به گزارش مشرق، برادران طاهری نامهایی آشنا و مشهور در عرصه مداحی و ذاکری اهل بیت علیهم السلام هستند. سه برادر که به کسوت پیرغلامی حضرت سیدالشهدا علیه السلام درآمدهاند، در خانوادهای با سابقه ذاکری رشد کردهاند. به طوری که پدر و پدربزرگ آنها از مداحان سرشناس و دلسوخته در تهران قدیم بودند. در این میان حاج محسن طاهری برای عرض ارادت و نوکری در محضر امام حسین علیه السلام، سالها در محضر پدر و بزرگان عرصه ستایشگری مانند مرحوم حاج احمد شمشیری و مرحوم علامه مشق ذاکری کرده و در عین حال در مدرسه آیتاللهالعظمی مجتهدی رحمهالله درسهای علوم دینی خوانده و با ادبیات عرب و احادیث آشنایی خوبی دارد. همه اینها زمینهای شده تا این ذاکر اهل بیت علیهم السلام، امروز مستمعین زیادی داشته باشد و سوز کلامش عامل اشک مردم در رثای حضرت سیدالشهدا علیه السلام باشد.
در گفتوگویی که با حاج محسن طاهری انجام داده، به شناخت و مرور خاطرات این ذاکر و مداح امام حسین علیه السلام پرداختیم تا زمینه آشنایی با مداحیها و هیئات در دوران قدیم تهران باشد. آن طور که این ذاکر اهل بیت علیهم السلام میگوید، مداحی امام حسین علیه السلام در خانواده ما موروثی شده است. پدربزرگ ما مرحوم کربلایی نادعلی طاهری بودند که به عنوان خادم و مداح قدیمی حضرت اباعبدالله علیه السلام خدمت میکردند. آن زمان او لباس قدیمی مداحی را که به اسم لباده یا قبا معروف است، میپوشید و روضه میخواند. حتی مرحوم پدر ما هم تا آخر عمر خود همین لباس را به تن داشت. پدربزرگ ما هم هر از گاهی منبر میرفت، به این معنا که اهل ذکر و منقبت ائمه اطهار علیهم السلام بود. از طرف دیگر، مرحوم حاج دایی ما که حاج شیخ اکبر نظری تهرانی بود یکی از طلبههای مدرسه حاج آقا مجتهدی بود. او منبری بود و ما هم در دوران طفولیت در خدمت ایشان میرفتیم. من و برادرها در دوران طفولیت با مرحوم پدرمان خیلی انس داشتیم و در جلسههای هفتگی که پدرمان در همان محل زندگیمان میرفتند، همراه ایشان بودیم. آن زمان حدود ده یا دوازده ساله بودیم که به جلسات حاج آقا کافی میرفتیم. یعنی از سالهای دهه پنجاه تا سال 57 که حاج آقا در اثر آن تصادف ساختگی مرحوم شدند. آن دوران، ما به همراه حاج آقا کافی به شهرهای گوناگون میرفتیم و میتوانم بگویم که ایشان در هدایت ما به سمت شهرهای دیگر و حضور در جلسههای بزرگتر نقش زیادی داشتند و اصول مداحی را هم از مرحوم پدرمان یاد گرفتیم.
مداحی در خانواده طاهری
برادران طاهری را به عنوان مداحان و پیرغلامان امام حسین علیه السلام میشناسیم. چه شد که هر سه برادر در کسوت مداح اهل بیت علیهم السلام درآمدهاید؟
مداحی امام حسین علیه السلام در خانواده ما موروثی شده است. پدربزرگ ما مرحوم کربلایی نادعلی طاهری بودند که به عنوان خادم و مداح قدیمی حضرت اباعبدالله علیه السلام خدمت میکردند. آن زمان او لباس قدیمی مداحی را که به اسم لباده یا قبا معروف است، میپوشید و روضه میخواند. حتی مرحوم پدر ما هم تا آخر عمر خود همین لباس را به تن داشت.
پدربزرگ ما هم هر از گاهی منبر میرفت، به این معنا که اهل ذکر و منقبت ائمه اطهار علیهم السلام بود. از طرف دیگر، مرحوم حاج دایی ما که حاج شیخ اکبر نظری تهرانی بود یکی از طلبههای مدرسه حاج آقا مجتهدی بود. او منبری بود و ما هم در دوران طفولیت در خدمت ایشان میرفتیم. من و برادرها در دوران طفولیت با مرحوم پدرمان خیلی انس داشتیم و در جلسههای هفتگی که پدرمان در همان محل زندگیمان میرفتند، همراه ایشان بودیم.
