سرویس فرهنگ و هنر مشرق -حوزه هنری در چند ساله اخیر اگرچه در زمینه تولید فیلم تمرکزش را روی نسل جوان فیلمسازی و فیلمسازان اول و تجربی گذاشته و از طریق بازوهای اجرایی خود همچون: باشگاه فیلم سوره، مرکز مستند و انیمیشن سوره و مرکز تولید متن کوشیده روی کشف استعدادهای جدید سرمایه گذاری کند ولی به موازات آن، ترجیح داده است به نیازهای زیرساختی و توسعه سالن های سینمایی و پردیس سازی در مناطق محروم و غیربرخوردار کشور توجه نماید.
در همین راستا، اقدامات گسترده یی را در زمینه ساخت پردیس سینمایی در استان های خراسان شمالی، آذربایجان غربی، چهار محال و بختیاری، گلستان، آذربایجان شرقی و چند استان دیگر آغاز کرده و این روند بنابه گفته مسئولین موسسه بهمن سبز حوزه هنری که عهده دار سینماسازی و سینماداری حوزه هنری است ادامه دارد.بسیاری از اهالی سینما، مسئولان سینمایی و هنرمندان، از حرکتی را که حوزه هنری در این زمینه شروع کرده به نهضت سینمایی تعبیر می کنند.
محدودیت سالن های سینمایی معضلی اساسی و آشکار در سینمای ایران است. در شرایط فعلی تنها حوزه هنری با همکاری برخی از دستگاه های اجرایی در استان های مختلف پیگیر جدی این موضوع است. مضافا، اینکه در چند کلانشهر هم شاهدیم برخی از سرمایه گذاران در بخش «مال سازی» و «ساخت مجتمع های تجاری چند منظوره» بعضا، سالن هایی را برای بهره برداری سینمایی پیش بینی می کنند.
رشد و تقویت سینما، ضرورت توسعه زیرساختهای سینمایی کشور از اهمیت بالایی برخوردار است، به گونهای که کارشناسان و متخصصان، نامناسب بودن فضای فیزیکی سینما یکی ازعلتهای مهم رویگردانی مردم از سینما دانستهاند.
تردیدی نیست که سینما به مثابه یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین رسانه و ابزار فرهنگ ساز در جهان امروز مطرح است و قدرتها و کشورهای مختلف برای تامین منافع و اهداف فرهنگی و اجتماعی از آن استفاده می کنند. در این میان، غرب توانسته با هوشمندی و اقتدار بیش ترین بهره برداری و حتی، سوء استفاده را از آن بنماید. در این راستا، سیاست جهانی سازی فرهنگی که به معنای واقعی کلمه باعث امحای فرهنگ های ملی و هویت های بومی میشود محوری ترین راهبرد سینمای غرب است.
در این زمینه، به موازات گسترش و فراگیری بیحد و حصر سینمای غرب انتظار میرفت سینمای ایران که با ارتزاق از منبع غنی انقلاب اسلامی و گفتمان آن دچار تحول و جهشهای اساسی در رویکردها و ساختارهای محتوایی و حتی، تکنیک و فن آوری شده بتواند همپای عرصه های علمی، سیاسی، نظامی و بین الملل در سینمای منطقه و جهان هم، جایگاه پرنفوذ و اثرگذاری داشته باشد. اگرچه نمیتوان درخشش سینمای بعد از انقلاب اسلامی را در فضای فستیوالهای بین المللی نادیده گرفت ولی باور این است که هنوز این سینما در قامت سینمای جریان ساز ظاهر نشده و به نظر میرسد به استثنای موارد «شاذ» در داخل کشور هم هنوز قدرت تاثرگذاری و اقتدارش را در تبیین مفاهیم و ضرورت های فرهنگی و اجتماعی به دست نیاورده است.
نکته قابل تامل اینجاست که برغم رهنمودهای موکد بزرگان در خصوص اهمیت سینما همچنان، این حوزه مهم پویا و شکوفا نشده است و هنوز نتوانسته است جای خود را در سبد استفاده خانوارها باز نماید.
