به گزارش مشرق، نامه سرگشاده محمد موسوی خوئینیها خطاب به رهبر معظم انقلاب با اعتراض گسترده مواجه شد. این نامه فرافکنانه استقبال رسانههای معاند را در پی داشت.
آیتالله عباس کعبی عضو هیئترئیسه مجلس خبرگان در واکنش به نامه اخیر موسوی خوئینی به رهبر معظم انقلاب، گفت: هر جا پسرفت و ارتجاع و مشکلات مزمن اقتصادی و آسیبهای فرهنگی و اجتماعی دیدهایم حاصل بیتدبیری جریان مدعی اصلاحات و القای تردید و بیاعتمادی و نگاه لیبرالی آنان بوده است.
وی با طرح پرسش خطاب به موسوی خوئینیها تاکید کرد: نقش مدعیان اصلاحات در این ۴۱ سال مدیریت کشور چه بوده است؟ چرا جریانی که باید پاسخگوی معضلات کشور باشد با فرار رو به جلو امروز پرسشگر شده است؟ آیا با پشتوانههای معرفتی التقاطی و تند و افراطی دهه شصت خود و دوستان فرسوده و پشیمان نسبت به گذشته میخواهید درباره ۴۱ سال انقلاب و آینده مسیر نورانی ملت و کشور و انقلاب قضاوت کنید؟ «این تذهبون؟» راهحل جریان مدعی اصلاحطلبی برای مشکلات مردم و اقتصاد چیست؟ تا کنون چه کردهاند؟ آیا یادتان رفته امام(ره) به مدعیان خردورزی در حکمرانی موسوم به عقلای قوم! چه نهیبی زدند؟ وچگونه آنان را بر حذر کرد تا به دامن آمریکا نیفتند؟
لزوم مرزبندی اصلاحطلبان
افکارعمومی انتظار دارد که اصلاحطلبان به مرزبندی آشکار نسبت به نامه فرافکنانه موسوی خوئینیها اقدام کنند.
برخی از هم حزبیهای بسیار نزدیک موسوی خوئینیها از تهیه و انتشار این نامه و مخصوصاً از اینکه نامه وی بازگوکننده آرزوهای آمریکاست بهشدت ابراز نگرانی کرده و یکی از آنها نامه خوئینیها را آخرین میخ به تابوت اصلاحات دانسته است. حالا لازم و ضروری است که این افراد به صورت علنی با این شخص و این نامه فرافکنانه مرزبندی کنند.
پاسخگویی بهجای نامهنگاری
حجتالاسلام سید رضا تقوی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در واکنش به نامه اخیر موسویخوئینیها گفت: افرادی که الان مدعی هستند و مواردی را درباره مشکلات اقتصادی مردم ذکر میکنند، باید پاسخگوی وضع موجود باشند.
تقوی افزود: دولت فعلی مورد حمایت همین آقایان بوده است از این رو به جای آنکه در گوشهای بنشینند و از دیگران بخواهند که پاسخگوی وضع موجود باشند، باید طرح و برنامه برون رفت از مشکلات اقتصادی را به دولت مورد حمایت خود ارائه دهند.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز گفت: برخلاف صحبتهای موسویخوئینیها مردم به هیچ وجه نسبت به نظام بیاعتماد نخواهند شد، چرا که همواره برای حمایت از نظام به میدان آمده و قطعاً باز هم میآیند و موید این مسئله هم آن است که در شرایط کرونایی هم به میدان آمدند و در صف مقدم به مردم و بیماران کمک کردند.
سوءمدیریت همفکران موسوی خوئینیها
به گزارش مهر، لطفالله فروزنده عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس درباره نامه اخیر موسوی خوئینیها خطاب به رهبر معظم انقلاب، گفت: همه ما میدانیم که مسئولیت وظایف اجرایی اعم از اقتصادی و غیر اقتصادی با دولتها است و دولت است که باید تامینکننده معیشت،اشتغال و سایر موارد باشد.
فروزنده افزود: اگر قرار است کسی یا نهادی پاسخگوی معیشت مردم باشد، آن نهاد دولت است و طی 7 سال اخیر هم دولت در دست «حسن روحانی» است که از موتلفین و همفکران موسوی خوئینیها است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس تاکید کرد: در دهه ۶۰ و ۷۰ نیز دولت در دست دوستان موسوی خوئینیها بود و عمده مشکلاتی که امروز در حوزه معیشت و اقتصاد داریم ناشی از سوءمدیریت آن روز دولتمردان و حامیان فکر غربی است.
