به گزارش مشرق، محمد رضا کائینی، پژوهشگر تاریخ و فعال رسانه در کانال تلگرامی خود نوشت:
چهل سال پیش در چنین ساعاتی(شبِ پانزدهمین روز از ماه رمضان) دو نفر موتور سیکلت سوار با مراجعه به منزل آیت الله شیخ قاسم اسلامی در منطقه شمیران تهران ، خواهان دیدار با او شدند و به محض مشاهده وی بر آستانه درب ، دو تیر به سوی او شلیک کرده و متواری گشتند!
شیخ در دم جان سپرد و رفته رفته مردم و علما در حیاط خانه وی اجتماع و مویه کردند.فردای آن روز ، جسم بی جان او نخست در تهران و از مسجد ارک تشییع شد و سپس در قم و نهایتا در قبرستان شیخان این شهر آرام گرفت.در بزرگداشت او ، از سوی علما ، هیئات مذهبی و مردم ، مجالس گوناگون برقرار گشت.
شیخ در ادوار گوناگون حیات خویش ، به حساسیت در برابر مخالفان نظری و عملی اسلام و تشیع شناخته می شد.سابقه او در این فقره ، به دوره مقابله با تبلیغات احمد کسروی بازمی گشت.فصل شاخص این حساسیت ، مواضع قاطع و انعطاف ناپذیر وی دربرابر دکتر علی شریعتی بود.
او در این باره ردیه های فراوان نوشت و خطابه های فراوان تر ایراد کرد.برخی به پاره ای تندی های وی در این مصاف فکری خرده گرفته اند ، در حالی که طرف مقابل او نیز از کنایه و تمسخر و متلک کم نمی گذاشت و دربرابر منتقدان زبانی گزنده داشت!
از سربند همین درگیری بود که پس از انتشار خبر ترور اسلامی ، بلافاصله افکار عمومی متوجه حامیان متعصب شریعتی گشت که در آن دوره کم نبودند و فراوان انقلابی نمایی می کردند.اولین شعارها بر علیه او پس از انقلاب نیز ، در تشییع اسلامی در تهران و قم داده شد.
پرونده این ترور نهایتا به نتایج روشنی نرسید! بسیاری آن را از جنس ترورهای فرقان می دانستند که عاملان آن نسبت به دکتر شریعتی ، فراوان شیفته بودند و به سادگی می توانستند خود را به حذف یکی از منتقدان پرسابقه او راضی کنند.باور نگارنده این است که قاتلان اسلامی اگر "فرقانی" نبوده باشند ، قطعا "فرقان گونه" بوده و به صفات نظری وعملی ایشان شباهتی تام داشته اند.
پ ن اول:تصویر ذیل آمده ، آیت الله شیخ قاسم اسلامی را ساعتی پس از ترور و در حیاط منزلش نشان می دهد.
پ ن دوم:درباره زمانه و کارنامه شیخ ، در فصل ضمیمه "کتاب ماه تاریخی-فرهنگی یادآور" به تفصیل سخن رفته است.علاقمندان را بدان منبع ارجاع می دهم.