سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** تاجزاده:«امام خمینی» در سیاست خارجی «میانه رو» بود
«مصطفی تاجزاده» از محکومین فتنه ۸۸ در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:«امام خمینی در سیاست خارجی نگاه میانهای داشتند. از ایشان سوال شده بود که با امریکا باید چه کار کنیم؟ جواب دادند: امریکا مثل همه کشورهای دیگر است، نفت ما را بخرد میفروشیم. اگر به ما احترام بگذارد؛ به او احترام میگذاریم».
تاجزاده در ادامه گفت:«در شرایط کنونی، حتی محافظهکارها هم معتقدند که باید با دنیا تعامل کنیم. به نظر من حتی تندروهایی که به مجلس یازدهم راه یافتند؛ اعلام خواهند کرد که باید برجام را حفظ کنیم و با دنیا مذاکره و تعامل داشته باشیم. امروز بسیاری از محافظهکاران به این نقطه رسیدهاند و اعلام میکنند باید کاری کنیم که دنیا با ما سر جنگ نداشته باشد»
این محکوم فتنه ۸۸ در ادامه گفت:«دوم خرداد ۷۶ توانست احیاگر روح انقلاب اسلامی باشد... ۲۰ سال بعد از انقلاب اسلامی که جریان دوم خرداد به وقوع پیوست، سردمدار آن - محمد خاتمی- بر مفاهیم اساسی چون آزادی بیان، تحزب، انتخابات، تنش زدایی و پیشرفت و شعار توسعه همهجانبه تاکید داشت...تصور اصلی دومخردادیها و مردم این بود که این جنبش قصد دارد یک روایت جدید از انقلاب اسلامی ارایه کند که در آن بر بازگشت به آرمانهای اولیه انقلاب تاکید میشد. دوم خرداد ۷۶، بر آن بود که احیاگر شعارهای انقلاب باشد و آزادیهای سال ۵۷ را زنده کند».
یکی از کارویژه های اصلی اصلاح طلبان، تحریف دیدگاه های امام خمینی(ره) و به عبارتی جاانداختن «امامِ منهای خط امام» است.
«استکبارستیزی»، یکی از ویژگی های بارز بنیانگذار انقلاب اسلامی بود. این ویژگی بسیار مهم هیچ تناسبی با «میانه روی در سیاست خارجی» ندارد. امام، آمریکا را «شیطان بزرگ» نامیده و در واکنش به خوی غارتگری و دیکتاتوری و جنایتکارانه واشنگتن تاکید کردند که «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند». امام بر این اعتقاد بـودنـد کـه باید با استکبار و در راس آن آمریکا مبارزه کرد و این مبارزه را تا پیروزی نهایی ادامه داد.( صحیفه نور،ج ۱۲،ص ۱۴۷)
امام خمینی همچنین تاکید کردند که رژیم غاصب و کودک کش «اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود». بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در یکی از فرمایشات خود تاکید کردند:«اگر ملت این باور را داشته باشد که ما میتوانیم در مقابل قدرتهای بزرگ بایستیم، این باور اسباب این میشود که توانایی پیدا میکنند و در مقابل قدرتهای بزرگ ایستادگی میکنند».(صحیفه امام؛ ج۱۴، ص ۳۰۸) .
ایشان همچنین فرمودند:«ما باید از این جهت اقتصادی فارغ بشویم؛ یعنی دستمان پیش دیگران دراز نباشد که بده به من! که هر وقت جلو آن را بخواهد بگیرد، ما فلج بشویم».(صحیفه امام؛ ج۱۰، ص ۳۳۳).
رهبر معظم انقلاب- ۱۴ خرداد ۸۹- فرمودند:«اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکائی».
تاجزاده که خود در فتنه ۸۸ به عنوان یکی از فعالین اصلی «علیه اسلامیت و جمهوریت» شورش کرده است، مدعی است که دوم خرداد ۷۶، احیاگر روح انقلاب اسلامی بود. این در حالی است که دولت هشتسالهٔ محمد خاتمی بر اساس شعار «توسعهٔ سیاسی» برنامهٔ خود را آغاز کرد؛ اما طولی نکشید که مؤلفههای گفتمان اصلاحات به ضد خود تبدیل شدند؛ جامعهٔ مدنی با ایدئولوژیزدایی مترادف شد، آزادی به مثابهٔ بهانهای برای حذف مخالفان سیاسی کاربست پیدا کرد و گفتوگوی تمدنها و تنشزدایی که از دیگر مؤلفههای این گفتمان بود، با تفسیرهای غلط، در مراحلی دشمن را به جای دوست نشاندن برداشت شد.
**نباید با نفتکش،آمریکا را عصبانی کنیم
«فریدون مجلسی» دیپلمات سابق که اکنون اعضای خانواده اش در آمریکا به سر می برند، در یادداشتی در روزنامه آرمان با اشاره به مسئله نفتکش های ایرانی نوشت:«مقامات ایران در چنین تبادلاتی باید مراقب خطرات آن نیز باشند زیرا هرلحظه ممکن است در میان راه با موانعی روبهرو شوند که یکی از بدیهیترین آنها بازرسی غیر قانونی از این کشتیها است. این موانع و این تهدیدها به نظر نمیرسد جنبه تبلیغاتی داشته باشد و هر لحظه ممکن است تبدیل به یک درگیری شود. همانگونه که محاصره اقتصادی آمریکا به صورت جدی در حال اعمال است و اثرات سوء زیادی برای اقتصاد ایران داشته است».
