به گزارش مشرق، ماجرا از این قرار است که در کویت، یک عروس و داماد بعد از ثبت رسمی ازدواج و موقع خروجشان از دفترخانه، تصمیم به طلاق میگیرند! دلیلش هم هرچند مسخره به نظر میرسد اما این بوده که در زمان بیرون رفتن از دفترخانه، پای عروس به در گیر میکند و زمین میخورد! داماد بعد از زمین خوردن عروس به او میخندد و میگوید: «ای دست و پا چلفتی»! بعدش هم عروس گریه میکند و همان جا درخواست طلاق میدهد. بنابراین عروس و داماد همان جایی که جشن عروسی را برگزار کرده بودند، بعد از کمتر از ۳ دقیقه از هم جدا میشوند! یعنی به طور رسمی این زوج حدود ۳ دقیقه زنوشوهر بودند! این ماجرا که در یکی از روزنامههای کویتی منتشر شده و در شبکههای اجتماعی هم بازنشر زیادی داشته، بهانهای شد تا چند توصیه به دختر و پسرهایی داشته باشیم که اولین روزهای زندگی مشترکشان را تجربه میکنند. زوج هایی که معمولا شناخت کافی از یکدیگر ندارند و گاهی تفاوت سلیقهها با همسر برایشان قابل قبول نیست.
سال اول، بحرانیترین سال زندگیمشترک است
به رغم همه تمهیداتی که افراد قبل از ازدواج برای مقوله انتخاب همسر در نظر میگیرند، حتی وقتی از جلسات مشاوره پیش از ازدواج کمک میگیرند، اگر اشتراکات زیادی بین رفتار خود و فرد مد نظر پیدا کنند و دوره آشنایی مناسبی داشته باشند و با رعایت بسیاری مسائل دیگر، باز نمیتوانیم زن و شوهری پیدا کنیم که در تمام مسائل و پیشامدهای زندگی، با هم متفقالقول و همنظر باشند. در خصوص ازدواج باید گفت دو نفر از فرهنگها و خانوادههای متفاوت و با سلایق مختلف با ادعای عاشقی وارد زندگیمشترک میشوند اما در واقعیت تا به هم ثابت کنند که از زاویه نگاه آنها تعریف عشق چیست و به یک تعریف مشترک و زبان مشترک تبادل عاطفی برسند، زمان میبرد. طبق نظر مشاوران خانواده و البته تجارب جلسات متعدد مشاورهای خودم، سه سال اول زندگیمشترک و به خصوص سال اول بحرانیترین سال برای زوج هاست. چراکه دو نفر در حد بررسی نظری و کلامی از شخصیت و خانواده یکدیگر وارد زندگی با هم شدهاند و در عمل و موقعیت واقعی زمانی فرد را حقیقتا میشناسند که در زیر یک سقف با هم زندگی کنند. اینجاست که چالشها و تعارضات و اختلاف سلیقهها رو میشود و البته نحوه برخورد زوج ها تعیین کننده است.
ضروریترین مهارتها برای تازه ازدواج کردهها
در بررسی مشکلات رایج دخترها و پسرها میتوان به نیاز آنها برای یادگیری مهارتهای زندگی همچون آموزش مهارت خودآگاهی، ارتباط موثر، مدیریت هیجانی، حل مسئله، همدلی، گوش دادن و حل تعارض اشاره کرد.
خودآگاهی| فرد در خودآگاهی این مهارت را به دست میآورد که لایههای شخصیت خود را بشناسد و البته به آگاهی از دیگر نیازهای مهم زندگیاش دست مییابد. همین مسئله از سر منشأ بسیاری از سوء تفاهمات جلوگیری خواهد کرد.
ارتباط موثر| بعد از یادگیری مهارت ارتباط موثر، فرد تلاش میکند با کلام و زبان بدن پیامش را به خوبی به فرد مقابل منتقل کند.
همدلی| همدلی مهارتی است که فرد میتواند خود را در جایگاه دیگری تصور کند و نیاز وی را پوشش دهد.
