روحانی در این اظهارنظر تاکید کرده است که در دوره اوباما، کاخ سفید ۱۹ بار از وی تقاضای ملاقات کرده است اما او اختیار لازم برای تصمیم گیری درباره این پیشنهاد را نداشته است! روحانی تلویحاً این مسئله را بیان کرده است که اگر در سیاست خارجی اختیارات لازم را داشت، میتوانست با اوباما وارد مذاکره شده و تا پیش از روی کارآمدن ترامپ، مشکلات را رفع کند!
حال چند سوال؛ آیا دولت روحانی و دولت اوباما با یکدیگر مذاکره نکردند؟! آیا وزرای خارجه ایران و آمریکا در دولت اوباما- ظریف و کری- هیچ دیداری با یکدیگر برگزار نکردند؟! آیا رؤسای جمهور ایران و آمریکا- روحانی و اوباما- با یکدیگر گفت و گوی تلفنی انجام ندادند؟! آیا دولت ایران و آمریکا به توافق نرسیدند؟! ایا توافق امضا نشد؟! آیا توافق به مرحله اجرایی نرسید؟! آیا دولت اوباما به توافق پایبند بود؟!
فرصت سوزی ایران، یا عهدشکنی دولت اوباما؟!
فعالین اصلاح طلب و برخی دولتمردان بارها مدعی شدهاند که فرصت تعامل و مذاکره در دولت اوباما از دست رفت و ایران در این خصوص فرصت سوزی کرد. این ادعای مضحک در حالی است که در دولت اوباما، توافق هستهای تحت عنوان برجام میان ایران و ۱+۵ امضاء و اجرا شد؛ اما دولت اوباما از اولین روز اجرا، برجام را به صورت فاحش نقض کرد و این عهدشکنی تا پایان دولت اوباما ادامه داشت.
بنابراین آنچه در توافق هستهای و میان ایران و آمریکا در دولت اوباما اتفاق افتاد، عهدشکنیهای طرف آمریکایی بود و نه فرصت سوزی ایران.
روحانی: همه مسئولیت مذاکرات با من است
در دولت روحانی و بنا به درخواست دولت، پرونده مذاکرات هستهای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه منتقل شد؛ ریاست تیم مذاکره کننده هستهای به عهده «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه قرار گرفت.
در این دوره از مذاکرات هستهای، دیدارهای ظریف و «جان کری» -وزیر خارجه دولت اوباما- رکورد زد و تعدد این دیدارها تعجب رسانههای خارجی را نیز در پی داشت. «علی اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی- فروردین ۹۷- گفت: «ما در مذاکرات هستهای، با آمریکا مذاکره میکردیم نه ۱+۵». بر همین اساس در نشستهای ایران و ۱+۵، اصل نشست در حاشیه قرار داشت و اتفاق اصلی، دیدار وزرای خارجه ایران و آمریکا بود.
اما ارتباط مستقیم ایران و آمریکا به دیدارهای متعدد وزرای خارجه دو کشور خلاصه نشد. روحانی و اوباما در اقدامی بی سابقه به صورت تلفنی با یکدیگر گفت و گو کردند و ظریف و اوباما نیز در حاشیه نشست سازمان ملل دقایقی با یکدیگر دیدار کردند. رسانههای اصلاح طلب با آب و تاب این اتفاقات را بازتاب داده و آن را اقدامی تاریخی و بی نظیر مینامیدند.
روحانی-شهریور ۹۳- در در چهارمین نشست خبری خود گفت: «دولت و رئیسجمهور مسئول مذاکرات است و امروز هم گفتم که من مسئولیت تمام کارها را برعهده میگیرم». ظریف نیز- تابستان ۹۴- با اطمینان خاطر گفت که رئیس جمهور بعدی آمریکا به هیچ عنوان نمیتواند برجام را پاره کند و اگر هم چنین کند، هیچ کشوری در دنیا در تحریم ایران با او همراه نمیشود! ظریف همچنین- آذر ۹۲ - گفت: «رهبری چارچوب کلی را تعیین میکنند و مسئولیت مذاکره با من است، ایشان صحبت کردند و بزرگواریشان نسبت به من را مطرح کردند، من نیز قدردان این بزرگواری هستم... ما باید خرج نظام و رهبری شویم نه اینکه رهبری خرج ما و نظام شود».
رکوردشکنی اقدامات ضدایرانی در دولت اوباما
برخی دولتمردان در کنار فعالین اصلاح طلب با ایجاد دوگانه دروغین «دموکراتهای خوب- جمهوری خواهان بد» با ترامپ هراسی در پی بزک سیستم حاکمه آمریکا هستند. دو هدف عمده در تلاش برای جاانداختن این دوگانه دروغین وجود دارد. اول اینکه وضع موجود به فرصت سوزی ایران در دوره اوباما ربط داده شود و با چاشنی «اختیارات محدود» و «دست بسته بودن دولت»، دولت روحانی بی تقصیر جلوه داده شود. دوم اینکه زمینه برای «کش دادن برجام تا ۲۰۲۰» مهیا شده و اینگونه القا شود که اگر در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ در آمریکا یک دولت دموکرات بر سر کار بیاید، هم برجام به ریل برمی گردد و هم مشکلات کشور رفع میشود.
