به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
خرداد نیوز نوشت: جرج بوش رئیسجمهور آمریکا در ۲۹ ژانویه ۲۰۰۲ در سخنرانی سالیانه خود در کنگره از واژه محور شرارت برای ایران، استفاده کرده و صراحتا گفت هر کس با ما نیست بر علیه ماست. ۱۸ سال بعد در ۲۸ ژانویه ۲۰۲۰ دونالد ترامپ نیز از معامله قرن و «توافق صلح» خود برای خاورمیانه و فلسطینیها رونمایی کرد.
۱۸ سال فاصله میان این دو اتفاق است اما منطق هر دوی این اتفاقات یکی است و رویکرد مشترک و استراتژی ثابتی پشت آن است.
برای آنها فرق نمیکند که حوزه مورد بحث در خاورمیانه باشد یا آسیا پاسفیک، فرق نمیکند که قرار است پاسخ نظامی داده شود یا نسخه صلح نوشته شود، برای آنان همه چیز یک تعریف مشخص و یکسان دارد، تعریف منافع ملی با یک خوانش کاملا یکطرفه و بهدور از هرگونه انعطاف نسبت به منافع متقابل طرفهای دیگر، آنها همه چیز را با هم و یکجا میخواهند و از منظر آنان مذاکره یا توافق یا تفاهم یک معنا بیشتر ندارد و آن تبعیت محض و بی چون و چرا نسبت به خواستههایی است که خودشان تعریف و ترسیم کردهاند و مفاهیم را نیز از هر جنس و شکل در همین قالب تعریف میکنند.
وقتی از حقوق بشر حرف میزنند، یعنی حقوق بشری که همراستا با منافع و مطالبات آنان باشد، یعنی مهم نیست اسرائیل و عربستان با معترضان چگونه رفتار می کنند.
بیشتر بخوانید:
ایزدی: برجام به زبالهدان تاریخ میپیوندد
"مکانیزم ماشه" بلوف آمریکا به ایران برای مذاکره
ترامپ که از حقوق معترضان ایرانی دفاع میکند و راجع به روزنامهنگاران ایرانی سخن میگوید و خود را دلسوز آنان میخواند از کنار مثله شدن روزنامهنگار معترض عربستانی گذر میکند و ...
وقتی ترامپ از مذاکره حرف میزند و خود را علاقهمند به گفتوگو نشان میدهد، یعنی بسیار خوب! بیاید دور میز بنشینم و عکس یادگاری بگیریم و آنچه من میگوییم را به خوبی و خوشی بپذیرید!
یکسال و اندی از عکسهای یادگاری با کیم (رئیس کره شمالی) گذشت آیا ترامپ پشیزی عقبنشینی کرده و گامی به جلو برداشته است؟ او از توافق قرن رونمایی کرد و ادعا کرد که صلح و ثبات و آینده درخشان را برای فلسطینیهای آواره به ارمغان آورده است!
توافق قرن یا توافق صلح اما چه بود؟ هر آنچه در همه این سالها اسلاف پیشین ترامپ جرأت و جسارت انجام آن را نداشته و لایههای تندرو سیاسی اسرائیلی بهدنبال آن بودند، یکجا و با کمال مسرّت تقدیم نتانیاهو کرد و بیست و هفت سال مذاکرات را هم به زبالهدان تاریخ فرستاد و هیچ چیزی عاید فلسطینیها نشد.
اصول سیاست خارجی در ایالات متحده تقریباً یکسان است، مثلا حمایت بی چون و چرا و همیشگی از اسرائیل به عنوان مهمترین شریک راهبردی و حتی بهتر بگوییم بخش مهمی از هیئت حاکمه آمریکا.
ترامپ با رونمایی از توافق قرن، آخرین گام را برای اثبات بی چون و چرای این حقیقت برداشت که در نگاه او صلح، مذاکره و توافق یا هر گزارهای از این دست یعنی تبعیت محض و تمام عیار و بی کم و کاست از خواست و مطالبات او، همین و بس.
اذعان این سایت اصلاحطلب به غیرممکن بودن مذاکره با دولت آمریکا در حالی است که مایک پمپئو وزیر خارجه ترامپ پنجشنبه گذشته در لندن مدعی شد ایران باید شرطهای ما را بدون مذاکره، بپذیرد و اجرا کند!
به گزارش رادیو فرانسه، پمپئو ضمن سخنانی در اندیشکده «پالیسی اکسچنج» از ایران خواست ۱۲ شرط آمریکا را رعایت کند، حتی بدون آن که نیاز به مذاکره باشد(!)
مقامات آمریکایی به شکل پاندولی در حال رفت و برگشت بین پیشنهاد مذاکره بدون پیششرط و در عین حال شرطگذاریهای ۱۲ گانه هستند و آخر سر هم تصریح میکنند که همه نشان دیکته کردن است، نه چیز دیگر.