به گزارش مشرق، روزنامه شرق گفتگویی با محمدرضا باهنر انجام داده است که مهمترین بخشهای آن در ادامه آمده است.
دولت باید فعال باشد
- با وجود اینکه رقابت سیاسی خوب است و شادابی و طراوت میآورد، اما بعضیها اشتباه میگیرند و فکر میکنند همواره باید رقابت سیاسی برقرار باشد.
- یک سال بیشتر به پایان دولت نمانده، دولت باید فعال باشد و کار کند. گرفتاریهای داخلی و خارجی کشور زیاد است. این را که مجلس به وزیری رأی نداده است بهعنوان مسئله قبول دارم اما اینکه بحرانی وجود دارد، خیر.
بیشتر بخوانید
باهنر: در آستانه تشکیل کمیته گفتوگو درباره انتخابات هستیم/ اینکه دولت تخم مرغهایش را در سبد برجام گذاشت اشتباه بود
دولت کمی بیانگیزه است
- الان ادارهکردن کشور واقعا خیلی سخت است، بودجه عمومی دولت ٤۰ درصد است ولی ما مطلع هستیم که دولت حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد کسری دارد. کسری بودجه دولت، یعنی دولت بیستوپنجم ماه که میرسد فقط دغدغه دارد که چطور حقوق کارمندان را بدهد یا یارانهها را چطور به حساب واریز کند، یا کمکمعیشتی را چه کند.
- گرفتاریهای دولت زیاد است البته کمی بیانگیزگی هم هست و خلاصه وزرای دولت هم به اندازه بنده پیر و قدیمی و کمحوصله هستند و این مشکلات را دارند ولی الان ادارهکردن کشور خیلی سخت است و همه باید دست به دست هم کمک کنند تا مشکلات حل شود.
- دولتها در دور دومشان میگویند اختیارات ما کم است. میگوییم خب بنده خدا تو رئیسجمهور هستی، با این قانون اساسی رئیسجمهور شدی، رئیسجمهور کشور دیگری که نیستی، رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران هستی. در قانون اساسی نوشته رئیسجمهور چه اختیارات و چه وظایفی دارد. اینکه بعد از هفت سال بگوید من اختیاراتم کم است، کملطفی است.
- واقعا نمیدانم اگر امروز شهید باهنر بود با این تحریمها، گرفتاریها و مشکلات اقتصادی و... چه میکرد.
مواضع اصلاحطلبان تغییر کرده است
- اصلاحطلبان در طول ۱۵سال گذشته مواضعشان تغییر کرده و زمانی در اوج دولت اصلاحات و مجلس ششم به محض اینکه اتفاقی میافتاد میگفتند ما تحریم میکنیم و پای صندوق نمیآییم. بعد از مدتی حدود هشت سال قبل، حتی تئوریپردازهای اصلی اصلاحطلبان میگفتند اگر مطالبهای دارید باید پای صندوق رأی بروید، تحریم چیزی را به آدم نمیدهد.
- موقعی که فرض میکنیم در انتخابات دو نفر کاندیدا هستند و رقابت میکنند ما حدی برای رأی نداریم. در مجلس هم همینطور است، ما حدی برای رأی نداریم. اگر چهارپنجم صاحبان حق، رأی ندهند با همان یکپنجمی که رأی میدهند، نتیجه انتخابات روشن میشود و آنها صاحب حق میشوند. اما آنهایی که پای صندوق نمیروند معنایش این است که حقشان را به افرادی که پای صندوق رفتهاند، واگذار کردهاند بنابراین اصلاحطلبان مدتی بحثهایشان این بود و فکر میکنم هنوز هم همین است.
اصلاحطلبان برای انتخابات 1400 میآیند
- نکتهای در اصلاحطلبان هست که آن را خیلی میپسندم و کاش ما اصولگرایان هم این رفتار را داشتیم و آن، این است که اصلاحطلبان بیشتر بین افراد موجود تقسیمبندی میکنند و میگویند یک خوب داریم و یک خوبتر، یک بیتفاوت داریم و یک بد و یک بدتر داریم سپس انتخاب میکنند. به نظر خودشان حتی اگر فقط چهار کاندیدای اصولگرا هم وجود داشته باشد آنها میگویند از بین آن چهار نفر یکی را که به ما نزدیکتر است، انتخاب میکنیم و به او رأی میدهیم. مثل آقای روحانی که در اصل اصلاحطلب نبود اما از بین کاندیداها حتی نسبت به آقای عارف که اصلاحطلب بود، او را ترجیح دادند.
