به گزارش مشرق، این یادداشت توسط نویسندهای به نگارش درمیآید که کاربری گوشی موبایلش را بیش از آن که برای بهرهگیری از خدمات تماس و پیامرسانها و شبکههای اجتماعی باشد، دری به بهشت ِ نرمافزارهای کتابخوان میداند! بله دوستان عزیز! میدانم که قدمزدن در خیابان انقلاب ِتهران و دورزدن در کتابفروشیها و بوییدن عطر ِ کاغذها بسیار شورانگیز و دارای حس نوستالژیک است، اما خب کشور ما ایران، خیابانهای دیگری هم دارد.
خیابانهایی که در شهر کوچکی در استانی غربی میان رشتهکوههای زاگرس واقع شده، یا کوچه های روستایی آن سوی کویر، کوچهها و خیابانهایی که خالی از دکان کتابفروشی است، چون هنوز کتاب برای ما در ردیف ِ ارزشی میوه و غذا نیست تا به ازای دهها بقالی و سوپرمارکت، وجود یک کتابفروشی هم الزامی باشد، درست است که چرخ کتابفروشی در خیلی از مناطق و شهرها نمیچرخد و نمیصرفد! اما هیچ شهر و روستایی عاری از آدمهای مشتاق و نیازمند به کتابها نیست! آدمهایی که فاصلهشان تا شهر کتابها و باغ کتاب و خیابان انقلاب خیلی زیاد است! من از همان آدم ها هستم که پس از شستن ظرفهای شام میتوانم زیر سقف خانهام در شهری کوچک تنها با در دستداشتن گوشی موبایلم، با نصب دو سه نرمافزار کتابخوان به دهها هزار کتاب با موضوعات مختلف و متنوع دسترسی داشته باشم!
شگفتانگیز است! و جالبتر آن که به عنوان کسی که شغلش نویسندگی و مدیریت انتشارات است، نهتنها کتاب الکترونیک و نرمافزارهای کتابخوان را موجب کسادی بازار و رقیب نمیدانم که آنها را بسترهایی برای توزیع عادلانهتر کتاب و یاریگر ناشران نوپا و کم سرمایه میدانم.
همانطور که در اتوبوس یا روی صندلی انتظار درمانگاه و مطب پزشک، یا مهمانیهای حوصله سربری که میل سخن ندارم به بهشت نرمافزارهای کتابخوان در گوشیام پناه میبرم، همزمان پیامکی دریافت میکنم که نوشته است مدیریت محترم انتشارات فلان! تسویه حساب دوره انجام و مبلغ واریز شد. برای اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید. با تشکر از همکاری شما، نشر الکترونیک فلان!
به لینک مربوطه میروم و تعداد فروش کتابهای نشر،نظرات خوانندگان و مبلغ واریزی را مشاهده میکنم. از پرفروشهای انتشارات کتابی است که تنها ده نسخه کاغذی از آن را صرفا برای مرحله دریافت مجوز و تحویل به کتابخانه ملی و وزارت ارشاد به چاپ رساندهام و سپس فایل متنی را بدون پرداخت هیچ هزینهای به نشر الکترونیک تحویل داده و در سود فروش و توزیع کتاب شریک شدهایم!
در حالی که روزگاری نزدیک، ناشری که سرمایه پرداخت هزینه کاغذ و چاپخانه نداشت اصلا نمیتوانست به صنعت نشر ورود کند و پس از آن هم در رقابت با ناشران بزرگ یا پرنفوذ به راحتی نمیتوانست همکاری شرکتهای پخش کتاب را جلب نموده و کتاب اش را به پشت ویترین کتابفروشیها برساند!
اکنون با یاری نرم افزارهای کتابخوان، کتاب نویسنده ای نو قلم یا ناشری شهرستانی همان میزان امکان دیده و خواندهشدن دارد که کتاب های ناشران پایتخت یا نویسندگان معروف.
