سرویس سیاست مشرق - از لابهلای گزارشها و عناوین خبری ویژهنامههای نوروزی، نکات قابلتوجهی می توان استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** مشکلات اقتصادی نتیجه عدم مذاکره با ترامپ است
«علی خرم» از فعالین اصلاحطلب در یادداشتی در ویژه نامه نوروزی روزنامه شرق نوشت:«در دولت اوباما برای اولین بار حکومتی در آمریکا برقرار بود که اعتقاد داشت از راه دیپلماتیک، مذاکره و همکاری با ایران میتواند به نتیجه رسیده و دفتر خصومت گذشته با ایران را ببندد. اما منتقدان برجام در ایران با نمایش یکه تازی در صحنه سیاست خارجی طوری عمل کردند که خود آمریکا و غرب از برداشتن گام هایی برای گشایش رفتار و روابط با جمهوری اسلامی ایران منصرف شدند. منتقدان اینگونه رفتار کردند تا گناه را گردن غرب و آمریکا بیندازند و در داخل هم سند و مدرک برای بی خاصیت بودن برجام داشته باشند...متاسفانه دو سال آخر دوره اوباما به این طریق گذشت و در ایران تندروها و مخالفان برجام دست بالا را داشته و غرب را ترساندند و هل دادند تا شاهد هیچ موفقیتی در زمینه دستاوردهای برجام نباشیم. اصولاً اجازه ندادند هیچ سازوکاری برای اجرای برجام در کشور فراهم شود».
خرم در ادامه نوشت:«ترامپ برای مذاکره و ملاقات تبلیغاتی به ایران پیغام داد، ولی ایران با تصور اینکه یک مذاکره جدی دیپلماتیک است آن را قاطعانه رد کرد. به این ترتیب ترامپ گفت اگر ایران حاضر به مذاکره و ملاقات نشود از برجام بیرون میآید. ایران باز هم این تهدید را جدی نگرفت و ترامپ دومینوی دشمنی آشکار با ایران را رقم زد و با خروج از برجام و اعمال تحریمهای بیسابقه در تاریخ جهان علیه ایران، شرایطی را ایجاد کرد که امروز بارها از سوی مسئولان ایرانی گفته شده که اگر آمریکا تحریمها را کنار بگذارد و به برجام برگردد، ایران آماده مذاکره است. سوال این است که چرا در همان شش ماه اول دوران ترامپ سخن و توصیه صاحبنظران ایرانی مبنی بر "مذاکره صوری" را مدنظر قرار ندادند و بدون شرایط تحریم به میز مذاکره صوری و "ملاقات تبلیغاتی" نرفتند که امروز تبدیل به خواسته رسمی شده است؟ اشتباه مسئولان امر عدم ارزیابی موقعیت و روان شناسی ترامپ بود که این همه خسارت به مردم و اقتصاد ایران وارد آمده... و عوارض سنگین از جیب مردم، منبع تامین هزینه های اداره کشور شده است».
اوباما، دانشمندان هسته ای کشورمان را ترور کرد و ترامپ سردار حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساند. اوباما، مردم ایران را یاغی! نامید و ترامپ، ایرانیان را تروریست! نامید. هم اوباما و هم ترامپ قانون وضعیت اضطراری علیه مردم ایران را سال به سال تمدید کردند. اوباما در فتنه 88 آتش بیار معرکه بود و ترامپ در دی ماه 96 از آشوبگران حمایت کرد. اوباما با لگدمال کردن برجام، قانون تحریمی آیسا را تمدید کرد و ترامپ با تصویب قانون تحریمی کاتسا 2017 آب پاکی را روی دست حامیان برجام ریخت و...
اوباما با حیله گری میکوشید تا با استفاده از دروغها و مکرهای متعارف خویش، چهرهای زیبا از هیولای بدسیرت آمریکا به نمایش بگذارد، چهرهای که میتوانست سادهدلان و خوشخیالان را خام کند و فریب دهد. در مقابل، ترامپ نماد جنون آمریکایی و کابوی قرن بیست و یکمی است که ماهیت آمریکا را به نمایش گذاشت
اما برای بزک کنندگان برجام هیچ تفاوتی ندارد که اوبامای دموکراتِ مودب! و باهوش! رئیس جمهور باشد، یا ترامپِ جمهوری خواهِ دیوانه و مزاحم؛ کارویژه این طیف، تطهیر چهره کریه و چندش آور شیطان بزرگ است.
برای همین است که نه دولت را به جهت اعتماد به آمریکا سرزنش می کنند و نه دولت آمریکا را به جهت جنایت ها و عهدشکنی ها و دروغ هایش مورد بازخواست قرار می دهند. این طیف هر چه فریاد دارند بر سر منتقدان دولت آمریکا در داخل کشور می زنند.
