به گزارش مشرق، ازدواج به عنوان یک برنامه طبیعی و حیاتی و مقررات الهی که در دین مبین اسلام و قرآن کریم و روایات ائمه اطهار (ع) مورد ستایش قرار گرفت است، مایه نیل به زندگی سالم است که با ارضای غرایز، دوستی و عشق و ارتباط صمیمانه بین زن و مرد فراهم میشود. دین اسلام برای اینکه یک خانواده اصیل و سالم تربیت کند که در آن فرزندان صالح پرورش پیدا کنند، زنان و مردان را به سمت تشکیل خانواده و ازدواج رهنمون میکند، بنابراین ازدواج مطلوبترین و روشنترین راه سعادت و پاسخ به نیازهای فطری تا دستیابی به کمال انسان است.
پیامبر اعظم (ص) میفرمایند: «یفتح ابواب السماء بالرحمة فی اربع مواضع: عند نزول المطر، و عند نظر الولد فی وجه الوالدین، و عند فتح باب الکعبة، و عند النکاح. درهای رحمت آسمانی در ۴ وقت گشوده میشود؛ موقع بارش باران، زمانی که فرزند به چهره پدر و مادرش مینگرد، هنگام گشوده شدن در کعبه و هنگام برپایی مراسم عقد و عروسی». (بحار الانوار، ج. ۱۰۳، ص. ۲۲۱).
حضرت علی (ع) نیز میفرمایند: افضل الشفاعات ان تشفع بین اثنین فی نکاح یجمع الله بینهما؛ از بهترین شفاعت ها، شفاعت بین دو نفر در امر ازدواج است تا اینکه خداوند آنان را مجذوب یکدیگر گرداند». (تهذیب، ج. ۷، ص. ۴۰۵، وسائل الشیعه، ج. ۲۰، ص. ۴۵).
در دنیای واقعی دیده میشود که خیلی از ازدواجها به دلائل مختلف از همان ابتدا به اختلافات و مشکلات زیادی میخورد و برخی نیز بعد از مدتی به بن بست میرسند و طبق آمارهای موجود بسیاری از این ازدواجها در جامعه امروز ما در همان سالهای ابتدایی زندگی متوقف شده و قطار زندگی شان از ریل صمیمت و محبت خارج میشود.
اما دلائل مختلفی برای این اختلافات در اوایل زندگی مشترک زوجین وجود دارد که تازه عروس و دامادها را مدام به مشاجره ودعوا میکشاند و آرامش را از زندگی آنها میگیرد که برخی از آنها را با هم مرور میکنیم:
۱-جنگ برای رفت و آمد با خانوادهها
شاید از خیلی از زوجین تازه ازدواج کرده شنیده باشید که بر سر رفت و آمد با خانواده هایشان اینکه این هفته کدامشان به خانه خانواده شان بروند یا در فلان میهمانی کدام یک شرکت کنند و از این دست مسائل مدام زندگی را به کام خود تلخ میکنند. در حالیکه با یک مدیریت مناسب زوجها میتوانند رفت و آمدهای بدون دردسرتری با دوستان و اقوام و خانواده شان داشته باشند.
نخستین نکته این است که زوجین میتوانند با یک برنامه ریزی برای میهمانی به منزل اقوام و دوستان خود برنامه ریزی کنند و برای رفتن به منزل خانواده هایشان هم به جای چک و چانه زنی طبق یک برنامه ریزی هفتگی عمل کنند بدون اینکه هر یک خود را محق تری از دیگری ببیند. مثلا از زوجی موفق شنیدم که میگفتند ما یک روز در هفته مثلا از بین روزهای هفته را برای دیدن خانواده خانم و یک روز آخر هفته را به دیدن خانواده مرد میروند و سایر زمانها را هم بدون جنگ و دعوا با هم مدیریت میکنیم، با این برنامه ریزی دیگر هیچ وقت کارمان به قهر و دعوا در این رابطه نمیرسد. البته گاهی هم پیش میآید که برای مناسبتهایی خاص مثل روز مادر، شب چله، شب عید یا روز عید و روزها و شبهایی از این دست بین زوجهای جوان اختلافاتی ایجاد میشود که این دست ایام را هم میتوان با مدیریت زمانی مثلا تقسیم شب و روز بین خانوادهها مدیریت کرد.
۲-تمایل به تغییر یکدیگر
برخی از دختر و پسرها هم از همان ابتدا بنای زندگی را طوری میگذارند که با ورود به رابطه زناشویی همدیگر را تغییر دهند به همین دلیل، چون امکان تغییر انسان بالغ و عاقل خیلی ضعیف است، بعد از مدتی سرخورده میشوند و بنای ناسازگاری میگذارند. مثلا در اتاقهای درمان زیاد از زوجین به اختلاف خورده شنیده میشود که «من فکر میکردم میتوانم عوضش کنم، اما نشد!» یا مثلا «اون هیچ وقت تغییر نمیکنه»
به جای گرفتن انگشت اتهام به سمت شریک زندگی مان بهتر است به این فکر کنیم که چطور میتوانیم خودمان را با شرایط زندگی مان سازگار کنیم و در صورتی هم که ایرادی در همسرمان میبینیم با گفتگو و ارتباط سازنده و همینطور رفتن به مشاور سعی در رفع آن بر بیاییم نه دعوا و قهر و اختلاف!