این فضاسازیها در حالی است که دموکراتها و جمهوری خواهان در آمریکا در هر موضوعی با هم اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلافی با یکدیگر ندارند.
در ادامه مرور کوتاهی داریم بر اقدامات ضدایرانی و گستاخانه دولت باراک اوبامای دموکراتِ مؤدب! و باهوش!
- در آذر ۹۴ دولت اوباما قانون «محدودیت تردد سفرکنندگان به کشورهایی خاص» را امضا کرد. بر این اساس شهروندان ۳۸ کشور جهان که برای تجارت یا گردشگری میتوانستند مدت ۹۰ روز را بدون داشتن روادید در آمریکا سر کنند، حال اگر طی ۵ سال گذشته به ۴ کشور ایران، عراق، سوریه و سودان سفر کرده باشند، باید برای سفر به آمریکا در صف دریافت روادید قرار بگیرند. این قانون در حالی تصویب شد که تاجرانی که برای سرمایهگذاری در ایران پس از برجام ابراز تمایل کرده بودند، آنهایی بودند که به آمریکا رفت و آمد تجاری زیادی داشته و در زمره این ۳۸ کشور جای میگرفتند.
- در اولین روز اجرای برجام - دی ماه ۹۴- و در مقطعی که اصلاح طلبان تاکید داشتند که «تحریمها به تاریخ پیوست»، دولت اوباما با تصویب تحریمهای ضدایرانی، نقض برجام را کلید زد. وزارت خزانه داری آمریکا با صدور بیانیهای از افزودن نام شرکتها و افراد جدید به فهرست تحریمهای ایران به واسطه ارتباط با برنامه موشکی ایران خبر داد.
- در آذر ۹۵، دولت اوباما قانون تحریمی آیسا را تمدید کرد. مقامات ارشد دولت روحانی این اقدام را نقض فاحش برجام نامیدند.
- در پاییز سال ۹۵ اوباما، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید کرد. در همان ایام برخی رسانهها نوشتند: «اوباما با این کار آخرین لگد را به برجام زد».
- «باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا- فروردین ۹۵- در کنفرانس خبری نشست امنیت هستهای در واشنگتن بدون اشاره به تعهدات برجامی آمریکا، با اشاره به اینکه روح برجام تغییر رفتار ایران است، مدعی شد: «شرط برخورداری ایران از امتیازات اقتصادی، کنار گذاشتن توانایی موشکی و متوقف کردن اقدامات منطقهای است».
- در اردیبهشت ۹۵ دولت اوباما ۲ میلیارد دلار از اموال ملت ایران را غارت کرد.
- دولت اوباما برخلاف تعهدات برجامی، تحریم سوئیفت را پابرجا نگه داشت و به کشورهای دیگر درخصوص مبادلات بانکی با ایران هشدار داده شد.
- اوباما- دی ماه ۹۳- در مصاحبه با شبکه رادیوییان. پی.آر (رادیوی ملی آمریکا) در اظهارنظری گستاخانه، ملت ایران را «یاغی»! خطاب کرد.
- در سال ۹۳ دولت باراک اوباما در اقدامی بی سابقه و مغایر حقوق بینالملل از صدور روادید «حمید ابوطالبی» سفیر پیشنهادی ایران برای سازمان ملل - با این ادعا که وی تروریست است- اجتناب کرد و دولت روحانی نیز بعد از مدتی مجبور شد فرد دیگری را بدین منظور جایگزین گزینه ابتدایی خود کند. اینجا بود که عیار ادعاهایی نظیر تنش زدایی، رفع سو تفاهم، احترام متقابل و تعامل برد- برد تا حدود زیادی سنجیده شد.
- در دولت اوباما و با هماهنگی کاخ سفید و کنگره حدود ۸۰ طرح ضدایرانی تصویب شد.
تمامی این اقدامات ضدایرانی در حالی توسط دولت اوباما انجام شد که برخی دولتمردان، با سهلاندیشی، اوباما را فردی مؤدب! و باهوش! و امضای وزیر خارجه آمریکا را تضمین مینامیدند!
اکنون قریب به ۶ سال از عمر دولت روحانی سپری شده است. ادعاهایی همچون «اختیارات محدود دولت» و «دموکراتهای خوب- جمهوری خواهان بد» دیگر در افکار عمومی خریدار ندارد. مردم در انتظار «گزارش عملکرد» و «محقق شدن وعدههای اقتصادی دولت» هستند.