سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**تاجزاده: اگر ما در ۱۴۰۰ بیاییم تحریمها را برمیداریم
«مصطفی تاجزاده» از محکومین فتنه ۸۸ در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«چرا ما به آقای روحانی رای دادیم؟ گفتیم ایشان تحریمها را از میان برمیدارد چون کشور در سال ۹۲ با مشکلات جدی روبهرو بود و در سال ۹۶ به ایشان رای دادیم تا همان روال را ادامه بدهد ولی وی چندان موفق نشد. امروز وضعیت به آن صورت نیست و باید برنامههایی ارائه بدهیم و بگوییم میخواهیم قدرت را با اختیارات یکسان کنیم. میخواهیم اگر نظامیان وارد سیاست شدهاند بگوییم بهتر است آنها به پادگانها برگردند. ما میخواهیم نهادهای موازی را ادغام کنیم، ما میخواهیم تحریمها را برداریم...چه ما رئیسجمهور بشویم و چه نشویم تا تحریم هست در کنارش احتمالا گرانی هست و تا رکود است بیکاری هست. تحریم باید برداشته شود و باید برای لغو تحریمها راهی پیدا کرد اگر اجازه بدهند ما این کار را میکنیم و اگر مانع شدند دیر یا زود همان کاری را انجام خواهند داد که ما میگفتیم. آنها باید اصلاحات را بپذیرند ولو چهرههای شاخص اصلاحطلبان را نپذیرفته باشند».
تاجزاده در ادامه گفت:«تجربه دولت آقای روحانی به ما نشان داد که نباید سیاستورزی نیابتی و اجارهای داشته باشیم. ما نه قهر میکنیم و نه تسلیم میشویم، ما در هر انتخاباتی حاضر میشویم به این شرط که نامزدهای خودمان را هم داشته باشیم و بتوانیم به آنها رای بدهیم».
این محکوم فتنه ۸۸ در ادامه گفت:«من طرفدار حضور در قدرت به هر قیمتی نیستم. اصل بر این است که با حمایت مردم وارد قدرت بشویم و مطالبات مردم را محقق کنیم ولی اگر به هر دلیلی راه بسته شد؛ چه باید کرد؟ اتفاقا یکی از دورههای درخشان اصلاحات در سال ۸۸ بود که اصلاحطلبان ارتباطشان با مردم بسیار گسترده بود. ما در دورههایی در قدرت نبودیم ولی در جامعه بسیار موثر بودیم و در دورههایی در قدرت بودیم و همچنان ارتباط قدرتمندی با جامعه داشتیم. بنابراین اگر راهمان ندهند اینطور فکر میکنیم که اصلاحات دو پا دارد و یک پای آن در جامعه و در ارتباط با مردم است و یک پای دیگر اصلاحات در حکومت است تا امور را پیش ببرد و خواستههای مردم را محقق کند. اصلاحات به معنی حضور در قدرت به هر قیمتی نیست».
تاجزاده به عنوان یکی از فعالین اصلی فتنه ۸۸ از یکسو مدعی شده است که اگر اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ پیروز شوند، تحریم ها را برمی دارند و از سوی دیگر، سال ۸۸ را به عنوان یکی از دوره های درخشان اصلاحات نام برده است.
این در حالی است که فتنه گران در سال ۸۸، تحریم های ضدایرانی را به کشور تحمیل کرده و سفره مردم را کوچک کردند. قطعنامه ۱۹۲۹(یکی از سنگین ترین قطعنامه های ضدایرانی) در خرداد سال ۸۹(در اولین سالگرد فتنه ۸۸) تصویب شد. به عبارت دیگر، قطعنامه ۱۹۲۹ محصول فتنه ۸۸ است.
پس از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹، «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه وقت آمریکا در دولت اوباما در پاسخ به سؤال خبرنگار واشنگتن پست که پرسیده بود قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه ایران چه اثر قابل توجهی دارد؟ گفته بود:«این قطعنامه در حمایت از جنبش سبز صادر شده است».
«جان مک کین» سناتور معروف آمریکایی نیز-خرداد ۸۹- پس از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ در «بنیاد ملی دموکراسی» گفت:«بالاخره قطعنامه تحریمهای بیشتر علیه ایران به تصویب رسید...ما باید درکنار جنبش سبز بایستیم، لازم است که اهداف آنان را اهداف خود بدانیم. منافع آنان منافع ماست و تلاشهایشان، تلاشهای ما».
