به گزارش مشرق، رسول حسنی؛ ادبیات عاشورایی را اگر با تساهل یک گونه ادبی بدانیم که در بعد وسیعتر با عنوان ادبیات آیینی از آن یاد میشود، هنوز در ابتدای راه قرار دارد.
قیام عاشورا تاثیری شگرف بر هنر ایران بخصوص در هنرهای تجسمی و شعر گذاشت و سبب پدید آمدن آثاری در حوزه نگارگری، نقاشی قهوهخانهای، پردهخوانی و تعزیه شد و حتی سبکی به نام سقاخانه در نقاشی حاصل تاثیر هنرمندان ایرانی از عاشورا است.
متاسفانه در وادی ادبیات داستانی و البته سینما اثر درخشانی پدید نیامده است. به عنوان مثال همتای تابلوی «غروب عاشورا» اثر «محمود فرشچیان» در حوزه رمان خلق نشده است.
نویسندگانی مانند «سید مهدی شجاعی»، «مژگان شیخی» و «صادق کرمیار» وارد این حوزه شدهاند و آثاری قابل توجه خلق کردهاند، اما هنوز تا آن قلهای که انتظار داریم فاصله زیاد و البته ناهموار است.
طی این مرحله و رفع ناهمواریها برای ورود نویسندگان دیگر جز با حضور خود نویسندگان میسر نخواهد شد.
ما در این مواقع اغلب مدیران فرهنگی را مورد سوال قرار میدهیم، اما اینبار روی سخن فقط با نویسندگان است، مطالبه مخاطب از صاحبان قلم این است که ابتدا آنها قدم اول را بردارند. وقتی جوششی از سوی نویسندگان وجود ندارد قطعا مدیران فرهنگی نیز نمیتوانند کاری از پیش ببرند. ورود به ادبیات عاشورایی و ایجاد حرکت در آن با بخشنامه و دستورالعمل ممکن نخواهد شد.
اگر ادبیات ایران اسلامی نتواند در وادی عاشورا دست به خلق اثری مانا و پویا بزند، قطعا در ادبیات دفاع مقدس نیز با موفقیت چندانی مواجه نخواهد شد.
رمز توفیق مجموعه «روایت فتح» در این نکته نهفته است که شهید آوینی با تسلط بر مفاهیم عاشورایی به سمت موضوع دفاع مقدس رفته است و به همین دلیل است که «آنیس دو ویکتور» نویسنده کتاب «روایت جنگ در دل جنگ» میگوید برای درک و تحلیل مجموعه «روایت فتح» ناگزیر باید عاشورا را شناخت. این اتفاق که خالق اثر برای درک دفاع مقدس مخاطب را مجبور کند به مفهوم بزرگتری مانند عاشورا فکر کند دستآورد کمی نیست.
شهید آوینی در حوزه ادبیات عاشورایی نیز در قله ایستاده است، این شهید عزیز با نگارش کتاب ارزشمند «فتح خون» گامی بلند در این عرصه برداشته است.
این کتاب چنان مشحون و مملو از انگارههای ادبی است که حقیقتا آن را باید رمانی نو در عرصه ادبیات عاشورایی دانست.
«فتح خون» نهتنها یک رمانس که یک مقتل مدرن نیز هست و در عین حال مقدمه و موخرهای بر دفاع مقدس است. اثری چنان فاخر و گرامی که به دلیل یگانه بودن و بیبدیل بودنش همچنان مهجور مانده است.
دفاع مقدس در آستانه چهلسالگی خود به خلق آثاری، چون «فتح خون» نیازمند است، این ادبیات است که بیواسطه با مخاطبان خود ارتباط میگیرد و بدون هر فاصلهگذاری که ذات هنرهای دیداری است میتواند حقیقت دفاع مقدس را بیپیرایه در برابر مخاطبان قرار دهد. این مسئله مهم تنها به حضور مستمر صاحبان قلم بستگی دارد و بس. آنها باید با تمام انرژی و همت خود ادبیات عاشورایی را اعتلا ببخشند.