به گزارش مشرق، «خداداد فلاح» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اردیبهشتماه سال گذشته با معلمان و دانشآموزان، آرایش دشمن را آرایش جنگی در سه بعد سیاسی، اقتصادی و جنگ روانی بیان فرمودند. با گذشت بیش از یک سال از رهنمودهای معظمله، اقدامهای دشمن بیانگر آن است که راهبرد اصلی جبهه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی ایران کماکان در همان ابعاد است.
ایالاتمتحده آمریکا در بعد سیاسی با تشدید فشار در مجامع و سازمانهای بینالمللی به دنبال مهار و انزوای جمهوری اسلامی ایران است. در این بین ایادی استکبار جهانی مانند تروئیکای اروپا و رژیم صهیونیستی در راستای تکمیل اهداف آمریکا عمل میکنند. در این خصوص میتوان به قطعنامۀ اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمیاشاره کرد، قطعنامهای که به پیشنهاد سه کشور اروپایی (آلمان، انگلیس و فرانسه) به تصویب رسید و بر اساس آن از تهران خواسته شد به بازرسان آژانس اجازه دسترسی کامل به سایتهای موردنظرشان را بدهد. این اقدام سه کشور اروپایی بر اساس سناریوی پلیس خوب و بد و قاعده «وادارسازی» است که جمهوری اسلامی ایران را وادار به پذیرش خواستههای غیرقانونی غرب کند. نکته جنجالی و مهم در این زمینه، استناد آژانس به ادعای جعلی رژیم صهیونیستی درخصوص فعالیتهای هستهای ایران است.
از سوی دیگر با نزدیک شدن به موعد برداشته شدن تحریمهای تسلیحاتی ایران (۲۷ مهر ۱۳۹۹)، واشنگتن تلاش دارد با مانعتراشی جلو این اتفاق را بگیرد. کاخ سفید بار دیگر به حربه گذشته خود یعنی توسل به شورای امنیت سازمان ملل متحد چنگ زده تا با طرح اتهامهای واهی، سیاستهای پلید خود علیه کشورمان را پیش بَرَد. هرچند درخواست آمریکا برای تمدید نامحدود تحریم تسلیحاتی ایران در نشست شورای امنیت با مخالفت چین و روسیه روبرو شد و اروپاییها هم از آن استقبال نکردند؛ اما بازی موذیانه اروپاییها با مطرح کردن تمدید محدود یک یا سهساله بیانگر ایفای نقش آنان در چارچوب قاعده «متقاعدسازی» است که ایران را به تمدید محدود متقاعد کنند.
ادعای «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد اجازه ندادن تهران به بازرسان آژانس برای دسترسی به دو مکان و یا طرح موضوع تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت در چارچوب سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران قابل تفسیر و بررسی است. کاخ سفید از این اقدامها اهداف خاصی از جمله بازگشت ایران به میز مذاکره را دنبال میکند، اما ایران هم برای پاسخگویی به اقدامهای سوء واشنگتن دستبسته نیست. تهران میتواند در واکنش به این توطئهها اقدامهایی نظیر محدود کردن بازرسیها و حتی خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای را در دستور کار قرار دهد.
در سطح منطقهای، آمریکا به دنبال واگرایی و ایجاد اختلاف در محور مقاومت است. بیتردید مثلث شرارت «عبری، غربی، وهابی» از اتحاد راهبردی سه کشور ایران، عراق و سوریه حول محور جمهوری اسلامی ایران بهشدت احساس خطر میکند و نزدیکی سه کشور را بهمنزله اتصال محور مقاومت و رسیدن ایران به مرزهای سرزمینهایاشغالی فلسطین و به صدا درآمدن ناقوس مرگ برای این رژیم میداند. به همین دلیل در یک سال اخیر برای ایجاد تفرقه و اختلاف بین ایران و عراق به آبوآتش زده و تمام قدرت رسانهای خود را به میدان آورده است. سفر مصطفی الکاظمی، نخستوزیر جدید عراق به ایران و مواضع حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با وی و تأکید بر اینکه ایران، خواهان عراقِ عزتمند و مستقل است و آمریکا به معنی واقعی کلمه دشمن عراق مستقل و قوی هستند و این نکته الکاظمی که عراق اجازه نخواهد داد از خاکش بهعنوان سکویی برای حمله به ایران استفاده شود و ما حمایتهای ایران در جنگ با داعش را فراموش نخواهیم کرد، باعث شد نقشههای دشمنان محور مقاومت برای اختلافافکنی بین ایران و عراق نقش بر آب شود.