۳-بعضیها انتظار دارند زندگی مانند داستانهای عاشقانه کتابها باشد
در بین زوجین تازه ازدواج کرده زیاد شنیده میشود که میگویند:کسل شده اند و زندگی همین بوده است؟ چرا همه چیز تکراری است و عاشقانه ادامه پیدا نمیکند. خیلی از دختر و پسرهای جوان انتظارات فانتزی و عاشقانه در فیلمها را برای زندگی مشترک خود دارند درحالیکه عاشقانهترین زندگیها هم بعد از مدتی به تکرار و کلیشه میافتد و آنچه میماند این است که با رفتار و روابط عاقلانه، عشق مشترک را حفظ کرد و بدون انتظارات بی جا، طریق درست زندگی را پیمود که به سعادت خود و همسرمان بیانجامد، در این جا این نکته حائز اهمیت است که پس از تصمیم به ازدواج پیش از هر چیز انتظارات و اهداف طرف مقابلمان از زندگی را دانسته و بسنجیم تا بعد به مشکلات بزرگ در این رابطه نخوریم.
۴-زندگی خود را با دیگران مقایسه میکنند
چشم و هم چشمیهای اوایل ازدواج به ویژه از سوی خانمها گاهی باعث تلخ شدن روابط میشود اینکه چه چیزهایی از وسایل زندگی یا نوع منزل یا ماشین در اختیار دارید نباید خود را با دیگرانی که سال هاست زندگی خود را شروع کرده اند مقایسه کنید. در واقع زندگی میدان مسابقه نیست که چه کسی از چه کسانی جلو بزند بلکه نوع و نحوه مهارت آموزی در کنار هم و کسب آرامش است که نمیبایست با مقایسههای بیجا آن را تلخ کنیم.
۵-عجله دارند رابطهشان بسرعت بهبود یابد و شبیه هم رفتار کنند
از خیلی زوجهای جوان عجول میشنویم که انتظار دارند سریع همه اخلاق و رفتارشان شبیه هم شود، مثل هم رفتار کنند، مثل هم فکر کنند و سبک زندگی یکسانی داشته باشند در حالیکه چنین چیزی بعد از سالها گذشتن از ازدواج هم غیر ممکن است هر فردی در یک خانواده متفاوتی با ژنتیک خاص خود بزرگ شده و نباید انتظار یکسان شدن با هم داشته باشیم منتها میتوانیم با فرهنگهای متفاوت و کسب مهارتهای لازم زندگی خوبی با هم داشته باشیم بدون اینکه انتظارات بی جا مثل صد درصد شبیه هم شدن از یکدیگر داشته باشیم.
۶-در مشاجرات، تحت تاثیر احساسات قرار میگیرند و هیجانی برخورد میکنند
بعد از گذشت سالهای ابتدایی زندگی گاه به یاد روزهای اول ازدواج که بیافتیم به ذهنمان میرسد که آن دوره چقدر ناپخته و عجول بودیم و در برابر هر اتفاقی واکنشهای احساسی زیاد نشان میدادیم که همان باعث میشد زندگی مان به مخاطره بیافتد. این خیلی مهم است که از همان ابتدای زندگی مهارت کنترل هیجانات خود را داشته باشیم و زمانی پیش نیاید که برای مسائل ساده و پیش پا افتاده، عصبانی شده و کنترل خود را از دست بدهیم که خیلی جاها دیگر قابل جبران نیست؛ بنابراین مهارت تنظیم هیجان و کنترل خشم میتواند به ما در این زمینه کمک کند.
۷-به رابطه همسر خود با خانواده اش حسادت میکنند
برخی زوجین جوان که تجربیات کمتری دارند و عشق و علاقه شان به هم تازه پا گرفته و، چون نهال تازه رسیدهای است، تصور میکنند حال که ازدواج کرده اند همسرشان فقط برای خودشان است و دیگر به پدر و مادر و اقوام و خواهر و برادر احتیاج ندارد و زمانی که رابطه همسرشان با خانواده شان را میبینند دچار حسادت میشوند و زندگی را به کام یکدیگر تلخ میکنند. در حالیکه زوجین جوان باید بدانند که درست است عشق و علاقه حال دیگر مختص همسرشان است، اما بخشی از این عشق وعلاقه از قبل بوده و خانواده و دوستان و اشنایان هم تعلق دارد و قرار نیست حال که ازدواجی صورت گرفته مه روابط گذشته از بین برود و دیگر زوجین به هیچ کس دیگری احتیاج نداشته باشند، این یک تصور غلط و خطای شناختی بزرگ است.
۸- برخی از افراد بعد از ازدواج، دلتنگ زندگی در خانواده خود میشوند
گاه به ویژه برای بانوان تازه ازدواج کرده زیاد پیش میآید که دلشان برای خانواده خودشان و زندگی در کنار آنها تنگ میشود و این تا حدودی امری عادی است و همسرشان میبایست این را درک کرده و آنها را به دیدار والدینشان ببرند، اما گاه هم این امر از حالت عادی خارج میشود که در این صورت میبایست رابطه ازدواج و زندگی زناشویی با حضور یک مشاور بررسی شود.
چند نکته پایانی هم که زوجین جوان میبایست در نظر داشته باشند این است که هیچ زوجی پس از ازدواج نمیتواند، چون دوران مجردی رفتار کند و اگر چنین انتظاری از زندگی داشته باشند یعنی هنوز زندگی مشترک را نپذیرفته اند.
چند نکته طلایی برای بهبود روابط ابتدای زندگی این است که بدانید پس از هر مشاجره عذرخواهی کنید، زمان زیادی را کنار یکدیگر سپری کنید و فرصت خطا برای یکدیگر قائل شوید.