سرویس جهان مشرق - اندیشکده دولتی و سلطنتی "چتم هاوس" در بریتانیا با انتشار گزارشی، ایران، آمریکا و سایر اعضای ۱+۵ را دعوت کرد تا بر اساس این نقشه راه به مذاکره برجام پلاس (+JCPOA) و دو توافق مجزای دیگر اقدام کنند. بیگمان منافع بریتانیا و در کل، طرفهای غربی اولویت اصلی نویسندگان گزارش بوده اما مدعی شدهاند در تهیه آن از روش مصاحبه با نخبگان استفاده کردهاند. آنها با ۷۵ تحلیلگر و تصمیمساز در ۱۰ کشور از جمله ایران گفتگو کردهاند.
پیشنهادهای گزارش چتم هاوس از این نظر حائز اهمیت است که ذهنیت طرف غربی را در مورد هر گونه مذاکره احتمالی نشان میدهد و میتواند نه به قول خودش «یک راهنما» برای مذاکره، بلکه راهنمایی برای تهران جهت ارزیابی امکان یا عدم امکان توافق با غرب با حفظ منافع ملی ایران باشد.
عنوان این گزارش ۶۰ صفحهای که در ماه جاری میلادی منتشر شده، عبارت است از «دستیابی به یک توافق جدید: راهنمایی برای ترامپ، واشینگتن، اروپا، تهران و خاورمیانه» و تهیهکننده آن، دکتر صنم وکیل، معاون برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در اندیشکده چتم هاوس و دکتر نیل کوالیوم از همکاران چتم هاوس هستند.
پیشفرضهای اشتباه کاخ سفید
نویسندگان پیش از ارائه پیشنهادهای خود به تحلیل روند دستیابی به توافق هستهای و موضع هر یک از کشورهای طرفی قرارداد در سالهای پس از آن میپردازند و اشتباهات آمریکا را یادآور میشوند. به نظر آنها ترامپ قصد دارد تا پایان دوران اول ریاستجمهوریاش سیاست فشار حداکثری را ادامه دهد و سپس با انتخاب مجدد به این سِمَت، ایران راهی جز آمدن پای میز مذاکرات نخواهد داشت.
۱- با این حال وکیل و کوالیوم تأکید میکنند اشتباه ترامپ این است که با ظهور واقعیتهای جدید، هیچ تغییری در سیاست خود نمیدهد. دولت آمریکا باید پس از عدم حصول نتیجه از فشار حداکثری، سیاست خود را در قبال ایران تعدیل میکرد. ترامپ باید میدید که سیاست یکجانبهاش میان آمریکا و اروپا فاصله انداخته و بستر توافق میان طرفهای غربی را هم بر هم زده، چه برسد به توافق غرب با ایران.
۲- اینکه ترامپ سیاست خود را تغییر نمیدهد و همچنان منتظر پاسخ ایران مانده است به یک اشتباه دیگر برمیگردد و آن اینکه کاخ سفید تصور میکند زمان به نفع او میگذرد. مقامات آمریکا فکر میکنند هر چه میگذرد فشار اقتصادی بر مردم و حکومت آمریکا بیشتر میشود و حتی ترامپ در مورد اوباما نیز گفته بود که اگر کمی به تحریمها ادامه میداد، ایران فرومیپاشید. این در حالی است که ایران اتفاقاً در حال اجماعسازی میان حکومت و مردم است و روند تقویت این اجماع موجب میشود هر چه مذاکره دیرتر شروع شود، طرف ایرانی با خیال راحتتری در مذاکره حاضر شود.
اما همزمان در طرف آمریکایی، اختلاف میان ترامپ و کنگره هر روز بیشتر میشود؛ اختلافی که ایران میتواند به خوبی از آن بهره گیرد زیرا میتواند مدعی شود با توجه به اینکه ترامپ زیر توافق اوباما با ایران زده است، حالا ایران جز به یک قرارداد که کنگره نیز آن را تصویب کند و امکان خروج یکجانبه رئیسجمهور بعدیِ آمریکا از آن را از بین ببرد راضی نخواهد شد. در نتیجه ترامپ مجبور به تلاش برای جلب نظر کنگره خواهد شد در حالی که روند ماههای اخیر نشان داده کنگره هر روز بیشتر با ترامپ بر سر لج میافتد.
۳- اشتباه دیگر ترامپ آن است که فکر میکند انگیزه لغو تحریمها برای اینکه ایران آماده مذاکره شود کافی است در حالی که ایران میخواهد «به نظام مالی آمریکا دسترسی داشته باشد، نیروهای آمریکا از منطقه خارج شوند و از همه مهمتر، تضمینهای امنیتی به دست آید».
