سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
دستگیری دزدان دریایی در سواحل هرمزگان!
سرگرد محمد زنگانه، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی کیش به ایرنا گفته است: ۲۰ شناور که بر خلاف مصوبات شورای سلامت و بدون رعایت ضوابط قرنطینه اقدام به حمل مسافر کرده بودند، طی یک ماه گذشته در آبهای جزیره کیش توقیف شدهاند.
او همچنین تصریح میکند: متاسفانه برخی شناورها بر خلاف مصوبات و مقررات اعلام شده با گرفتن هزینههای سنگین بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان برای هر نفر اقدام به انتقال مسافر از بنادر هرمزگان به کیش میکنند که با این متخلفان بشدت برخورد میشود.
سرگرد زنگانه از این گفته است که مسافران شناورهای توقیف شده، علت سفر به کیش را امنیت این جزیره درمقابل ویروس کرونا عنوان کرده و معتقدبودند که در کیش خبری از محدودیتهای کرونا نیست.
در جزیره کیش تاکنون 52 بیمار مبتلی به کرونا شناسایی شدهاند که 2 تن از آنها درگذشتهاند.[1]
*نکته مهمی که در صحبتهای معاون انتظامی جزیره کیش وجود دارد؛ لزوم نظارت دولت بر روندهای معیشتی مردم است که عدهای مترصد بهانه هستند تا به آن دستبرد بزنند.
کرایههای 800 هزار تومانی به جزیره کیش که چند ده برابر قیمت بلیط واقعی سفر به کیش از بنادر هرمزگان است؛ برگی از هزاران محسوب میشود و مثلا این در حالی است که طی هفتههای اخیر شاهد گرانی عجیب لیمو، لبنیات و خودرو نیز بودهایم.
گرانی خزندهای که تقریبا عمده حوزههای معیشتی مردم را تحت تأثیر قرار داده و اگر همچنان شاهد نبود نظارت دولت بر قیمتها باشیم؛ این روند خطرناک به ناکجاآباد و فضایی مثل فتنه اقتصادی خواهد رسید.
فضایی که در آن به دلیل وجود مواردی از ناکارآمدی و نبود نظارت؛ اعتراضاتی صورت میگیرد که شایسته نظام اسلامی نیست و اساساً دلیلی هم بر وجود آنها نیست.
خاصّه اینکه کارشناسان امنیتی معتقدند "قیمت کاذب" که نه پیروی از قاعده بازار دارد و نه از توجیهی جز سوء استفاده از نبود نظارت برخوردار است؛ صرفا بعنوان هیزم اغتشاش عمل خواهد کرد.
پیش از این، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور در اظهاراتی گفته بود: کارنامه اقتصادی ما معلوم است و معتقد هستیم که محدودیت ها و دخالت های دولت را باید به حداقل برسانیم![2]
سعید حجاریان، از تئوریسینهای اصلاحطلب هم اخیراً عنوان کرد که در پساکرونا بایستی منتظر وقوع اغتشاش بود.[3]
***
ایران در حراست از خود ناتوان است، در شرایط خیبر نیستیم!
شیرین کردن دهان آمریکا پس از پرتاب ماهواره سپاه
محسن امینزاده، از مقامات وزارت خارجه دولت اصلاحات و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی طی یادداشتی پس از پرتاب ماهواره نور، مدعی ناتوانی ایران در حراست از خود شد!
به گزارش جماران، او در اشاره به تحریمهای آمریکا علیه کشورمان نوشته است: ناتوانی ایران در حراست از اقتصاد ملی خود در برابر تهاجمهای تحریمی آمریکا، پیش و بیش از بحران کرونا، ایران را در معرض این شرایط بسیار دشوار قرار داده است.
این فعال اصلاحطلب در ادامه همچنین مینویسد: با تجربه موفق آمریکا در تحریم اقتصادی ایران، اینک تحریم ایران پس از 15 سال به مهمترین و مؤثرترین ابزار منازعه آمریکا علیه ایران بدل شده است.
امینزاده در بخش دیگری از یادداشت خود نیز اظهار میکند: توسعه اقتصادی کشورها بهشدت به تجارت خارجی و مبادلات بینالمللی وابسته است؛ اقتصاد خودکفا و درونگرا معنای خود را از دست داده و اقتصادهای موفق جهان ابعادی خیلی بزرگتر از مرزهایشان دارند.
