به گزارش مشرق، «مترویی» یک عبارت کم و بیش نوظهور است در ادبیات فارسی که به هر اسم و عنوانی اطلاق شود، از بیارزشی و بیکیفیتی آن خبر میدهد، مثل اجناس مترویی و نیز کتابهای مترویی. کتابفروشیهایی که در ایستگاههای مترو راهاندازی شدهاند، قرار بود در خدمت ترویج کتابخوانی باشند و کمکی به حال ناشران و کتابفروشان، اما حالا بیکیفیتترین کتابها با سطحیترین موضوعات را میتوان در این کتابفروشیها پیدا کرد. بهترین موجودی این کتابفروشیها مربوط است به ته مانده انبار ناشران ،چون بیشتر کتابهایی که در این غرفهها پیدا میشود یا افستی هستند که معمولا هم به لحاظ مضمونی در زمره کتابهای انگیزشی سطحی قرار میگیرند یا ترجمه دست چندم از ناشران خرد که برای بقا، کتابهای پرفروش را با ترجمه مجدد منتشر میکنند. همین شده که صدای ناشران و کتابفروشان درآمده است و روز پنجشنبه رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران از اعضای شورای شهر تهران درخواست کرد بر کتابفروشیهایی که در مترو فعال هستند، نظارت شود. این کتابفروشیها معمولا با سه مسأله مهم جدی روبهرو هستند که به آنها پرداختهایم تا ببینید چرا حتی درباره کالایی مانند کتاب هم عبارت مترویی بیاعتباری به همراه دارد.
بیکیفیت
بخش قابل توجهی از کتابهایی که در ایستگاههای مترو عرضه میشوند، کیفیت لازم را ندارند. کاغذ استفاده شده در این کتابها، معمولا کاغذهای ارزانی هستند که جنس و سفیدی آنها برای محصولی چون کتاب مناسب نیست و آسیبهایی برای خواننده کتاب به همراه خواهد داشت. همچنین معمولا این کتابها افست هستند یا به عبارت سادهتر کپی کتابهای منتشر شده، یعنی چاپ کلمات و تصاویر این کتابها از وضوح کافی برخوردار نیست، برخی صفحات کمرنگتر یا پررنگتر از بقیه صفحات هستند و ردیف کلمات در برخی صفحات کاملا کج است. بدون تردید خواندن هزاران کلمه کپی شده که از رنگ و فرم تمیز و یکدست برخوردار نیستند و در جای درست قرار نگرفتهاند به مرور آسیبهایی به دنبال خواهد داشت.
بیارزش
اگر نگوییم تمام کتابهای عرضه شده در ایستگاههای مترو، اما بخش قابل توجهی از آنها، کتابهایی هستند که به عنوان یک اثر ادبی از جایگاه و ارزش قابل توجهی برخوردار نیستند. به عنوان مثال بیشتر این کتابها در زمره آثار سطحی و عامهپسندی قرار میگیرند که به قدر کافی از ادبیات و حتی اعتبار علمی و منطقی برخوردار نیستند.
این بار که به یکی از این کتابفروشیها میرسید، حرکت قطار را فراموش کنید و نگاهی بیندازید به عناوین کتابها. خواهید دید که بیشتر آنها کتابهای انگیزشی هستند برای اینکه شما را یکشبه به یک آدم موفق بدل کنند یا راههای کسب ثروت بیشتر را به شما بیاموزند یا از شما موجود جذابتر و دوستداشتنیتری بسازند و به عبارت سادهتر به شما رویا میفروشند بدون اینکه ذرهای به دانش و بینش شما اضافه کنند.
تخفیف زیاد
دو مسأله قبلی را بگذارید کنار این نکته که معمولا در ایستگاههای مترو، کتابها را به قیمت بسیار کمتر از آنچه در کتابفروشیها عرضه میشود، میفروشند و همیشه هم تخفیف ویژهای برای کتابها در نظر گرفته میشود؛ حتی تا 50 درصد.
شاید برای شما به عنوان خریدار این تخفیف دلپذیر باشد، اما دو مشکل بزرگ وجود دارد که حتما دودش به چشم شمای کتابخوان خواهد رفت؛ اول اینکه چنین تخفیفی به بدنه نشر ضربه وارد میکند که این به نفع هیچ کسی نیست، دوم اینکه چنین تخفیفی مهر تاییدی است بر بیارزشی محصولی که پیش روی شما قرار دارد. وقتی کتابی به نصف قیمت پشت جلدش فروخته میشود، یعنی اصالت ندارد و کتاب تقلبی مثل هر جنس تقلبی دیگری آسیبهایی به همراه دارد. مثلا اگر افستی باشد، میتواند به بینایی و حس زیباییشناسی شما لطمه وارد کند و اگر ترجمه دست چندم باشد، آنقدر اشتباه و ایراد دارد که بتواند لذت کتابخواندن را از شما بگیرد و چه بسا برای همیشه شما را از چنین لذتی محروم کند.
درخواست اتحادیه ناشران و کتابفروشان چیست؟
هومان حسنپور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در برنامه کتابگردی پنجشنبه گذشته، از شورای شهر تهران درخواست کرد به وضعیت کتابفروشیهای مترو سر و سامان بدهند.
اگر مشکلات کتابفروشیها حل شود به نوعی مشکلات ناشران نیز حل میشود. این نکتهای است که حسنپور به آن باور دارد و بر اساس گزارشی که ایسنا نوشته، او تاکید کرده است: دستفروشان مترو واقعا ما را اذیت میکنند و اعتماد عمومی به کتابفروشیها را از بین بردهاند. زمانی که آنها تخفیف ۵۰ درصدی میگذارند مردم با خود فکر میکنند کتابفروشیها چقدر از یک کتاب بهره میبرند.
او سپس به مسأله قاچاق کتاب و کاربریهای فرهنگی اشاره کرد و از شورای شهر خواست در این زمینه تسهیلاتی برای آنها فراهم کند. احمد مسجد جامعی عضو شورای شهر تهران نیز در این برنامه حضور داشت اما نکته امید بخشی در این زمینه مطرح نکرد.
*جام جم