- احساسم این است که اصلاحطلبان میآیند و امیدواریم که کاندیدای مطلوبی هم داشته باشند تا رقابت جدی شود.
- خیال بقیه کاندیداها راحت باشد که رقیبی به نام باهنر ندارند. اما اینکه چه کسانی میآیند یا چه کسانی نمیآیند هنوز خیلی زود است که اظهارنظر کنیم.
آثار وجودی رئیسجمهور تا عمق خانهها میرود
- اگر شخص کمی دقت کند، میبیند که آقایان خاتمی، هاشمی، احمدینژاد و روحانی، خیلی با هم فرق میکنند و هر کدام یک مشی و مسیری دارند. آثار وجودی رئیسجمهور تا عمق خانهها میرود. ممکن است من به کارهای این آقایان نقد داشته باشم. برای جامعه ما، همه با هم متفاوت هستند، بنابراین نباید بگوییم دور آینده هر کسی رئیسجمهور شود، فرقی نمیکند. مردم باید براساس عملکردها، تجربهها و مواضع مطلوب، او را انتخاب کنند و رأی دهند.
رئیسجمهور باید همراه خرد جمعی باشد
- رؤسای جمهور ما دو یا سه ماه قبل از انتخابات حرارت میگیرند، بنابراین الان نمیتوان روی آدمها تصور و تحلیل روشنی داشت. البته اصل موضوع خوب نیست، هر نظامی باید بداند که بالاخره دور آینده، حداکثر بین دو نفر، یا این میشود یا آن دیگری، ولی ما متأسفانه این را نداریم.
- رئیسجمهور باید همراه خرد جمعی باشد؛ بعضی وقتها به شوخی میگویم بعضی از آقایان هستند که اگر ۲۰ میلیون رأی آوردند، فکر میکنند عقلشان هم به اندازه آن ۲۰ میلیون فرد کار میکند درحالیکه این شخص هم یک انسان است. اگر تو رفتی رئیسجمهور شدی، باید خرد جمعی را به کار بگیری و برای اداره کشور به مجموعهای از تدابیر و افکار، رایزنیها و تمهیدات نیاز است.
خلاء تحزب در کشور
- متأسفانه ما از نظر ساختاری چند حزب قوی نداریم و احزاب ما کوچک و ریزریز هستند بنابراین هم در بخش اصولگرایی باید شورای وحدت تشکیل شود و هم در بخش اصلاحطلبی. اصلاحطلبان ممکن است ۲۰ تا حزب داشته باشند اما حزبهای ریزریز دارند که باید خود را جمع کنند.
- این یکی از اشکالات ساختاری کشور است. ما کادر تربیت نمیکنیم. کادر تربیتکردن برای حاکمیت را دانشگاه و مدرسه نمیتوانند، آنجا که کادر برای حاکمیت تربیت میشود حزب است.
- احزاب میتوانند کادر تربیت کنند و ما دو، سه حزب قدر قدرتمند و فراگیر و البته پاسخگو میخواهیم. حزب که میگویم منظورم حزب در چارچوب نظام است نه حزبی که بخواهد مخالف نظام کار کند. هیچ حکومتی رقیب حکومت را بر نمیتابد.
- رقیب مجلس، رقیب رئیسجمهور، رقیب این یا آن حزب، خوب است، بیایند مذاکره و رقابت کنند اما کسی نمیتواند رقیب حکومت باشد. بعضی وقتها اشکال دوستان این است که وقتی رأیشان بالا میرود، فکر میکنند میتوانند با حکومت درگیر شوند؛ هیچ حکومتی اجازه نمیدهد که با حکومت درگیر شوند.