فروزنده گفت: تفکر مورد حمایت موسوی خوئینیها در سنوات مختلف زمام کشور را در اختیار داشت و امروز بسیاری از مشکلات کشور ناشی از طرز تفکر و مدیریت آنها است، تفکری که به توانمندی داخلی اعتقاد ندارد و همواره به دنبال ارتباط با غرب بود که مشکلات ناشی از آن را پس از تصویب برجام دیدیم.
وی با اشاره به اینکه موسوی خوئینیها خود جزء نظریهپردازان و مدافعان این طرز فکر است، تصریح کرد: من توصیه میکنم آنها قبل از هر چیز خود را مورد بازخواست قرار دهند و در پیشگاه ملت عذرخواهی کنند و مسئولیت رفتارهای خود را بر عهده بگیرند.
ارتباط موسوی خوئینیها و گروهک فرقان
حجتالاسلام علی اکبر ناطق نوری قاضی اصلی دادگاه اعضای گروهک فرقان پیش از این صراحتا اعلام کرده بود که اعضای گروهک فرقان از آموزههای موسوی خوئینیها استفاده کردهاند.
محمدباقر ذوالقدر که پیش از انقلاب دانشجوی رشته اقتصاد دانشگاه تهران بود از جمله کسانی است که چند جلسه در مسجد جوستان حاضر شده است. او در خاطرات مرکز اسناد انقلاب اسلامی در این باره میگوید: حقیقت مطلب این بود که موسوی خوئینیها یک تفسیر قرآن صددرصد مارکسیستی در یک مسجد در نیاوران ارائه میداد.
نظر مجمع روحانیون نیست
به گزارش تسنیم، مجید انصاری عضو مجمع روحانیون مبارز درباره نامه اخیر موسوی خویینیها گفت که نامه خوئینیها، تصمیم و نظر شخصی او بوده و هیچ ارتباطی به مجمع روحانیون مبارز ندارد.
وی تصریح کرد: بنده این نامه را در فضای مجازی خواندم و آنچه در این نامه نگاشته شده، نظر شخصی او بوده است.
موسوی خوئینیها، انقلاب را فدای امیال خود کرد
صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب در واکنش به نامه مذکور گفت: هنر موسویخوئینیها این است که هر چند وقت یک بار انگشت اتهام را به سمت یکی از شخصیتهای نظام نشانه میگیرد و روزی علیه آقای هاشمی سخن میگوید و روز دیگر خطاب به رهبری مشکلات را گوشزد میکند در صورتی که اگر قرار باشد در دادگاهی متهمان به وجودآمدن وضع کنونی احضار شوند، نخستین فردی که باید در آن دادگاه حاضر و محاکمه شود خود آقای موسوی خوئینیهاست.
زیباکلام افزود: من از او میپرسم که آقای موسوی خوئینیها آیا شما در به وجودآمدن شرایط امروز هیچ نقشی نداشتی؟ او با متهم کردن دیگران سعی میکند بار مسئولیت را از گردن خود وانهد و کاری کند که مردم فراموش کنند که عامل تحریف گفتمان انقلاب خود او بوده است.
وی در ادامه گفت: واقعیت این است که ما همه مقصریم؛ منِ صادق زیباکلام، عباس عبدی، تاجزاده، اصغرزاده، خاتمی و بسیاری دیگر در ایجاد شرایط امروز مقصریم اما تردید نکنید که بیش و پیش از همه ما بزرگترین مقصر خودِ آقای موسوی خوئینیهاست. اینکه طوری رفتار کنیم که انگار همه این مشکلات یکشبه ایجاد شده و خودمان بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در بحرانهای کنونی ایران نقش نداشتهایم، جز فرافکنی و فرار از مسئولیت چیزی نیست. موسوی خوئینیها آرمانهای انقلاب را زیرپا له کرد و انقلاب را فدای اهداف و امیال خود کرد و عامل اصلی تحریف گفتمان انقلاب خود او است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پایان با ذکر خاطرهای درباره شخصیت موسویخوئینیها گفت: موسوی خوئینیها متکبرترین فردی است که به عمر خود دیدهام. بهیاد دارم یکی از دانشجویانم بر موضوع تسخیر سفارت آمریکا کار میکرد و موفق شد با افرادی چون عباس عبدی، محسن میردامادی، محمود احمدینژاد و معصومه ابتکار درباره آن موضوع گفتوگو کند. او گفت که اگر بتوانم با آقای موسوی خوئینیها هم گفتوگویی انجام دهم، پروژهام کامل میشود.