پامنبرخوانی در کنار پدر
کدام محله بودید؟
محله نازیآباد تهران بودیم و پدر هم در همان محله منبر میرفت. ما پای منبر پدر مینشستیم و به قول قدیمی پامنبرخوانی میکردیم. به خصوص من و اخوی، حاج آقا مرتضی، که آن زمان بزرگتر از برادر دیگرمان بودیم.
چطور پامنبرخوانی میگردید؟
پدر منبر میرفت و به هر کدام از ائمه اطهار علیهم السلام که میرسید توسلی به ایشان میکرد و وقتی توسل تمام میشد روی پا ما میزد که یعنی شروع کنیم. ما هم رسم پامنبرخوانی را بهجا میآوردیم.
به این ترتیب شما بیشتر در خدمت پدرتان مشق مداحی کردید.
همین طور است. ما عمدتاً در خدمت پدر بودیم و از ایشان درس مداحی و نوکری اهل بیت علیهم السلام را یاد گرفتیم.
همراهی با مرحوم کافی
شنیدهایم شما در معیت مرحوم حاج آقای کافی هم بودهاید. درست است؟
بله. آن زمان حدود ده یا دوازده ساله بودیم که به جلسات حاج آقا کافی میرفتیم. یعنی از سالهای دهه پنجاه تا سال 57 که حاج آقا در اثر آن تصادف ساختگی مرحوم شدند. آن دوران ما به همراه حاج آقا کافی به شهرهای گوناگون میرفتیم و میتوانم بگویم که ایشان در هدایت ما به سمت شهرهای دیگر و حضور در جلسههای بزرگتر نقش زیادی داشتند و اصول مداحی را هم از مرحوم پدرمان یاد گرفتیم.
درست است. اما به هر حال فن مداحی اجزایی زیادی دارد. تربیت صدا، آشنایی و تسلط بر تاریخ، آشنایی با مقتل حضرت سیدالشهدا علیه السلام و بسیاری موارد دیگر. میخواهیم بدانیم آیا هر کدام از این بخشهای مهم مداحی که هر کدام جزء اثرگذار و مهمی هستند، یک استاد جداگانه دارند و وقتی کسی میخواهد مداح توانایی باشد، باید برای یاد گرفتن هر بخش سراغ یک استاد به خصوص برود؟
یک مداح موفق و اثرگذار اگر بخواهد شرط نوکری امام حسین علیه السلام را به جا بیاورد باید سعی کند که در همه این بخشها که گفتید، آشنایی و مهارت داشته باشد. مثلاً کسی که صدای خوبی دارد نمیتواند به همین اندازه اکتفا کند. بلکه باید حتماً تاریخ را درست و دقیق خوانده باشد و یا وقتی مقتل امام حسین علیه السلام را میخواند، باید بداند که در هر بخش چه اتفاقی روی داد. در غیر این صورت در حضور مخاطبانش مطلبی غلط و شبههناک میگوید و مستمع را آزار میدهد.
در این میان اخلاص شرط اصلی قبولی خدمت ذاکر و مداح امام حسین علیه السلام است. خدا به قلب انسان نظر میکند و قبولی ما در پاکی دل و خضوع ماست.
آشنایی مداحان با احادیث و ادبیات عرب
از طرف دیگر لازم است که مداح با ادبیات عرب هم آشنایی داشته باشد. چون این بخش یکی از لوازم و ضروریات در مداحی است.
چرا ادبیات عرب؟ این آشنایی چه ضرورتی دارد؟
به این علت که تعداد زیادی از مقتلها هنوز به فارسی ترجمه نشدهاند و بخشهایی از مقاتل صحیح به زبان عربی هستند. مداح باید حداقل ادبیات عرب را بداند و با آن آشنا باشد. یعنی باید بداند که اگر وسط مقتل از عبارت یا کلمه یا اصطلاح عربی استفاده کرد، فتحه و کسره را جابهجا نخواند. چون معنی کلمات عربی با تغییر فتحه و کسره هم تغییر میکند و یک معنای دیگر میرساند.
مداحهای قدیمی از مقتلهای عربی استفاده میکردند؟
بله. معمولاً مداحان قدیمی یک دوره ادبیات عرب را میخواندند.
حضور در مدرسه آیتالله مجتهدی رحمهالله
شما هم این آموزش را دیده بودید؟
ما یک دوره همراه با حاج آقا مرتضی در مدرسه آیتالله مجتهدی بودیم. یک مدتی هم در قم در مدرسه آیتالله مرعشی نجفی بودیم. ادبیات عرب و دروس حوزوی کمک زیادی به مداحان میکند تا مداحی موفقی داشته باشند و بتوانند به درستی در آستان امام حسین علیه السلام عرض ادب و ارادت کنند.