این روزها نفتکش های ایرانی حامل بنزین یکی پس از دیگری به مقصد رسیده و در حال تخلیه محموله خود در ونزوئلا هستند. تحلیلگران و رسانه های غربی اذعان کرده اند که تجربه توقیف نفتکش انگلیسی توسط ایران و همچنین بمباران پایگاه عین الاسد در ماههای گذشته، موانعی جدی پیش روی آمریکا برای سنگ اندازی در مسیر نفتکش های ایرانی ایجاد کرده است.
ایران و ونزوئلا(دو کشور تحریم شده از سوی واشنگتن) با دهن کجی به دولت غارتگر و سلطه گر آمریکا، یک توافق «برد-برد» رقم زده و در نتیجه هر دو از نظر اقتصادی منفعت بردند.
اما گویا علاوه بر آمریکا، طیف تندروی اصلاح طلب در داخل نیز از این رویکرد مقتدرانه و این بهره مندی اقتصادی ناراحت شده اند. جمهوری اسلامی ایران با ارسال نفتکش های حامل بنزین، تحریم ها را به سخره گرفت و به آمریکا سیلی زد، اما گویا عده ای در داخل، از این سیلی احساس درد می کنند!
موضوع ارسال نفتکش های ایرانی به ونزوئلا، یکبار دیگر ثابت کرد که اقتدار، هم احترام می آورد و هم امنیت و هم منفعت اقتصادی برای عموم جامعه دارد.
متاسفانه دولت آقای روحانی و وزارت خارجه به ریاست ظریف، در هفت سال اخیر با فرصت سوزی، تمام انرژی خود را برای بهانه زدایی از آمریکا و اروپا صرف کرده و نتیجه آن شد که دلار از ۳ هزارتومان به حدود ۱۷ هزارتومان افزایش یافت و مردم با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه شدند.
جمهوری اسلامی ایران با نفتکش های حامل بنزین، هم از خام فروشی فاصله گرفته و هم با اقتدار حصر اقتصادی توسط آمریکا را شکست. با اینحال «کاسبان ترس» همچنان مشغول وحشت آفرینی و القای دوگانه دروغین «گشایش اقتصادی-مذاکره» هستند.
لازم به ذکر است که فریدون مجلسی در روزهای گذشته با اشاره به سانحه ای که برای شناور ارتش رخ داد در اظهارنظری تأمل برانگیز مدعی شده بود که «منطقه پر از تنش است، خوشبختانه خطای انسانی موجب آسیب به ناو خودی شد و موجب آسیب به یک ناو سرگردان آمریکایی در آن نزدیکی نشد. شرایط ایران و آمریکا، هر روز دستخوش تغییر است»!
** ظریف، نامزد اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ میشود؟
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «ظریف، نامزد اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ میشود؟» نوشت:« چند وقتی است که گمانههایی درباره سیاست انتخاباتی اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری مطرح میشود و در میان این گمانهزنیها نام محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، به عنوان نامزد نهایی اصلاحطلبان شنیده میشود. موافقان حضور او باور دارند که بهدلیل محبوبیت این شخصیت سیاسی در میان نخبگان سیاسی و عموم مردم او شخصا دارای سرمایه اجتماعی است. در واقع این حدس و گمان مبتنی بر آن است که او در عین حال که رسما در جریان اصلاحات تعریف نمیشود، اما وجوه مشترک زیادی با این جریان دارد و ممکن است که اصلاحطلبان بتوانند با او به یک توافق نهایی دست یابند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:« اصلاحطلبان هم افزون بر ازدستدادن سرمایه اجتماعی خود، همچنان خطر ردصلاحیت نیروهای شاخص خود را احساس میکنند؛ بنابراین شاید برایشان مناسب باشد از فردی حمایت کنند که علاوه بر آنکه خودش دارای سبد رأی بالایی است، احتمال تأیید صلاحیتش بهمراتب بیشتر از اصلاحطلبانی است که حتی در انتخابات مجلس هم تأیید صلاحیت نشدند. از سوی دیگر، اصلاحطلبان میتوانند با حمایت از چنین شخصیتی دیگر تن به ائتلاف با یک نیروی کاملا اصولگرا ندهند تا دیگر متهم به استفاده از «نامزد اجارهای» نشوند و از این حیث هم در میان افکار عمومی مسئولیت کمتری متوجهشان شود».
اصلاح طلبان به معنای واقعی کلمه با قحط الرجال مواجه هستند. این طیف بارها شعار جوانگرایی و دفاع از حقوق زنان داده ولی تنها در یک نمونه در کارنامه شهرداری تهران در قریب به سال اخیر، بیش از پیش ثابت شده که جوانگرایی و دفاع از حقوق زنان برای اصلاح طلبان به هیچ عنوان اهمیتی ندارد.
رسانه ها و فعالین اصلاح طلب تاکنون چندین بار از ظریف به عنوان یکی از گزینه های اصلی کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ نام برده اند. این در حالی است که ظریف یکی از ضعیف ترین وزرای دولت روحانی بوده است.
بارزترین بخش کارنامه ظریف، برجام است. این در حالی است که این توافق که روزی از سوی دولتمردان «فتح الفتوح» نامیده می شد، مدت هاست که به پاشنه آشیل دولت تبدیل شده است. به اذعان دولتمردان، برجام به هیچ عنوان دستاوردی برای مردم ایران نداشت و تنها محدودیت ها و خسارت هایش نصیب ایران شد.
غفلت از دیپلماسی منطقه ای، بی توجهی به ظرفیت های عظیم آمریکای لاتین و قاره آفریقا، مغفول ماندن دیپلماسی اقتصادی، انفعال در مقابل آمریکا و اروپا، اخراج و بازداشت غیرقانونی دیپلمات های ایرانی، عملکرد غیرقابل قبول در فاجعه منا و...از جمله نقاط ضعف کارنامه ظریف در وزارت امور خارجه است.