او در ادامه به ارائه راهکارهایی در حیطه اقتصاد سیاسی پرداخته است.[4]
*این اظهارات در حالی است که رهبر معظم انقلاب چند سال قبل و در حالی که ایران اسلامی با مشکلات بیشتری مواجه بود اما با دقت کارشناسی و با ابتنا به گزارشهای علنی کشور تأکید کردند که ایران در "شرایط بدر و خیبر" قرار دارد.
معالوصف حتی اگر این حجت کارشناسی را هم نداشتیم اما روایت امینزاده از اقتصاد ایران، از قدرت کشور و از ماهیت تحریمهای آمریکا نیز یک روایت کاملا قلب شده و برعکس است. خاصه اینکه پس از موفقیت ایران در پرتاب ماهواره پیشرفته نور، شنوای این روایت قلب شده هستیم!
البته ما درک میکنیم که آقای امینزاده و دوستان ایشان مترصد گرفتن انتقام سال 88 و یا انتقامهای دیگر! هستند اما این دلیل نمیشود که به بیان سخنان غلط و بیمبنایی که جعلی بودن آنها بر پیر و جوان آشکار است، بپردازند.
اولا اثر تحریمها بر اقتصاد کلان ایران به گواه تمام کارشناسان ارشد کشور به کمتر از میانگین 30 درصد رسیده است.
ثانیا از ایستایی و پایایی اقتصاد ایران همین بس که 41 سال است در مقابل شدیدترین تحریمهای آمریکا ایستاده و روز به روز پویاتر شده و شاخصهای اقتصادی خود نظیر فقر مطلق، ضریب جینی، بیکاری و... را بهبود بخشیده است.
جالب است که گویا آقای امینزاده در تمام طول یادداشت خود نخواسته به این حقیقت فکر کند که اگر اقتصاد ایران ناتوان است پس چرا هرگز زمین نخورده و چرا پیشبینی رئیسجمهور سابق آمریکا مبنی بر فلجکننده بودن تحریمها هرگز محقق نشده است؟
ثالثا بر خلاف ادعای امینزاده، تحریم ایران از سوی آمریکا نه تنها اثباتگر موفقیت آمریکا نشد بلکه برگ زرینی را در تاریخ اقتصاد جهانی ورق زد و نشان داد که چگونه تجربه شکست تحریم توسط ایرلند در ابتدای قرن بیستم؛ قابلیت تکرار دارد. (بماند که ستاد جریان سیاسی خاص به بیماری بیمطالعگی نیز مبتلاست!)
رابعا بخش آخر اظهارات امینزاده نیز بیان یک عداوت سیاسی با تئوری موفق "اقتصاد مقاومتی" است. تئوری موفقی که توانست مردم ایران را در روزگار کرونا، کاهش شدید قیمت نفت و تحریمهای آمریکا حفظ کند و تحسین جهانی را برانگیزد.
البته این نکته بدیهی بود که عدهای در داخل و خارج از کشور، به این دلیل خشمگین شوند و دندان به هم بسایند. خاصّه اینکه ماهواره نور هم به تازگی به فضا پرتاب شد.
و خامسا ما نمیدانیم که این انتظار تا چه اندازه زیاد است که برخی رجال سیاسی کشور اقلاً به اندازه چینیها غیرتمندی داشته باشند که در هنگام تهدید ترامپ برای تحریم کردن این کشور؛ یکصدا تأکید کنند که ما هم در مقابل آمریکا میایستیم و تحریمهای آمریکا بر اقتصاد چین اثر خاصی نخواهد داشت...
باید اشاره کرد که صحبتهای آقای امینزاده، حتما بایستی از بعد امنیتی هم دیده شود و گرنه تئوری کسانی که میگفتند مردم باید به خیابان بیایند و بلافاصله نقاط حساس نظام را اشغال کنند! عملی خواهد شد.
در کنار امینزاده، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور روحانی هم تاکنون دو مرتبه تأکید کرده است که ایران در "شرایط ته درّه" قرار دارد.[5]
ما در خاتمه این سؤال را نیز مطرح میکنیم که اگر منویات رهبر معظم انقلاب مبنی بر قرار داشتن کشور در شرایط بدر و خیبر؛ توسط خواص کشور بعنوان یک اصل مورد ماساژ و اقتراح قرار گرفته بود و اسناد آن در ذهن افکار عمومی رسوب داده شده بود؛ آیا امروز امثال امینزاده میتوانستند به حدی از بدگویی از اقتصاد کشور برسند که حتی اقتصاد مقاومتی را نیز ناکارآ بنامند؟!
***
وزیر سابق روحانی به دولت روحانی بدگمان است...