«جان بولتون» مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید و نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل، در مقطع فتنه ۸۸ گفته بود:«این ناآرامیهای ایران در سال ۸۸ بود که گزینه تحریم ایران را که بیش از دو سال از دستور کار خارج شده بود، مجددا به روی میز برگرداند».
همچنین «جان هانا» از اعضای ارشد مؤسسه واشنگتن در سیاست خاور نزدیک و مشاور امنیت ملی دیک چنی (معاون جرج بوش) -۲۸ مهر ۱۳۸۸ - یعنی یک ماه بعد از رفتار تأمل برانگیز فتنهگران در روز قدس، از ملاقات با شخصیتهای نزدیک به سران فتنه خبر داد و به روزنامه لسآنجلس تایمز گفت: «مطمئناً پیامی که من از گردهمایی اخیر فعالان ایرانی در اروپا- که در میان آنها بعضی شخصیتهای نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند - شنیدم این بود که تحریم باید اعمال شود و این تحریم باید هرچه شدیدتر باشد، تحریم ضعیف و یا تدریجی فقط به رژیم این امکان را میدهد که با وضعیت جدید خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند برای اینکه تحریم مؤثر باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن»!
تاجزاده در مصاحبه مذکور مدعی شده است که «من طرفدار حضور در قدرت به هر قیمتی نیستم»!؛ این ادعای مضحک در حالی است که تاجزاده و همقطارانش در سال ۸۸، در پی شکست در انتخابات، رای مردم را لگدمال کرده و با شورش علیه جمهوریت، با دروغ تقلب هشت ماه کشور را در تب و التهاب فروبردند.
تاجزاده در مصاحبه مذکور مدعی شده است که اگر اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ پیروز شوند، تحریم ها را برمی دارند. این در حالی است که دولت اصلاح طلبان از سال ۹۲ تاکنون با همین ادعا روی کار آمد اما نه تنها تحریم ها را برنداشت، بلکه با تحریم هایی همچون آیسا(در دولت اوباما) و کاتسا ۲۰۱۷( در دولت ترامپ) بر دامنه آن افزود.
در سال ۹۲، جریان معتقد به تعامل با کدخدا!، خط فکری فتنه ۸۸ را به نحوی دیگر دنبال کرد. نگاهی به نیروهای ستادی دولت، شباهت غریبی را با حلقه یاران دو تن از نامزدهای شکست خورده در انتخابات ۸۸ و اعضای ستاد انتخاباتی آنها نشان میدهد. عباس آخوندی، بیژن نامدار زنگنه، اسحاق جهانگیری، محمدباقر نوبخت، علی ربیعی، اکبر ترکان، مجید انصاری، رضا صالحی امیری، معصومه ابتکار، علی یونسی، نعمت زاده و...همه از اعضای ستاد یا حامیان نامزدهای شکست خورده در سال ۸۸ بودند که در دولتهای یازدهم و دوازدهم به مناصب بالای اجرایی رسیدند.
در نهایت برجامی که به ادعای دولتمردان و اصلاح طلبان، فتح الفتوح بود و تضمینِ امضای وزیر خارجه آمریکا را داشت، دستاوردش برای مردم ایران تقریباً هیچ و نزدیک به صفر شد و ارزش پول ملی را به شدت کاهش داد و مردم را با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه کرد.
اصلاح طلبان بانی اصلی وضع موجود اقتصادی هستند اما با بی اخلاقی و توهین به شعور مردم، خود را منجی وضع موجود جا می زنند.
** آمریکا سردار سلیمانی را ترور کرد اما مذاکره امکانپذیر است
برخی از رورنامه های دولتی و اصلاح طلب در شماره امروز با برجسته کردن موضوع «تشکر ترامپ از ایران بابت تبادل زندانیان»، از این مسئله به عنوان مقدمه ای برای مذاکره نام بردند.
