سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
سودای محمود صادقی برای میرحسین شدن
محمود صادقی، نماینده اصلاح طلب و پرحاشیه مجلس دهم، در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین پیرامون انتخابات سال 1400 گفته است: وقتی اصلاحطلبان به دلایل واهی رد صلاحیت میشوند مردم به این احساس میرسند که حضورشان در پای صندوق و رأیی که مینویسند تاثیر چندانی در روند امور نخواهد داشت. طبیعی است با چنین ذهنیتی رغبت کافی برای رأی دادن نخواهند داشت.
او می افزاید: سیاستهای تحدیدکننده و رد صلاحیتهای گسترده به طور غیرقابل انکاری بر فضای انتخاباتی و میزان رأی مردم تاثیرات منفی میگذارد. همچنین نکته قابل تامل این است که محدودکنندگان میدانند رفتارشان به وجهه انتخابات ایران ضربه میزند، اما از آنجا که متاسفانه منافع سیاسی و جناحی برایشان نسبت به مصلحت نظام و مردم در اولویت است، ترجیح میدهند با برگزاری انتخاباتی سرد موجبات قدرتداری جریان سیاسی متبوعشان را فراهم کنند؛ یعنی آنها حضور جناح خودشان در عرصه را منوط به عدم حضور مردم در پای صندوقهای رأی میدانند.
صادقی همچنین تصریح کرده است: مسئله اصلی انتخابات این است که ناامیدی مردم از سیستم مدیریتی مشارکت را کم کرده است و اگر اوضاع بهتر نشود، در خرداد ۱۴۰۰ هم مثل اسفند ۹۸ شاهد انتخاباتی با پایینترین میزان رأی ممکن خواهیم بود.[1]
*صادقی با این صحبت ها انگار در این تصور است که با توجه به اجرای منویات ستاد اصلاحات و حواشی مختلفی که در مجلس دهم ایجاد کرد؛ هم اکنون به جمع فرماندهان ستادی اصلاح طلبان وارد شده و از آنجا که دیگر امیدی به تأیید صلاحیت در هیچ عرصه ای ندارد؛ می تواند با بیان حرف های دهان پر کن؛ لااقل از منفعت جمع بستن خود با امثال حجاریان و تاجزاده بهره مند شود.
تصوری که بعید به نظر می رسد درست باشد...
جدای از اینکه بایستی انگیزه طرح چنین حرفهایی را دانست اما لازم به بیان است که صادقی و امثال آقای صادقی باید بدانند حکومت در یک نظام سیاسی عقلانی و دینی، نمی تواند بر سر حق مردم مسامحه کند و اجازه ورود افراد ناصالح، اشرار سیاسی و مجرمان بدسابقه را به عرصه های انتخاباتی بدهد.
سخن اعضای هسته سخت اصلاحات اینست که نظام بایستی سوابق ما و هرآنچه که در فتنه 88 و نامه سال 2003 به آمریکا و مخالفت با ولایت فقیه کرده ایم را فراموش و ما را در عرصه انتخابات تأیید صلاحیت کند.
بدیهیست که این سخن و این مطالبه کاملا غیر عقلانی و ناحق است و نه تنها در ایران که در هیچ کشور دیگری هم به چنین رجال پر هنری! اجازه عرض اندام انتخاباتی داده نمی شود.
ضمن اینکه ستادی های اصلاح طلب توضیح نمی دهند که چرا اصرار به استفاده از چهره های بدسابقه دارند و به جوانان اصلاح طلب مجال حضور در منصه های مختلف را نمی دهند!
جالب است که شاهدیم برخی از آنها برای انتخابات سال 1400 حتی از چهره های پیر و بدسابقه ای مثل صفایی فراهانی و یا رضا خاتمی نیز بعنوان کاندیداهای بالقوه نام برده اند.[2]
اظهارات صادقی مبنی بر اینکه " ناامیدی مردم از سیستم مدیریتی مشارکت را کم کرده است" نیز صحیح نیستند...
چه اینکه اولا به همین دلیل ناامیدی از سیستم مدیریتی اعتدالیون و اصلاح طلبان! مردم باید با حضوری پررنگ تر به عرصه انتخابات بیایند تا یک جریان کارآمد به جای ناکارآمدان فعلی بر مصدر امور قرار گیرد.
و ثانیا همه باید بدانند که علت اصلی کاهش مشارکت کسانی از مردم در انتخابات مجلس یازدهم؛ پروژه شریرانه "تحریم انتخابات" از سوی اصلاح طلبان و تشویق آنها به عدم حضور و عدم مشارکت بود.
نقش خواص و اهمیت رفتار درست یا غلط آنها در سرنوشت جامعه بایستی بیشتر تبیین شود و در محافل مختلف به اقتراح گذاشته شود.
قبل از صادقی، محمدصادق جوادی حصار، از دیگر فعالان اصلاح طلب نیز در اظهاراتی تهدیدآمیز گفته بود که میزان مشارکت مردم در انتخابات 1400 از انتخابات مجلس یازدهم نیز کمتر خواهد بود![3]
***
موضع گیری علیه آمریکا و اسرائیل به نفع ما نیست
دشمن قالیباف؛ دوست اسرائیل!
