سرویس ورزش مشرق - یکی از موضوعات مشکل ساز برای تیم استقلال این است که همواره در حین یا پس از پایان فصل یارگیری دچار شکایت های باشگاه هایی می شوند که از آنها بازیکن یا مربی به خدمت گرفته اند. به نظر می رسد هنوز در این باشگاه کمیته یا گروهی مسلط به موضوع نقل و انتقالات وجود ندارد. این معضل به ویژه در سالهای اخیر بیشتر به چشم می خورد.
از فصل شانزدهم که یعقوب کریمی به استقلال برگشت موضوع طلب این باشگاه به سپاهان موجب شد استقلال در این باره به دردسر بیافتد که البته با از خودگذشتگی بازیکن چپ پای استقلال و پرداخت بدهی باشگاه به سپاهان موضوع رتق و فتق شد. در واقع هر چه به عنوان پیش قسط از استقلال دریافت کرده بود را به حساب سپاهان ریخت.
در همان فصل، استقلال مهدی قایدی را از شاهین بوشهر جذب کرد و قول داده شد که بابت این انتقال و حق رشدش ۱۰۰ میلیون تومان به حساب باشگاه بوشهری واریز شود ولی این مبلغ هرگز در موعدی که قول داده شده بود پرداخت نشد و این موضوع مدیرعامل وقت باشگاه بوشهری را وادار کرد از طریق کمیته های انضباطی و تعیین وضعیت پیگیر این بحث شود.
در همان برهه استقلال با به خدمت گیری داریوش شجاعیان از ماشین سازی تبریز که آن زمان باشگاه گسترش فولاد نام داشت دچار دردسری دیگر شد. اینکه بابت این انتقال یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون به حساب باشگاه تبریزی واریز کند. این مبلغ طی سه فقره چک ۵۰۰ میلیونی پرداخت شد که غیر از چک اول، در موعد هر دو چک بعدی استقلال دچار مشکل شد و این موضوع کار را به شکایت باشگاه تبریزی از استقلال و معضلاتی شد که مدیران استقلال را گرفتار کرد.
البته این موضوعات در فصل هفدهم نیز تکرار شد. وقتی که استقلال مرتضی تبریزی را از باشگاه ذوب آهن به خدمت گرفت و قرار شد یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان در ازای دریافت رضایتنامه اش به حساب باشگاه اصفهانی واریز کند که این مورد هم با عدم وفای به عهد استقلالی ها موجبات شکایت سعید آذری (مدیرعامل وقت ذوب آهن) از استقلال را فراهم کرد. استقلال قرار بود ۱.۸ میلیارد را طی دو فقره چک ۹۰۰ میلیونی بپردازد که هر دو چک را با تأخیر و در نهایت با ضرر و زیانی که از قبل در قرارداد بین طرفین دیده شده بود پرداخت کرد.
مورد بعدی محمد بلبلی بود که در راه انتقال به تیم فولاد خوزستان از تیم سپیدرود رشت به تهران و استقلال پیوست. بازیکنی که به دلیل همین پیچش ناگهانی مجبور شد ۴ ماه از میادین دور باشد و مبلغی را بابت ضرر و زیان به باشگاه سپیدرود رشت و فولاد خوزستان بپردازد و در نهایت بلبلی هم هرگز نتوانست آنطور که باید و شاید برای استقلال به میدان برود. در این بین تنها بخش حقوقی باشگاه استقلال بود که باید برای پاسخگویی به چرایی این اقدام (های جک کردن بازیکن تیمی دیگر) راهی فدراسیون می شد.
این موضوع آخرین مورد نبود و امسال هم محمد رشید مظاهری با چنین وضعیتی از تراکتور به استقلال آمده است. فسخ قرارداد این بازیکن با تراکتور بدون اطلاع مدیران باشگاه تبریزی آنها را به تکاپو انداخت تا از این بازیکن و باشگاه استقلال به کمیته تعیین وضعیت شکایت کنند.
...و حالا محمود فکری و کادر فنی وی آخرین موردی است که باز هم با حرف و حدیثهایی اینچنینی راهی استقلال شده و مدیران باشگاه نساجی را بر آن داشته تا نسبت به نحوه جدایی اش شاکی شده و از وی شکایت کنند. البته گفته میشود سعید واسعی هم مورد توجه استقلال است و این بازیکن هم به صورت یکطرفه با پیکان فسخ کرده و در صورت پیوستن به استقلال باید منتظر شکایت پیکان باشد.
قطعا این رویه غلط دلیل دارد وگرنه این همه و بارها طی این چند سال تکرار و تکرار نمی شد. نبود کمیته ای تحت عنوان نقل و انتقالات متشکل از افراد آگاه به موضوعات مرتبطه از اصلی ترین دلایل این بحث است و اینکه حقوقدانی مسلط به مسایل فوتبالی طی این سالها در استقلال حضور نداشته که یک مورد مشابه طی چند فصل متوالی تکرار شده است.