سرویس سیاست مشرق - ر وزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
حجاریان: هدف برجام، نرمالسازی در داخل و خارج بود
«سعید حجاریان» در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «ما برنامه برجام را راهی برای نرمالسازی در داخل و خارج تلقی میکردیم و آن را کافی میدانستیم».
وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «اصلاحطلبان قصد ندارند خود را از روحانی بریالذمه نشان دهند، زیرا دفاع از روحانی در کارنامه آنها ثبت شده است، کمااینکه اصولگرایان نتوانستند خود را از احمدینژاد جدا کنند و تا به امروز، افعال وی دامنگیر آنهاست، اما اصلاحطلبان صداقت دارند و توضیح داده و خواهند داد که چرا از روحانی حمایت و به چه دلیل با وی زاویه پیدا کردند. اصلاحطلبان همه تلاششان را کردند تا این شرایط استثنایی به سمت اعتدال بازگردد.»
«شهربانو امانی» عضو شورای شهر تهران نیز در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «"گفت و گوی ملی" پس از برجام ادامه نیافت».
اگر اظهارنظر حجاریان مبنی بر اینکه «هدف برجام، نرمالسازی در داخل و خارج بود» و اظهارنظر امانی درخصوص اینکه «گفت و گوی ملی (اسم رمز ماست مالی کردن فتنه ۸۸) پس از برجام ادامه نیافت» را کنار اظهارنظر چندی پیش ظریف مبنی بر اینکه «برجام را به معیشت مردم گره زدیم تا هرطور شده توافق امضا شود» قرار دهیم، به نتایج قابل تأملی می رسیم.
اینکه توانمندیهای ملی کشورمان (از جمله توان هستهای) و مشکلات اقتصادی مردم، هیچ اهمیتی برای طیف اصلاح طلب و برخی دولتمردان ندارد.
به واسطه برجام، ۹۷۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده (از مجموع ۱۰ هزار کیلوگرم) که معادل ۹۷ درصد کل اورانیوم غنی شده در ۱۰ سال بود از کشور خارج شد ،۱۵ هزار سانتریفیوژ از مجموع ۱۹ هزار سانتریفیوژ (۷۸ درصد کل سانتریفیوژها) اوراق شد، ماهیت رآکتور آب سنگین اراک تغییر کرد و قلب رآکتور خارج و از کار انداخته شد، بخش عمدهای از ظرفیت متشکل متخصصان فعال در بخش هستهای از هم پاشیده شد، پیشرفت شتابان برنامه هستهای برای حداقل ۸ سال متوقف شد و محدودیتهای گسترده در بخش تحقیق و توسعه به وجود آمد.
همه اینها انجام شد و به عبارتی «هسته ای رفت» اما همانطور که اصلاح طلبان نیز به آن اذعان کردهاند، نه تنها تحریمها نرفت بلکه اکنون با تحریمهایی مواجه هستیم که به مراتب سختتر از دوره قبل از توافق است.
نرمال سازی در حوزه سیاست خارجی که حجاریان از آن نام میبرد، پیش از این توسط اندیشکده های آمریکایی تشریح شده است. از بین بردن دستاوردها و پیشرفت هستهای، محدودکردن و توقف فعالیتهای موشکی، قطع حمایت ایران از محور مقاومت، پذیرفتن اینکه ایران نباید قدرت منطقهای باشد، پذیرفتن شروط غرب در مسئله حقوق بشر و در نهایت به رسمیت شناختن رژیم کوک کش صهیونیستی.
به فراموشی سپردن فتنه ۸۸ و بی تفاوتی نسبت به تکرار آن در آینده و همچنین بی تفاوتی نسبت به مفاسد اقتصادی و حقوقهای نجومی و در یک کلام ارجح دانستن «اشرافیت» بر «جمهوریت» نیز از مصادیق نرمال سازی در داخل است.