خب احتمالا منتظرید به عنوان یادداشتی که قرار است به بررسی مزایا و معایب کتاب الکترونیک و بسترهای فروش آن بپردازد، چند خطی هم گلایه کنم و عیبها را برشمارم! برای آن که خیالتان راحت شود حرف آخر را همین میانه متن میگویم؛ نسخه کاغذی کتابها باید چاپ شود و هیچ کتابی نباید صرفا الکترونیک باشد! نه برای بوییدن و رایحه خاطره انگیز کاغذ ها، بلکه برای روز مبادایی که طی اتفاقی عجیب، جهان یکباره از اینترنت و گوشیهای موبایل و دنیای مجازی محروم و خالی شود! بهتر است نسخه فیزیکی و کاغذی کتابها چاپ و نگهداری شود تا دانش و داستانها و اندیشهها و نگاشتههای بشری همراه تکنولوژی محو و نابود نشود! (لبخند)
البته آدم متعصبی نیستم و میگویم افراد مختارند هرکدام را که مایلند برای مطالعه انتخاب کنند؛ بین کتابی که با حداقل 30 تا 50 درصد ارزانتر از نسخه کاغذی به فروش میرسدو فونت و قلم و سایز کلمات و رنگ و نور صفحاتش قابل تنظیم و تغییر است و همه کتاب ها که شاید شامل هزاران کتاب باشد در گوشی چند گرمی جای میگیرد و کتابی که باید چند برابر هزینه پرداخت و حمل آن هم در هر مکانی دشوار است ! گرچه با افزایش نجومی قیمت کاغذ که ناشران زیادی را بر زمین زده و قیمت کتابها را ناچار به چندین برابر گذشته رسانده است، حتی برای عاشقان و معتادان کتاب هم نهایتا خرید چند نسخه کاغذی انگشتشمار در ماه امکان پذیر است و از خواندن بسیاری از کتابها محروم خواهند شد.
اما در کتابخانه همگانی فروشگاه کتاب الکترونیک طاقچه تنها با پرداخت مبلغ اندکی و دریافت اشتراک هفتگی یا ماهانه و چندماهه دسترسی رایگان به هزاران کتاب را خواهیم داشت! یا با بهرهگیری از کدهای تخفیف فیدیبو با کمترین هزینه میتوان به تازهترین کتابها دست یافت! علاوه بر بهرهمندی از دستهبندی موضوعی کتابها، جستوجوی سریع و آسان در موضوعات و متن هرکتاب، امکان یادداشتبرداری و هایلایتکردن و نشانهگذاری جملات کتاب و اشتراکگذاری و تبادل نظر با دیگران و امکانات بسیارِ دیگری که بهتر است خودتان با نصب نرمافزارهای کتابخوان از آن آگاه و بهرهمند شوید(لبخند)!
هرچه می کوشم تا انصاف را رعایت کنم، کفه ترازو به سمتِ مزایای کتاب الکترونیک بسیار سنگینتر است! فقط این نکته را یادآوری میکنم که وقتی از کتاب الکترونیک حرف میزنم،از چه حرف میزنم!؟
کتابی که برای ناشر سود نیاورد الکترونیک نیست! اصلیترین ویژگی کتاب الکترونیک باید «ایمنی» باشد؛ یعنی قابل سرقت برای تکثیر نباشد! وگرنه چرا باید کتابی تولید کرد که سودی نمیآورد و هر که خواست میتواند آن را تکثیر کند؟ زیرا اینگونه صنعت نشر و تولید کتاب ویران خواهد شد!
کتاب الکترونیک در تعریف من کتاب دیجیتالی است که صرفا در بستر نرمافزارهای کتابخوان که فروشگاههای قانونی کتاب الکترونیک هستند عرضه میشود و حقوق مادی و معنوی نویسندگان و ناشران محفوظ است.
در نتیجه کتابهای رایگان پیدیاف اشتراکگذاری شده در سایتها و شبکههای اجتماعی و مجازی از دایره کتاب الکترونیک خارجند!
* جام جم