در دوران جوانی شما آموزش مداحی به چه صورت بود؟ آیا استاد مداحی شما همه اصول را با هم یاد میدادند؟
آن دوران استادی که مداحی میکرد، همه اصول را آموزش میداد. این زمان استادی که قالب مداحی را آموزش میدهد به عنوان مثال یاد میدهد که غزلخوانی چنین قالبی را دارد، قصیدهخوانی باید به این صورت باشد یا روضهخوانی چه فضایی دارد.
آشنایی با احادیث و روایتهای صحیح و مستند
در موضوع احادیث و روایتها چطور؟ این نکات را چطور به مداحان جوان آموزش میدادند؟
این موضوع معمولاً به خود مداح بستگی داشت که بخواهد روایتها و احادیثی را یاد بگیرد یا چقدر در این مسیر کوشا باشد. البته دانستن و آشنایی با احادیث و روایتهای صحیح و مستند شرط مهمی در مداحی است که نباید از آن غافل ماند.
علاقه جوانان به مداحان موجب ورود به این عرصه میشد
ایجاد شور مداحی چگونه بود؟ درواقع میخواهیم بدانیم مداحان جوان در سالهای دور چطور به این فضا علاقهمند میشدند؟
معمولاً حضور در عرصه مداحی به عشق و علاقه و تأیید امام حسین علیه السلام بستگی دارد. در آن دوران جوانی ما هم همین طور بود. آن زمان معمولاً جوانها وقتی صدا و نوای مداحی را میشنیدند به این سمت گرایش پیدا میکردند. مثلاً یک نفر مداحیهای حاج اکبر ناظم را میشنید با تأسی به آن پیرغلام اهل بیت علیهم السلام وارد عرصه مداحی میشود. یا یک نفر به نوای حاج محمد علامه علاقه داشت و مانند او مداحی میکرد.
خود ما هم غیر از مرحوم پدرم از مداحان دیگری هم بهره بردیم. مثلاً از مرحوم علامه، حاج احمد شمشیری، حاج حسن دولابی یا حاج حسن محمدی نکات زیادی را یاد گرفتیم.
ذاکری در محضر امام خمینی رحمهالله
در آن دوران شما جزء معدود مداحانی بودید که چند بار در محضر امام خمینی رحمهالله مداحی کردید. چه شد که برای مداحی در جماران انتخاب شدید؟
آن زمان معمولاً حاج صادق آهنگران در جماران مداحی میکرد. همان زمانها من هم برای خواندن و مداحی در محضر امام میرفتم. یکی از آنها جلسه عاشورایی است که مشهور شده و معمولاً در ایام رحلت امام خمینی رحمهالله از تلویزیون هم پخش میشود. در آن فیلم من یک جوان حدود 22 ساله و لاغراندام بودم که مداحی را با غزلی از حاج علی انسانی شروع کردم. غزل هم مربوط به وداع امام حسین علیه السلام با خانواده در کربلا بود که میگوید: «مران یکدم ببین اکنون وفای دختر خود را / ز روی اسب خود بر زیر پا افکن سر خود را» به محض اینکه این شعر را خواندم امام دستمال خود رادرآورده و شروع به گریه کردند. بعد از آن هم نوحهای خواندم و بعد هم آقای کوثری آمدند.
مرتبه دیگری هم همراه با مرحوم امانی با اصناف تهران به خدمت امام خمینی رحمهالله رفتیم. آن روز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام بود که ما مداحی کردیم. بار دیگری هم با بسیج ادارات به جماران رفتیم.
دفتر امام خمینی رحمهالله شما را دعوت میکرد؟
بله.
خودتان کجا مداحی میکردید؟
دهه محرم را معمولاً در مسجد جامع بازار تهران همراه با شیخ حسین انصاریان و حاج منصور ارضی برنامه داشتیم. یک بار در حین همان برنامهها از دفتر امام خمینی رحمهالله آمدند و به حاج منصور ارضی گفته بودند که برود و روز عاشورا در جماران مداحی کند. امام حاج منصور از قبل جایی قول داده بود و نتوانست برود. همان موقع مدیر دفتر روابط عمومی آمد و گفت که از بیت آمده و میخواهد برویم در روز عاشورا مداحی کنیم. گفتم چه افتخاری از این بالاتر؟ به این ترتیب بود که توفیق مداحی در محضر امام خمینی رحمهالله نصیب ما شد.