طیف مدعی لیبرالیسم در ایران، ژست مردم سالاری می‌گیرند اما در اصل میل به خودکامگی و دیکتاتوری و اشرافیت دارند.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** عبدی: رفتار با معترضان را از فرانسه یاد بگیرید!

«عباس عبدی» فعال اصلاح طلب که پیش از این مدعی شده بود که در مواجهه با مسئله مشروب خواری باید همانند دوره طاغوت عمل کنیم و در ادامه مدعی شده بود که باید همانند برخی کشورهای اروپایی، مواد مخدر را آزاد کنیم و علاوه بر این مدعی بود که الگوی پیشرفت ایران در ۵۰ سال آینده، خیالی است، در یادداشتی در روزنامه اعتماد به مقایسه اعتراضات در فرانسه و ایران و تفاوت رفتار دو حاکمیت با مردم پرداخت.

عبدی در این یادداشت با اشاره به اینکه تفاوت ما با فرانسه در نگاه امنیتی حاکمیت است، نوشت: «الان در فرانسه اعتراضات هست، نه کسی مانع انتشار عکس و خبری می‌شود و نه دولت فرانسه آن را اقدامی امنیتی یا توطئه بیگانه معرفی می‌کند، حتی اگر هم بخواهد چنین کند برای خودش بد می‌شود. ولی در اینجا تهیه اخبار از این رویدادها و انتشار آنها راحت نیست چون برداشت امنیتی از آنها وجود دارد».

البته از شخصی که الگوی پیشرفت ایرانیان را مورد تمسخر قرار داده و آن را خیالی می‌نامد و الگوی خطرناک و شکست خورده «آزادی مواد مخدر در اروپا» را برای ما تجویز می‌کند، اصلاً بعید نیست که آشوبهای فرانسه را بزک کرده و به رفتار دولت فرانسه غبطه بخورد.

در روزهای گذشته «علی علیزاده» تحلیلگر مقیم لندن در مطلبی نوشته بود: «رفتار فرانسه را با معترضان خوب نگاه کن. چهارمین قدرت اتمی دنیا که دشمن خارجی برای سیاه نمایی، انقلاب مخملی و براندازی در آن بودجه تخصیص نداده که آمریکا دهها پایگاه نظامی دورش ندارد. تکرار صحنه صحنهٔ ۸۸ را می‌بینی؟ صدها برابر خشن‌تر؟ حالا می‌فهمی جمهوری اسلامی از روادارترین حکومت‌های دنیاست؟».

در فرانسه چندین کانال تلویزیونی معاند، ۲۴ ساعته بر آتش آشوب نمی‌دمند و رژیم‌های مرتجع، اسپانسر معترضان نیستند. فرانسه در مقابل سلطه گری آمریکا تابع است و سر خم فرود آورده است و...

در روزهای گذشته «ادوارد فیلیپ» نخست وزیر فرانسه اعلام کرد که ۸۹ هزار پلیس و نیروی امنیتی در سراسر کشور مستقر شده‌اند. در حال حاضر موزه‌های پاریس، برج ایفل، طاق پیروزی، مغازه‌ها و فروشگاه‌های پایتخت فرانسه به علت وقوع خشونت‌های احتمالی تعطیل است. رسانه‌های فرانسوی در گزارش‌های خود نوشتند که تدابیر و تمهیدات اتخاذ شده از سوی دولت فرانسه یادآور دوره حکومت نظامی در این کشور است. به گفته فیلیپ تنها در پاریس ۸ هزار نیروی پلیس به حالت آماده باش بوده و دهها خودروی زرهی نیز در این شهر مستقر شده است.

همچنین در روزهای گذشته امانوئل ماکرون اعلام کرد که «واکنش سختی در انتظار معترضان در تظاهرات پاریس و دیگر شهرها خواهد بود».

کارشناسان معتقدند بحران امروز فرانسه که به سرعت در حال گسترش است و براساس برخی گزارش‌ها به بلژیک، هلند و مجارستان رسیده و کشورهای اروپایی را یکی پس از دیگری در بر می‌گیرد بحران کل لیبرالیسم در اروپا است. تفکری که به طبقات زیرین و فرودست جامعه توجهی نمی‌کند، تفکری که اصالت را به سود و سرمایه می‌دهد، تفکری که در آن اصالتی برای عدالت به خصوص در حوزه اقتصاد وجود ندارد، در اروپا به بن بست رسیده و نشانه‌های آن در خیابان‌های پاریس، مارسی، بروکسل و.. قابل مشاهده است.

