به گزارش مشرق، امیرحسین عاصف روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در یادداشتی درباره چگونگی برخورد جمهوری اسلامی با فشار آمریکا و اجرای مکانیسم ماشه نوشت:
مکانیسم ماشه در تعریفی یک خطی، فعال کردن سازوکاری است که آمریکا توانسته در برجام تحمیل کند. براساس این سازوکار، در شرایطی که گزارش تخطی ایران از تعهدات برجام به شورای امنیت ارسال شود، در صورت عدم صدور قطعنامه تمدید تعلیق تحریمها، همه تحریمهای گذشته بصورت خودکار بازخواهد گشت.
البته باید یادآور شد که درباره شرایط فعال شدن این مکانیسم و این که آیا اساسا آمریکا بعد از خروج از برجام، چنین امکانی دارد یا نه، بحث و جدلهای سیاسی و حقوقی در جریان است.
اما نتیجه هرچه که باشد، نکته قطعی این است که آمریکا قصد دارد با اعلام بازگشت تحریمهای پیش از برجام و تلاش برای لغو قطعنامه ۲۲۳۱، مانع رفع تحریم تسلیحاتی کشورمان شود.
اما برخورد صحیح در برابر اجرای «اسنپ بک» چیست؟
برخی نخبگان سیاسی و حتی نمایندگان مجلس تنها گزینه "خروج" را مطرح میکنند؛ خروج از برجام، یا خروج از انپیتی!
شاید در نگاه اول، هریک از این گزینهها، تلافی خوبی تلقی شود، اما باید در نظر داشت که عرصه سیاست و روابط بین الملل، عرصه انتقام و حرکت بدون محاسبه نیست.
مهمترین عارضه خروج ایران از برجام یا انپیتی، همراهی کشورهای اروپایی با آمریکا خواهد بود. در شرایطی که آمریکا به تنهایی در یک طرف و سایر کشورهای عضو برجام و شورای امنیت در سوی دیگر قرار گرفتهاند، حرکت اشتباه ایران در خروج از معاهدهای بین المللی نظیر انپیتی یا توافق برجام، اروپا و حتی چین و روسیه را به همراهی با آمریکا تحریک میکند.
در واقع خروج از برجام در این مرحله را باید تصمیم "بد"، و خروج از انپیتی را اقدام "بدتر" نامید که در هر دو صورت، جمهوری اسلامی متضرر خواهد شد.
سیاست کلان نظام جمهوری اسلامی تا کنون بر باقی ماندن در برجام تا آخرین لحظه بوده است، که اگر غیر از این بود، همزمان با خروج آمریکا از برجام، ایران میتوانست با استدلال عمل متقابل که در آن زمان مشروعیت نیز داشت، فورا از برجام خارج شود.
اما راهبرد نظام این بود و هست که اگر همه طرفهای غربی نیز نقض عهد کردند، جمهوری اسلامی تا آخرین لحظه بر سر عهد خود باقی بماند و در تاریخ سیاست جهان بدعهدی غرب و پایبندی ایران به آنچه امضا میکند، ثابت شود.
بهترین روش برخورد با اجرای مکانیسم ماشه و اصولا هرگونه افزایش فشار بر ایران، بسیار ساده است که پیش از این به عنوان گامهای کاهش تعهدات ترسیم شده است.
اگر همان گامهای تهیه شده پس از خروج آمریکا از برجام و ناتوانی اروپا در جبران این خروج، به درستی و جدیت (نه به صورت نمایشی و مینیاتوری) انجام شده بود، شاید معادلات به گونهای دیگر رقم میخورد.
اما همین امروز هم دیر نشده است و ایران این ظرفیت و توان فنی را دارد که در مدت زمان کوتاهی، مکانیسم ماشه در برنامه هستهای را اعمال کند و فعالیتهای صلحآمیز هستهای را که در قالب برجام و برای حسن نیت بطور موقت متوقف کرده بود، مجددا با توان بیشتر ادامه دهد.
بازگشت به غنی سازی ۲۰ درصد و بیش از آن، فعالسازی سایتهای غنیسازی که در قالب برجام فعالیتهای آن به حداقل رسیده یا تعطیل شده بود، و توسعه ماشینهای نسل جدید و ... همگی گامهایی است که قبلا در نهادهای عالی نظام و سازمان انرژی اتمی برنامهریزی شده و صرفا به یک اراده سیاسی نیاز دارد.
یادمان باشد که امروز دولت روحانی، دولت جمهوری اسلامی است که در برابر تمامی نظام سلطه باید ایستادگی کند و همه توان داخل و نیروهای نظام و قوای کشور برای تقویت این دولت در سال پایانی خود بسیج شوند تا بهترین تصمیم ممکن گرفته شود.
امروز روز تسویه حساب سالهای گذشته و به محاکمه کشاندن دولت نیست و باید در ماههای پیش رو تمام توان را بر رویارویی با فشار حداکثری دشمن در عرصههای مختلف متمرکز کرد.
به امید اینکه دولت هم قدر این فرصت اندک باقی مانده را بداند.