در همین رابطه روزنامه ایران در مطلبی با عنوان «دیپلماسی تبادل» نوشت:«دیپلماسی برای تبادل زندانیان ایران و امریکا در اوج بحران دیپلماتیک دو کشور گره گشا بود. آزادی دو زندانی ایرانی در امریکا و یک تبعه امریکایی از ایران از جمله اتفاقاتی بود که در چند روز اخیر با وساطت سوئیس، کشور حافظ منافع امریکا در ایران اتفاق افتاد تا دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا این رویداد را مقدمه خوبی برای توافقی دیگر با جمهوری اسلامی قلمداد کند. تهران و واشنگتن در یک سال اخیر گفتوگوهای مستقیم و غیر مستقیمی را با هدف تبادل زندانی آغاز کردهاند که آزادی چند شهروند ایرانی و امریکایی در ماه های گذشته نشان داده این رایزنیها چندان بیثمر نبوده است».
ارگان رسانه ای دولت در ادامه نوشت:«اگرچه تبادل موفقیتآمیز زندانی میان ایران و امریکا کورسوی امید را برای سرد کردن آتش خصومت دو کشور پدیدار میکند اما چنان که مقامهای ایرانی تأکید کردهاند، واشنگتن برای مذاکره دوجانبه با تهران درباره دیگر موضوعات راهی جز برداشتن تحریمها و بازگشت به برجام ندارد».
روزنامه ابتکار نیز در گزارشی با عنوان «توافق در افق تبادل زندانی؛آیا مبادله زندانیان میتواند زمینهساز گفتوگوی ایران و آمریکا شود؟» نوشت:«علاوه بر اینکه ترور سردار قاسم سلیمانی توسط آمریکاییها خطر رویارویی مستقیم میان دو کشور را بسیار افزایش داده بود، تلاشهای آمریکا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران و نیز اعزام چهار ناو جنگی برای ممانعت از ارسال سوخت توسط ایران به ونزوئلا نیز از جمله عوامل تنشزا در میان دو کشور طی هفتههای اخیر بوده است. با این حال در چنین شرایطی عسکری و طاهری با رایزنیهای صورتگرفته از زندانهای آمریکا آزاد شده و مایکل وایت نیز ضمن آزادی به سمت آمریکا حرکت کرد؛ موضوعی که با استقبال مقامات ایالات متحده همراه شد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا در اوج تنشها میان دو کشور از منظر برخی از کارشناسان به عنوان مقدمهای برای آغاز تنشزدایی عنوان شده و برخی طی روزهای گذشته با استناد به توئیت دونالد ترامپ مبنی بر تشکر از ایران و ممکن بودن توافق، این مسئله را در کلیدخوردن گفتوگو میان دو کشور موثر دانستهاند».
دولت آمریکا تاکنون بارها ایرانیان را به صورت غیرقانونی و به دلایل واهی بازداشت و زندانی کرده است. قطعا چنین رویکردی محکوم است و هر اقدامی در جهت آزادی ایرانیان بازداشت شده در آمریکا، قابل تقدیر و حمایت و پیگیری است. آمریکا موظف است که ایرانیانی که به صورت غیرقانونی در این کشور بازداشت شدهاند را آزاد کرده و دستگاه دیپلماسی کشورمان نیز باید با تمام قوا در این مسیر قدم بردارد.
اما مسئله تبادل زندانیان به هیچ عنوان ارتباطی به مذاکره با آمریکا ندارد. ترامپ با حقه بازی، تبادل زندانیان را به عنوان مقدمهای خوب برای مذاکره و معامله جا زده است و نکته قابل تآمل اینجاست که رسانه های اصلاح طلب و دولتی از اظهارنظر فریبکارانه ترامپ استقبال کرده اند.
روزنامه های اصلاح طلب ضمن اشاره به ترور سردار سلیمانی توسط دولت تروریست و جنایتکار آمریکا، مدعی هستند که اگر آمریکا به برجام برگردد، مسیر مذاکره هموار می شود!
چندی پیش روزنامه اصلاح طب اعتماد در مطلبی نوشته بود:«نمیتوان گفت که در نتیجه اقدام امریکا در ترور سردار سلیمانی، دیگر هیچ مذاکرهای قابل تصور نیست و البته که این ترور شرایط را سختتر کرده است. به فرض محال اگر امریکا فردا تحریمها را بردارد، برای ایران رد هرگونه مذاکره آسان نخواهد بود».