زیباکلام افزود: بههمین دلیل از من درخواست کرد که برای راضیکردن موسویخوئینیها تلاشی بکنم؛ من هم نامهنگاریهای متعدد با او و دفترش انجام دادم و درخواست کردم که به چند پرسش این دانشجو پاسخ دهد و حتی از طریق دانشگاه تهران هم برای او نامهای ارسال شد اما او حتی پاسخ نداد که میخواهد مصاحبه کند یا نه؛ یعنی حتی به خودش زحمت نداد که بگوید وقت ندارم و مصاحبه نمیکنم. او اگر روزگاری ادعای استکبارستیزی داشته، بهتر است در ابتدا با استکبار درونی خود مبارزه کند.
ذوعلم، موسوی خوئینیها را به مناظره دعوت کرد
حجتالاسلام ذوعلم استاد حوزه و دانشگاه و رئیسسابق سازمان پژوهش و برنامه آموزشی در پی انتشار نامهای از موسوی خوئینیها از او دعوت کرد در مناظرهای به واکاوی ادعاهای مطرح شده از سوی وی بپردازند.
ذوعلم تاکید کرد:«چه خوب بود با تحلیل مشکلات، مخاطب خود را مسئولان عالی مربوطه قرار میدادید و مشفقانه و مسئولانه، راهکارهای اصلاح و بهبود وضع فعلی را ارائه میکردید. مواضع رهبر معظم انقلاب البته در بیانیه گام دوم به صراحت بیان شده و به اعتقاد بسیاری از نخبگان دلسوز، اگر نبود شیوه عقلانی و کارشناسیِ رهبری معظمله، قطعاً عزت و هویت ملّی و استقلال و مردم سالاری، کشور ما امروز در مخاطره جدی قرار داشت».
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه تصریح کرد: بنده به عنوان یک عضو کوچک ملت شریف ایران و پژوهشگر عرصه کارآمدی نظام ولایی آمادهام در نشستی پژوهشی و علمی و در یک فضای گفتوگوی منطقی با جنابعالی، نامه شما را به بحث و بررسی بگذاریم و اگر راههای اصلاحی هم بنظر رسید، آن را تقدیم محضر رهبر بزرگوار انقلاب و ملّت شریف ایران نمائیم.
گروگانگیری معیشت مردم برای بستن با کدخدا!
همچنین علی خضریان، نماینده مردم تهران در مجلس بااشاره به نامه سرگشاده موسوی خوئینیها نوشت: اینکه امثال آقای موسوی خوئینیها تلاش دارند تا نوک مطالبات اقتصادی جامعه را همزمان با رهاشدگی مشکوک بازار و بدون بازخواست از دولت، به سمت رهبری سوق دهند؛ حکایت از طراحی اتاق فکر جریان غربگرا جهت گروگانگیری معیشت مردم و بازتولید ظرفیت اجتماعی بستن با کدخدا دارد.
به گزارش خبرگزاریها، یک فعال رسانهای در واکنش به نامه مذکور در توییتر نوشت: نامه موسوی خوئینیها به رهبری در شرایطی که دولت مطبوع آنها با بی عملی شرایط را برای مردم سخت و پیچیده کرده، داستان بدهکاریست که میخواهد با داد و فریاد طلبکار شود! و چه بسا زمینه را برای طلبکاری دیگر بدهکاران فراهم کند و در آشوب ساخته شده تیر خود را به هدف بزند!
یکی دیگر از فعالین رسانهای در مطلبی نوشت:«موسوی خوئینیها مسئول اصلی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا؛ شورای بازنگری قانون اساسی؛ مسئول احراز صلاحیت ریاستجمهوری اول(که از آن بنی صدر درآمد)، عضو خبرگان، دادستان کل، نایبرئیسمجلس، عضو مجمع تشخیص و...همه و همه را بوده؛ جوری صحبت میکند انگار دیشب از مریخ آمده و دیده مردم مشکل دارند».
همچنین یکی از فعالین فضای مجازی در واکنش به نامه موسوی خوئینیها نوشت:«ولی به نظرم موسوی خوئینی که اول انقلاب بنی صدر رو تو دامن این ملت گذاشته و بعد از اون هم 24 سال قوه مجریه کشور به دست همفکران و رفقای گرمابه و گلستانش بوده، اگر ذرهای شرف داشت تا آخر عمر سر بلند نمیکرد، ولی خب امان از آدم دریه و بیحیا».
