کرده و به تبلیغ برای تک تک نامزدهای جمهوری‌خواه برای انتخابات ماه نوامبر مشغول است. «استیون بَنِن»، استراتژیست ارشد پیشین ترامپ که به واسطه اختلافات با رییس جمهور از کاخ سفید اخراج شد، اخیرا در مصاحبه‌ای گفته که جمهوری‌خواهان باید برای از دست ندادن اکثریت، به صورت خانه به خانه برای نامزدهای خود تبلیغ کنند. او هشدار داد که انتخابات ماه نوامبر در واقع "همه‌پرسی ابقای ریاست جمهوری ترامپ در ۲۰۲۰ است. "[۳]

رییس جمهور نامحبوب

طبق یکی از آخرین نظرسنجی‌های موسسه «گالوپ»، محبوبیت ترامپ به مدار ۴۰ درصد رسیده است و او  از این لحاظ، نامحبوب‌ترین رییس جمهور آمریکا در دور اول ریاست جمهوری از زمان «جرالد فورد» است. [۴]

حقیقت این است که جز پایگاه اصلی رای ترامپ که هسته سخت آرای او را در انتخابات ۲۰۱۶ تشکیل می دادند و همچنان به ترامپ علاقه‌مند هستند، بر شدت مخالفت طرفداران حزب دمکرات از ترامپ افزوده شده و در این میان رای خاکستری (مستقلین) هم به سوی عدم تایید ترامپ گرایش یافته است. [۵]

در چنین شرایطی، اگر جمهوری‌خواهان اکثریت کنگره را از دست بدهند، فشارها بر رییس جمهور جمهوری‌خواهی که با افول محبوبیت رو به روست، به طرز چشمگیری تشدید خواهد شد.

در چنین شرایطی، ترامپ و تیم مشاوران او به شدت به دنبال برگه‌ای در سیاست خارجی هستند که جایگاه ترامپ و جمهوری‌خواهان را برای انتخابات ماه نوامبر ارتقاء دهد و  چه چیزی بهتر از یک عکس یادگاری با رییس جمهور ایران، می تواند این هدف را برآورده کند، بدون آن که عملا ترامپ در این دو سه ماه باقی مانده تا انتخابات قصد داشته باشد، کوچک‌ترین امتیازی به ایران بدهد.

کره شمالی، تنها یک عکس

رییس جمهور تاجر ایالات متحده بعد از ماه‌ها جنگ لفظی و ادبیات تهدیدآمیز و حتی تهدید به حمله هسته‌ای به سنگاپور رفت و  در  اواخر خرداد گذشته با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی دیدار کرد.

به گفته کارشناسان و تحلیل‌گران و سیاستمداران آمریکایی، مذاکرات ترامپ با اون بدون هیچ طرح و نقشه راه مشخص انجام گرفت و هیچ ساز و کار عملی و عینی برای این مذاکرات در نظر گرفته نشده بود. [۶] از همین رو، طبق تحلیل اکثر نشریات سیاسی معتبر در خود ایالات متحده، این دیدار، صرفا برای همان عکس‌های دونفره و دست دادن با اون انجام گرفت تا ترامپ خود را به عنوان «قهرمان» سیاست خارجی به داخل بنمایاند. [۷]

همین روز سه شنبه، سی ان ان و واشینگتن پست خبر دادند که بر اساس اطلاعات ماهواره‌ای، کره شمالی در حال ساختن نسل جدیدی از موشک‌های قاره پیماست که برد آن به آمریکا می رسد. [۸] خبرگزاری فرانسه هم گزارش داد که پیونگ یانگ در حال ساختن یک یا دو موشک بالستیک بین قاره‌ای با سوخت مایع باشد.[۹]

کارخانه ساخت این موشک ها در منطقه سانومدانگ Sanumdong در خارج شهر پیونگ‌یانگ قرار دارد و کار تولید موشک‌ها در زیر زمین در حال انجام است و این موشک نخستین مورد از موشک هایی است که قادرند به خاک آمریکا برسند.

این مسایل نشان از آن دارد که عملا مذاکرات واشینگتن و پیونگ یانگ چیزی بیشتر از حرف نبوده و دو طرف خط خود را پیش می برند و ترامپ بیش از هر چیز به دنبال فروختن عکس‌های این دیدار دو نفره به افکار عمومی آمریکا بوده است.