اصول حکومتها تغییرناپذیر است
- فرانسه در دنیا به مهد دموکراسی مشهور است، یک اصل قانون اساسی فرانسه میگوید نظام حاکم بر فرانسه لائیک است، هر کشوری یک نظامی را حاکم میکند، ایران نظام اسلامی، فرانسه لائیک و آمریکا لیبرال دموکراسی. ولی بند دوم این اصل مهم است که میگوید این اصل با هیچ روش دموکراتیک، تغییرپذیر نیست. یعنی ۹۰ درصد از مردم فرانسه هم بگویند این اصل را میخواهیم تغییر بدهیم، رأی ندارد بنابراین هر حکومتی یکسری اصول دارد که آن اصولش تغییرناپذیر است. هر کسی هم که میخواهد در صحنه سیاسی فعالیت کند باید زیر آن اصول، بازی سیاسی و رقابت کند. بعضی وقتها تعدادی از دوستان ما این اشتباه را میکردند که چون رأیشان بالاست، میتوانند زیر دو خم نظام هم بروند.
انتقاد باهنر از میرسلیم
- من نقدی جدی به آقای میرسلیم دارم، آقای میرسلیم اگر مستنداتی دارد، باید به دادگاه ارائه بدهد و مصاحبه هم نکند. کسی رفته و رئیس مجلس شده و حرمت دارد. در مقابل قانون همه یکی هستند اما قبل از اینکه دادگاه و پرونده و سندی باشد، شخصی حرفی را در رسانه بزند، به نظر من کار مدبرانهای نبود. دادگاه هم میداند که چه زمانی میتواند اتهام را افشا کند و چه زمانی نباید افشا کند. خیلی جاها برای رسیدگی هست، کمیسیون اصل ۹۰ و بازرسی کل کشور میتواند رسیدگی کند اما اینکه حرفی را سر زبانها بیندازد، کار مدبرانهای نبود.
ترامپ هنرپیشه است!
- شنیدیم که ترامپ در یکی از مصاحبههایش گفته بود اگر من انتخاب شوم، یکماهه مشکلمان را با ایران حل میکنم، حالا یکماهه چطور میخواهد مشکلش را با ایران حل کند جای سؤال است. باید به او گفت مرد حسابی، حاکمیت آمریکا آمده و به برجام پیوسته و امضا کرده و بعد هم یکدفعه رها کرده و کنار رفته است. طبیعی است که ما به تعهداتمان پایبند نخواهیم بود و کسی که زده و کوزه را شکسته، اوست که باید برگردد و به تعهدات خود عمل کند.
- اگر همه آن ۱+۵ برگشتند و به تعهدات خود عمل کردند ما بارها و بارها گفتهایم که به تعهدات برجامی خود متعهد هستیم، در همان مدت هم نشان دادیم. حالا اگر آقای ترامپ این کار را بکند یا جو بایدن یا دیگری، میتوان همکاری را ادامه داد.
- آقای ترامپ فرد هنرپیشهای است که زمین و آسمان را به هم میدوزد، برای اینکه رأی بیاورد. حتی در میان کاندیداهای ریاستجمهوری آمریکا، کسی مثل او را سراغ نداریم. آقای ترامپ بیش از اینکه بقیه را له کند، حاکمیت آمریکا را درگیر میکند که آقای فلانی دزد است، فلانی هیز است، فلانی اینطور است و دیگری آنطور.
قرارداد ایران و چین حتما مفید است
- قرارداد ایران و چین حتما یکی از قراردادهای استراتژیک و مفید است. البته باید کاملا رصد شود، ولی استمرار منافع ملیمان در قراردادها و تعهدات درازمدت با قدرتهای اقتصادی و سیاسی جهان است، اما عادلانه و با منافع برد-برد.
- در مورد قراردادی که با چین کار میکنند، معتقد هستم حتما این قرارداد میتواند مفید باشد؛ اما معنایش این نیست که غفلت کنیم، باید حواسمان جمع باشد که خدای نکرده اینجا خلط و اشکالی پیش نیاید. در قراردادهای درازمدت استراتژیک با چین و حتی کشورهای همسایه و منطقه و بلوکهایی که وجود دارد، منافعی وجود دارد که برای ما میتواند خیلی مفید باشد.