روزنامه فیگارو در روزهای گذشته در مطلبی نوشته بود: «آنچه در فرانسه روی داده اتفاقی گذرا نیست، بلکه جنبشی است که از اعماق برمی‌خیزد و تمام کشور را درمی‌نوردد. کشوری که له شدن طبقات متوسط خود را در نظر نمی‌گیرد به کژراهه می‌رود و می‌تواند گرفتار نیروهای افراطی شود».

خبرگزاری فرانسه در روزهای گذشته تعداد افراد بازداشت شده را ۹۵۰ نفر اعلام کرد و زخمی‌ها نیز بیش از ۵ هزارنفر اعلام شده است. علاوه بر پلیس و نیروهای نظامی، دولت فرانسه از لباس شخصی‌ها نیز برای سرکوب مردم استفاده کرده است.

اما علاوه بر ماکرون، طیف اصلاح طلب نیز در روزهای اخیر عزادار شده و در تقلا هستند که این رسوایی در قبله لیبرال دموکراسی ادعایی‌شان را به هر نحو ممکن بزک کنند.

در روزهای گذشته، روزنامه سازندگی- ارگان حزب اشرافی کارگزاران-بعد ازعقب‌نشینی ماکرون مقابل معترضان برای رئیس‌جمهور فرانسه مرثیه‌سرایی کرد و تیتر زد «پیروزی پوپولیسم بر لیبرالیسم/ مکرون عقب نشست». در ادامه، روزنامه‌ها و سایت‌ها و خبرگزاری‌های مُبَلغ لیبرالیسم یک در میان اخبار و گزارش‌های مربوط به آشوبها در فرانسه را پوشش می‌دهند و از این اتفاق پریشان حال هستند.

طیف مدعی لیبرالیسم در ایران، ژست مردم سالاری می‌گیرند اما در اصل میل به خودکامگی و دیکتاتوری و اشرافیت دارند.

** خدا به کشور رحم کرد که رئیسی نیامد!

روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «خدا به کشور رحم کرد یا به آقای رئیسی؟!» نوشت: «روز گذشته سیدابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی در جمع دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران از رئیس‌جمهور نشدن خود ابراز خوشحالی کرد و گفت:"خدا رحم کرد که ما رئیس‌جمهور نشدیم که دلار بشود ۵۰۰۰ تومان"! اگر ایشان به ریاست جمهوری می‌رسید، قیمت دلار بیش از نرخ اعلامی توسط ایشان بود!».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «اینکه اگر آقای‌رئیسی در انتخابات سال گذشته پیروز می‌شدند، چه دستاوردهایی می‌توانستند کسب کنند و آیا خطری متوجه ایران می‌شد یا خیر باید مقایسه‌ای صورت گیرد. اکنون یک توافق بین‌المللی انجام شده و قطعنامه‌ای هم سازمان ملل وضع کرده است که تمام قطعنامه‌های صادره علیه جمهوری اسلامی ایران را ملغی اعلام کرده است. این قطعنامه ۱+۵ و سایر کشورها را ملزم کرده است تا با ایران در حوزه هسته‌ای همکاری داشته باشند. اگر آقای رئیسی شخص اول اجرایی کشور می‌شدند، قطعاً آقای قالیباف هم به مقام معاونت اولی می‌رسیدند و تیم همراه و همکار رئیس‌جمهور، وزرا و نزدیکان آقای احمدی‌نژاد و دوستان آقای جلیلی می‌بودند و در کابینه به عنوان معاون، وزیر و یا مشاور به خدمت گرفته می‌شدند و در امور هسته‌ای و سیاست خارجی و نحوه تعامل با جهان، به آقای رئیسی مشاوره می‌دادند. وقتی که آقای دونالد ترامپ از برجام خارج می‌شود و ایران را به دلیل اجرا و پایبندی به برجام مورد مؤاخذه قرار می‌دهد و تحت فشار می‌گذارد، احتمالاً آقای رئیسی هم به سخنان و عقاید خود جامه عمل می‌پوشاندند؛ یعنی به برجام تن نمی‌دادنداکنون که به ظاهر روسیه و چین در کنار ایران هستند، کشور در وضعیت کنونی قرار دارد، حال اگر در برابر فشار تحریم‌های ترامپ، چین و روسیه و اتحادیه اروپا و غیره هم با ایران همکاری نمی‌کردند و در جبهه ترامپ قرار می‌گرفتند، در چنین شرایطی چه وضعی حاکم می‌شد؟».

چندی پیش «محسن غرویان» روحانی حامی دولت در اظهارنظری عجیب که توهین آشکار به شعور مردم محسوب می‌شد، گفته بود: «اگر نامزد رقیب امروز رئیس‌جمهور بود قطعاً وضعیت اقتصادی کشور بهتر از حال حاضر نبود و شاید بدتر هم می‌شد. حتی می‌توان احتمال داد که قیمت دلار به دو تا سه برابر قیمت کنونی یعنی حدود ۴۰ هزار تومان افزایش پیدا می‌کرد»!