خراب کردن بازی ایران و متحدان

در حالی که در پی سفر علی اکبر ولایتی، فرستاده ویژه رهبر انقلاب، به روسیه، دستاوردهای زیادی در جهت همکاری دو کشور ایجاد شده است[۱۰] ، از سوی دیگر، چین به صراحت گفته که با تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه ایران همکاری نخواهد کرد[۱۱] و باز از سوی دیگر، رجب طیب اردوغان به صراحت گفته که علی‌رغم فشار و تهدیدهای آمریکا به خرید گاز و همکاری اقتصادی با ایران ادامه می دهد[۱۲] ، اتاق فکر پشت ترامپ به این نتیجه رسیده که با نشان دادن «هویج» مذاکره بدون پیش شرط با ایران، هم یک فضای تردید و سوءظن بین ایران و متحدانش ایجاد می کند و هم فضای شکل گرفته در جهت مقاومت علیه زورگویی‌های آمریکا را می شکند. به بیان دیگر، ترامپ با یک تیر دو نشان می دهد: هم با انداختن یک حرف بدون پشتوانه و کاملا دروغین، فضا را برای همکاری ایران و متحدان غبارآلود می کند و هم در ادامه راه مقاوم‌سازی اقتصادی از طریق متنوع‌سازی شرکای تجاری و مبارزه با مفاصد اقتصادی، سنگ اندازی می نماید.

البته در این مسیر، ترامپ به شدت روی عوامل داخلی وابسته به غرب هم حساب کرده است. همان‌هایی که در دو سه روز گذشته، با استفاده از کانال‌ها و سایت‌های بی نام و نشان، قیمت ارز و سکه را در حال صعود چشمگیر لحظه به لحظه نشان می دادند (در حالی که عملا خرید و فروش قابل ملاحظه‌ای در بازار صورت نمی‌گیرد) و از سوی دیگر با استفاده از سلسله رسانه‌های جریان خاص، حرف ترامپ درباره مذاکرات را در هوا گرفته و موج سازی می کنند و برای آن که از قافله عقب نمانند، در یک روز، دو چاپ با دو صفحه یک متفاوت می زنند تا حرف ترامپ را تیتر یک خود کنند.

ذوق زدگی «زنجیره‌ای»

به نظر می‌رسد که هدف از رهاسازی عامدانه نرخ ارز و طلا (چه به صورت واقعی و چه به صورت روانی) در روزهای گذشته توسط کانون‌های مافیایی همین بوده که یک نوع جو ناامنی روانی در جامعه ایجاد کند و هم به واشینگتن پالس بفرستد که بستر برای انداختن حرف «مذاکره» فراهم است تا دوباره همان دوقطبی کاذب «موافق مذاکره/مخالف مذاکره» را راه بیاندازند که در سال ۹۲ با آن ماهی «برجام» را از آب گرفتند. همان برجامی که قرار بود برکات فراوان به بار بیاورد و بعد از ۳ سال دستاورد زیر «هیچ» به بار آورده است.

ترامپ در لحظه خروج از توافق هسته‌ای

آنچه مسلم است، این که ترامپ قرار نیست «هیچ» امتیازی به ایران بدهد و صرفا با شیوه‌ی قماربازانه‌ی خود قصد دارد هم به عکس یادگاری خود با روحانی برای بستن دهان مخالفان داخلی در آمریکا دست یابد و هم شکاف داخلی ایجاد شده در سال ۹۲ را دوباره در کشور ما ایجاد و تعمیق کند. هشیاری، حفظ همبستگی و خودداری اکید از آزمودن آزموده‌های خطا خواسته‌ای است که در شرایط کنونی از مسوولین کشور انتظار می رود.

ترامپ «قمارباز»

زبان حرف زدن با ترامپ، همان زبان سخت رییس جمهور است که به ترامپ گفت با «دم شیر بازی نکنید»، و زبان سردار سلیمانی که ترامپ «قمارباز» را به درس گرفتن از گذشته‌ها فراخواند (و کم‌تر از ۲۴ ساعت بعد از آن وزیر دفاع آمریکا هرگونه حمله نظامی به ایران را «داستان‌سرایی» خواند). وگرنه پیشنهاد مذاکره «بدون پیش شرط» تنها یکی دیگر از قمارهای آقای قمارباز است که در عین گفتن از مذاکره، مشاور امنیت ملی و وزیر خارجه و وکیل شخصی‌اش با فرقه تروریستی رجوی لابی می‌کنند و مقامات وزارت خزانه‌داریش از این پایتخت به آن پایتخت می روند تا فروش نفت ایران را به «صفر» برسانند.

 

برچسب‌ها