محمود میرلوحی، فعال اصلاح طلب و عضو شورای شهر تهران که پیش از این با شکایت قالیباف به حبس و شلّاق محکوم شده بود؛ در بخشی از یک مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی و در پاسخ به اظهارات خبرنگار مبنی بر اینکه "برخی مطرح میکنند بهتر است دولت آینده هم از جریان رقیب اصلاحات باشد تا مسئولیت کارشکنی و سنگاندازیهای این طیف به گردن خودشان باشد!" گفته است:
"ما نمیتوانیم برای جریان رقیب فرش قرمز پهن کنیم و بگوییم بیایید و هر سه قوه برای شما، مگر قبلا نداشتند؟ مگر همین جریان مجلس هفتم و هشتم و نهم را در اختیار نداشت؟ مگر دولتهای نهم و دهم در اختیار همین جریان نبود؟ در آن دوره زمانی دولت و مجلس همه در اختیار این گروه بود. چه کردند؟! عملا دولت هشتساله این طیف منجر شد کشور هزینه بدهد. این پیشنهادات برخی دوستان مساله دقیقی نیست. ملاحظه میکنید که این عزیزان موضعگیری میکنند و منجر به گرانی ارز میشود و بعد تقصیرات را به گردن دولت میاندازند. آنها فکر میکنند به آمریکا و اسرائیل تشر میزنند اما فضا را ناآرام میکنند و برجام آتش را میزنند و آثار این موضعگیریها و حرفها را در بازار و اقتصاد میبینید این حرفها برای ما به صرفه نیست."
میرلوحی در اظهارات خود همچنین پیرامون مجلس یازدهم گفته است: امروز شاهدیم که تقریبا دو ماه از آغاز به کار مجلس گذشته و با اینکه بنای تمام نهادهای قدرت همکاری با این مجلس است اما از درون مجلس شرایطی نامناسب پیش آمده و چالشهایی جدی به تصویر کشیده میشود. از طرفی چالشهای آنها مربوط بهحل مشکلات مردم نیست و به مسائل دیگری مربوط میشود.[4]
*ما قضاوت درباره اظهارات میرلوحی مبنی بر اینکه " عزیزان موضعگیری میکنند و منجر به گرانی ارز میشود"! را بر عهده مخاطبان محترم وا می گذاریم...
حرف های ناجوانمردانه این فرد درباره مجلس یازدهم نیز به دلیل عملکرد خوب مجلس خاصّه در بحث اهتمام به حل مشکل گرانی، طرح مالیات بر خانه های خالی و تلاش برای ایجاد کالابرگ در جهت رفاه بیشتر مردم بوده است.
اشاره های میرلوحی به حواشی مجلس نیز در حالی است که حاشیه و رفتارهای شاذ برخی معدود از نمایندگان همواره جزئی از اخبار تمام مجالس بوده اما مهم آنست که مجلس اسیر حاشیه ها نشود و مسیر خود را در جهت تحقق شعارهای معقول خود ادامه دهد.
اینکه آقای میرلوحی بعنوان یک رجل سیاسی چنین حقایقی را نمی داند یا به مردم نمی گوید؛ جز در حالت بدبینانه قابل تفسیر نیست.
میرلوحی هنوز از بابت اکاذیبی که پیرامون عملکرد قالیباف گفت و توسط قوه قضائیه هم محکوم شد؛ عذرخواهی نکرده و به مردم توضیح نداده است که علت بهتان زدن او برای "ترور مدیریت جهادی" چه بود؟
***
"مهدی بازرگان" یا کارآمدی؛ خواست مردم تهران چیست؟!
محمد علیخانی، فعال چپ و عضو شورای شهر تهران طی یادداشتی در شماره دوشنبه گذشته روزنامه همشهری توضیحاتی را در توجیه اقدام شورای شهر برای نامگذاری یکی از خیابان های تهران به نام مرحوم بازرگان و انتقادات از این اقدام ارائه کرده است.
او در بخشی از یادداشت خود نوشته است: "شورای شهر چون با انتخابات و آن هم با رأی بیسابقه شهروندان روی کار آمده است؛ یعنی نمایندگی ساکنان شهر را بر عهده دارد و مجری منویات آنان نیز هست. شورای شهر پارهای جداافتاده از خواست و اراده مردم یا ضوابط قانونی نیست که بخواهیم تصمیمات آن را امری انتزاعی و متعارض با خواست مردم بدانیم و اختیار آن را حتی در حد نامگذاری زیر سؤال ببریم".[5]
*آقای علیخانی حکما در جریان هستند که رأی مردم کم باشد یا بیسابقه اما پشتوانه و تعهد مهمتری برای منتخبین وجود دارد و آن قانون است.
از طرفی روا نبود یک عضو شورای شهر تهران اینطور صریح اقدام به تحمیق عمومی کند و رأی مردم تهران به اعضای شورای شهر را تفسیر به "درخواست ناکارآمدی و لزوم اقدامات مجلس آرا" کند!
واقعا مردم تهران به شورای شهر رأی دادند تا به جای کارآمدی و تسهیل زندگی و بهتر شدن تهران؛ شاهد اسم و فامیل بازی آقایان باشند؟!
قصه پر غصه شهرداران پر حاشیه و ناکارآمد و بازنشسته و دوچرخه سوار هم که بماند...
قابل تأمل آنکه آقای علیخانی گویا اهل مطالعه تاریخ هم نیست و نمی داند همه آنهایی که رأی مردم را مجوز ناکارآمدی و عمل به شهوات سیاسی خود دانستند؛ اعم از چپ یا راست اما سر از ناکجا درآوردند و به زباله دادن تاریخ پیوستند.
البته حکما برای شورای شهر تهران با کارنامه ای مشحون از ناکارآمدی و دنبالگیری شهوات سیاسی اصلاح طلبان به جای کارآمدی جهادگرانه! دیگر دیر شده است... ولی منتخبان فرایندهای مردمسالار باید امانت مردم را به درستی ادا کنند و با تأکید بر کارآمدی در تمام عرصه ها حافظ رأی مردم باشند.
***
1_ https://etemadonline.com/content/426192
2_ mshrgh.ir/1078366
3_mshrgh.ir/1107522
4_ http://www.armanmeli.ir/fa/news/main/295036
5_ http://newspaper.hamshahrionline.ir/id/107823