مدیریت هیجانات| زن یا شوهر بعد از یادگیری مهارت مدیریت هیجانات، میآموزد که نام احساساتش را بشناسد، به آنها اجازه بروز دهد و حتی به زبان بیاورد و بیان کند، قبل از اینکه آنها کنترل فرد را به شکل منفی و بروز خلقهای منفی مثل خشم، اضطراب، افسردگی و ... به دست بگیرند.
حل مسئله| مهارت حل مسئله عبارت است از: فرایند شناختی و رفتاری که توسط فرد هدایت میشود و فرد سعی میکند با کمک آن، راهحلهای موثر یا سازگارانه برای مسائل زندگی روزمره خویش پیدا کند. به این ترتیب این مهارت یک فرایند آگاهانه، منطقی، تلاشبر و هدفمند است.
حل تعارض| در مهارت حل تعارض زوج ها فرا میگیرند با برقراری روابط متقابل در ارتباط، نیازها و اهدافشان به طور موازی پوشش داده شود و هیچ یک حس نادیده گرفتن و فداکاری و امثال آن را تجربه نکنند.
اشتباه این زوج کویتی چه بود؟
حالا با یک مثال میخواهم اهمیت توجه به موارد گفته شده را به صورت مصداقی به شما نشان دهم. بیایید جایگاه این مهارتهای زندگی را در زندگی زوج کویتی که خبرشان با عنوان «ازدواج ۳ دقیقهای» منتشر شده، بررسی کنیم. با گفتن واژه «دست و پا چلفتی» توسط داماد در موقعیتی که عروس کویتی به زمین افتاده و واکنش عروس یعنی گریه کردن، مشخص است که احترام و کسب توجه مثبت در جمع برای عروس مهم است و داماد انگار از این زبان عشق همسرش بیخبر است. داماد با این حرکت، حس تمسخر و به دنبال آن فکر زیر سوال رفتن احترام را به عروس منتقل کرده و این بیمهارتی داماد در همدلی با همسرش در جمع و جور کردن اوضاع به نحوی که عروس همراهی و همدردی وی را ببیند، بروز پیدا کرده است. در ادامه با عدم مدیریت هیجانی عروس خانم در لحظه موجب بروز واکنش نامناسب و در نهایت تصمیم آنی در عصبانیت میشود. در حالی که می شد عروس خانم کویتی با کمی خلاقیت حس خودش را به طور موثر به داماد منتقل میکرد که وای چقدر بد شد، لطفا دستم رو بگیر و کمکم کن، که با دست دراز کردن هم به تنهایی ارتباط موثر شکل می گرفت. در این حالت پیام واضح بود و داماد متوجه می شد که باید چطور اوضاع را سامان دهد و با کمک به عروس در به پا ایستادن، همدلانه حس احترام به همسر منتقل می شد.
طلاق، اولین راه رفع مشکلات نیست
در همین مورد خاص، باید در آن لحظه تصمیم گرفته نمی شد و عروس با شوهرش در زمان مناسب صحبت میکرد و بنا بر حسش در آن لحظه و فکری که به ذهنش رسیده، بعدا به او می گفت: «حس ناراحتی و فکر تمسخر در جمع من رو آزار داد و من از شما انتظار داشتم تو اون لحظه کمکم میکردی بایستم بدون اینکه بخندی». به طور کلی زوج های جوان باید بدانند که رابطه زوجیت همچون گلی نیاز به مراقبت دارد و لازم است هر دو نفر برای نگه داشتن رابطه رضایتبخش، نیازهای یکدیگر را شناسایی کنند و برای تحقق آنها از منابعی مثل گفتوگو، وقت صرف کردن با یکدیگر و در نهایت کمک از مشاور برای رشد و توانمندی مهارتهای شان بهره ببرند نه اینکه به عنوان اولین راهحل، بدترین گزینه یعنی طلاق را انتخاب کنند.
منبع: روزنامه خراسان