اهمیت رشد و تقویت سینما، ضرورت توسعه زیرساختهای سینمایی کشور و نقش و جایگاه ممتاز سینماگران در این سخنان پیداست. متاسفانه، نه تنها نسبت به جمعیت و مقایسه با سایر کشورها ما در زمینه سینما رشد طبیعی و معمولی را نداشتهایم حتی، دچار رکود و عقب افتادگی هم شدهایم. در این زمینه، هرچند دلایلی چون: افت کیفی فیلمها و جداافتادگی با نیازهای جامعه، افزایش قیمت بلیت، دسترسی به انواع فیلم های قاچاق و… مطرح است ولی به اذعان کارشناسان و متخصصان نامناسب بودن فضای فیزیکی سینما یکی ازعلتهای مهم رویگردانی مردم از سینماهاست. موضوعی که نه دستگاههای دولتی و نه بخشهای خصوصی در این زمینه خوب عمل نکردند و به جز اقداماتی که حوزه هنری انقلاب اسلامی در این زمینه ارائه داده سایر نهادها و مراکز به اقتضای رسالت و ماموریت شان ظاهر نشده اند.
دریکی دو سال اخیر، همواره، در گوشه و کنار از جریان بازسازی، نوسازی و ساخت پردیسهای سینمایی توسط موسسه بهمن سبز که از موسسات و مراکز وابسته به سازمان سینمایی حوزه هنری است میشنویم و کاش، دستگاههایی که در چارچوب وظایف شان توجه به توسعه زیرساخت های فرهنگی و سینما به عنوان یک راهبرد اجرایی گنجانده شده پا به پای مسئولان حوزه هنری وارد عمل می شده اند.
با نگاهی به تعداد سالنهای سینما در کشور و مقایسه آن با وسعت و جمعیت موجود، فقط ۵ درصد شهرهای کشور سینما دارند و ۹۵ درصد شهرهای ایران فاقد سینما هستند. بجز این واقعیت تاسف بار فرهنگی، باید به عدم تجهیز و وضع نامناسب مجموعههای نمایشی و فیلمهایی که جذابیتها و مولفههای لازم را برای فروش ندارند هم به عنوان مشکلات و معضلات اصلی اکران سینمای ایران اضافه کرد. ایران به لحاظ مساحت، هجدهمین کشور جهان و دومین کشور خاورمیانه محسوب میشود و از نظر تعداد نفرات هم، بالغ بر ۸۰ میلیون نفر جمعیت دارد، اما طبق بانک اطلاعات سالنهای سینمای فعال کشور مندرج در وبسایت رسمی انجمن سینماداران ایران، فقط ۲۷۳ سالن سینما در ایران وجود دارد.
این در حالی است که اگر برخی فرهنگسراهای کشور را هم – به دلیل اینکه یکی دو سئانس یا بیشتر در روز یا هفته فیلمهای روز را نمایش میدهند، جزو سالنهای نمایشی به حساب آوریم، حدود ۳۳۰ سالن سینما در ایران وجود دارد که در مقایسه با فراوانی جمعیت و پهناوری وسعت کشور، عدد بسیار کم و ناچیزی است. این در حالی است که طبق استانداردهای جهانی ایران به بیش از ۹۶۰۰ سالن سینما نیاز دارد. آمار دیگر نشان می دهد از ۳۱ استان موجود کشور و ۴۰۲ شهرستان و ۱۱۶۷ شهر ایران (براساس آخرین تقسیمات کشوری در خرداد ۱۳۹۱ مندرج در درگاه ملی آمار ایران)، فقط ۷۲ شهر سالن سینما دارند یعنی با یک بررسی ساده از جمعیت ۸۰ میلیونی کشور به این نتیجه می رسیم که تقریبا ۳۵ میلیون نفر به سینما دسترسی دارند و ۴۵ میلیون نفر اساساً، دسترسی به سینما در شهر خود ندارند که عدد قابل تاملی است.