این روزها اخبار تأمل برانگیزی از حواشی بحران کرونا در آمریکا در رسانه ها منتشر شده است. از پوشیدن کیسه زباله بجای لباس ایزوله توسط کادر پزشکی در بیمارستان های آمریکا تا حمله عجیب مردم و غارت فروشگاه ها و در ادامه صف های طولانی در مقابل فروشگاه های عرضه اسلحه و بی تفاوتی مقامات آمریکایی نسبت به افزایش سرسام آور آمار فوت شدگان کرونا و...
در این سو، طیف اصلاح طلب بدون توجه به ظرفیت های عظیم داخلی و غفلت از استعدادهای عظیم جوانان ایرانی و بی توجه به اجرای اقتصاد مقاومتی، در این توهم به سر می برد که ترامپ و اوباما و دیگر سران کاخ سفید، می توانند مشکلات اقتصادی مردم ایران را رفع کنند!
** تاجزاده: اگر رئیسی یا قالیباف می آمدند، هیچ چیز تغییر نمی کرد
«مصطفی تاجزاده» از محکومین فتنه ۸۸ در مناظره با «غلامحسین کرباسچی» از فعالین اصلاحطلب که در ویژه نامه نوروزی روزنامه سازندگی منتشر شد، گفت:«بنده 2 دوره به روحانی رای دادم، اما اگر قانون اساسی امکان دور سوم را برای ریاست جمهوری وی فراهم میکرد، برای سال ۱۴۰۰ به آقای روحانی رای نمیدهم. چون دیگر کارایی ندارد. متاسفانه سیستم طوری حرکت می کند که مهم نیست روحانی، رئیسی یا قالیباف رئیس جمهور باشد. هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد».
تاجزاده در بخش دیگری از این مصاحبه گفت:«ما در سال 96... از روحانی حمایت کردیم و با رای بالاتری هم آمد اما در دولت دوم هر چه بود فروپاشید، یعنی برجام، اقتصاد، تورم و همه از دست رفت».
مصطفی تاجزاده در مصاحبه مذکور عملا رئیس جمهور را فاقد اختیارات لازم جازده و مدعی شده است که عملا هیچ تفاوتی نمی کند که چه کسی رئیس جمهور است. چندی پیش «صادق زیباکلام» از فعالین اصلاح طلب نیز در اظهارنظری مشابه گفته بود:«واقعیت این است که دولت اختیارات چندانی در برخی سیاست ها و برنامه های داخلی و حتی سیاست خارجی ندارد...هر فرد دیگری هم که رئیس جمهور شود، همین مشکلات وجود دارد».
اما ادعای تاجزاده در حالی است که وی - 21 اسفند 95- چند هفته قبل از آغاز تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری 96 در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود:«حتی اگر روحانی نخواهد نامزد شود، باید این گزارش را ارائه بدهد...اگر قرار بود نرخ دلار با همان رشد 400 درصدی زمان احمدی نژاد افزایش یابد، هر دلار الان 12 هزارتومان بود سکه به جای یک میلیون تومان، سه تا چهار میلیون شده بود. پراید 20 میلیونی به 50 تا 60 میلیون رسیده بود و قیمت مواد خوراکی نیز...به شدت افزایش می یافت».
تاجزاده در این مصاحبه مدعی شده بود که اگر روحانی نبود و رقیبان وی به ریاست جمهوری می رسیدند، قیمت پراید تا 60 میلیون نیز افزایش یافته و نرخ دلار نیز 400 درصد افزایش می یافت.
در دوره تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری 96، روزنامه اصلاح طلب دنیای اقتصاد-اردیبهشت ۹۶- در یادداشتی مشابه با مصاحبه تاجزاده با روزنامه شرق، با عنوان «پیروزی قالیباف یا رئیسی قیمت دلار را به کجا میبرد؟» نسبت به دلار ۵ هزارتومانی در صورت پیروزی رئیسی یا قالیباف هشدار داد. اما دلار در دولت دوم روحانی تا حدود 20 هزارتومان نیز افزایش یافت.
روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ با صراحت و قید قسم جلاله گفته بود:«والله العلی العظیم اگر مشکلات این کشور که بسیار و بسیار و بسیار پیچیده است راهحل نداشت من کاندیدا نمیشدم»!
واقعیت این است که اصلاح طلبان نه برنامه ای برای اداره کشور و رفع مشکلات مردم دارند و نه کارنامه قابل دفاعی برای عرضه به افکارعمومی. تنها هنر این طیف، هیولاسازی از رقیب در رقابت های انتخاباتی و شانه خالی کردن از مسئولیت و فرار از پاسخگویی از فردای پس از انتخابات است.
