به گزارش مشرق، اکبر ترکان طی یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: در مقطعی قرار گرفتهایم که نمایندگان دوره قبل مجلس تشریف بردهاند و ظرف چند روز آینده نمایندگان جدید وارد مجلس جدید خواهند شد.نکته مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که آیا نمایندگانی که مورد اعتماد و امین مردم یک منطقهای بودند و سالها آن منطقه را در مجلس شورای اسلامی نمایندگی کردهاند، حالا که رأی نیاورده یا تأیید صلاحیت نشدهاند، باید جلای وطن کنند؟ آیا بهتر نیست که به مردمشان وفادار بمانند و به شهرشان بازگردند و همانجا به مردم خدمت کنند؟
به نظر من شایسته این است که وفادارانه به مردم و حوزهشان خدمت کنند و نشان بدهند باوجود اینکه رأی نیاوردهاند، اما در کنار مردمشان هستند و قدرشناسی خود را اثبات کنند.شایسته نیست که جلای وطن کنند و ولایتشان و حوزهشان را فراموش کنند. نمایندگان نباید اجازه بدهند که بهاصطلاح هرکس یک قلپ آب تهران را میخورد دیگر به ولایتش برنمیگردد! برخی از این نمایندگان به دنبال پست و مقام در تهران و ورود به وزارتخانهها و عمدتا بنگاههای اقتصادی هستند.
چطور ممکن است یک وزارتخانه یا ارگان دولتی نمایندهای را که به هر دلیلی صلاحیتش رد شده، تأیید و به پستهای مهم منصوب کند. من از این نمایندگان میخواهم برای اثبات وفاداری خود به مردم و دلگرمی آنان ولو اینکه رأی نیاوردهاند، به حوزه خود بازگردند و در آنجا مشغول خدمت شوند یا به شغل قبل از نمایندگی خود برگردند. در این صورت میتوانند اثرگذار باشند و به واسطه اینکه در دوره نمایندگی خود با وزرا و مسئولان ارشد کشور ارتباطات خوبی برقرار کردهاند و دستگاهها را شناختهاند، به پیشرفت و توسعه ولایتشان کمک و پشتیبانی کنند. در غیر این صورت به مردمشان وفادار نبوده و جایگاه خود را در منطقه از دست خواهند داد.
البته دستگاههای اجرائی و عمدتا اقتصادی هم باید این موضوع را جدی بگیرند و نمایندههای ادوار قبل را جذب نکنند، چراکه نماینده جدیدی که به مجلس راه یافته است، نسبت به وزارتخانهای که رقیب شکستخورده یا رد صلاحیتشده او را جذب میکند، بدبین شده و احساس منفی پیدا میکند.
به هر حال اینها در یک دورهای با هم رقابت کردهاند حالا یکی رأی آورده و یکی نیاورده، در اینجا وقتی نماینده جدید میبیند نماینده قبلی که رأی نیاورده بهراحتی در وزارتخانهای جذب میشود و در مصادر امور دستگاه قوه مجریه قرار میگیرد، انگیزه خدمت را از دست میدهد. درواقع این یکجور دهنکجی به نماینده جدید محسوب شده و تردید و بدبینیای در نماینده جدید ایجاد میشود که دستگاه اجرائی که رقیبش را در مصدر کاری گذاشته، نسبت به وی موضع منفی دارد. این تردیدها و تشکیکها هیچ به صلاح کشور نیست.
پیشنهاد میکنم دستگاهها این رویه و رفتار غیرحرفهای در جذب این نمایندگان را پایان دهند؛ چرا که درِ باغ سبز دستگاهها موجب میشود این نمایندگان جلای وطن کنند، مردم و حوزه خود را رها کرده و تعصب و وفاداری را زیر پا گذاشته و مرکزنشین شوند و دیگر برنمیگردند. این موضوع بسیار مهمی است و باید روی آن تعمق بیشتری شود. بهطور خلاصه اگر نمایندهای به فرض چهار سال رئیس کمیسیون پزشکی بوده، آیا ایشان بعد از رد صلاحیت یا اتمام دوره نمایندگیاش میتواند جراحی قلب انجام دهد و ادعا کند من در چهار سالی که در کمیسیون پزشکی بودهام اکنون در امور پزشکی تخصص دارم؟! اینطور نیست.
بعضی از نمایندگان محترمی که در چهار سال گذشته در یکی از کمیسیونهای مجلس بودهاند، بعد از اتمام دورهشان ادعا میکنند که ارشد تخصصی آن رشته هستند و تلاش میکنند به بنگاههای اقتصادی ورود پیدا کنند. اگر مثال پزشکی را زدم به این دلیل است که پزشکی برای مردم بیشتر قابل درک است. وگرنه در بقیه کمیسیونها نیز همینطور است.
شخصی در کمیسیون نفت بوده الان میخواهد معاون وزیر نفت بشود! مدعی هم هست که متخصص در صنعت نفت است. به همین سادگی نیست. این فرد باید دوره علمی، آموزشی و دانشگاهی نفت یا رشتههای مرتبط با نفت را گذرانده باشد. عضو کمیسیونبودن به معنای ارتقای تخصص نیست.
امیدوارم این موضوع مهم مورد توجه قرار گیرد؛ بهطوری که هم عزت نمایندگان محترم حفظ شود و در قلب مردم جای خود را باز کنند و وفادارانه به منطقهشان بازگردند و هم دستگاهها نیز به جذب رقبای شکستخورده انتخاباتی اقدام نکنند که این امر موجب دلخوری نمایندگان جدید شده و آنان را بیدلیل نسبت به دولت موضعدار میکند.
این مهم به نفع دولت هم نیست و در این یک سال باقیمانده از دولت آقای روحانی باید کمک کنیم تا در سال آخر پروژههای نیمهتمام به بهرهبرداری برسد و وعدهها و اهداف دولت محقق شود. بنابراین باید فضا را به گونهای مطلوب کرده و کوشش کرد با روابط سالم و صحیح، دولت بتواند پروژههایش را به اتمام برساند. اینکه نمایندهای را جذب کنند و موجب ناهنجاری و ایجاد تنش بشوند، به نفع دولت نیست و از جایگاه مردمی نماینده نیز به دور است.