«آذر منصوری» از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ و از کاندیداهای ردصلاحیت شده در انتخابات مجلس یازدهم نیز چندی پیش در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود که ترور سردار سلیمانی نمی تواند مانع مذاکره با آمریکا شود!
تلاش اصلاح طلبان برای هموارکردن مسیر مذاکره با آمریکا در حالی است که قاتلان سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی به هیچ عنوان صلاحیت مذاکره و توافق را ندارند. به عبارت دیگر، جنتلمن های پشت میز مذاکره، همان تروریست های فرودگاه بغداد هستند و ملت عزتمند ایران با تروریست های وحشی مذاکره نمی کند.
علاوه بر این، مردم ایران برجام را فراموش نکرده اند. توافقی که به واسطه آن «هسته ای رفت ولی تحریم ها ماند».
** نگرانی «بی کارنامه ها» از شروع طوفانی مجلس یازدهم
روزنامه شرق در مطلبی نوشت:«دور از انتظار نیست که هرقدر به ۱۴۰۰ نزدیک میشویم، مجلس یازدهم رویکرد تازهای پیدا کند و به اتاق فکر و مرکز عملیات انتخاباتی اصولگرایان تبدیل شود. در این ماههای باقیمانده، مجلس با دو تاکتیک به میدان خواهد آمد. تاکتیک اول، عملیات ایذایی است. عملیات ایذایی در حوزههای اقتصادی و اجتماعی برای نشاندادن اقتدار و کارآمدی مجلس. مانورهای اقتصادی همچون دعوت از وزرا و مقامات مسئول در حوزههای بانکی، صنعتی و تجاری برای پاسخگویی».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«عملیاتی ایذایی که بنا دارد دولت را در این روزهای باقیمانده دستبهعصا کند و از طرفی دیگر نشان بدهند مردمی که به آنان رأی ندادهاند، اشتباه بزرگی مرتکب شدهاند؛ خاصه اینکه نمایندگان از هماکنون سفرهای ایذایی استان را که بعید است به نتیجهای منتج شود، آغاز کردهاند...اما تاکتیک دوم مجلس یا عملیات واقعی، تخریب دولت روحانی است. دولتی که امضای اصلاحطلبان را پای خود دارد».
در هفته های اخیر چند اقدام بسیار مهم از سوی نمانیدگان مجلس یازدهم انجام شده است. حضور تعدادی از نمایندگان در میان مردم غیزانیه در اهواز و شنیدن بدون واسطه صحبت ها و حرف دل مردم؛ کلیدزدن طرح شفافیت آرای نمایندگان در مجلس- همان طرحی که فراکسیون امید در مجلس دهم تمام قد با آن مخالفت کرد-؛ برگزاری جلسات تخصصی با صاحبنظران و فعالان بخش تولید و...
موارد مذکور برای طیفی که سلفی حقارت و تشکیل کمیته رفع حصر و اروپاگردی را در کارنامه خود در مجلس دهم ثبت کرده، اصلا خوشایند نیست.
چندی پیش «غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی» نماینده حامی دولت در مجلس دهم در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود:«زمانی در دانشگاه فقط میخوابیدم و ۸ میلیون میگرفتم اما الان صبح تا شب و دور از خانواده مشغول کار هستم و این حقوق مجلس فاجعه است. بعدا نگویند چرا نماینده دزد شد. مدیر را باید تامین کنید تا فساد ایجاد نشود. میگویند برای اسلام کار کن! تا کی؟»! حال مشخص است که اصلاح طلبان با چنین دیدگاهی، سفرهای استانی نمایندگان مجلس یازدهم را بی نتیجه قلمداد کنند.
مجلس یازدهم با اقدام جهادی در پی ایجاد تحول در رسیدگی به مطالبات مردم است و این رویکرد جهادی، اصلاح طلبانِ پر سرو صدا ولی بی عمل و بی کارنامه را آشفته و عصبی کرده است.
لازم به ذکر است که ریاست قالیباف بر مجلس با رای بالا و قاطع، دومین شکست رسانه ای اصلاح طلبان در ماههای اخیر را رقم زد. این طیف در آستانه انتخابات نیز مدعی بودند که بین اصولگرایان اختلافات جدی وجود دارد، اما اعلام «لیست وحدت»، نقشه اصلاح طلبان را نقش بر آب کرد.