** موسوی: «دستاورد تقریبا هیچِ برجام» صرفا یک ترفند برای تحریک طرف مقابل بود
«عباس موسوی» سخنگوی وزارت امور خارجه در مصاحبه با ویژه نامه نوروزی روزنامه اعتماد گفت:«رئیس پیشین بانک مرکزی به منظور فضاسازی به نفع کشورمان و تحریک طرف مقابل، دستاورد اقتصادی برجام برای ایران را در جمع مخاطب خارجی "تقریباً هیچ" خواند. اما در داخل این موضع گیری را به بهانه ای برای انتقادهای بی حد و حصر از وزارت خارجه تبدیل کردند».
موسوی در ادامه گفت:«بسیاری از انتقادات هم واقعاً بی مبنا و دروغ است. ولی میبینید در فضای مجازی بازتاب پیدا میکند و گاهی جا میافتد. متاسفانه در بسیاری از بحث های تخصصی از جمله بحث های تخصصی در حوزه سیاست خارجی ما تبدیل به ملت "کپی، پیست، فوروارد" شدهایم و اهل دقت در انتشار اخبار یا ریشه یابی آنها نیستیم».
سخنگوی وزارت خارجه در ادامه گفت:«برجام یکی از مهمترین توافقها از نظر حقوقی است. هر توافق دیگری این میزان دشمن داخلی و خارجی داشت تاکنون از میان رفته بود. اما قوام درونی، ساختار حقوقی و وقتی که برای نگارش تک تک کلمات آن گذاشته شده بود، باعث شد که این توافق علیرغم خواست آمریکاییها و متحدان آنها پابرجا بماند».
برخی توجیه ها نه تنها باعث تنویر افکارعمومی نمی شود، بلکه مستقیما توهین به شعور مردم است. سیف، رئیس پیشین بانک مرکزی صراحتا اعلام کرده بود که برجام هیچ دستاوردی برای مردم ایران نداشت. دیگر مقامات ارشد دولت نیز بارها و بارها به این واقعیت اذعان کرده بودند.
چندی پیش عراقچی صراحتا اعلام کرد که «نتیجه برجام، تحریم های بیشتر بود»؛ وی در ادامه اذعان کرد که «یکی از درس های برجام این بود که مقاومت، بهتر از رویکرد فعلی دولت جواب می دهد». پیش از آن نیز ظریف صراحتا گفته بود که «توافق با آمریکا به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد». روحانی نیز با اشاره به تجربه برجام و پیشنهاد آمریکایی ها به مقامات کره شمالی برای مذاکره گفته بود «مگر دیوانه اند که با شما مذاکره کنند، شما مذاکره دیروز را علنی زیر پا میگذارید و به مذاکره امضا شدهای که به تأیید شورای امنیت سازمان ملل رسیده بیاعتنا هستید».
بر همین اساس وقتی سخنگوی وزارت خارجه، «اذعان صریح مقام ارشد دولتی» را «ترفندی برای تحریک طرف مقابل» جا می زند، بجای آنکه افکار عمومی را آگاه کرده باشد، به شعور و فهم مردم توهین کرده است.متاسفانه برخی دولتمردان، برجام را به مسئله ای حیثیتی برای خود تبدیل کرده و با نگاهی سیاست زده، در پی توجیه قصور و تقصیرهای خود هستند.
آقای موسوی در مصاحبه مذکور، منتقدان را دروغگو و مردم ایران را نیز فاقد بینش و تحلیل معرفی کرده است! متاسفانه مقامات ارشد دولت روحانی تاکنون بارها هم به منتقدان و هم به مردم توهین کرده اند.
سخنگوی وزارت خارجه، مدعی شده است که برجام همچنان پابرجاست. چندی پیش روزنامه اصلاح طلب سازندگی در مطلبی نوشته بود:«امروز فقط یک کشور به صورت عملی پایبند به توافق بوده است؛ ایران. آشکار است که اکنون دیگر توافقی وجود ندارد که اروپاییها بخواهند از آن حمایت کنند. بلکه آنان از محدودیتهای هستهای ایران حمایت میکنند... ایران موبه مو تعهدات هستهای خود را اجرا میکند، اما تحریمهایی را تحمل میکند که به مراتب سختتر از دوره قبل از توافق است و طرفهای دیگر کاملاً از تعهدات خویش خارج شدهاند ... امروز دولت نیازمند آن است که باور کند برجام به پایان رسیده… اکنون جواب مشخص است. خروج از برجام و بازگذاشتن راه مذاکره با کسانی که قدرت عمل به تعهداتشان را دارند، این گزینه بهتری از ماندن در توافق یکجانبه، تحریمهای سختتر از پیشابرجام، دلخوش کردن به اقدامات نمادین اروپا و مشاهده رکودی است که این بار میتواند اقتصاد کشور را از گروه کشورهای با درآمد متوسط به فقیر مبدل سازد».