جلایی پور: شورش خیابانی جواب نمیدهد، جمهوری اسلامی ریشه دار و مردمی است
«حمیدرضا جلاییپور» از فعالین اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «متأسفانه پس از دی ماه ۹۶ بعضی از کنشگران پرش تحلیلی کردند و فکر کردند با تحریمها حاکمیت ضعیف میشود یا قدرت اجتماعی مردم در «کف خیابان» تکلیف حاکمیت را روشن میکند! این یک ارزیابی غلط بود و حتی بعضی از نزدیک شدن به وضعیت سال ۵۷ صحبت کردند. آنها توجه نداشتند، که وقوع انقلاب اسلامی در سال ۵۷ چند علت داشت. و یکی از عللش بهخاطر این بود که رژیم پهلوی یک رژیم بیریشه و کودتایی بود، یک دندان لق بود. ولی جمهوری اسلامی با مشکل کارایی روبهرو است ولی یک رژیم ریشهدار و مردمی است و به وضعیت رژیم پهلوی دچار نمیشود، حتی به وضعیت شوروی هم دچار نمیشود. زیرا مارکسیسم ریشه در مردم روسیه نداشت. گفتمان اسلام سیاسی اگرچه بخشی از جامعه را پوشش نمیدهد ولی این گفتمان انقلاب و جمهوری اسلامی را تا اعماق جامعه برده است».
جلایی پور، ایده شورش خیابانی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی را یک ارزیابی غلط عنوان کرده و اعتراف میکند که جمهوری اسلامی، برخلاف رژیم پهلوی- که یک رژیم بی ریشه و کودتایی بود- یک حکومت ریشه دار و مردمی است.
این اعتراف در حالی است که طیف تندروی اصلاح طلب پیش از این در پی آن بود تا مردم را به بهانههای مختلف به کف خیابان بکشاند. این طیف قصد داشت تا به واسطه اعتراضات مستمر و متعدد در کف خیابان در نقاط مختلف کشور، ایران را به کشوری تبدیل کند که مدام در تنشهای اجتماعی به سر میبرد و برای فرونشاندن آن میبایست امتیاز دهد. و البته لبه تیز این امتیازات به سمت ظرفیت موشکی و حضور ایران در منطقه خواهد بود.
اما افکار عمومی در داخل کشور به دلایل مختلف (ازجمله بیتأثیر بودن برجام در بهبود معیشت، اعتقاد به توان دفاعی بهعنوان ضامن امنیت کشور، کارنامه موفق ایران در مبارزه با تروریستهای تکفیری در منطقه و ایثار مدافعان حرم و…) به این رویکرد اصلاح طلبان، پاسخ منفی داد.
تندروها نگذاشتند که از مزایای اقتصادی برجام بهره مند شویم!
روزنامه آفتاب یزد در مطلی نوشت: «این تندروها بودند که آرامش را از دولت روحانی سلب و بعد از تصویب برجام در مجلس نهم، ساز مخالفت و بداخلاقیهای سیاسی شأن را علیه روحانی و ظریف کوک تر از قبل کردند تا بتوانند با سیاست تضعیف و سرکوب، رئیس دیپلماسی کشورمان را به عقب نشینی در برجام وادار ساخته و در نهایت پرونده برنامه جامع اقدام مشترک را ناتمام ببندند. این…تندروها بودند که با منافع مخالفان در آمریکا همراستا شده و مواضع رئیس جمهور تندرو ایالات متحده را برای خروج از برجام تقویت می کردند».
این روزنامه اصلاح طب در ادامه نوشت: «در شرایطی که جامعه ایران امیدوار بود که با لغو تحریمها و سرمایه گذاری خارجی، برخی از مشکلات اقتصادی کشورمان حل میشود. باز هم این…تندروها بودند که بر دولت حسن روحانی و وزارت خارجه میتاخت و برنامه جامع اقدام مشترک را بی خاصیت می خواند».
طیف اصلاح طلب و البته برخی از دولتمردان هیچگاه حاضر نیستند که مسئولیت اقدامات خود را بپذیرند.
برجام از اولین روز اجرا در دولت اوباما، به صورت فاحش نقض شد. دولت اوباما دقیقاً در همان برههای که جریان غربگرا آن را تاریخیترین دوران روابط ایران و آمریکا مینامید، نماینده ویژه روحانی در آمریکا- ابوطالبی- را نپذیرفت و او را ترورست نامید!
برجام هم در دولت اوباما و هم در دولت ترامپ لگدمال شد. اما باز هم اصلاح طلبان با بزک کدخدا! توپخانه خود را به سمت منتقدان و کارشناسان و صاحبنظران داخلی نشانه رفته و تقصیر و قصور دولت روحانی و عهدشکنی آمریکا را به گردن آنها میاندازند!