۴- پیشفرض اشتباهِ آخر ترامپ نیز به بیتوجهی نسبت به امکان مرگ برجام پیش از فرارسیدنِ دوره دوم ریاستجمهوریاش برمیگردد. روند افزایش تنش میان ایران و غرب نشان میدهد چنین امکانی وجود دارد و در صورت وقوع آن، احتمال توافق مجدد حتی پس از آغاز دوران دوم ریاستجمهوری ترامپ کمرنگ میشود.
تغییرات پیشنهادی برای برجام ۲
نویسندگان پیشنهاد میکنند علاوه بر تغییراتی در بندهای هستهای، حوزههای دیگری مانند موشکهای بالستیک و مسائل منطقهای مورد مذاکره قرار گیرد اما از آنجا که جمعِ یکباره آنها در توافق هستهای ممکن نیست و به نتیجه رسیدن موضوعاتی مانند یمن و سوریه به بازیگرانی غیر از ایران و ۱+۵ بستگی دارد، ترجیحاً برای هر حوزه جدید، یک توافق جداگانه در نظر گرفته شود تا امکان حصول نتیجه افزایش یابد.
توافق یک: برجام پلاس
افزایش زمان مورد نیاز ایران برای دستیابی به سلاح هستهای و طولانیتر شدن زمان اجرای توافق موسوم به بندهای غروب مهمترین اولویت از نظر نویسندگان گزارش است. آنها پیشنهاد میکنند:
۱- بندهای غروب، دست کم برای ۱۵ سال دیگر تمدید شود تا جامعه جهانی بتواند به ایران اعتماد کند.
۲- دسترسی آژانس بینالمللی انرژی هستهای به مراکز نظامی و غیرنظامی افزایش یابد تا فعالیتهای ایران شفافتر شود و امنیت بازیگران منطقهای از جمله اسرائیل تقویت گردد.
۳- امکانات آژانس برای راستیآزمایی و رصد برخی تجهیزاتِ دارای استفاده دوگانه تقویت شود، مانند شبیهسازی رایانهای که ممکن است برای شبیهسازی بمب هستهای بکار گرفته شود.
۴- پروتکل الحاقی باید مجدداً مورد تأیید ایران قرار گیرد و فتوای رهبر ایران در سال ۲۰۰۵ در مورد تعهد به عدم تولید و استفاده از سلاح هستهای به قانون تبدیل شود.
توافق دو: موشکهای بالستیک
۱- تصمیم یکجانبه ایران برای محدود کردن بُرد موشکها به ۲۰۰۰ کیلومتر باید به قانون تبدیل شود. «این نوعی امتیاز دادن به ایالات متحده و اروپا است که در غیر این صورت با موضع دفاعی ایران سر سازش نخواهند داشت».
۲- باید طرفهای مذاکره بر سر محدوده نفوذ منطقهای توافق کنند.
۳- اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل باید برای بعد از ۲۰۲۳ تمدید شود و تعهد ایران به آن تضمین گردد.
۴- در یک توافق منطقهای مجزا، مسأله اشاعه توانمندی هستهای ایران به بازیگران دیگر مورد بررسی قرار گیرد.
هویجها: برداشتن تحریم
۱- ایران باید از رفع مرحله به مرحله تحریمها مطمئن شود و دسترسی قابل ملاحظهای به سیستم مالی ایالات متحده برایش فراهم شود. آمریکا به تنهایی مایل به چنین کاری نیست اما باید یک سازوکار تجاری برای تسهیل مواردی که ایران اجازه مییابد فراهم شود. به مرور زمان که ایران تعهدش را ثابت کرد و این تعهد مورد راستیآزمایی قرار گرفت میتواند تحریمهای بیشتری را برداشت.
۲- برای عدم تعهد به توافق باید جریمههایی در نظر گرفته شود، به ویژه اینکه ایران با توجه به تجربه قبلی منتظر تضمینهایی برای پایبندی به توافق است، تضمین یا به صورت مصوبه کنگره یا جریمه برای عدم تعهد.
۳- پروسه رفع تحریمها باید توسط ایران و ایالات متحده به صورت شفاف و قابل راستیآزمایی نهادینه شود از جمله اینکه روند صدور مجوزهای صادره از سوی دفتر کنترل اموال خارجی در دولت آمریکا برای شرکتهای اروپایی تسریع شود.
۴- ایران باید قوانین مرتبط با FATF را تصویب کند.
۵- بانک سرمایهگذاری اروپا (EIB) باید اجازه یابد تا سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در ایران را تضمین کند.
۶- ایالات متحده باید اقدامات دیپلماتیک خود را برای بازگشت اعتماد جهانی به بازار ایران آغاز کند و بر سازوکاری مانند INSTEX ۲.۰ مهر تأیید بزند تا خرید نفت از ایران و مشارکتهای تجاری تضمین شود.