ادعای عجیب موسوی خوئینیها
عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با اشاره به نامه اخیر محمد موسوی خوئینیها خطاب به رهبر انقلاب و ماهیت این نامه اظهار داشت: این نامه در انتهای کار دولت آقای روحانی میخواهد مسئولیتها را از دوش یک جریان سیاسی بردارد و بر دوش رهبری نظام بگذارد.
سلیمی نمین با بیان اینکه هدف نظام سرمایهداری قرار دادن اقشار مختلف در برابر همدیگر و به نوعی جلوگیری از تداوم این مدل سیاسی است، گفت: آقای موسوی خوئینیها در این نامه این ادعای عجیب را مطرح میکند که اولاً؛ این آمد و شدها خیلی اهمیت ندارد و ثانیا این چرخش بر اساس یک نظر عالی صورت میگیرد. پس به چه دلیلی وقتی آقای خاتمی رای مردم را کسب کرد، آقایان بر این انتخاب لقب «جنبش دوم خرداد» دادند؟
فرار به جلو
محمد زارع فومنی دبیرکل حزب مردمی اصلاحات گفت: قبل از هر چیز نامه موسوی خوئینیها فرار رو به جلو است که به منظور تبرئه خود و دوستانش نوشته که سالهاست ادعا میکنند میتوانند وضع کشور را سامان دهند.
فومنی تاکید کرد: دولت روحانی که ناامیدی و سرخوردگی را برای مردم به ارمغان آورده از ابتدا مورد حمایت موسوی خویینیها بوده است و در حالی که رئیس جمهور باید پاسخگوی نابسامانیهای امروز باشد، موسوی خوئینیها مسئولیتها را ناجوانمردانه متوجه مقام معظم رهبری کرده است.
پاک کردن ردپای اشرافیت
یک فعال فضای مجازی در توییتر نوشت: نامه موسوی خوئینی به مقام معظم رهبری فرافکنی و فرار به جلو برای نپذیرفتن مسئولیت و عواقب شراکت او و مدعیان اصلاحات در بوجود آمدن وضعیت کنونی کشور است. ایشان و دوستانشان باحمایت از روحانی مسئول کم شدن اعتماد عمومی، تورم، ناهنجاریها، مشکلات معیشتی مردم و همه آنچه گفته اند، هستند.
یکی از فعالین رسانهای نیز نوشت: آقای موسوی خوئینیها ظاهرا درست میگوید که دم از مشکلات مردم میزند. اما باطناً راست نمیگوید، وقتی آدرس اشتباه میدهد. به قول مولوی، سوراخ دعا را گم کرده؛ اما نه از سر بیخبری. او عمداً جا به جا و نابهجا نوشته، تا ردّ پای خیانت خود و دوستانش در ائتلاف اشرافیت (اصلاحات و اعتدال) را گم کند. « تا نشان سُمّ اسبت گم کنند - ترکمانا نعل را وارونه زن»!
دبیرکل مجمع روحانیون اگر صداقت داشت، باید نامه را اول خطاب به خاتمی (رئیسشورای اجرایی «مجمع») و احزاب کارگزاران و مشارکت، و دوم به روحانی و جهانگیری و نوبخت و زنگنه و آخوندی و ظریف مینوشت. اما طوری نوشته که انگار، رهبر انقلاب ویدئو پر کرده و با ادبیات «تَکرار میکنم»، خواستار رای به روحانی و ائتلاف امید در انتخابات مجلس و شورای شهر شد! انگار رهبری بود که آدرس بستن با کدخدا و اعتماد به اروپا را میداد! و انگار نیروهای انقلاب بودند که گفتند «ما تضمین وعدههای روحانی هستیم»! یا نظام بود که وعده میداد به واسطه امتیاز دادن به دشمن، به اقتصاد رونق میدهد و مردم را از پول یارانه بینیاز میکند!
یک کاربر فضای مجازی در توییتر نوشت: موسوی خوئینیها «پدر معنوی اصلاحات» طی نامهای به حضرتآقا از گرانیها و وضع موجود گله کرده، دقیقا مثل این هست که پدری از تربیت ناصحیح پسرش شکایت کنه. جناب خویینیها این آش حاصل دستپخت تئوریسینهایی هست که شما ۶۹ در «مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری» جمع کردید.