این قبیل ادعاها در حالی است که یکی از دروغ‌های اصلاح طلبان در سال گذشته برای تداوم دولت روحانی، خروج بازار ارز از بحران بود. این طیف در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، مردم را از اوج گرفتن قیمت دلار در صورت شکست روحانی و پیروزی رئیسی یا قالیباف می‌ترساند.

برای نمونه، روزنامه اصلاح طلب دنیای اقتصاد-اردیبهشت ۹۶- در یادداشتی با عنوان «پیروزی قالیباف یا رئیسی قیمت دلار را به کجا می‌برد؟» نسبت به دلار ۵ هزارتومانی در صورت پیروزی رئیسی یا قالیباف هشدار داد.

این پروژه فریب و رقیب‌هراسی در حالی صورت گرفت که قیمت دلار در دولت دوم روحانی تا ۱۹ هزارتومان نیز افزایش پیدا کرد.

در روز اجرای برجام-دی ماه ۹۴- قیمت دلار حدود ۳۵۰۰ تومان بود اما اکنون قیمت دلار حدود ۱۱ هزارتومان است.

امروز بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان اقتصادی اوضاع فعلی کشور را ناشی از سیاست‌های غلط دولت می‌دانند که یکی از آنها عدم مدیریت نقدینگی از سوی دولت است. آمارها می‌گویند حجم نقدینگی از ابتدای دولت روحانی تا به امروز حدود چهار برابر شده است؛ به عبارتی حجم نقدینگی که در ابتدای دولت یازدهم کمتر از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان بود، امروز به حدود ۱۷۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است!

یکی دیگر از سیاست‌های نادرست دولت، چیدن همه تخم مرغها در سبد برجام است. این رویکرد غلط موجب شده است که بهره مندی از ظرفیت‌های عظیم داخلی مورد غفلت قرار بگیرد.

** آقای روحانی! دوران شعار و وعده دادن گذشته است

روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشت: «مردم احساس می‌کنند و به زبان می‌آورند که دولت همه چیز را رها کرده و کاری به کار مسائل و مشکلات آنان ندارد. در چنین وضعیتی آقای رئیس‌جمهور باید حلقه تنگ دور خود را بشکند و به میدان بیاید و بدون مسامحه، همکاران ناکارآمد خود را کنار بگذارد و افراد توانا، دلسوز و کار آشنائی را به جای آنها بگمارد که درد مردم را درک کنند و با عزمی راسخ به حل مشکلات مردم همت بگمارند. در شرایطی که در اکثر خانواده‌ها فرزندان بیکار وجود دارد و بسیاری از خانواده‌ها گرفتار تنگناهای معیشتی هستند، وزرائی که در حال نان قرض دادن به همدیگرند و گرانی‌های بی‌حد و مرز آنها را تکان نمی‌دهد، نمی‌توانند مشکلات پیچیده کشور را حل کنند. دوران شعار و وعده دادن نیز گذشته، مردم در انتظار اقدامات عملی دولتمردان هستند. برای دولت شما آقای رئیس‌جمهور روحانی فرصت چندانی باقی نمانده. برای آنکه زحمات دولت اولتان برباد نرود و کشور به سروسامان برسد و بحران اقتصادی که دشمن داخلی است به زانو در آید تا بتوانید در مصاف با دشمنان خارجی که آمریکا در رأس آنان قرار دارد موفق شوید، باید از فرصت باقیمانده حداکثر استفاده را به عمل آورید و درباره همکارانتان تجدیدنظر کنید آقای رئیس جمهور».

در روزهای گذشته «فرزانه ترکان» عضو شورای عالی اصلاح طلبان گفته بود: «اکنون مردم از نظرمعیشتی تحت فشار هستند. از این جهت نمی‌شود صرفاً با صحبت‌های رئیس جمهور مردم را دلگرم کرد. این حرف‌ها صرفاً گفتار درمانی است؛ مردم احتیاجی به سخنرانی ندارند و می‌خواهند به چشم خود ببینند که نرخ تورم کنترل شده و جوان‌هایی که تحصیلات عالیه نیز دارند از بیکاری در آمده‌اند. لذا جامعه نیازمند این است که دولت در عمل این مسائل را سامان بخشد».

متاسفانه آقای روحانی و برخی وزرا همچنان در حال و هوای انتخابات هستند و همزمان با ارائه وعده و وعید به مردم، به منتقدان حمله می‌کنند.

این در حالی است که اکنون بیش از ۵ سال از عمر دولت روحانی سپری شده و افکارعمومی در انتظار گزارش عملکرد است و نه شنیدن وعده!

برچسب‌ها