دانلود نقشه راه پیشنهادی چتم هاوس برای برجام ۲
توافق سه: فعالیتهای منطقهای
۱- همزمان با مذاکرات برجام پلاس، اروپاییان باید بحث و هماهنگی پیرامون مسائل منطقه را رهبری کنند تا پس از توافق بر تغییرات در بندهای هستهای، مقدمه توافقی دیگر در موضوع مسائل منطقه فراهم شده باشد.
۲- اروپاییان باید راهبردی را در این موضوع در پیش گیرند که شامل تعهد بازیگران منطقهای به عدم تجاوز و عدم مداخله باشد. این از طریق یک روند چندجانبه شبیه کنفرانس مادرید یا روند صلح به دست خواهد آمد.
۳- همه بازیگران منطقهای باید به این گردهمآیی دعوت شوند و حتماً در افتتاحیه، ایران و اسرائیل حضور داشته باشند. ابتدا چهارچوب امنیت منطقهای مورد توافق قرار گیرد و سپس بحثهای مجزا در مورد مسائل دو یا چندجانبه شروع شود به گونهای که پیشرفت در هر موضوع به بحثهای دیگر وابسته نباشد. نباید یک مذاکره خطی بر اساس یک جدول زمان ساختگی بر روند گفتگوها تحمیل شود. برای حل مسائل بلندمدت باید همه وزن سیاسی اتحادیه اروپا و ایالات متحده به کار گرفته شود.
۴- اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی باید این واقعیت را به رسمیت بشناسند که فشار حداکثری بر ایران تأثیر اندکی دارد و باید همکاری، ایجاد اعتماد و بحث بر سر مسائل امنیت منطقه نیز چاشنی سیاست مهار و تحریم شود.
ملاحظات اجرایی
نویسندگان در نهایت پیشنهاد میدهند برای دستیابیِ راحتتر به توافقات یادشده، ملاحظات اجرایی زیر در نظر گرفته شود:
۱- جهتگیری مذاکرات باید چندجانبه باشد به ویژه ایالات متحده باید یکجانبهگرایی را کنار بگذارد. به جای فشار یکجانبه از سوی آمریکا باید راهبرد چماق و هویج با هماهنگی آمریکا و اروپا اتخاذ شود. اروپا مهارت و تجربه خوبی در مذاکره با ایران به دست آورده است.
۲- همه طرفها باید نمایندگان غیرحزبی را برای مذاکره اعزام کنند تا مذاکره تحت تأثیر تغییرات در سیاست داخلی کشورها قرار نگیرد.
۳- شخصیسازیِ بیش از حدِ مذاکرات و تمرکز بر افراد مانند ترامپ، رهبر معظم و حتی ظریف وزیر خارجه تأثیر سازندهای برای مذاکرات نخواهد داشت. به جای آن باید مسائل ملی و فرآیندهای نهاییِ تصمیمسازی مورد توجه قرار گیرد.
۴- به جای یک توافقِ کاملاً جدید، برجام باید چارچوب اولیه مذاکرات جدید قرار گیرد و از ظرفیت کمیسیون مشترک برجام برای بحثهای بیشتر استفاده شود.
۵- باید دوتابعیتی از سوی ایران آزاد شوند و این تضمین از تهران گرفته شود که دوباره به بازداشت دوتابعیتیها اقدام نمیکند. در این صورت پیام مثبتی به غرب داده خواهد شد تا پیوندهای تجاری با ایران را تقویت کند.
۶- واشینگتن و تهران باید به یک اجماع داخلی برای مذاکرات جدید برسند و مشروعیت آن را در نهادهای سیاسی به دست آورند.
۷- هر برخلاف شرایط کنونی به نظر میرسد با آغاز مذاکرات هستهای شرایط برای توافق بر زمانبندی مذاکرات منطقهای به رهبری اروپا آماده باشد.
۸- واشینگتن باید بازیگران منطقهای را برای چنین مذاکرهای آماده کند و به آنها اطمینان دهد در مباحث، بازی گرفته خواهند شد و امنیت آنها نیز تضمین خواهد شد.
۹- اشاعه موشکی، محدودیت خرید تسلیحات و مداخله منطقهای باید سه محور مذاکراتی باشد که با رهبری اروپا پیش خواهد رفت و در نهایت، همگراییِ بیشتر بازیگران منطقهای، سازش بر سر موضوع موشکهای بالستیک، پذیرش مصوبه لاهه در موضوع اشاعه موشکهای بالستیک (HCOC) و پذیرش پیمان جامع منع آزمایشهای هستهای (CTBT) به دست آید.
منبع
https://www.chathamhouse.org/publication/getting-new-iran-deal-guide-trump-washington-tehran-europe-and-middle-east