حال این آمار را مقایسه کنیم با کشوری همچون آمریکا. این کشور تا سال۲۰۱۲ بیش از ۳۹۶۶۰ پرده سینمای سرپوشیده و روباز داشته و سالیانه دهها سینما به این مجموعه افزوده میشود و این رقم به بیش از۴۰ هزار سالن رسیده است. با توجه به جمعیت ۳۱۹ میلیونی آمریکا، به ازای هر هشت هزار تن، یک سالن سینما در این کشور وجود دارد که اگر قرار باشد سینماهای ایران با این کشور مقایسه شود، باید با جمعیت ۸۰ میلیونی کشورمان، بیش از بیش از ده هزار سالن سینما داشته باشیم. یا در کشور همسایه- ترکیه- تعداد سالنهای سینمایش با ۸.۶ درصد افزایش در سال ۲۰۱۵ نسبت به سال ۲۰۱۴ به ۲ هزار و ۳۵۶ مورد رسیده است. این در حالی است که این کشور به لحاظ وضعیت تولید فیلم در رتبه پایین تری از ایران قرار دارد.
هند که نزدیکترین رقیب آمریکا است، بیش از ۱۵ هزار سالن سینما دارد و از این لحاظ در رتبه دوم ایستاده است. فرانسه، آلمان، اسپانیا، مکزیک و انگلستان بالاتر از چین و ژاپن دارای بیشترین سالنهای سینما هستند و کشور ما در رتبههای پایین این جدول قرار گرفته درحالی که کشورهای بهمراتب کوچکتری چون تایلند، تایوان، مالزی و بلژیک بالاتر از ایران قرار گرفتهاند.
کارشناسان معتقدند ابعاد تأثیرگذاری سینما و دیگر تولیدات تصویری به لحاظ فرهنگی و اجتماعی و نقش آنها در ترویج افکار، رفتار، ارزشها و باورها در بین مخاطبان را میتوان به نوعی با تعداد مخاطبان آن (چه مستقیم و چه غیرمستقیم) ارزیابی کرد.
یکی از شاخصه های مهم رشد و توسعه فرهنگ و هنر در هر کشوری، وضعیت سینما آن است . سینما در جوامع شهرنشین بدل به یکی از مختصات و مولفه های مهم آن شده است.اغلب کشورها جنبش و انقلاب سینمایی را در پیش گرفته اند. کشور ترکیه به بیش از ۲۰ کشور جهان فیلمهای سینمایی خود را میفروشد که درآمدی بالغ بر ۱۰۰ میلیون دلار برای کشورش به ارمغان آورده است.
ژنگ مائوجون رییس سازمان سالنهای سینمای چین اخیرا عنوان می کند: در چین روزانه ۲۱ سالن سینما ساخته میشود و تا سال ۲۰۱۷ تعداد سینماهای این کشور به ۸۰۰۰۰ هزار خواهد رسید و در این زمینه از کشور آمریکا پیشی خواهد گرفت.
در کشور ما هم از سوی برخی نهادها همچون: حوزه هنری و سینما شهر عزم و اراده جدی برای ایجاد یک نهضت در توسعه زیرساخت های سینمایی کلید خورده که نتایج این نگاه: بازسازی سینما آفریقا در شهر مقدس مشهد در استان خراسان رضوی، بازسازی و تبدیل سینما قدس شهر تبریز در استان آذربایجان شرقی از سینمایی یک سالنه به سینمایی دو سالنه، بازسازی کامل سینما «فلسطین» شهر همدان به صورت دو سالنه، بازسازی و بهره برداری سینما«فلسطین» شهر اصفهان و اولین پردیس سینمایی اصفهان به نام «چهارباغ» با چهار سالن، بازسازی سینما «آزادی» شهر ارومیه در آذربایجان غربی که در حال انجام است، بازسازی سینما «آزادی» شهر آبادان ، به روزرسانی و نوسازی سینماهای «پیام» و«شاهد»درشهرتهران، همچنین، بازسازی سینما بهمن تهران و …. از مجموعه هایی که سازمان سینمایی حوزه هنری رقم خورده است. طبیعی است اقدامات به عمل آمده جای قدردانی دارد ولی مطالبه و انتظار در این عرصه بالاست و شایسته است دستگاه های اجرایی مختلف همپای حوزه هنری وارد گود شوند.