به گزارش مشرق، «نوید مؤمن» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
پیروزی «الکساندر لوکاشنکو» در انتخابات ریاستجمهوری بلاروس، مولد منازعات تازهای در «مینسک» پایتخت و دیگر شهرهای این کشور بوده است. آمریکا و سران اتحادیه اروپایی نیز در حال بازنویسی همان فرمول همیشگی خود در قبال تحولات کشورهای همسایه روسیه هستند: «ایجاد بحران مزمن داخلی و متعاقبا، بهرهبرداری سیاسی از اوضاع!». همگان شاهد بودند سال ۲۰۱۴ میلادی، «جان مککین» سناتور مشهور و مقبور جمهوریخواه(که مرگ او سال ۲۰۱۸ رخ داد)، چگونه در میان معترضان اوکراینی رفت و پرچم مخالفت با دولت مستقر «یانوکوویچ» را برافراشت! فارغ از آنچه در «مینسک» میگذرد، سخنان اخیر «اسوتلانا تیخانوفکسایا»، رقیب لوکاشنکو و رهبر فعلی اپوزیسیون دولت در مخالفت با تحریمهای اتحادیه اروپایی علیه بلاروس، جای بسی تامل دارد. وی در این باره اظهار کرد:
«مخالفم که اتحادیه اروپایی بابت حوادث و تحرکات اخیر، بلاروس را تحریم کند. مردم بلاروس از تحریمها بیشترین آسیب را میبینند».
یک: با این انصاف رهبر اپوزیسیون بلاروس، ذهنمان بیمحابا حوادث ۴ دهه سپریشده از پیروزی انقلاب را مرور میکند! جایی که منافقین کوردل نه تنها کمترین ارزشی برای مردم ایران قائل نبودند، بلکه با اسم رمز «زنده باد خلق»، مردان و زنان و نوزادان بیگناه را به گلوله میبستند! کسانی که فراتر از همپیمانی با تحریمکنندگان ملت ایران، سلاح در دست گرفتند و ۱۷ هزار نفر را در مسیر تحقق اهداف دشمن بعثی و آمریکایی به شهادت رساندند.
دو: ذهنمان به سمت سلطنتطلبانی میرود که در شبکههای ماهوارهای و در سخنرانیهای خود در کنگره آمریکا و پارلمان اروپا، اشکریزان از اربابان غربی خود خواهش میکردند حتی به قیمت تحمیل قحطی به ملت ایران یا کشتار آنها به واسطه جنگ، ترور یا هر اقدام دیگر، زمینه بازگشت تفالههای حکومت پهلوی را به کشور فراهم سازند و البته سران غرب نیز بارها خواستههای آنها را اجابت کردند!
سه: این بازی کثیف هنوز تمام نشده است! البته این بار به نظر میرسد گرا و سیگنال «تحریم ایران» را صرفا مردههای متحرکی مانند فرح دیبا یا مریم قجر عضدانلو به دشمن مخابره نمیکنند! همه به یاد دارند دیماه ۹۵، سی نفر از فعالان سیاسی- اجتماعی اپوزیسیون خارجنشین در نامهای خطاب به دونالد ترامپ، رئیسجمهور تازه انتخابشده آمریکا خواستار تحریمهای تازه علیه ایران شدند. حتی افرادی مانند مصی علینژاد برای تسریع رنج ملت ایران و در ازای تامین هزینه زندگی انگلوار خود از سوی وزارت خارجه و سازمانهای جاسوسی آمریکا، حاضر شدند درخواست «تحریم مردم ایران» را در خلوت و جلوت، روی میز مقامات غربی بگذارند. اپوزیسیون خارج از کشور، از یک سو پس از وضع مجدد تحریمهای یکجانبه و ثانویه آمریکا علیه ایران به خوشحالی پرداخت و از سوی دیگر، بابت این مساله با مردم کشورمان به ابراز همدردی میپرداخت(!) آنها جلوی دوربینهای شبکههای من و تو، سعودی اینترنشنال و بیبیسی فارسی، از کمبود داروهای خاص در کشور ابراز تاسف میکردند و پس از توقف ضبط برنامه، بابت مرگ خاموش و مظلومانه کودکان پروانهای در ایران قهقهههای حیوانی سر میدادند!
چهار: «شرف» به معنی بزرگواری و بلندمرتبگی است. این کلمه در اصل به معنای بلندی و مکان بلند است. به فرد بلندمرتبه و بزرگوار، شریف گفته میشود. در مقابل شرف، واژهای به نام «دنائت» وجود دارد. فردی که خصلت دنائت در وی وجود دارد، فرومایه، رذل و ناجوانمرد است. مصداقیابی این واژگان با توجه به آنچه در بالا ذکر شد، چندان دشوار نیست. امروز مشخص است «اپوزیسیون خارجنشین» و «حامیان داخلی فتنه ۸۸» مصداق کدام یک از این دو هستند!
کسانی که حاضرند اربابان غربی آنها از کشتهها در ایران پشته بسازند تا بر فراز آن ایستاده و چند صباحی قدرت را در دست گیرند! کسانی که با دلارهای نفتی آلسعود و پوندها و دلارهای آغشته به خون دولتهای انگلیس و آمریکا، دم از «دموکراسی» و «آزادی» در ایران زده و صورتحساب استفاده از این واژگان را به قیمت جان، مال، ناموس و وطن خود برای صاحبان خود به صورت روزانه و هفتگی فاکتور میکنند!
بسی جالب است! در آن سوی مرزها، «فرومایگی» به جای آنکه به خط قرمزی برای کسانی که در ظاهر نام خود را انسان گذاشتهاند تبدیل شود، به مؤلفهای برای رقابت و افتخار مبدل شده و هر کسی «وطنفروشی» خلاقانهتری صورت دهد، نزد دولتها و سازمانهای جاسوسی غرب، عزیزتر میشود! شاید بهتر باشد پس از ۴۲ سال این سوال را از خود بپرسیم: چرا گروههای ضدانقلاب خارج کشور- و دنبالهروهای رسانهای داخلی آنها- بعضا دشمنی خونین و آشکاری با یکدیگر پیدا کرده و چشم دیدن یکدیگر را نیز ندارند، در حالی که تامینکنندگان، حامیان و اهداف آنها یکی هستند! پاسخ این سوال مشخص است: «بیشرفها» جنس یکدیگر را بخوبی میشناسند!