تأکید مقام معظم رهبری در این دیدار بر این موضوع که «ایران هرگز شهادت حاج قاسم را فراموش نخواهد کرد و قطعاً ضربه متقابل را به آمریکاییها خواهد زد» از یکسو سبب جلوگیری از این محاسبهاشتباه میشود که آمریکاییها تصور کنند با هدف قرار گرفتن پایگاهشان در عراق، موضوع انتقام خون شهید سلیمانی پایان یافته و دیگر هزینهای برای این اقدام وحشیانه نخواهند پرداخت و از سوی دیگر باعث میشود آمریکاییها همیشه در حالتی از ترس و ابهام نسبت به نوع و سطح اقدام ایران بمانند و این بدترین حالت ممکن است زیرا سبب میشود تصمیمات و برنامهریزیهای واشنگتن تحتالشعاع قرار گیرد.
توافقنامه دفاعی ایران و سوریه که به امضاء سرلشکر محمد باقری، ریاست ستاد کل نیروهای مسلح ایران و وزیر دفاع سوریه رسید، یکی دیگر از اقدامهای راهبردی محور مقاومت در جهت آمادگی برای رویارویی علیه محور غربی، عبری و عربی است. این توافقنامه علاوهبر پیامهای دفاعی و امنیتی، یک پیام سیاسی برای دشمنان محور مقاومت داشت، آنهم خنثیسازی تبلیغات گسترده محافل رسانهای و سیاسی آنان مبنی بر حذف ایران از معادلات سوریه است.
در بعد اقتصادی، بحث تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه کشورمان سالها است به موضوعی نخنما تبدیل شده است. در زمان اضطرار جهانی بر اثر اپیدمی کرونا ویروس و در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران همانند سایر کشورهای دنیا در حال دستوپنجه نرم کردن با این ویروس منحوس است، شاید این انتظار وجود داشت که از شدت تحریمهای آمریکا کاسته شود، اما ایالاتمتحده آمریکا نهتنها از میزان و شدت تروریسم اقتصادی خود نکاست بلکه تحریمهای ایران را تشدید کرد (جمهوری خواهان کنگره آمریکا بسته جامع تحریمی را برای اعمال بزرگترین اقدامات تحریمی علیه ایران رونمایی کردند. وزارت خزانهداری آمریکا نیز طبق معمول چند شرکت دخیل در صنایع پتروشیمی ایران را هدف تحریمها قرارداد). این کشور حتی مانع اعطای وام صندوق بینالمللی به ایران و ارائه کمکهای بهداشتی درمانی به کشورمان برای مقابله با ویروس کرونا شد.
با وجود شـدت و گـستردگی تحـریمهـا، ایـران در مقابـل مـوج تحـریمهـای وضعشده منفعل نبوده و توانسته با تدابیری که تاکنون برای مقابله با آنها اتخاذ نموده، از بـسیاری از پیامدهای منفی مشکلات جلوگیری کند. البته وضعیت نگرانکننده معیشت مردم را نباید صرفاً به چالش بیرونی (تحریم) گره زد، بلکه بایستی چالش درونی که عبارت است از عیوب ساختاری و سوء مدیریتهای داخلی را اصلاح کرد. در این خصوص همه مسئولان وظیفه دارند توجه جدی به اقتصاد و معیشت مردم که بارها توسط مقام معظم رهبری مورد تأکید قرار گرفته، داشته و این موضوع دغدغه اصلی آنها باشد.