عباس آخوندی، وزیر سابق راه و از فعالان اصلاحطلب به تازگی طی یک مقاله اشتراکی با فردی به نام امید حاتمی، در اشاره به تصمیمات دولت برای راه انداختن کسب و کار مردم پس از قرنطینه کرونا، نوشته است: دولت در پی «لغو ضمنی قرنطیهی خانگی، گشودن قفل ایمنی، کاهش محدودیتهای اجتماعی و اتکا به رعایت اصول بهداشتی فردی و فاصلهگذاری فیزیکی در محیطهای عمومی است». فارغ از اینکه آیا، هیچگاه چنین سیاست سختگیرانهای در ایران به اجرا درآمده و یا نه برای قضاوت دربارهی اشتباه و یا درست بودن سیاست رسمی اخیر، یکم نیاز به اطلاعات آماری درست وجود دارد و دیگر نیاز به یک نظریه علمی پشتیبان است. در غیاب این دو، قضاوتها بر مبنای تجربهها و حسّهای فردی خواهد بود و بسته به موقعیت اقتصادی و اجتماعی تکتک افراد، این سیاست با واکنشهای متعدد و جدال بیپایان روبهرو خواهد شد. فرضیه از موضع بدگمانی این است که کفگیر مالی دولت به ته دیگ خورده، امکان تامین منابع مالی ندارد، لذا، در انتخاب میان سلامت مردم و جریان اقتصاد، دولت دومی را انتخاب کردهاست. در ادامه، پیازداغهای متعددی با طعمهای متفاوتی به این نظریه افزوده خواهد شد از جمله اینکه اساساً، دولت حافظ منافع سرمایهدارها و قلدرهاست و جان مردم عادی برایش مهم نیست و قسعلیهذا، فعلل و تفعلل.
به گزارش اعتمادآنلاین، او همچنین مینویسد: با توجه به توضیح بالا، اگر دولت بخواهد سیاست لغو قرنطینهی خانگی و کاهش محدودیتهای اجتماعی را اتخاذ کند باید به مردم ثابت کند که فارغ از جنبههای مالی و اقتصادی ادامه سیاست قرنطینهی خانگی نهتنها هیچ سودی از جهت ارتقای ایمنی و سلامت مردم ندارد که فاقد هرگونه کارایی و اثرگذاری است. منطق سیاستگذاری باید سلامت مردم باشد و نه هیچچیز دیگر؛ منطق سلامت-سلامت. هرگونه توسل به استدلال اقتصادی برای کاهش محدودیتها و مبادلهی بین اقتصاد و سلامت؛ منطق سلامت-اقتصاد با واکنش شدید افکار عمومی روبهرو خواهد شد. این مسالهای است که دولت باید بهاندازهی کافی نسبت به آن حساس باشد. وگرنه سرکنگبین صفرا خواهد فزود.[6]
*آخوندی و همکاران او در واقع تقلا کردهاند تا در پاسخ به دوگانه جهانی مطرح این روزها مبنی بر اینکه سلامت در اولویت است یا اقتصاد؟! به گزینه اول اشاره کنند.
معالوصف انتظار این بود که آخوندی درباره دورنمای اقتصادی نیز نظر و راهکارش را میگفت نه اینکه در پایان همین مقاله بنویسد: "نویسندگان در پایان هیچ پیشنهادی نسبت کاهش و یا عدم کاهش محدودیتها ارائه نمیکنند. تنها، تاکیدشان بر این است که اگر دولت پیشنهاد کاهش محدودیتها را دارد، محاسبات خود را با منطق سلامت-سلامت به جامعه گزارش کند. تا جامعه با او همراهی نماید. چهبسا، این سیاست، با رعایت برخی ملاحظهها، احتیاطها، طبقهبندیها و تفکیکهای مکانی و منطقهای و رعایت اصول بهداشت عمومی و فردی برای سلامت جامعه سودمندتر از ادامه جزمی و اسمی و غیرواقعی سیاست حداکثری باشد."
لازم به توضیح است که علاوه بر ایران اسلامی، در دیگر کشورهای بزرگ درگیر کرونا هم برای تمام تصمیمات بهداشتی و مرتبط با سلامت مردم؛ پیوستهای لازم اقتصادی نیز اعلام شده است.
حاکمیت در کشورهایی مثل ایتالیا و آمریکا همچنین ساز و کارهایی را برای رواج مجدد کسب و کارها تدوین کردهاند.
تصمیمات دولت آقای روحانی برای رواج پلکانی کسب و کارها نیز مورد تأیید اکثر کارشناسان کشور قرار دارد.
***
1_ www.irna.ir/news/83764056/
4_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1418084
6_ https://etemadonline.com/content/401689