در بعد جنگ روانی طی ماههای اخیر ایران میدان جولان رسانهها و خبرسازیهای مختلف و متنوع است. تمام این خبرسازیها که بخشی از جورچین جنگ ترکیبی استکبار علیه جبهه جهانی مقاومت است با محوریت تهاجم علیه ایران شکل میگیرد. در این روزها اخبار زیادی را در بخشهای مختلف کشور شنیده و خواهیم شنید. آتشسوزیهای عمدی و سهوی در جنگلها، مراتع، باغات، ساختمانهای اداری و پزشکی و نیروگاهها و کارخانهها، حلقههای یک سری عملیات دشمن جلوه داده میشود. دشمن در تلاش است با دروغپردازیهای خود، این حوادث را بسان زنجیرهای بههمپیوسته نشان داده و آن را محصول طراحی و نماد قدرت پوشالی خود جا بزند. درصورتیکه بسیاری از این حوادث طبیعی بوده یا در اثر سهلانگاری و نقص فنی رخ داده است.
حادثه انفجار یکی از سوله های مجتمع هستهای نطنز خبرساز میشود. از آن تاریخ به بعد هجمه حجم زیادی از خبرسازیها و شایعهسازیهای جهتدار توسط جبهه رسانهای دشمن شکل میگیرد و به اوج خود میرسد. همچنین همکاری ایران و چین، سیبل حملات شبکههای فارسیزبان معاند قرار میگیرد این رسانهها در حالی با مانور روی کلیدواژههایی مثل «استعمار»، «ترکمنچای دیگر» از این همکاری راهبردی یاد میکنند که نمونههای چنین همکاریهای بلندمدتی بین کشورهای پیشرفته جهان مسبوق به سابقه است. از سوی دیگر رسانههای آمریکایی تفاهمنامه میان ایران و چین را برای سیاستهای ضدایرانی آمریکا خطرناک ارزیابی کردند. نیویورکتایمز طی گزارشی، طرح همکاری ۲۵ ساله ایران و چین را ضربهای به سیاست موسوم به «فشار حداکثری» دانست.
«مایکل مورل» سرپرست سابق «سازمان سیا» نوشت: «چین و ایران پیروز میشوند، ما میبازیم»، نیکی هیلی نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل در پیام توییتری از همکاری ایران-چین بهعنوان تحول خطرناک یادکرد و نوشت «چین با ایران شریک شده تا به انزوای ایران پایان دهد.» برای مقابله با این تبلیغات سوء باید گفت؛ نخست نباید مغلوب روایت دشمن و اسیر جوسازیهای آنان شد. دوم در جنگ روایتها باید همه و همه خود را سرباز این جنگ بدانیم. اگرچه جنگ روایتها بیشتر در میدان رسانه شکل میگیرد اما عینیت و بروز نتایج آن در کف میدان و میان زندگی روزمره مردم است. کسی نباید تصور کند سرباز جنگ روایتها فقط اهالی رسانهاند! این تصور غلطی است.
امروز همه اقشار مردم به ویژه همه انقلابیون از هر صنف و قشری سرباز این میدان جنگ هستند. باید این باور را در میان مخاطبان خود گسترش دهیم تا به احساس مسئولیت عمومی منجر شود؛ و سوم اینکه روایتهای انقلابی را دستکم نگیریم و هنرمندانه تبدیل به روایت غالب کنیم. در حال حاضر روایتها و مصادیق فراوانی از کارآمدی و پیروزی نظام جمهوری اسلامی ایران در مقابله با استکبار وجود دارد. باید اخبار آنها را به دست آورده و با زاویه نگاه دقیق، هنرمندانه روایت کنیم. همچنین روایتهای زیادی از شکست و انفعال دشمن در ایران و منطقه و جهان وجود دارد که باید آنها را به دست آورده و جذاب و درست روایت کنیم.